پخش زنده
امروز: -
از سال ۲۰۱۳ میلادی روز ۱۵ اکتبر بعنوان روز جهانی باستانشناسی نامیده شد و در ایران نیز از سال ۱۸۰۰ میلادی همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه کاوشها برای کشف آثار کهن باستانی آغاز شد.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، همه ساله در ۱۵ اکتبربرنامههای گوناگونی برای افزایش آگاهی جوامع مختلف درباره اهمیت باستانشناسی ،حفظ آثار و محوطههای باستانی و به اشتراکگذاری دستاوردهای باستانشناختی برگزار میشود.
امسال نیز روز ۱۵ اکتبر برابر با بیست و سوم مهر ماه به عنوان روز جهانی باستانشناسی تعیین شده است.
در روز جهانی باستان شناسی در آمریکا، کانادا و دیگر کشورهای خارجی برنامهها و فعالیتهای باستانشناسی برای همه سنین و سلایق ازجمله برگزاری نمایشگاههای مرتبط، تورهای بازدید از محوطههای باستانشناسی و ... برگزار میشود.
روز باستانشناسی برای اولینبار در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان روز ملی باستانشناسی در آمریکا با برگزاری ۱۱۵ برنامه برپا شد.
در سال ۲۰۱۲ علاوه بر آمریکا مراسم مشابهی در کشورهایی، چون کانادا، استرالیا، مصر، آلمان، ایرلند و امارات برگزار شد و از سال ۲۰۱۳ این برنامه به "روز جهانی باستانشناسی" تغییر نام داد و در چند سال اخیر به تعداد کشورهایی که این روز را جشن میگیرند افزوده میشود.
تاریخچه باستانشناسی
از ۱۸۰۰ میلادی به بعد، با ورود میسیونرهای خارجی به ایران، علاقه به شناسایی مکانهای ذکر شده در کتاب مقدس و نویسندگان کلاسیک گسترش یافت.
در نیمه اول قرن نوزدهم، تلاش برای توصیف و تهیه طرح از آثار قدیمی آغاز شد.
تاریخ باستانشناسی در ایران
در اواخر قرن نوزدهم، ایران با وجود حفظ استقلال خود، به منطقه حائل بین امپراتوریهای انگلیس و روسیه در آسیا تبدیل شد.
نفوذ این دو کشور و حضور جاسوسهای آنها در ایران امکان را برای توجه به آثار قدیمی نیز فراهم کرد. در اوایل دههٔ ۱۸۴۰، بارون روسی به نامهای "بوده " و "لایارد "بریتانیایی در لرستان و خوزستان موفق به ثبت برخی از مکانهای باستانی شدند.
از ۱۸۳۶–۱۸۴۱، هنری سی. راولینسون کتیبه سهزبانه بیستون را کپی کرد و موفق شد بعدها آن را کشف رمز و ترجمه کند، وی بر اساس ترجمه کتیبههای خط میخی و ترجمه متون کلاسیک، برای اولین بار تاریخ ایران باستان (از ماد تا ساسانی) را در کتاب هفت پادشاهی بزرگ شرق جهان باستان به جهانیان معرفی کرد.
در سال ۱۸۳۹ دو فرانسوی به نام فلاندن و کست برای چند سال به ایران سفر کردند.
آنها ابتدا در ماه مه ۱۸۴۱ به اصفهان، همدان، کنگاور، بیستون، حلوان، و در نهایت شیراز، خلیج فارس و بوشهرسفر کردند. مطالعات و طرحهای تهیه شده توسط آنها از اهمیت زیادی در تاریخ باستانشناسی ایران برخوردار است.
آنها در این سفر مشاهدات مهم خود دربارهٔ حکومت قاجار، آثار باستانشناسی، هنر، معماری، جغرافیا، جامعهشناسی و زندگی دربار، سلطنت و استانها، سازمان نظامی، و ... را با دقت و همراه با طرحهای زیادی ثبت کردند. اطلاعاتی دربارهٔ فواصل بین شهرها به صورت سواره (اسب) داده شدهاست.
ساخت موزه آثار باستانی
علاقه شاه ناصرالدینشاه به آثار باستانی به تدریج فراتر از حفاری شد و او به فکر ساختن یک موزه در کاخ خود در تهران افتاد.
شیندلر در سال ۱۸۷۵ نوشت که "شاهنشاه [شاه شاهان]به بعضی از خارجیها مجوز حفاری تپهها را دادهاست. اینجای تأسف است که این آثار باستانی به خارج از ایران میرود. این تصمیم شاه مبنی بر قرار دادن همه چیز مثل آجر و مهر و ... در موزه شاهنشاهی امر خوبی است.
کاوشهای منظم مکانهای باستانی در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد.
همزمان بررسیهایی به هدف مطالعه تاریخ هنر و معماری کهن پارس انجام شد. معمار و مورخ فرانسوی مارسل دیولافوا در سفرش به ایران در ۱۸۸۰–۱۸۸۱، با برخی از یاران نزدیک ناصرالدینشاه ملاقات کرد.
در ۱۱ مه ۱۸۹۵ (۱۶ ذیقعده ۱۳۱۲) ناصرالدینشاه امتیاز انحصاری کاوشهای باستانشناسی در ایران را طی فرمانی در برابر دریافت ده هزار تومان به فرانسویها داد.
فرانسویها حق داشتند هر جایی را در سراسر خاک ایران، غیر از «اماکن مقدسه» (مساجد و آرامگاهها) را به هزینه خودشان بکاوند و دولت ایران نیز در هر نقطه حفاری، یک «مأمور دانای قابل» در اختیارشان میگذاشت تا «در تسهیل مهمات آنها همراهی و اهتمام کند و احترامات لازمه به دانشمندان فرانسه به عمل آید».
یافتههای باستانشناسان در صورتی که طلا و نقره یا جواهرات بود، دارایی دولت ایران بهشمار میرفت، اما فرانسویها میتوانستند نیمی از آن را «به قیمت عادله» بخرند و در خرید نصف دیگر نیز دولت فرانسه حق تقدم داشت. در مورد سایر یافتهها نیز نیمی به دولت فرانسه تعلق مییافت و از نیم دیگر نیز میتوانستند طرح و قالب بردارند.
کاوشهای فرانسویها در ایران، با مدیریت دمورگان بود. پنج سال بعد، وزیر مختار ایران در پاریس، قراردادی با دولت فرانسه بست که تأکید میکرد این امتیاز، ابدی و برای همیشه است، اما تغییراتی در آن داد. از آن پس، یافتههای باستانشناسی اگر از جنس طلا و نقره باشند، باید هموزن آنها پول طلا و نقره به دولت ایران پرداخته میشد و سایر یافتهها به صورت مساوی میان دولتهای ایران و فرانسه تقسیم میشد، بهجز یافتههایی که «در حوالی شوش» پیدا شده بود و بدون هیچ پرداختی، به دولت فرانسه تعلق مییافت.
این قرارداد، حفظ جان و مال باستانشناسان و حمل و نقل و مسکن آنان را به عهده دولت ایران میگذاشت، وسایل آنان از پرداخت گمرک معاف و بازدید آنها بهجز در لب مرز، ممنوع بود.
تا سال ۱۳۰۶ خورشیدی، باستانشناسان فرانسوی تنها کاوشگران فعال در کشور بودند. در آن سال با مذاکراتی که دولت ایران با دولت فرانسه کرد، قرار شد این امتیاز لغو شود، در مقابل، دولت ایران تعهد داد که یک متخصص «اداره اشیاء عتیقه زیرخاکی» از فرانسه به مدت پنج سال استخدام کند و به محض اینکه مجلس شورای ملی قرارداد استخدام این متخصص را تصویب کند، امتیاز لغو شود.
قانون استخدام این متخصص در ۹ اردیبهشت ۱۳۰۷ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و برای این متخصص ماهیانه هزار تومان حقوق تعیین شد. بدین ترتیب، سلطه فرانسویان بر پژوهش باستانشناسی در ایران پایان یافت. تصویب قانون عتیقیات در همان سال، مبنای تشکیل اداره کل عتیقیات در سال ۱۳۰۹ شد.
مرحله دوم: گسترش فعالیتهای باستانشناسی در ایران (کاوش باستانشناسان خارجی)
کاوشهای منظم در تخت جمشید در سال ۱۹۳۱ توسط مؤسسه شرقشناسی از دانشگاه شیکاگو شروع و تا سال ۱۹۳۹ ادامه یافت.
شایان ذکر است که گروه اول دانشجویان باستانشناسی در ایران در سال ۱۹۴۱ از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدند.
برخی از این فارغالتحصیلان پس از آن در دانشگاههای معتبر در اروپا و ایالات متحده به تحصیل ادامه دادند. یکی از آنها عزتالله نگهبان بود که پس از بازگشت به ایران در گورستان سلطنتی مارلیک در استان گیلان شروع به کاوش کرد. گنجینههای پر زرق و برق و عجیب طلا و نقره از مارلیک باعث جلب توجه و علاقهٔ مقامات ایرانی به باستانشناسی شد و در نتیجه توجه خاصی به توسعه پژوهش باستانشناسی در مکانهای باستانی و در دانشگاه داده شد. نگهبان، مؤسسهٔ باستانشناسی را در دانشگاه تهران تأسیس کرد. فارغالتحصیلان گروه باستانشناسی تحت نظر نگهبان مشغول به فعالیت در زمینه باستانشناسی در سراسر ایران شدند.
از سال ۱۹۶۰ اداره کل باستانشناسی ایران، که جایگزین اداره عتیقیات قدیم شده بود، تفاهمنامههایی با دانشگاهها و مراکز مطالعاتی خارجی امضا کرد.
مرحله چهارم: باستانشناسی ایران پس از انقلاب
با انقلاب ۱۳۵۷ و وقایع پس از آن عملاً فعالیت باستانشناسی در ایران متوقف شد. در سالهای جنگ ایران و عراق تنها کاوشهای نجاتبخشی محدودی انجام شد و بیشتر فعالیتها متمرکز بر نجات و حفاظت آثار در خطر بود. از دههٔ ۱۹۹۰ تحقیقات باستانشناسی در ایران دوباره جان تازهای گرفت و از سال ۲۰۰۰ کاوشهای مشترک ایرانی و خارجی آغاز شد. پس از انقلاب سازمان میراث فرهنگی، جایگزین سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی ایران شد که هدف آن نظارت و اجرای برنامه بلندمدت تحقیق و حفاظت آثار بود. تحقیقات باستانشناسی نیز تحت نظر پژوهشکده باستانشناسی قرار گرفت.
منبع: ایسنا، سایت دانشگاه خوارزمی، ویکی پدیا