پخش زنده
امروز: -
سید حسن نصرالله
سیاست‌های زشت و بیشرمانه آمریکا لبنان را تهدید می‌کند
سید حسن نصرالله در مراسمی که حزب الله لبنان به مناسبت ولادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام برگزار کرد گفت: سیاست‌های زشت و بیشرمانه آمریکا لبنان را تهدید می‌کند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، سید حسن نصر الله در مراسمی که حزب الله لبنان به مناسبت ولادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام برگزار کرد، گفت: هیچ موضوع جدیدی در پرونده ریاست جمهوری لبنان وجود ندارد که به شما اعلام شود و ما باید تلاش‌هایی را که در این زمینه انجام می‌شود، پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: طرح مورد توافق ملی در خصوص پرونده آوارگان سوری برای حل بحران به نتیجه رسیده است. اشتباه گرفتن نیروهای کار سوریه با آوارگان اشتباه است و این باید در آمار نشان داده شود.
سید حسن نصرالله تأکید کرد: مسئول مهاجرت امنیتی به لبنان کسی است که آتش جنگ در سوریه را برافروخته است، یعنی دولت آمریکا. واشنگتن پس از اعمال تحریم‌های موسوم به قانون سزار بر سوریه، مسئول آوارگی ناشی از وخامت اوضاع اقتصادی است. هرکسی که معتقد است آوارگان سوری موجودیت لبنان را تهدید می‌کند، باید به واشنگتن اعلام کند که لغو قانون سزار باعث نجات لبنان خواهد شد. باید کمیته‌ای متشکل از نیروهای سیاسی که ماهیت جامعی از همه اقشار دارند تشکیل شود تا بررسی شود که در پرونده آوارگان چه کاری باید انجام دهیم.
سید حسن نصر الله ادامه داد: اگر دولت لبنان مهاجرت آوارگان به اروپا را تسهیل کند، اروپا برای حل بحران به بیروت مراجعه خواهد کرد. فضای موجود نباید به فضای خصومت با آوارگان سوری تبدیل شود و از مرزهای قانون و اخلاق نباید عبور کرد. اگر حزب‌الله تصمیم‌گیری دولت در لبنان را به عهده داشت، نخست‌وزیر لبنان برای رسیدگی به بحران پناهجویان به دمشق می‌رفت. آنچه بافت جمعیتی، موجودیت و سرزمین لبنان را تهدید می‌کند، سیاست‌های زشت و بی شرمانه آمریکا در لبنان است.
سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان گفت: باید علاوه بر مراسم حزن و اندوه در ایام شادی و سرور از جمله ولادت پیامبر معظم اسلام صلوت الله علیه و آله نیز مراسم با را با شکوه برگزار کنیم.
سید حسن نصر الله افزود: ولادت رسول اعظم و خاتم پیامبران ابا القاسم محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و همچنین مناسبت ولادت فرزند ایشان امام جعفر صادق علیه السلام را تبریک عرض می‌کنم و مناسبت هفته وحدت اسلامی را نیز تبریک عرض می‌کنم.
باید سخنان خود را با یک تمجید و یک محکومیت در این مناسبت آغاز کنم.
تمجید از اقدام مردم یمن در بزرگداشت این مناسبت است ملت بزرگ یمن در استان‌های متعدد و بسیاری از شهر‌ها در میدانهای پر از جمعیت این مناسبت را جشن گرفتند و میلیون‌ها نفر یا دست کم صدها هزار نفر در این مراسم شرکت کردند؛ و به رغم شرایط معیشتی و اقتصادی و امنیتی دشواری که مردم یمن با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، اما با این شکوه و جلال و چشمگیر مناسبت ولادت رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام را گرامی می‌دارند؛ و این نشان دهنده میزان محبت و وابستگی آنها به رسول اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
باید از آنها تشکر کرد و باید الگوی یمنی در احیای ولادت رسول الله صلوات الله علیه و آله به عنوان نمونه‌ای برای همه مسلمانان جهان تبدیل شود.
دبیر کل حزب الله لبنان افزود:، اما در زمینه محکومیت می‌گویم قاتلان و جنایتکاران تکفیری که مساجد را در پاکستان منفجر کردند و مسلمانان را به خاک و خون کشیدند به شدت محکوم می‌کنم. مسلمانانی که اهل سنت هستند و تنها جرم آنها گرفتن جشنی برای ولادت رسول مکرم اسلام است و این مراسم را گرامی می‌دارند.
این تکفیری‌ها چهره کریه و سیاه و پر از ظلمت و سرطانی هستند که در جهان اسلام منتشر شده اند.
جزئیات تمدنی و فرهنگی هر ملت و امتی آثار و نشانه‌هایی دارد. از جمله نشانه‌های این تمدن و فرهنگ در طول تاریخ چه پیروان ادیان الهی باشند یا تمدن‌های بت پرست باشند و اعتقادات آنها هرچه باشد حتی در عصر کنونی ما روزهایی را برای برگزاری مراسم شادی تعیین می‌کنند و آن را عید می‌نامند و روزهای را نیز برای حزن و اندوه انتخاب می‌کنند. این روزها بنابر حوادثی تاریخی است که مستحق اهتمام و بزرگداشت است مثلا شخصیت بزرگی در تاریخ یک ملت یا پیروزی بزرگ در تاریخ امت به مثابه مناسبتی برای بزرگداشت انتخاب می‌شوند یا فقدان شخصیتی بزرگ یا حادثه‌ای دردناک به عنوان مناسبتی برای حزب و اندوه قرار می‌گیرد. یا تأسیس رژیم یا تأسیس یک کشور همانطور که در اعیاد ملی در عصر حاضر ما از جمله این روزهای تاریخی است.
این بخشی از فرهنگ هر ملتی است. ما نیز به عنوان امت اسلام و مسلمانان، بخشی از اولویت‌های فرهنگی و دینی داریم از جمله روزهای شادی مسلمانان عید فطر است و ان را عید سعید فطر می‌نامیم و همچنین عید قربان که عید مبارکی است. در عید فطر همه مسلمانان احساس شادی می‌کنند، زیرا عیدی است که به عنوان پایان یک ماه عبادت و روزه داری و تلاش است.
ما در تاریخ خود همچنین روزهای بزرگی داریم که به عنوان مسلمانان به ان افتخار می‌کنیم من درباره اعیاد مذهبی که با هم اختلاف داریم سخن نمی‌گویم، بلکه اعیاد دینی که همه با هم اتفاق نظر داریم از جمله ایین روزهای عید دو روز است یکی روز ولادت رسول الله صلوات الله علیه و آله و سلم است و دومین روز نیز روز مبعث است. حال چه روز مبارک بنامیم چه روز عید بنامیم فرقی ندارد. برخی هستند به عید ولادت معترض هستند، اما به عید استقلال و عید تاسیس و عید ملی خرده نمی‌گیرند.
روز ولادت پیامبر معظم اسلام روز ولادت نور محمدی صلوات الله علیه و آله است. این نور در مکه روشن و فروزان شد و با صداقت و امانت و ارزش‌ها و اخلاق و پاکی و طهارت و انسانیت و شرافت گسترش یافت. تا جایی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در نزد اهل مکه و هر کس که مکه و اهل آن را می‌شناسد به عنوان گسترش یافت راستگوی امین و با شرافت و انسان کامل شناخته شد.
چهل سال پس از ولادت پیامبر معظم اسلام بعثت نبوی صورت گرفت امام خمینی رضوان الله بر او باد روز مبعث پیامبر را به عنوان بزرگترین روز در عرصه گیتی می‌دانست. ولادت یعنی وجود در این جهان مادی و خاکی است آیا ما به عنوان یک امت حق نداریم با این ولادت بزرگ شاد شویم؟ و حق نداریم با ولادت این رسول بزرگ شاد شویم؟ این در حالی است که ایشان نجات دهنده بشریت تا روز قیامت می‌باشند.
نه تنها باید بگوییم که آیا ما حق نداریم بلکه باید بگوییم آیا وظیفه ما نیست که جشن بگیریم؟ ما برای نهادینه کردن این شادی‌ها در میان نسل‌های خود و فرزندان خود باید این جشن‌ها را برگزار کنیم.
کسانی که این مراسم و گرامیداشت‌ها را حرام می‌دانند و تحریم می‌کنند بدانند بزرگان و علمای اهل سنت همه اتفاق نظر دارند که باید این مراسم برگزار شود من از برادرانم و خواهرانم در لبنان میخواهم این مناسبت‌ها را به خوبی جشن بگیرند ما در ایام حزن و اندوه خوب عزاداری می‌کنیم حزن و گریه را می‌شناسیم، اما ما ایام شادی نیز داریم.
سید حسن نصر الله گفت: بزرگترین روزی که می‌تواند برای ما روز شادی باشد، روز ولادت این پیامبر است که بزرگترین نعمت در تاریخ بشریت بوده است. از این رو همه ما و همه برادران و خواهران و مراجع ذیربط باید در سال‌های آینده همکاری و برنامه ریزی کنیم تا این مناسبت مبارک در حجم بزرگتر و گسترده تری برگزار شود و مورد توجه ویژه قرار گیرد و یک هفته را برای گرامیداشت این مناسبت بزرگ اختصاص دهیم. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه با اطلاع به اینکه درباره روز ولادت پیامبر (ص) که ۱۲ یا ۱۷ ربیع الاول است، بین امت اسلامی اختلاف دیدگاه وجود دارد، یک هفته را به این مناسبت اختصاص داده و آن را هفته وحدت نامگذاری و یک نقطه اختلاف را به نقطه تلاقی و اتحاد تبدیل کردند. ما باید برای سال‌های آینده برنامه ریزی کنیم تا اینگونه روزها را به روزهای عید و شادی تبدیل کنیم.
در سال‌های گذشته ما شعار جشن میلاد را "رحمه للعالمین" نامگذاری کردیم و درباره این موضوع و بازتاب‌ها و مصادیق رحمت پیامبر سخن گفتیم و شرح دادیم که رسول خدا (ص) رحمت برای جهانیان بوده است. قبل از آن نیز درباره تحولات اعتقادی، فکری، فرهنگی، اجتماعی، ارزشی، اخلاقی، سیاسی و نظامی که پس از بعثت پیامبر (ص) و به برکت وجود شریف ایشان و جهاد مستمرشان در شبه جزیره عربی و جهان ایجاد شد، سخن گفتیم. من نمی‌خواهم دوباره این موضوعات را تکرار کنم بلکه به صورت مختصر به توضیح درباره شعار جشن‌های امسال با عنوان "والله مُتِمُّ نُورِه" خواهیم پرداخت.
با استناد به آیات قرآن کریم در سوره توبه آمده است: "یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم و یأبی الله الا أن یتم نوره و لو کره الکافرون* هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون".
همین آیات با اندکی تغییر در سوره صف هم آمده است: "یریدون لیطفئوا نوره الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون*. هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون".
در کتاب‌های تفسیر در تفاوت بین "ان یطفئوا" و "لیطفئوا" نکات زیبا و خوبی ذکر شده است که کسانی که تمایل دارند می‌توانند به آن مراجعه کنند.
تکرار این مفاهیم در دو سوره قرآن کریم حامل پیام‌ها و معانی ویژه‌ای است. با استناد به این آیات کریم و شریف، از معنای نور الله این است که مصادیق این نور در تاریکیِ جهل، نادانی، سرگردانی، فتنه، گمراهی و انحراف، باعث روشن شدن راه است و انسان‌ها را به سوی خیر، کمال و سعادت هدایت می‌کند. از این رو گفته اند که پیامبران از مصادیق نور خداوند هستند و خاتم این پیامبران محمد (ص) است. اولیا نور خداوند هستند. کتاب‌های آسمانی نازل شده بر قلب‌های پیامبران نور خداوند هستند و پایان دهنده به این کتاب ها، قرآن مجید است. رسالت‌های آسمانی از جمله اعتقادات، تعالیم، احکام، دستورالعمل‌ها و رهنمود‌های آن نماد نور خداوند هستند و پایان بخش این رسالت ها، اسلام ناب محمدی (ص) است. نور خداوند یعنی دین او، یعنی کتاب، انبیا و اولیای خداوند. از این رو هنگامی که به زیارت پیامبر مشرف می‌شویم به ایشان می‌گوییم: السلام علیک یا نور الله فی الارضین؛ یا نور الله فی الارض؛ یا نور الله فی السموات و الارض؛ السلام علیک ای‌ها النور الذی یُستضاء به. قرآن نیز به نور خداوند توصیف شده است. تورات و انجیل هم نور‌هایی از جناب خداوند هستند. این نور‌ها منسوب به خداوند عز و جل هستند. خداوند در آیات مذکور و آیات دیگر وعده داده است که نور خود را تکمیل سازد و از انتشار این نور محافظت کند. این وعده الهی و خبری غیبی و معجزه گونه است که بیش از ۱۴۰۰ سال پیش داده شده که به سایر معجزات قرآن و رسول خدا (ص) اضافه شده است. زیرا از آینده به صورت قاطع سخن میگوید.
با استناد به آیات قرآن همه کسانی که در مقابل پیامبران قبل از پیامبر (ص) ایستاده بودند، خواهان خاموش کردن نور خداوند بودند. این رویکرد کسانی که در مقابل پیامبر ایستادند و همه پیروان شیطان، دشمنان خداوند، گمراهان و منحرفان تا روز قیامت ادامه خواهد یافت. آنها به صورت مستمر خواهان خاموش کردن نور خداوند هستند و این رویکرد، چالش آفرینی، تهدید و تقابل ادامه خواهد داشت تا بشریت را در تاریکی، گمراهی و سرگردانی غرق کرده و آن را از مسیر صحیح انسانی، فطرت طبیعی و جایگاه والای او منحرف کنند تا او را به سطح حیوانات تنزل دهند.
در عصر حاضر پرچم‌ها برای انحرافات جنسی بالا برده می‌شود و ما با پدیده انسان‌های سگ، گاو و خوک نما مواجه هستیم. این در حالی است که اراده خداوند و تلاش پیامبران این بوده است که انسان در والاترین جایگاه باشد. اما اینها میخواهند انسان مانند سگ، گاو و خوک و در پست‌ترین جایگاه‌ها باشد. آیا این اعلام جنگ علیه نور خداوند عز و جل نیست؟
اما گمراهان میخواهند نور خدا را با چه چیزی خاموش کنند؟ طبق آیات قرآنی آنها میخواهند این کار را با "افواه" (دهن های) خود انجام دهند. در خصوص کلمه "افواه" تفاسیر مختلفی وجود دارد. از جمله اینکه خاموش کردن نور خداوند به نور چراغ تشبیه شده که با فوت کردن خاموش می‌شود و منحرفان تصور می‌کنند با فوت کردن می‌توانند نور خدا را خاموش کنند. از این رو خداوند قصد داشته است با استفاده از عبارت "افواه" دشمنان خود را مورد تمسخر قرار دهد.
اما تفسیر دیگری که با تحولات امروزی و تغییرات علمی، فکری و ارتباطات همخوانی دارد این است که گمراهان میخواهند با جنگ تبلیغاتی و همه ابزار‌ها و وسائل جنگ رسانه ای، نور خداوند را خاموش کنند. همچنین در این خصوص می‌توان از اصطلاح امروزی جنگ نرم استفاده کنیم. این مفسران معتقدند جنگ نرم و رسانه‌ای خطرناک‌تر و ویرانگرتر از جنگ و نبرد نظامی است. این باور درستی است و ما اکنون شاهد آن هستیم؛ چرا که ملت‌هایی بوده اند که در مقابل جنگ‌های نظامی و اشغالگری مقاومت کرده اند، ولی در مقابل جنگ نرم و رسانه‌ای شکست خورده، تضعیف شده و دچار سستی و تفرقه و چند دستگی شده اند. این تفسیر به روز از آیات قرآن شاهد و نشانه دیگری است مبنی بر اینکه قرآن دارای اعماق و معانی ژرفی است که با تحولات ذهنی و توانمندی‌های فرهنگی، علمی و فکری همخوانی دارد و هر نسلی یکی از معانی قرآن را کشف می‌کند که نسل‌های سابق به آن توجهی نداشته اند.
واقعیت این است که مشرکان در ابتدای تقابل با رسول خدا و دعوت، رسالت و دین او از جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی و جنگ نرم با شدت و به صورت خطرناک استفاده می‌کردند. آنها پیامبر را ساحر و کذاب می‌خواندند در حالی که ۴۰ سال حتی یک دروغ از او نشنیده بودند. به او دیوانه می‌گفتند که سخنان خود را از علمای اهل کتاب دزدیده است. ادعا می‌کردند که اجنه به پیامبر الهام می‌کنند و او برای کسب قدرت و جمع اموال تلاش می‌کند. از این رو دچار اشتباه شدند وقتی از او خواستند تا پادشاه و ثروتمندترینِ آنها باشد.
این روند تا به امروز ادامه دارد و طرح اتهام در نیت، مقاصد، رفتار و اهداف همچنان ادامه دارد.
خداوند نور خود را با ابزار‌های مختلف تکمیل می‌کند که مهمترین آن عبارتند از: نخست، عنایت مستقیم الهی. خداوند وعده داده است که نور خود را تکمیل، منتشر و حفظ می‌کند و قادر به این کار است و آنچه را بخواهد در هر زمان و به هر گونه‌ای انجام خواهد داد. دوم، از طریق انبیا، اولیا و بندگان صالح خدا و فداکاری و جان فشانی آنها. پیامبر و اهل بیت و صحابه ایشان در ۲۳ سال انواع فداکاری‌های بزرگ انجام دادند و صبر پیشه ساختند و مهاجرت، کشته شدن، مصادره اموال، شکنجه، جنگ‌های تحمیلی، شهادت، جراحت، اسارت، محاصره و گرسنگی را تحمل کردند. ولی نتیجه همه اینها پیروزی بود.
امام جعفر صادق (ع) هم از ائمه بزرگوار بود که دین و نور خدا را حفظ و آن را منتشر کرد. ایشان مدینه منوره و مسجد جدش را به دانشگاه اسلامی بزرگی تبدیل کرد که همه دانشمندان از همه جهان اسلام و همه جهت‌های فکری، فقهی و سیاسی را جمع کرد. این امام بزرگوار چهار هزار شاگرد شیعه و سنی و با دیدگاه‌های مختلف داشت و ائمه مذاهب معروف همه از شاگردان او بودند و افتخار می‌کردند که از شاگردان ایشان هستند. بدون شک علم و دانش امام جعفر صادق برگرفته از علم و دانش پیامبر بود.
وی افزود: برادران و خواهران، این قرآن کتاب خداوند عز و جل است که قبل از ۱۴۰۰ سال پیش بر قلب پیامبر (ص) نازل شد و تا به امروز همه آیات، کلمات و سوره‌های آن محفوظ مانده است. در طول تاریخ اسلام سابقه درگیری‌ها و منازعه‌های فکری، اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی و فقهی وجود داشته است. همچنین انگیزه‌ها و محرک‌های زیادی برای تحریف و جعل و تغییر در کلمات و آیات وجود داشته است. در زمان حیات پیامبر کسانی بوده اند که احادیثی جعلی منسوب به ایشان ساخته اند. پس از ارتحال پیامبر به خصوص در عصر اموی و عباسی احادیثی به نقل از پیامبر با پرداخت اموال و با اهداف سیاسی جعل شده است. در کتاب‌های سنی و شیعه درباره احادیث جعلی منسوب به پیامبر سخن گفته شده است، ولی هیچ کسی در طول ۱۴۰۰ سال گذشته تا کنون نتوانسته است در داخل یا خارج مسلمانان این قرآن را تحریف کند. آیا این یک معجره الهی و موضوعی خارج از توان انسان نیست؟ آیا این مصداق وعده الهی برای تکمیل نور خود نیست؟
سید مقاومت گفت: در حدیث ثقلین پیامبر نیز توصیه به پایبندی به قرآن در کنار وفاداری به اهل بیت پیامبر توصیه شده است. این حدیث بیانگر ماندگاری قرآن تا قیامت است تا همه نسل‌ها یکی پس از دیگری به آن تمسک جسته و به آن پایبند باشند. همچنین عترت و اهل بیت و ذریه پیامبر تا به امروز ماندگار هستند و تا روز قیامت باقی خواهند ماند و قرآن و عترت پیامبر تا روز قیامت از هم جدا نخواهند شد.
از مصادیق جنگ نرم و دهان‌هایی که دشمنان میخواهند از طریق آن نور خدا را خاموش کنند، فتنه انگیزی بین مردم و مسلمانان است و بر همین اساس، حفظ وحدت اسلامی ضروری و حائز اهمیت است.
سید مقاومت گفت: در چنین روزی در جنگ اکتبر ۱۹۷۳وقتی مصر و سوریه و دو ارتش عربی مصر و سوریه متحد شدند و برخی از کشورهای عربی از آنها حمایت کردند اسرائیل به معنی واقعی کلمه در تنگنا قرار گرفت. مدتی پیش اسنادی منتشر شد که نشان می داد نخست وزیر اسرائیل در آن زمان تصمیم به استفاده از سلاح هسته ای گرفته بود، زیرا احساس کرده بود این جنگ آنها را ازبین خواهد برد و رژیمشان را نابود خواهد کرد. این اتحاد در جنگ اکتبر نزدیک بود پیروزی تاریخی و قاطعی را رقم بزند. یک پیروزی تاریخی بود ولی اجازه ندادند که تبدیل به پیروزی قاطع شود. رئیس جمهور مصر انور سادات به آتش بس یکجانبه اقدام کرد و ارتش سوریه تنها ماند و این مساله این فرصت تاریخی را ازبین برد. این یک مثال برای اتحاد و عدم اتحاد و یکجانبه گرایی است. همیشه وقتی عناصر قدرت جمع و متحد می شوند می توانیم پیروزی ها و دستاوردهای بزرگی را رقم بزنیم. امروز کل امت اسلامی مسئول آن چیزی است که در فلسطین رخ می دهد.
مردم فلسطین هر روز در فلسطین می جنگند و فداکاری می کنند و شهید می دهند و دهها تن از آنها هر روز بازداشت می شوند، خانه هایشان هر روز تخریب می شود و سالها محاصره می شوند و گرسنگی را تحمل می کنند لذا امت اسلامی هرچه قدر هم مشغله داشته باشند باید این مسئولیت را بپذیرند. جایز نیست ملت فلسطین و مسجد الاقصی تنها رها شود به ویژه درچنین روزهایی باید همه مسلمانان در دنیا از علما و سیاسمتداران و رهبران و دولت ها به مسئولیت خود عمل کنند. نباید این موضوع رها و نادیده گرفته شود. زیرا این توطئه صهیونیست هاست که تجاوزات آنها به مسجد الاقصی به یک موضوع عادی و روتین تبدیل شود تا بتوانند در یک زمان مناسب و با استفاده از غفلت مسلمانان مسجد الاقصی را از نظر زمانی و مکانی تقسیم کنند یا مسجد الاقصی را به کنترل کامل خود دربیاورند و تبدیل به کلیسای یهودی کنند یا ناگهان و در یک لحظه غافلگیرکننده و به بهانه های مختلف مسجد الاقصی تخریب شود. این درحالی است که دنیای اسلام ساکت است. این مسئولیت بزرگی است که نباید رها شود و صهیونیست ها باید صدای جهان اسلام را در باره قبله اول مسلمانان بشنوند. متاسفانه به جای اینکه صهیونیست ها این صدای قوی را از دنیای اسلام بشنوند می بینیم که تمایلات بیشتری از برخی کشورهای اسلامی برای عادی سازی روابط وجود دارد. امروز میخواهم به شما بگویم هر دولتی که به سمت عادی سازی می رود و وقتی تفاهم نامه عادی سازی را امضا می کند باید محکوم شود باید این اقدامش تقبیح شود این موضوع خارج از روابط و تعارف های سیاسی است زیرا بسیار مهم است، خنجر از پشت به ملت فلسطین و مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی است و چشم پوشی از فلسطین و تقویت دشمن است که هرگز تسامح و مدارا با آن جایز نیست.
در وقت باقیمانده اجازه بدهید به برخی موضوعات لبنان بپردازیم که به برخی از آنها به اختصار و به برخی دیگر از جمله موضوع آوارگان سوری مفصل خواهم پرداخت.
درباره موضوعات مربوط به لبنان این روزها حرفها و اتهامات زیادی شنیدیم من به هیچکدام از آنها پاسخ نمی دهم زیرا نمی خواهیم بخشی از این تنش سیاسی باشیم. وقتی نمی خواهیم به اتهامات و صداهای بلند و تهدیدها پاسخ دهیم این بدان معنی نیست که ما این اتهام ها را قبول داریم نه اینطور نیست اینها مجموعهای از سخنان یاوه و بیهوده و دروغ است. به هرحال این تنش سیاسی وقتی از حیث شکل و مضمون بررسی می شود می بینیم که نمی تواند به تنش بیشتر در کشور منجر شود ما میخواهیم وقت و اعصابمان را به چیزهایی که برای کشورمان مفید است صرف کنیم.
موضوع بعدی موضوع مرزهای خشکی است گفته می شود که در طول روزهای آینده ممکن است میانجی جدیدی بیاید. درباره موضع مقاومت و مشخصا موضع حزب الله و دیدگاه و مسئولیتش حرفهای زیادی گفته و نوشته می شود. میخواهم بگویم که شما خوب میدانید که درباره مرزها پیشتر گفتیم که اساسا استفاده از کلمه تعیین مرزها نادرست است چرا که مرزها تعیین شده است. درباره مرزهای خشکی سه موضوع وجود دارد؛ نقاطی وجود دارد که اسرائیل آنها را اشغال کرده و لبنان میگوید باید اسرائیل از آن خارج شود اینها ۱۳ نقطه مرزی مشخصی هستند که درباره برخی از نقاط توافق شده و همچنان درباره برخی نقاط دیگر اختلاف وجود دارد که مهمترین آنها نقطه مرزی بئران در ناعوره است.
موضوع دوم شمال غجر است و برخی از دشت های مربوط به شهرک ماری وموضوع سوم مزارع شبعا و تپه های کفرشوباست. ما این موضوع را مسئولیت دولت می دانیم دولت مختار است که میانجی بپذیرد و یاگفتگو کند. ما نسبت به پذیرش و رد میانجی موضعی نداریم این موضوع نسبت به ما ارتباطی ندارد مسئولان دولت تصمیم گیران این موضوع هستند. معتقدم میانجی آینده بیشتر به موضوع منطقه شمال غجر و دو چادر لبنان تمرکز خواهد کرد، زیرا آنها میخواهند مساله این دو چادر را حل کنند. این صحیح نیست که برخی، میانجیگری ها درباره مرزهای خشکی را به انتخاب ریاست جمهوری گره بزنند و از ما درباره این موضوع سخن بگویند این صحیح نیست. آنها می گویند ما درباره مرزهای خشکی امتیازاتی به اسرائیل می دهیم و از سرزمین خود چشم پوشی می کنیم تا موافقت غرب و آمریکا را درباره سلیمان فرنجیه نامزد مدنظر حزب الله برای ریاست جمهوری به دست بیاوریم این حرفها مطلقا درست نیست این دو موضوع مطلقا هیچ ارتباطی به هم ندارند مرزهای خشکی یک چیز و موضوع ریاست جمهوری چیز دیگری است.
برخی ها متاسفانه مرزهای خشکی را به گفتگوهای ایران و آمریکا و پرونده هسته ای ایران مرتبط می دانند. آیا آنها از این همه یاوه گویی ها و دروغ پردازی ها خسته نمی شوند؟ آنها همین موضوع را موقع گفتگو درباره مرزهای دریایی و میدانهای نفت و گاز نیز تکرار می کردند می گفتند این بخشی از قرارداد ایران و آمریکاست. این قرارداد کجاست؟ اساسا گفتگویی بین آمریکا و ایران درباره این موضوع صورت نگرفت و در هیچ روزی و در گفتگوهای غیر مستقیم ایران و آمریکا مطرح نشد. دست از این یاوه گویی ها و دروغ پردازی ها و تحلیل های نادرست بردارید.
درباره موضوع مرزهای لبنان باید بگویم حق طبیعی لبنان است که به طور کامل به حق خود برسد ما حقوق خود از آب ها را بطور کامل می گیریم. حقمان از سرزمین را به طور کامل می گیریم. در باره این حقوق در هیچ پرونده ای سازش نمی کنیم. به هرحال اگر میانجیگری شود آنگونه که قبلا بین مقاومت و دولت درموضوعات مختلف اتحاد و انسجام همکاری وجود داشت هرگامی که برای آزاد سازی زمین کمک کند مورد حمایت مقاومت خواهد بود و با دولت همکاری خواهد کرد.
میدانید که در لبنان بیشتر لبنانی‌ها می‌گویند نتیجه حفر در بلوک ۹ چی بود؟ می‌گویند که عایدی برای لبنان نداشته است با اینکه می‌دانیم این یک پیروزی بزرگ و دستاورد بزرگ برای همه لبنان بود نه برای حزب مشخصی. در هر حال اطلاعات اولیه ما نشان می‌دهد - اطلاعات نهایی را وزارت نیرو به صورت رسمی اعلام خواهد کرد -که همه شاخص‌ها در بلوک ۹ مثبت است از نشانه‌های مثبت بودن بلوک ۹ این است شرکت‌هایی که مجوز حفر بلوک ۹ را داشتند و در آن بلوک مشغول بودند درخواست همکاری و فعالیت در بلوک ۸ و ۱۰ را نیز مطرح کرده اند. کارشناسان می‌گویند اگر این شرکت‌ها معتقد بودند که بلوک ۹ چیزی مهمی نیست درخواست فعالیت در بلوک ۸ و ۱۰ را مطرح نمی‌کردند ان شاء الله روزهای آینده خبر‌های خوبی در این باره مطرح خواهد شد.
درباره موضوع ریاست جمهوری یک فرصت مناسبی برای گفتگو وجود داشت که دولت نبیه بری به آن دعوت کرد و ممکن بود که گفتگوها به نتیجه برسد ما نامزد خود را مطرح می کردیم آنها نامزد خودشان را مطرح می کردند درباره تضمین ها و آینده گفتگو می کردیم ولی این اقدام دولت شکست خورد. ابتکار فرانسه باید ببینیم به کجا رسید. هیئت قطری همچنان هر روز برای رسیدن به نتیجه ای تلاش می کنند. گفتگو بین حزب الله و جریان ملی آزاد همچنان پابرجاست. در آینده نزدیک نسبت به موضوع ریاست جمهوری چیز روشنی وجود ندارد. چیز جدیدی دراین باره وجود ندارد که به اطلاع شما برسانم باید منتظر تلاشها و ابتکارهای بیشتری بمانیم تا ببینیم چه پیش می آید.
مهمترین موضوع در این روزها که ذهن لبنانی ها را به خود مشغول کرده است موضوع آوارگان سوری است امروز در بین همه لبنانی ها اجماع وجود دارد که موضوع آوارگان سوری تهدیدی برای لبنان است، تهدید اقتصادی، اجتماعی و امنیتی حتی برخی از تهدید وجودی لبنان سخن می گویند.
این اجماع کنندگان در مقابله با این تهدید چه کار می کنند؟ وقتی از تهدید سخن می گویید باید مسئولیت بپذیرید. همه ما یک پیشنهادی مطرح می کنیم و می گوییم تو باید این را انجام بدهی. اینکه راه حل نشد. باید از اشتباهات گذشته درس بگیریم من امروز همه لبنانی ها را به برنامه ملی، به راهبرد ملی، به برنامه ملی یکپارچه یا هر عنوان دیگری که دوست دارید مطرح کنید دعوت می کنم که همه برسر آن توافق دارند. اگر ما به برنامه مورد توافق همه عمل کنیم قطعا به نتیجه می رسیم اینها برخی از مثال هاست امروز ما به آمار نیاز داریم دولت لبنان تاکنون به آمار دسترسی ندارد. ما تعداد آوارگان سوری در لبنان را نمی دانیم تنها خداوند می داند و کمیساریای سازمان ملل. در لبنان آمارهای مختلفی درباره تعداد آوارگان سوری مطرح هست در این آمار ها باید به تعداد خانواده ها، نیروهای کار و جمعیت جوان و پیر و...نگاه شود. صد الی سیصد هزار کارگر سوری در لبنان مشغولند. دربرهه ای این تعداد به چهارصد هزار رسید. می دانید ما لبنانی ها به دلایل مختلفی برخی از کارها را نمی پذیریم لذا در برخی محله ها و شهرداری ها و مزارع و کارگاه ها و کارخانه ها نیاز به نیروی کار سوری داریم. این اشتباه است که بین نیروی فعال و کارگر و آوارگان تفاوت قائل نشویم. باید با آمار موضوع را تبیین کنید تا ماهیت موضوع و نحوه مقابله با آن را بفهمیم ما باید اسباب را درمان کنیم نه نتایج را. امروز لبنانی ها می گویند موضوع آوارگان سوری دو علت دارد که اولی امنیت و جنگ در سوریه است. چه کسی جنگ را در سوریه به راه انداخت؟ آمریکا و مزدورانش در منطقه، موضوع آوارگان امنیتی یک موضوع طبیعی است و در سراسر دنیا اتفاق می افتد. آیا مردم لبنان می دانند که مسئول اول آوارگان امنیتی به لبنان همان کسی است که جنگ در سوریه را به راه انداخت؟ یعنی دولت آمریکا.جنگ شکست خورد. اما پناهندگی از نوع دوم پناهندگی اقتصادی است چه کسی مسئول پناهندگی اقتصادی در سوریه است؟ وقتی جنگ در سوریه تمام شد و شرکت های بین المللی برای سرمایه گذاری در سوریه اعلام آمادگی کردند ممکن بود سوریه دوباره بلند شود و آوارگان و مهاجران دوباره به کشور خود برگردند اما آمریکا آمد و قانون سزار را وضع کرد. چرا برخی از لبنانی ها این حقیقت ها را نادیده می گیرند؟ چرا آمریکا را مسئول این وضعیت نمی دانند که قانون سزار را وضع کرد و سوریه را محاصره کرد و همه شرکت هایی را که قرار بود به سوریه بیایند تحریم کرد و همه کشورهایی را که آماده سرمایه گذاری در سوریه بودند تحریم کرد. برای همین است که سوریه از نظر اقتصادی و معیشتی در رنج است و همین امر به مهاجرت اقتصادی منجر شد.
مردم فلسطین هر روز در فلسطین می جنگند و فداکاری می کنند و شهید می دهند و دهها تن از آنها هر روز بازداشت می شوند، خانه هایشان هر روز تخریب می شود و سالها محاصره می شوند و گرسنگی را تحمل می کنند لذا امت اسلامی هرچه قدر هم مشغله داشته باشند باید این مسئولیت را بپذیرند. جایز نیست ملت فلسطین و مسجد الاقصی تنها رها شود به ویژه درچنین روزهایی باید همه مسلمانان در دنیا از علما و سیاسمتداران و رهبران و دولت ها به مسئولیت خود عمل کنند. نباید این موضوع رها و نادیده گرفته شود. زیرا این توطئه صهیونیست هاست که تجاوزات آنها به مسجد الاقصی به یک موضوع عادی و روتین تبدیل شود تا بتوانند در یک زمان مناسب و با استفاده از غفلت مسلمانان مسجد الاقصی را از نظر زمانی و مکانی تقسیم کنند یا مسجد الاقصی را به کنترل کامل خود دربیاورند و تبدیل به کلیسای یهودی کنند یا ناگهان و در یک لحظه غافلگیرکننده و به بهانه های مختلف مسجد الاقصی تخریب شود. این درحالی است که دنیای اسلام ساکت است. این مسئولیت بزرگی است که نباید رها شود و صهیونیست ها باید صدای جهان اسلام را در باره قبله اول مسلمانان بشنوند. متاسفانه به جای اینکه صهیونیست ها این صدای قوی را از دنیای اسلام بشنوند می بینیم که تمایلات بیشتری از برخی کشورهای اسلامی برای عادی سازی روابط وجود دارد. امروز میخواهم به شما بگویم هر دولتی که به سمت عادی سازی می رود و وقتی تفاهم نامه عادی سازی را امضا می کند باید محکوم شود باید این اقدامش تقبیح شود این موضوع خارج از روابط و تعارف های سیاسی است زیرا بسیار مهم است، خنجر از پشت به ملت فلسطین و مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی است و چشم پوشی از فلسطین و تقویت دشمن است که هرگز تسامح و مدارا با آن جایز نیست.
در وقت باقیمانده اجازه بدهید به برخی موضوعات لبنان بپردازیم که به برخی از آنها به اختصار و به برخی دیگر از جمله موضوع آوارگان سوری مفصل خواهم پرداخت.
درباره موضوعات مربوط به لبنان این روزها حرفها و اتهامات زیادی شنیدیم من به هیچکدام از آنها پاسخ نمی دهم زیرا نمی خواهیم بخشی از این تنش سیاسی باشیم. وقتی نمی خواهیم به اتهامات و صداهای بلند و تهدیدها پاسخ دهیم این بدان معنی نیست که ما این اتهام ها را قبول داریم نه اینطور نیست اینها مجموعهای از سخنان یاوه و بیهوده و دروغ است. به هرحال این تنش سیاسی وقتی از حیث شکل و مضمون بررسی می شود می بینیم که نمی تواند به تنش بیشتر در کشور منجر شود ما میخواهیم وقت و اعصابمان را به چیزهایی که برای کشورمان مفید است صرف کنیم.
موضوع بعدی موضوع مرزهای خشکی است گفته می شود که در طول روزهای آینده ممکن است میانجی جدیدی بیاید. درباره موضع مقاومت و مشخصا موضع حزب الله و دیدگاه و مسئولیتش حرفهای زیادی گفته و نوشته می شود. میخواهم بگویم که شما خوب میدانید که درباره مرزها پیشتر گفتیم که اساسا استفاده از کلمه تعیین مرزها نادرست است چرا که مرزها تعیین شده است. درباره مرزهای خشکی سه موضوع وجود دارد؛ نقاطی وجود دارد که اسرائیل آنها را اشغال کرده و لبنان میگوید باید اسرائیل از آن خارج شود اینها ۱۳ نقطه مرزی مشخصی هستند که درباره برخی از نقاط توافق شده و همچنان درباره برخی نقاط دیگر اختلاف وجود دارد که مهمترین آنها نقطه مرزی بئران در ناعوره است.
موضوع دوم شمال غجر است و برخی از دشت های مربوط به شهرک ماری وموضوع سوم مزارع شبعا و تپه های کفرشوباست. ما این موضوع را مسئولیت دولت می دانیم دولت مختار است که میانجی بپذیرد و یاگفتگو کند. ما نسبت به پذیرش و رد میانجی موضعی نداریم این موضوع نسبت به ما ارتباطی ندارد مسئولان دولت تصمیم گیران این موضوع هستند. معتقدم میانجی آینده بیشتر به موضوع منطقه شمال غجر و دو چادر لبنان تمرکز خواهد کرد، زیرا آنها میخواهند مساله این دو چادر را حل کنند. این صحیح نیست که برخی، میانجیگری ها درباره مرزهای خشکی را به انتخاب ریاست جمهوری گره بزنند و از ما درباره این موضوع سخن بگویند این صحیح نیست. آنها می گویند ما درباره مرزهای خشکی امتیازاتی به اسرائیل می دهیم و از سرزمین خود چشم پوشی می کنیم تا موافقت غرب و آمریکا را درباره سلیمان فرنجیه نامزد مدنظر حزب الله برای ریاست جمهوری به دست بیاوریم این حرفها مطلقا درست نیست این دو موضوع مطلقا هیچ ارتباطی به هم ندارند مرزهای خشکی یک چیز و موضوع ریاست جمهوری چیز دیگری است.
برخی ها متاسفانه مرزهای خشکی را به گفتگوهای ایران و آمریکا و پرونده هسته ای ایران مرتبط می دانند. آیا آنها از این همه یاوه گویی ها و دروغ پردازی ها خسته نمی شوند؟ آنها همین موضوع را موقع گفتگو درباره مرزهای دریایی و میدانهای نفت و گاز نیز تکرار می کردند می گفتند این بخشی از قرارداد ایران و آمریکاست. این قرارداد کجاست؟ اساسا گفتگویی بین آمریکا و ایران درباره این موضوع صورت نگرفت و در هیچ روزی و در گفتگوهای غیر مستقیم ایران و آمریکا مطرح نشد. دست از این یاوه گویی ها و دروغ پردازی ها و تحلیل های نادرست بردارید.
درباره موضوع مرزهای لبنان باید بگویم حق طبیعی لبنان است که به طور کامل به حق خود برسد ما حقوق خود از آب ها را بطور کامل می گیریم. حقمان از سرزمین را به طور کامل می گیریم. در باره این حقوق در هیچ پرونده ای سازش نمی کنیم. به هرحال اگر میانجیگری شود آنگونه که قبلا بین مقاومت و دولت درموضوعات مختلف اتحاد و انسجام همکاری وجود داشت هرگامی که برای آزاد سازی زمین کمک کند مورد حمایت مقاومت خواهد بود و با دولت همکاری خواهد کرد.
میدانید که در لبنان بیشتر لبنانی‌ها می‌گویند نتیجه حفر در بلوک ۹ چی بود؟ می‌گویند که عایدی برای لبنان نداشته است با اینکه می‌دانیم این یک پیروزی بزرگ و دستاورد بزرگ برای همه لبنان بود نه برای حزب مشخصی. در هر حال اطلاعات اولیه ما نشان می‌دهد - اطلاعات نهایی را وزارت نیرو به صورت رسمی اعلام خواهد کرد -که همه شاخص‌ها در بلوک ۹ مثبت است از نشانه‌های مثبت بودن بلوک ۹ این است شرکت‌هایی که مجوز حفر بلوک ۹ را داشتند و در آن بلوک مشغول بودند درخواست همکاری و فعالیت در بلوک ۸ و ۱۰ را نیز مطرح کرده اند. کارشناسان می‌گویند اگر این شرکت‌ها معتقد بودند که بلوک ۹ چیزی مهمی نیست درخواست فعالیت در بلوک ۸ و ۱۰ را مطرح نمی‌کردند ان شاء الله روزهای آینده خبر‌های خوبی در این باره مطرح خواهد شد.
درباره موضوع ریاست جمهوری یک فرصت مناسبی برای گفتگو وجود داشت که دولت نبیه بری به آن دعوت کرد و ممکن بود که گفتگوها به نتیجه برسد ما نامزد خود را مطرح می کردیم آنها نامزد خودشان را مطرح می کردند درباره تضمین ها و آینده گفتگو می کردیم ولی این اقدام دولت شکست خورد. ابتکار فرانسه باید ببینیم به کجا رسید. هیئت قطری همچنان هر روز برای رسیدن به نتیجه ای تلاش می کنند. گفتگو بین حزب الله و جریان ملی آزاد همچنان پابرجاست. در آینده نزدیک نسبت به موضوع ریاست جمهوری چیز روشنی وجود ندارد. چیز جدیدی دراین باره وجود ندارد که به اطلاع شما برسانم باید منتظر تلاشها و ابتکارهای بیشتری بمانیم تا ببینیم چه پیش می آید.
مهمترین موضوع در این روزها که ذهن لبنانی ها را به خود مشغول کرده است موضوع آوارگان سوری است امروز در بین همه لبنانی ها اجماع وجود دارد که موضوع آوارگان سوری تهدیدی برای لبنان است، تهدید اقتصادی، اجتماعی و امنیتی حتی برخی از تهدید وجودی لبنان سخن می گویند.
این اجماع کنندگان در مقابله با این تهدید چه کار می کنند؟ وقتی از تهدید سخن می گویید باید مسئولیت بپذیرید. همه ما یک پیشنهادی مطرح می کنیم و می گوییم تو باید این را انجام بدهی. اینکه راه حل نشد. باید از اشتباهات گذشته درس بگیریم من امروز همه لبنانی ها را به برنامه ملی، به راهبرد ملی، به برنامه ملی یکپارچه یا هر عنوان دیگری که دوست دارید مطرح کنید دعوت می کنم که همه برسر آن توافق دارند. اگر ما به برنامه مورد توافق همه عمل کنیم قطعا به نتیجه می رسیم اینها برخی از مثال هاست امروز ما به آمار نیاز داریم دولت لبنان تاکنون به آمار دسترسی ندارد. ما تعداد آوارگان سوری در لبنان را نمی دانیم تنها خداوند می داند و کمیساریای سازمان ملل. در لبنان آمارهای مختلفی درباره تعداد آوارگان سوری مطرح هست در این آمار ها باید به تعداد خانواده ها، نیروهای کار و جمعیت جوان و پیر و...نگاه شود. صد الی سیصد هزار کارگر سوری در لبنان مشغولند. دربرهه ای این تعداد به چهارصد هزار رسید. می دانید ما لبنانی ها به دلایل مختلفی برخی از کارها را نمی پذیریم لذا در برخی محله ها و شهرداری ها و مزارع و کارگاه ها و کارخانه ها نیاز به نیروی کار سوری داریم. این اشتباه است که بین نیروی فعال و کارگر و آوارگان تفاوت قائل نشویم. باید با آمار موضوع را تبیین کنید تا ماهیت موضوع و نحوه مقابله با آن را بفهمیم ما باید اسباب را درمان کنیم نه نتایج را. امروز لبنانی ها می گویند موضوع آوارگان سوری دو علت دارد که اولی امنیت و جنگ در سوریه است. چه کسی جنگ را در سوریه به راه انداخت؟ آمریکا و مزدورانش در منطقه، موضوع آوارگان امنیتی یک موضوع طبیعی است و در سراسر دنیا اتفاق می افتد. آیا مردم لبنان می دانند که مسئول اول آوارگان امنیتی به لبنان همان کسی است که جنگ در سوریه را به راه انداخت؟ یعنی دولت آمریکا.جنگ شکست خورد. اما پناهندگی از نوع دوم پناهندگی اقتصادی است چه کسی مسئول پناهندگی اقتصادی در سوریه است؟ وقتی جنگ در سوریه تمام شد و شرکت های بین المللی برای سرمایه گذاری در سوریه اعلام آمادگی کردند ممکن بود سوریه دوباره بلند شود و آوارگان و مهاجران دوباره به کشور خود برگردند اما آمریکا آمد و قانون سزار را وضع کرد. چرا برخی از لبنانی ها این حقیقت ها را نادیده می گیرند؟ چرا آمریکا را مسئول این وضعیت نمی دانند که قانون سزار را وضع کرد و سوریه را محاصره کرد و همه شرکت هایی را که قرار بود به سوریه بیایند تحریم کرد و همه کشورهایی را که آماده سرمایه گذاری در سوریه بودند تحریم کرد. برای همین است که سوریه از نظر اقتصادی و معیشتی در رنج است و همین امر به مهاجرت اقتصادی منجر شد.
دبیرکل حزب الله لبنان افزود: برای این که لبنان بماند، قانون سزار باید لغو شود. لبنانی هایی که احساس می کنند مهاجرت مردم سوریه موجودیت لبنان را تهدید می کند، مراجع دینی و سیاسی که روابط قوی و محکمی با آمریکا، فرانسه و غرب دارند، باید بدانند در وهله اول مسئولیت متوجه آن هاست که به آنجا بروند و به آن ها بگویند برای بقای لبنان باید قانون سزار لغو شود. برای این که لبنان بماند، باید قانون سزار لغو شود. آیا در این مورد کاری کرده اید؟ آمریکا دوست ما نیست که بخواهیم سراغشان برویم و با آنان صحبت کنیم. این ها دوستان شما هستند اما این بخشی از طرح و علت حقیقی است. من الان به شما می گویم اگر قانون سزار در سوریه برداشته شود و شرکت ها در سوریه آغاز به کار کنند و بازسازی این کشور آغاز شود و روسیه، چین و نیز شرکت های عربی وارد سوریه شوند، این جمعیت صدها هزار نفری مردم سوریه به کشورشان بازخواهند گشت و بازگرداندنشان به کشورشان آسان خواهد شد اما شاهد تسلیم شدن در برابر خواست آمریکا هستیم. سرفصل دیگر حل مشکل، کمیساریا یعنی همان کمیساریای سازمان ملل است که هر کاری دلش می خواهد، انجام می دهد. حاکمیت لبنان کجا رفته است؟ در روزهای اخیر شنیدیم که کمیساریای سازمان ملل کارت های اقامت در لبنان صادر می کند. مالکان حاکمیت لبنان، کجایید؟ کنترل مرزها درست است. این یک مدل است اما دنبال مافیاهای قاچاق بگردید و آنان را هر کجا که باشند، به دادگاه بکشانید و خوار و زبونشان کنید. اینان پول می گیرند تا تعداد زیادی از آوارگان سوری را به لبنان قاچاق کنند. به هر حال مایلم بگویم اگر امکان داشته باشد کمیته ای از احزاب سیاسی، فراکسیون های پارلمانی، نمایندگان، وزارتی و غیره تشکیل دهیم که ماهیت فراگیر داشته باشد یعنی همه احزاب را در برگیرد و (آنگاه) صرفنظر از وابستگی هایمان، خصومت هایمان، تنش هایمان و اتهامات، اگر به نظرتان تهدیدی متوجه موجودیت لبنان است، ببینیم برای رفع همه موانع چه باید بکنیم. اگر ما به عنوان مردم لبنان با خطر تهدید موجودیتی مواجه هستیم، برای برطرف کردن آن چه باید بکنیم؟ به عنوان مثال از زبان برخی احزاب سیاسی، اهالی رسانه و فعالان شبکه های اجتماعی ایده ای می شنویم. نمی گویم الان آن را می پذیریم یا رد می کنیم و نمی گوییم هم که قابل بررسی است. این ایده این است که چرا به آوارگان سوری اجازه نمی دهید از طریق دریا لبنان را به مقصد اروپا ترک کنند؟ چرا اجازه نمی دهید؟ اجازه بدهید قاچاق شوند، سوار کشتی شوند و هر یک، دو یا سه روز از طریق دریا از لبنان خارج شوند. چرا نمی گذارید؟ جناب دولت لبنان؛ جناب ارتش لبنان این بحث در کشور مطرح است. مالکان این ایده می گویند همه آوارگان سوری را جمع و روانه دریا کنید. ما چنین چیزی را نمی گوییم اما می شود به هرکدام از آوارگان سوری که مایل باشند، این فرصت را داد -که بدون این که ناگزیر شوند شبانه با قایق های لاستیکی فرار کنند- سوار کشتی شوند و به اروپا بروند. صاحبان این ایده می گویند به این نتیجه قطعی منجر خواهد شد که کشورهای اروپایی به بیروت و کاخ نخست وزیری خواهند آمد تا به لبنانی ها بگویند برای متوقف شدن این روند مهاجرت به اروپا، ترکیه و دیگر کشورها چه می خواهید؟ به هر حال این ایده جای بررسی دارد. حتی ما در حزب الله ممکن است بنشینیم و این ایده را بررسی کنیم، آن را بپذیریم و برای محقق شدنش تلاش کنیم. منظور، تدوین یک طرح است و دولت تدابیر را اتخاذ می کند و تا زمانی که این طرح تدوین شود، برادران باید به یک موضوع مهم که هم اکنون در لبنان اتفاق افتاده است، توجه داشته باشید ما دولت ملت هستیم؛ ملت لبنان و ملت سوریه و در همسایگی هم زندگی می کنیم و به خاطر منطقه جغرافیایی، بافت جمعیتی، تاریخ و آینده در همسایگی هم باقی خواهیم ماند. براین اساس اگر یک و نیم میلیون سوری در لبنان زندگی می کنند و این تعداد از مناطق مختلف سوریه هستند، نباید فضای موجود به فضای خصومت با این مردم اعم از مردان، زنان و کودکان تبدیل شود. هیچ کس نباید برای حل آنچه که مغایر با قانون است، مرزهای قانون را زیرپا بگذارد. هیچ کس نباید مرزهای اخلاق را زیرپا بگذارد. هیچ کس نباید مرتکب ظلم شود. یعنی جایز نیست برخی در لبنان این گونه رفتار کنند که انگار آوارگان سوری خونشان، ناموسشان، تعرض به آنان، پولشان و مصادره اموالشان مباح است. اموال آنان قابل احترام است؛ روا نیست مصادره شود و باید به آنان بازگردانده شود. این موضوع با ناسزا، ضرب و شتم، تعرض و آزار و اذیت حل نمی شود. این موضوع بسیار مهم است و نه دین، نه شرع نه قانون آن را تایید نمی کند. ممکن است یک نفر فورا بگوید سید شما دارید از آوارگان سوری دفاع می کنید. نه. من دارم درخواست می کنم که ظلم نکنید. ظلم راه حل نیست. ما در لبنان قانون داریم و می شود براساس قانون جلو رفت. همه ما به عنوان شهروندان لبنان اخلاق، سنت و دین داریم و باید براین اساس رفتار کنیم. بالاخره این که ما به درپیش گرفتن این راه دعوت می کنیم. البته برخی می گویند این مسئولیت برعهده مقامات سوریه است و شما فقط متحد هستید نباید به این موضوع ورود کنید. این حرف را برخی از نخبگان سیاسی لبنان می زنند. این، گمراه کردن افکار عمومی و نوعی چشم پوشی است. ما یک کشور هستیم و این گونه نیست که یک کشور درباره کشور دیگر حرف بزند. اصلا مهمترین دلیل برای دروغ بودن ادعای سیطره حزب الله بر تصمیم گیری های دولت این است که اگر حزب الله بر تصمیمات دولت در لبنان سیطره و کنترل داشت، این اتفاق نمی افتاد که هیئت متشکل از وزیران و نخست وزیر لبنان عازم سوریه شوند. به هر حال شواهد زیادی وجود دارد که تأیید می کند سیطره حزب الله بر تصمیم گیری ها دروغ است. همان طور که در ابتدا گفتم، راه حل مشکل فقط مربوط به آوارگان سوری نیست بلکه باید از جایی دیگر آغاز شود. مردم لبنان! امروز آنچه که بافت جمعیتی لبنان را تهدید می کند، سوریه نیست، نظام حاکم بر سوریه نیست، مقامات سوریه نیستند، ملت سوریه و آوارگان سوری هم نیستند. آنچه که بافت جمعیتی و موجودیت لبنان را تهدید می کند، سیاست های خودکامه، زشت و بی شرمانه آمریکا است. نمی خواهم اسم ببرم. من می دانم که سفیر آمریکا در اینجا زمانی که متوجه می شود یک سرویس امنیتی یا نظامی یا یک وزارتخانه مشخص برخی از شهروندان سوریه را بنا به دلایل قانونی به کشورشان بازگردانده است، شخصا سراغ آنان می رود، با آنان تشکیل جلسه می دهد و همراه آنان تحقیق می کند؛ تحقیقی مانند تحقیقات قضایی و امنیتی. چه کسی این کار را می کند؟ چگونه این موضوع اتفاق افتاده است؟ این ها سوالاتی است که لبنانی ها باید به آن ها پاسخ بدهند. هم اکنون هر پدیده ای که لبنان را تهدید می کند، باید با اقدام عملی با آن مقابله شود نه با اتهام زنی. برادران و خواهران! در این روز که روز میلاد پیامبر اکرم (ص) است و این روز را روز جشن و عید و مایه افتخار و عزتمان می دانیم، بار دیگر با رسول الله صلی الله علیه و علی آله و سلم، با رسالت و قرآن او و راه و خط مشی او پیمان می بندیم و پیمان می بندیم که ذیل این نور باقی بمانیم، از آن محافظت کنیم و آن را در سراسر جهان گسترش دهیم و متحد و منسجم بمانیم تا ان شاء الله برای ملت و کشورمان هر آنچه را آرزو دارند اعم از عدالت، پیروزی، عزت، کرامت، سعادت و ثبات محقق کنیم.
نظر شما