اقتدار ایران، آمریکا را پای میز مذاکره کشاند
کارشناس مسائل بین الملل در برنامه جهان امروز گفت: مولفههای اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران به سطحی از بازدارندگی رسیده که ایالات متحده ناگزیر به تعامل با ایران است و باید مسائلش را از طریق میز مذاکره حل کند.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما،
شبکه خبر در برنامه
جهان امروز با
محمد قادری کارشناس مسائل بین الملل گفت و گو کرد.
سوال: خبری که مرداد ماه بود از آزادی داراییهای ایران در کره جنوبی منتشر شد خبرهایی که امروز ما ما شاهد آن هستیم و مسیری که در طول این حدود دو سال طی شده برای ما توضیح بدهید؟
قادری: خوب آنچه که امروز در عمل اتفاق افتاد و منجر به آزادی زندانیان ایرانی بازداشت شده در ایالات متحده و متقابلا زندانیان آمریکایی که در ایران بازداشت بودند شد یک مسیر پر پیچ و خمی را طی کرد که این مسیر در واقع به دلیل رفتارهای که در مقاطع زمان مختلف ایالات متحده از خودش نشان میداد دچار توقفهای طولانی مدت شد و همان طور که امروز جناب آقای رئیس جمهور در جلسهای که با رسانههای امریکایی در نیویورک داشتند به این موضوع اشاره کردند و گفتند که اگر در واقع اراده آمریکاییها ایجاب میکرد این کار شاید در همان چند ماه اول این توافق صورت میگرفت. نکته قابل توجه این است که در مقطعی آمریکاییها موضوع تبادل زندانیان را که یک عمر بشر دوستانه تلقی میشد و با همین رویکرد از سوی جمهوری اسلامی ایران داشت پیگیری میشد این موضوع را مرتبط کرده بودند با بحث مذاکرات رفع تحریمها و حل این ماجرا و امضای این توافق رل منوط کرده بودند به حصول توافق در این مذاکرات رفع تحریمها که با اصرار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر این که این دو موضوع کاملاً دو موضوع جداگانه هست به خصوص اینکه اینجا بحث موضوعات بشر دوستانه مطرح هست. خوب نهایتاً با آن نکاتی که مد نظر تهران بود این توافق است صورت گرفت، نکته بعدی که باید بهش اشاره کرد این است که خوب رسانههای فارسیزبان معاند سعی میکنند موضوع را وارونه روایت کنند از این جهت که آزادسازی شش میلیارد دلار ارز بلوکه شده ایران را این گونه تلقی بکنند که ایران گروگان گیری کرد بابت این، در واقع این نیست، چون این پول مال ملت ایران بود مال جمهوری اسلامی ایران بود و اتفاقاً امریکاییها بودند که پول ما را گروگان گرفته بودند و به دلیل این که نهایتاً آمریکا مجبور شد در این فرآیند تن به مذاکره بدهد برخلاف آنچه که در فضای تبلیغاتی هیاهو میکنند و اصرار دارند که مثلاً بگویند که ایران تحت فشار است، اما آن چه که در عمل اتفاق افتاد اون چیزی بود که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا پیگیر بود و در کنار آزاد سازی پولهای بلوکه شده خودش، پنج هموطن ایرانی هم آزاد شدند و در واقع از قید آن درواقع حکمی که آمریکاییها با رأی رئیس جمهور آمریکا شامل شان شده بود رها شدند.
سوال: از این پنج شهروند ایرانی دو نفرشان هم وارد کشور مان شدند و قبل از اینکه سؤال بعدی را بپرسم یک گزارش ببینم برگردم میخواهیم راجع به نتایج و ابعاد مختلف این تجربه و توافق با شما صحبت کنم گزارش رو ببینم
پخش گزارش.
سوال: ابعاد مهم این موضوع کدامهاست؟
قادری: آنچه که در مسیر این توافق رقم خورد یک در واقع یک فرآیند چند وجهی بود ما هم زمان با این موضوع که سال گذشته در واقع به بحث مذاکرات رفع تحریمها را داشتیم که در شهریور ماه سال گذشته به یک سندی منجر شد تحت عنوان سند سپتامبر که اگر در واقع اراده آمریکاییها صورت میگرفت و آنها به بهانه آنچه که تصور میکردند در ایران قرار هست اتفاق بیفتد و قطعاً به زعم آنها مثلاً روی رویکرد ایران اثر خواهد گذاشت مذاکرات را ترک نمیکردند خوب روند هم خیلی سریعتر صورت میگرفت. ما به موازات این موضوع مذاکرات و رفع تحریمهارو داشتیم. در بخش قبل که آمریکاییها موضوع تبادل و آزادسازی منابع ارزی را هم به نوعی میخواستند گره بزنند به بحث مذاکرات ما در اواسط اغتشاشات سال گذشته آمریکاییها متوجه موضوع شدند که دچار اشتباه محاسباتی شدهاند بنابراین پیامهایی با مضمون اینکه ما حاضریم برگردیم به میز مذاکره ارسال شد برای جمهوری اسلامی ایران و مذاکرات در حوزه رفع تحریمها دوباره از سر گرفته شد، به موازات بحث تبادل و بحث آزادسازی هم پیگیری شد. در سال هزار و چهارصد و دو با توجه به این که به هر شکل تمام تلاشهایی که صورت گرفته بود مبنی بر اینکه این پول آزاد نشود از سمت در واقع جریانهای ضد ایرانی تندرو و افراطی اعم از جریانهای ضدانقلاب و اعم از در واقع لابیهای صهیونیستی تمام تلاش خودش را میکرد که این اتفاق نیفتد چرا، چون اثرات مثبت این اتفاق را هم از جنبه روانی و هم از جنبه در واقع تأثیراتی که در بازار به خصوص در بازار ارز و سکه و خودرو و مسکن میگذاشت به خاطر همین اینها تلاش شان را میکنند که این اتفاق نیافتد، اما یک نکته جالب توجه اینجا وجود دارد و آن هم این است که امروز ایالات متحده به این جمع بندی رسیده که به دلیل اینکه مولفههای اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران به سطحی از بازدارندگی رسیده که ایالات متحده ناگزیر هست در فضای بینالمللی با جمهوری اسلامی ایران تعامل داشته باشد و موضوعاتش را از طریق میز مذاکره و گفتگو حل بکند. در کنارش البته آنها کما اینکه در همین دو سه هفته منتهی به سالگرد اغتشاشات شاهدش بودیم تمام تلاش خودشان را انجام دادند که فضا را به گونهای ملتهب بکنند، این از چه نقطه نظر هست از این نقطه نظر که آنها حداکثر فشار را بتوانند روی ایران بیاورند، اما این به این معنی نیست که آنها بخواهند از چیزی غیر از میز مذاکره به اهداف خودشون برسند، چون به این جمع بندی رسیدند که جمهوری اسلامی ایران یک نظام سیاسی مردمی تثبیت شده است بنابراین ما در همین موضوع تبادل به روشنی و به وضوح بر همگان آشکار شد که این اتفاق افتاد به دلیل این که قدرت جمله اسلامی ایران تثبیت شده بود این گزاره را ما نباید فراموش کنیم ایالات متحده امریکا و متحدین غربی اش و همچنین رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن درجه یک ما به هر میزان که بدانند میتوانند از طرقی غیر از مذاکره به اهدافشان برسند حتماً آن طرق برایشان اولویت دارد وقتی میآیند سر میز مذاکره بنشینند معنی اش این هست که نتوانستند از طریق دیگری منویات خودشون را به کشور ما و به ملت ما تحمیل بکنند.
سوال: الان ما بحث سفر آقای رئیسجمهور را داریم به نیویورک، به تلاش آمریکاییها اشاره کردید و غرب و حامیانش برای یک تحریم در حوزههای مختلف، ما تحریم نظامی را داشتیم تحریم اقتصادی را داشتیم جنگ ترکیبی را داشتیم که حتی به تحریم رسانهای هم رحم نکردند. بپردازیم به این که با همه این شرایط و این ضوابط و مؤلفههایی که ما داریم یعنی سفر آقای رئیس جمهور، آیا با این موضوعات و این شاخصها میتواند ادامه مذاکرات رفع تحریمها که سال گذشته حالا متوقفش کرده بودند و امید داشتند که بتوانند از سناریوهای دیگری اعمال فشار کنند دوباره از سر گرفته شود؟
قادری: ببینید مسیری که غربیها دارند طی میکنند در دو سطح آشکار و پنهان طی میشود، آنها بهخاطر این که پرستیژ خودشان را به نوعی حفظ بکنند و افکار عمومی دنیا متوجه این ضعف آنها نشود که بالاخره آنها سالهاست به انحا مختلف فشار آوردند بر جمهوری اسلامی ایران شما اشاره کردید ابعاد نظامی، تحریم اقتصادی و جنگ ترکیبی، جنگ شناختی نمیدانم ترور و خرابکاری در ما در واقع سایتهای مختلف ما و امثالهم و امروز نتوانستند به آن جمع بندی برسند و اهداف خودشان را دنبال کنند بنابراین فضای افکار عمومی یک چیز نمود میکنند، اما در لایههای پنهان دائماً پالس مذاکره و پیام مذاکره و گفتگو میفرستند در همین سفر که الان آقای رئیسجمهور در نیویورک حضور دارند خیلی از این کشورها بهویژه اروپایی پیام دادند که حداقل در سطح وزیر خارجه با وزیر خارجه ما دیدار و گفتگو داشته باشند که این حاکی از همین نکته هست که خدمت شما عرض کردم. نقطه مقابل، آقای رئیس جمهور در سفر امسال با چند تا شعار محوری در نیویورک حاضر شده که مشخصاً در سخنرانی خودشان در صحن علنی مجمع سازمان ملل این سخن از این اشارات را خواهند داشت مهمترینش این هست که سازمان ملل باید سازمان ملتها باشد یعنی این که یک تریبون باشد برای این که در واقع پژواک صدای ملتها در دنیا باشد ملتهایی که از دست ظلم ابرقدرتها در واقع تحت فشار هستند متأسفانه رویکرد سازمان ملل تا امروز اینگونه نبوده و به نظر میرسد که این فضایی که فراهم شده و رییس جمهور علاوه بر سخنرانی مجمع عمومی در فضاهای دیگر هم سخنرانی خواهند کرد به نوعی بتواند این فضای تبیینی را در جهان ایجاد بکند.
اینکه چیزی نیست،هنوز امریکایی های پلید اقتدار ندیدن، اگه اقتدار جمهوری اسلامی ایران رو ببینن......
سر امریکا رو زیر میز مذاکره میکشونن