شکست طرح بی ثبات سازی دشمن با بصیرت مردم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
پخش گزارش
سؤال: آقای گنجی، فراخوان دادند بی شمار، تدارک دیدند بی شمار، برنامه ساختند بی شمار، شکست خورد. فکر می‌کنید که مهمترین عواملی که این شکست را باعث شد پروژه ناامن سازی دشمن برای روز گذشته در کشور چه عواملی بود؟
گنجی: قبل از اینکه به عوامل آن بپردازم، این موضوع از اول روشن بود یعنی یک اشتراک نظری بین حاکمیت و اپوزاسیون خارج از کشور بود که هر دو طرف برآوردشان این بود که اتفاقی نمی‌افتد و این اشتراک وجه بسیار جالب بود. در عین حال آن جریان ضمن اینکه فراخوان می‌زد همانجوری که در این گزارش مردم دیدند در عین حالی که فراخون می‌زد و تحلیل هم می‌کرد که اتفاقی نمی‌افتد و آن فروپاشی را در عین فراخوان مدنظر داشتند بنابراین پیش بینی این بود که اتفاق نمی‌افتد. حالا چرا نیفتاد، این است که ما باید یک نقطه مرکزی داشته باشیم این است که اگر قرار است اتفاقی بیفتد یعنی مردم بپیوندند به این فراخوان یا به میدان بیایند، چرا مردم نمی‌آیند، در تشخیص مسئله اینجا باید دچار اشتباه نشویم ممکن است آن چیزی که مطلوب مان است بخواهیم بگوییم نه آن چیزی که واقعیت است، اما اینکه مردم نپیوستند واقعاً دلایل متعددی دارد و من فکر می‌کنم که اپوزیسیون بخشی اش از درک این عاجز است و بخشی اش هم به یک خودفریبی روی می‌آورد و آن اینکه مسئله مردم با مسئله این‌ها دو تا است، یکی این موضوع است که توضیح می‌دهم دوم اینکه یک مرزبندی شفافی در این یکسال شد که شما در خارج از کشور در جا‌های امن یا در سوراخ‌هایی رفته اید و خزیده اید در پستو و فراخوان می‌دهید اینجا هزینه برای مردم درست می‌کنید این خیلی بولد شد در این سالگرد.
اما مسئله مردم چه است، بخشی از مردم ما مسئله شان معیشت و اقتصاد است، از همان آخر شهریورماه سال ۱۴۰۱ مردم نگاه می‌کردند دیدند مطالبه این‌ها در هیچ شعاری نیست در هیچ خیابانی نیست و در هیچ تجمعی نیست که فکر کنند که بله این‌ها حرف ما را می‌زنند ما هم بپیوندیم. این نکته خیلی مهم است که بین مطالبات مردم که مطالبات شان معمولاً اقتصادی است با یک جریانی که ادبیات اش ادبیات رکیک است، که اصلاً شأن مردم ایران نیست، یعنی ادبیاتی که در آن محفلی نمی‌شود بازگو کرد و هر کسی شنیده است پیش خودش دفن کرده است.
نکته دوم اینکه جریان تجزیه طلب، تحریم طلب، جنگ طلب، وقتی شما این سه گزاره را جلوی مردم ایران می‌گذارید، طبیعی است که بخشی از اپوزیسیون را می‌آورید کنار جمهوری اسلامی حتی موقت که نه اگر ما با جمهوری اسلامی هم مشکل داریم ما دنبال تجزیه ایران نیستیم، ما دنبال ایرانستان نیستیم. ما بالاخره دیدیم و شما دیدید در غرب ما ۱۵ یا ۱۶ پرچم از به نام ایران آنجا ایرانستانی را به نمایش گذاشتند، این مطلوب مردم ما نیست این‌ها نکات بسیار مهمی است و ورود شخصیت‌های غربی به صحنه، مردم ایران مردم بیگانه ستیزی هستند، شخصیت‌های غربی مستقیم از آلمان، فرانسه، امریکا، انقلاب، کلمه انقلاب، کلمه کنار مردم ایران ایستاده ایم، این‌ها مردم می‌بینند که این یک جریان مداخله خارجی است و ایران با این سابقه و با این پیشینه و با این تمدن مردمش بخواهند. یک نکته دیگر اینکه به هر حال مردم می‌دیدند که یک خانواده بسته‌ای در کشوری دارند حکومت می‌کنند آن‌ها پول و رسانه را به میدان آوردند که برای ما دموکراسی و آزادی بیاورند و این در واقع شبیه جوک بود برای مردم ما که یک همچنین تحقیری را بخواهند داشته باشند؛ بنابراین چشم اندازی هم نبود، حالا فردا چه، مردم این‌ها را متوجه می‌شوند که بالاخره چه، و نکته دیگری که آدم‌هایی که پرچمدار این حرکت شده بودند واقعاً نازل بودند، یعنی نه تئوری داشتند، نه سواد داشتند، نه صاحب یک تألیفی، مکتبی، فکری، نه یک دوران زجر و انقلابی، بالاخره مردم امام را دیده اند، شهید بهشتی و مطهری را دیده اند بالاخره این تراز با این تراز خیلی نازل و خیلی تحقیرآمیز است. اما آن چیزی که بسیار مهمتر است این است که در یکسال که هم اپوزیسیون و هم مردم بررسی کردند فضا را، کاملاً مشاهده کردند که یک فروپاشی در این جبهه اتفاق افتاد و این علت اصلی وضع موجود همان فروپاشی است، یعنی مردم متوجه شدند این‌ها بعضی هایشان دلال هستند، بعضی هایشان معامله گر هستند، بعضی‌ها دنبال پول هستند، بعضی‌ها دارند در پارلمان‌های اروپایی امریکا دنبال سناتور‌ها کفش آن‌ها را واکس می‌زنند تا کمکی از آن‌ها بگیرند این پیوستگی به غرب خیلی بی نظیر بود نسبت به حوادث چهل سال؛ بنابراین همه این‌ها دست به دست هم داد که مردم متوجه شوند که این مسیر مسیری نیست که مشکلی از مشکل آن‌ها حل کند که آن مشکل اقتصاد باشد، شما هیچ حرف اقتصادی و به قول وزیر کشور ایشان گفتند که من به عنوان وزیر کشور خیلی گوش داده ام ببینم که مطالبه‌ای است که ما باید به آن توجه کنیم، دیدم اصلاً مطالبه‌ای وجود ندارد. طبیعتاً مردم هم بخاطر اینکه مطالبه شان طرح نمی‌شود خب نمی‌پیوندند.

سؤال: آقای دکتر ایزدی، آقای دکتر اشاره کردند به غرب، حامیان غربی که در گذشته در پروژه‌های مختلف خیلی پنهانی ورود پیدا می‌کردند، اما از اغتشاشات سال گذشته خیلی عیان و به طور واضح در صحنه حاضر شدند شروع کردند به دخالت مخصوصاً امریکا و متحدانش و به محض اینکه نتیجه نمی‌گیرند چه در این پروژه که ثبات و آرامش کشورمان و مردم کشورمان را در تیرس آن قرار داده بود و شکست خورد، چه در پروژه‌های پیشین، شروع می‌کنند استفاده از ابزار‌های مختلف، تحریم اقتصادی کنند، تحریم نظامی کنند، در جنگ شناختی هر ابزاری را به کار بگیرند شروع کنند به تحریم‌های رسانه‌ای و این نشان دهنده خشم آن‌ها است.
ایزدی: این نکته را به نظر من در ابتدا می‌توانیم عرض کنیم امسال مردم نیامدند پارسال هم نیامدند. یعنی اگر شما نگاه کنید به درصد افرادی که در اغتشاشات پارسال حضور داشتند واقعاً یک درصد بسیار بسیار کمی از جمعیت ایران است، این‌ها مجموعه افرادی هستند که هیچ نوعی یک جمعیت بزرگ کشور چند میلیونی را نمایندگی نمی‌کنند و یک درصدی از این افراد ارتباط داشتند با شبکه‌های جاسوسی بیگانه، با بعضی از اپوزیسیون مسلحی که کارش و زندگی اش و منبع درآمدش اپوزیسیون بودن است و ضد با حکومت ایران است، ولی طبیعی بود اگر شما ارتباط مالی دارید با یک نهاد بیرونی یا نهاد‌های بیرونی، زمانی که به شما دستور می‌دهند باید بیایید و آن منابع مالی که تأمین کرده است زندگی شما را بتوانید پاسخگوی آن محبت‌های گذشته باشید و یک اتفاقی که امسال افتاد و در این دوازده ماه گذشته این است که خیلی از این افراد شناسایی شده اند و با این‌ها برخورد شد؛ و شاید بشود گفت که به نوعی بعضی از نهاد‌های اطلاعاتی کشور غافلگیر شدند بعضی جا‌ها پارسال. با توجه به حال و هوایی که آن ایام بود و انتظار هم نبود که در آن تاریخ خاص بخواهد اتفاقی بیفتد.
یک درصد دیگری بودند حالا این جمعیت بسیار بسیار قلیل است ناراحت شدند از وضعیتی که برای آن خانم پیش آمده بود، ما همینطور، دختر ما هم سن خانم امینی هستند و به هر حال خانواده‌ها آزرده خاطر می‌شوند که یک فردی فوت کرده است و حجم دروغ‌هایی که گفته شد و عده‌ای هم باور کردند این دروغ‌ها را، در یکسال گذشته معلوم شد این دروغ‌ها واقعیت نداشته است یعنی فرد ویدئوش منتشر شد که خودش افتاده است و بعد صوت پدرش منتشر شد که ایشان از بچگی مریض بوده است و عمل جراحی داشته است این‌ها را صداوسیما کار کرد، جا‌های دیگر هم همینطور و یک مقدار واقعیت‌ها آنگونه که بود مشخص شد. طرف امریکایی که بانی این جریان‌ها است، با عقبه صهیونیستی خودش حالا سعودی‌ها یک زمانی در این حوزه‌ها فعال بودند امید داریم متوقف کرده باشند آن فعالیت‌ها را، این‌ها خیلی کار ندارند به اینکه الان چه اتفاقی لزوماً قرار است بیفتد.
یک باوری پیش آمده است در این محیط‌ها که جمهوری اسلامی را به این راحتی نمی‌شود سرنگون کرد، اما این به معنی نیست که این‌ها بخواهند تغییر سیاست بدهند بگویند ما به نوعی با جمهوری اسلامی به یک توافق و تفاهمی برسیم عادی سازی روابط داشته باشیم، این کار را نمی‌توانند بکنند، نه امریکایی ها، نه اسرائیلی‌ها و نه افراد دیگر. از این جهت ما نهاد‌های بسیار گسترده‌ای در امریکا داریم و بعضی از کشور‌های هم پیمان امریکا، جمعیت‌های چندهزار نفری افرادی که این‌ها حقوق می‌گیرند برای اینکه با ایران مقابله کنند. ما در نظریه‌های علوم سیاسی ما یک بوروکراتیک داریم نظریه سیستم بوراکسی را وجود دارد در کشور‌ها و اگر فلان سیاستمدار هم بخواهد عوض کند یک مسیری را در حوزه سیاستگذاری، آن سیستم بوروکراتیک توجه نخواهد کرد، چون این‌ها منبع درآمدشان است.
الان سه کشور هستند در دنیا که سیستم سرویس‌های ارتباطی غربی و نهاد‌های دیگری که در حوزه تبلیغاتی کار می‌کنند، روی این سه کشور تمرکز کرده اند، اولی اش ایران است بعد روسیه است و بعد چین است با کشور‌های دیگر را به دلایل متعدد فعلاً کار خاصی ندارند. از این جهت این نهاد‌ها به کار خودشان ادامه می‌دهند یعنی الان هم که شکست مفتضحانه‌ای خورده اند در فراخوانی که داده بودند به این معنا نیست که تعطیل کنند و بروند.

سؤال: شکل سناریو و ابزارش فرق خواهد کرد؟
ایزدی: جنگ ترکیبی ادامه دارد تا زمانی که امریکا امریکا است و ایران ایران است این جنگ ترکیبی ادامه دارد. این نکته‌ای است که ما نباید فراموش کنیم. این مسابقه‌های کشتی که دیدیم با هم قبل از برنامه که یک طرف ایران بود و یک طرف امریکا بود، بعضی از وقت‌ها ممکن است آن پیروز شود و بعضی از وقت‌ها ممکن است طرف ایرانی پیروز شود، آن دست برنمی داریم یعنی این فرد هم که امشب پیروز شد، بازنشسته شود یک نفر دیگری را می‌فرستند این تقابل درگیری ادامه دارد یک اتفاقی در کشور افتاد یک عملیات روانی بود گفتند امریکایی‌ها دنبال تغییر رژیم هستند تغییر حکومت هستند یا تغییر رفتار هستند که این اصولاً حرف غلطی بود، چون تغییر رفتار هیچ وقت نظر امریکایی‌ها نبوده است تغییر حکومت بوده است و تا زمانی که حکومت تغییر نکرده است ما سعی کنیم که بعضی از رفتار‌های ایران را عوض کنیم تا تغییر حکومت اتفاق بیفتد. این نکته اگر به آن توجه و دقت شود به نظر من خیلی از تحلیل‌های اشتباهی که این طرف آن طرف شنیده می‌شود اصلاح شود.

سؤال: یک نکته‌ای هر دو بزرگوار به آن اشاره کردید، جایگاه مردم در این شکست پروژه برهم زدن آرامش و امنیت در کشور‌های جمهوری اسلامی ایران که دشمن همیشه و همواره دارد آن را دنبال می‌کند یک نکته‌ای حائز اهمیت است، هوشیاری و دقت نظر نیرو‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورمان آن هم در وضعیتی که کشور درگیر دو رویداد بزرگ مثل اربعین همچنین مراسم سالروز شهادت امام رضا (ع) در مشهد است با حضور بیش از ۵ میلیون زائر غیرمشهدی که بسیار حائز اهمیت است. یک گزارش ببینیم درباره تدارک رژیم صهیونیستی و البته اقتدار دستگاه‌های امنیتی و بعد هم بپردازیم به جایگاه مردم در شکست مفتضحانه دشمن در اتفاقاتی که تدارک دیده بود.
پخش گزارش
سؤال: آقای شریعتمداری، در شکست پروژه بی ثبات سازی دشمن در استودیو راجع به جایگاه مردم صحبت کردیم از نگاه شما هم بپردازیم به این جایگاه پراهمیت و البته گزارشی که پخش شد یعنی اقتدار دستگاه‌های حافظ امنیت که چه پیام‌هایی برای دشمن به دنبال دارد؟
شریعتمداری: در مورد مردم بهتر است که من اول به این نکته اشاره کنم. ببینید جمهوری اسلامی ایران الان چهل و پنج سال است که با تمام قدرت‌های ریز و درشت دنیا و مخصوصاً با سرویس‌های اطلاعاتی آن‌ها درگیر است و کاری از آن‌ها برنیامده است. در واقع باید گفت که جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه چیز است، به عنوان یک نمونه، چون به ایام بیست و هشتم شهریور هم داریم نزدیک می‌شویم، در فاصله کمتر از دو ماه تعداد زیادی از مسئولان بلندمرتبه کشور به شهادت رسیدند. رئیس جمهور، رئیس دیوان عالی کشور، تعداد از وزراء و تعدادی از نمایندگان مجلس. هر کدام از این‌ها اگر به تنهایی در هر کشوری اتفاق می‌افتاد، نظام آن کشور را فرو می‌پاشید، ولی اینجا هیچ اتفاقی نیفتاد، چرا، برای اینکه کانون قدرت در اینجا در یک نقطه متمرکز نیست، کانون قدرت در میان مردم پخش است، حتی امام (ره) در کودتای نقاب که همان کودتای نوژه معروف شده است، خطاب به کودتاگران گفتند بر فرض که شما با هواپیمای تان می‌رفتید و بمباران می‌کردید و خساراتی می‌زدید بعد که بنزین تان تمام می‌شد و مجبور بودید که فرود بیایید چه کار می‌کردید قطعاً کاری از پیش نمی‌بردید.
اما در مورد ماجرایی که مورد بحث است، باید عرض کنم که اولاً سال گذشته هم تعداد کسانی که آمده بودند بسیار اندک بودند نسبت به جمعیت عظیم مردم، ولی به هر حال به میدان آمدند و دست به اقدامات جنایت آمیز زدند اگرچه سعی می‌کردند دیگران را اعتراض بنامند، ولی دست به یک شورش آنچنانی زدند. تقریباً چند ماه اخیر مخصوصاً دو سه ماه اخیر تقریباً تمام جریانات ضدانقلاب چه خارج از کشور و گروه‌های ضدانقلاب و چه رسانه‌های خارجی مثل بی بی سی و وی او‌ای و رادیو زمانه و بعضی از گروه‌های دیگر، کلی فراخوان داده بودند که همه بیایند، ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است، چرا، عرض کنم که اولاً در جریان سال گذشته سره از ناسره جدا شده بود، در ثانی جمهوری اسلامی اقتدار بزرگی اقتدار فراوانی را نشان داد. شما ببینید درحالی که کلی به ماجرا امید بسته بودند شما می‌بینید که تعداد زیادی از محموله‌هایی را که محموله‌های تسلیحاتی را که حمل کرده بودند و فرستاده بودند داخل برای اغتشاش، همه کشف، ضبط و به نفع نظام ضبط شد. تعداد زیادی از افرادی که دست اندرکار این اغتشاش بودند بازداشت شدند این‌ها کار کمی نیست، کار بزرگی است، برخی از آن‌ها حتی برخی از آن‌ها که قبلاً در کشور‌های خارجی بودند در امریکا یا پایتخت‌های اروپایی بودند به شکلی به درون کشور منتقل شدند که خود همین الان نیرو‌های اطلاعاتی – امنیتی دشمن در تحیر هستند که چگونه این‌ها به داخل منتقل شده اند.
همین جا من عرض کنم که تا الان دشمنان از موشک‌های دوربرد ما نگران بودند حالا یک نگرانی دیگری هم از کیسه‌های دوربرد و نقطه زن ما باید داشته باشند که معلوم نیست چگونه آن‌ها را برمی دارد و بعد جمع می‌کند و به داخل می‌آورد. ببینید با این وجود طبیعی بود که کاری از پیش نمی‌برند، اما اشاره کردید اخیراً به ماجرا‌های اربعین و امام رضا (ع) همین دیروز دیشب بود یکی از این شبکه‌ها که خیلی عجیب است شبکه وی او‌ای بالاخره برای خودش می‌خواهد یک اعتباری داشته باشد نقل می‌کرد که مردم در این روز شهادت امام رضا (ع) که تعطیل عمومی است می‌گفت مردم دست به اعتصاب زده اند و سر کار‌ها حاضر نشده اند، این‌ها را کسی باور نمی‌کند، یعنی مردم هوشیار هستند، می‌بینند، بصیرت دارند و فریب اینجور فریبکاری‌ها را نمی‌خورند. عرض کنم که قدرت‌های بیرونی هم که تاکنون فراخوان می‌دادند و ابراز حمایت می‌کردند آن‌ها هم دو دوزه بازی می‌کنند. مثلاً فرض کنید که آقای مکرون که تا الان کلی حمایت می‌کرد الان اعلام می‌کند و می‌گوید که بله این‌هایی که سال گذشته آمدند وبا من ملاقات کردند فقط درخواست کرده بودند که بیایند و با من عکس بگیرند. یا یکی از همین‌ها اعلام می‌کند و می‌گوید که از من خواسته اند نیرو‌های امنیتی امریکا، همین خانمی که همه می‌شناسند او را نمی‌خواهم اسم او را ببرم، همین خانم اعلام کرد می‌گوید ما نیرو‌های امنیتی امریکا به من گفته اند که نام و قیافه ات را تغییر بده که در تهدید هستی بعد یکی از اطرافیان او از امریکا تماس می‌گیرد، نمی‌گویم چه کسی، و می‌گوید دروغ می‌گوید، این‌ها متوجه شده اند که همه آن فراخوان هایشان به باد رفته است و چیزی ندارند دیگر مورد اهمیت نیستند به این ترتیب می‌خواهند برای خودشان جایگاه و اهمیتی فراهم کنند.

سؤال: یک نکته‌ای را اشاره کردید همین جا می‌خواهم ادامه دهیم با شما، آقای دکتر ایزدی ما می‌بینیم که به نوعی در مواضع غربی‌ها و جریان برانداز مخالفین جمهوری اسلامی ایران در پروژه‌های مختلف امن سازی کشورمان و بی ثبات کردن آن نوعی سرخوردگی به وجود آورده است.
ایزدی: این سرخوردگی به سرجای خودش هست. ده‌ها میلیون دلار هزینه کرده اند و در نهایت به نتیجه‌ای که می‌خواستند نرسیدند.
سؤال: و چرخش اعضاء را هم می‌بینیم چرخش مواضع، چرخش اعضاء
ایزدی: به نظر من شاید دلیل مهمتر از سرخوردگی اختلاف درونی در این کشور‌ها است. یعنی این جریان ضدانقلاب با توجه به عقبه مالی که دارد در کشوری مثل امریکا پول خرج می‌کند، عده‌ای را همراه می‌کند، این‌ها تحلیل‌هایی را می‌دهند بعد معلوم می‌شود این تحلیل‌ها کاملاً اشتباه بوده است و بعد جریان دیگری که می‌بیند خیلی ضایع شده است امریکا در یکسال گذشته در ایران، می‌گوید که این حرف‌هایی که زده شده است درست نبوده است پس کار دیگری باید انجام داد برای سرنگونی جمهوری اسلامی، در هدف سرنگونی جمهوری اسلامی اختلاف وجود ندارد، در روش‌ها و افراد اختلاف نظر است و این طیفی که در یکسال گذشته سعی کرده اند جمهوری اسلامی را با آن تاکتیک‌ها سرنگون کنند معلوم شده است که خیلی آدم‌های توانمندی نیستند. از این جهت این اختلاف درونی که شما می‌بینید سر باز می‌کند بعض از وقت ها، هم در داخل کنگره امریکا و هم در دولت آقای بایدن بعد هم کشور‌های دیگر که چند نمونه آن را آقای شریعتمداری فرمودند. این‌ها نتیجه اش این است که یک سردرگمی درکنار سرخوردگی سردرگمی ایجاد می‌شود و این سؤال که چهل و پنج سال نتوانستند پاسخ دهند که با همه فشار‌ها و همه تحریم‌ها چرا جمهوری اسلامی توانسته است نه تنها مقاومت کند، رشد هم بکند جواب این را شاید فرصت داشته باشید صحبت کنم.

سؤال: آقای دکتر گنجی به اختلافات اشاره کردند در امریکا متحدان اش و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران ما این اختلاف فاحش را در اپوزیسون خارج نشین هم خیلی واضح دیده ایم.
گنجی: ببینید اپوزیسون خارج از کشور عمدتاً نحله هایش برای ما برای سیستم امنیتی ما برای مردم شناخته شده است و سابقه‌ای دارند و قابل قضاوت هستند. اما مهم این است که، چون قدرت طلبی یک حس من برتر، یا اینکه بخواهند سر پل ارتباطات با غرب باشند در رقابت محوریتی داشته باشند یا به یک توهم فردا برسند که ما باید جلودار باشیم این نباید باشد ما سابقه بیشتری داریم در مبارزه با جمهوری اسلامی این‌ها نباید باشند، این‌ها در واقع واقعاً دیدگاه‌های ماترلیستی که دارند نهایتاً به بن بست می‌رسند، به قول حضرت امام می‌فرمودند که اگر ۱۲۴ هزار پیغمبر زیر یک سقف جمع شوند با هم اختلاف نمی‌کنند، اختلاف آنجا صورت می‌گیرد که همین منیت‌ها و طاغوت و این‌ها باشد و این کاملاً قابل پیش بینی و کاملاً قابل برآورد بود که این‌ها به این نقطه می‌رسند این قبلاً هم بوده است و همیشه بوده است تلویزیون‌هایی که دارند همدیگر را بیشتر از جمهوری اسلامی می‌کوبند بخاطر اینکه فکر می‌کنند که باید بیشتر دیده شوند صدایشان را بالا ببرند که گردن کلفت‌تر دیده شوند، این‌ها وجود دارد. من یک نکته‌ای را آقای ایزدی اشاره کرد، ببینید آنجایی که ما گفتیم مردم نیامدند اتفاقاً یک نکته ظریفی اینجا وجود دارد اینکه ما هر موقع می‌گوییم که ما با امریکا مشکل داریم می‌گوییم دولتمردان امریکا، هیئت حاکمه امریکا، چه رهبری و چه بقیه، همه ما می‌گوییم، جالب است از آن طرف نگاه شان به ملت ما با حاکمیت یکپارچه است، این خیلی نکته مهمی است یعنی اینکه فکر می‌کنند که ایران، چون عوامل قدرت را از جهت ثروت، وسعت، جمعیت، سیستم نظامی اش اندازه امریکا نیست، پس چه عاملی باعث شده است این نگه داشتن ایران نظام جمهوری اسلامی در چهل و چهار سال باید اینجا است که نگاه کنید ترامپ می‌گوید تروریست نیشن، ملت تروریسم، دیگر نمی‌گوید حکومت تروریسم، دو بار هم این را تکرار می‌کند، یا مثلاً وقتی می‌گوید ۵۲ مرکز فرهنگی تان را می‌زنیم بعد از عین الاسد، نمی‌گوید مرکز نظامی تان را می‌زنیم مثلاً مراکز نفتی تان را می‌زنیم، پالایشگاه، یعنی جنگ جنگ تمدنی است. یا مثلاً قبلاً یک نفر دیگرشان گفت باریشه ملت ایران را خشکاند، یعنی دقیقاً می‌دانند پایداری و ماندگاری و استقامات نظام جمهوری اسلامی واقعاً ریشه اش مردمی است و این را نمی‌توانند قطع کنند وگرنه عوامل قدرت و ثروت آن‌ها خیلی از ما برتر هستند بنابراین این پیوستگی را آن‌ها متوجه می‌شوند بخاطر اینکه بخشی از سردرگمی که آقای دکتر اشاره کردند برای همین است که با این عوامل عرفی قدرت و با این نظریات کلاسیک که می‌دهند راهبرد عوض می‌کنند و می‌آیند مقابل ما از هر طرفی می‌رسند به این ثبات مردم، همین مردمی که مشکل دارند، یک وقت کسی فکر نکند ما می‌گوییم الان ایران گل و بلبل است، نه همین مردمی که یک بخشی شان مشکل اقتصادی دارند، این‌ها تا الان همه چیز ناکام کرده اند شما هیچ پدیده‌ای در جمهوری اسلامی در این ۴۵ سال، هیچ اتفاقی، هیچ بحرانی شما نمی‌بینید که جمهوری اسلامی با مردم حل نکرده باشند و همین در این قصه هم فرصت‌هایی بود که اگر در سؤالات شما بود پاسخ می‌دهم.

مجری: این نکته نکته‌ای است که حاج قاسم سلیمانی خیلی روی آن تأکید داشته اند که جمهوری اسلامی ایران همیشه از پس تهدید‌ها بزرگ‌ترین فرصت‌ها را خلق می‌کند.
سؤال: آقای شریعتمداری، چند مؤلفه و شاخص را در طول گفتگو به اتفاق بررسی کردیم. اختلافاتی که غرب و حامیان آن دارند، چه در داخل چه اپوزیسون خارج نشین توانایی جمهوری اسلامی ایران در همه عرصه ها، در همه حوزه ها، به قدرت موشکی اشاره کردید، اقتدار دستگاه‌های امنیتی را گفتیم، توانایی‌های جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های سیاسی و حضور دولتمردان مان برای حل مشکلات اقتصادی این روز‌ها در دولت سیزدهم، مردمی که سرمایه‌های اصلی نظام هستند و همیشه و همواره پای کار نظام و حضورشان را در مراسم اربعین دیدیم در سالروز شهادت امام رضا (ع) در مشهد مقدس داشته ایم، با این شاخصه‌ها فکر می‌کنید و البته دشمنی که همیشه درحال تدارک یک سناریوی جدید برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هست گزینه بعدی غرب چه خواهد بود؟
شریعتمداری: اجازه دهید ابتدا عرض کنم، گفت که خوش‌تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران، گفت الفضل ما شهدت به الاعداء، فضل آن است که دشمنان هم به ما شهادت بدهند. همین دیروز آقای جان شایمر که حتماً برادران عزیزم آقای دکتر یزدانی و آقای دکتر گنجی می‌شناسند ایشان را، یکی از نظریه پردازان معروف امریکایی است همین دیروز در یک سخنرانی می‌گفت که در مورد اوکراین صحبت می‌کند و می‌گوید که مشکل اوکراین این است که به امریکا تکیه کرده و راه حل این است که از امریکا جدا شود. برگردم به موضوع، من معتقد نیستم که اپوزیسیون در پی براندازی جمهوری اسلامی است، نه اینکه نخواهد براندازی کند، می‌داند که نمی‌تواند براندازی کند، عرض کردم گفت جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد، می‌داند که براندازی برایش ممکن نیست. مردم متصل هستند به نظام. الان یک نمونه‌ای اشاره کردید به مشکلات اقتصادی، بله درست است مشکل اقتصادی است، ولی این تفاوتی است با بقیه و آن این است که این مشکل اقتصادی مشکل مردم و مسئولان نظام توأمان است، اینطوری نیست مثلاً فرض کنید بعضی‌ها می‌گویند ما در رژیم شاه هم مواد مخدر بود الان هم هست بله فرق اش در این است که در رژیم طاغوت مواد مخدر مشکل مردم بودنه مشکل نظام، اینجا مشکل اقتصادی و مشکل نظام است توأمان با هم این مشکل را دارند و در پی حل آن هستند. ببینید مثلاً فرض کنید که می‌گویند باید واقع بین باشیم واقع بینی چه است، شما چهل و پنج سال است که می‌گویید شش ماه دیگر تمام می‌شود یکسال دیگر تمام می‌شود و ما می‌گوییم می‌ماند، ما واقع بین بوده ایم یا شماها، دیگر اینکه شما با جمهوری اسلامی که امروزه مقتدر است چه می‌خواهید بگویید، آقای دکتر ایزدی اشاره کردند به درگیری ما با امریکا بله درگیری ما با نظم سلطه درگیری ماهیتی است یعنی ما ماهیت هایمان با هم درگیر است. مادامی که ماهیت هایمان با هم درگیر است این درگیری هنگامی که تمام می‌شود که یکی از طرفین تغییر ماهیت بدهند. با همین نگاه اگر بخواهیم ما به ماجرا یک نیم نگاهی داشته باشیم می‌بینیم که کاری که دشمنان در پی آن هستند در حقیقت براندازی است، اما می‌دانند که به این نقطه نرسیده اند لذا الان سخن از تغییر رفتار است.