پخش زنده
امروز: -
۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷، معروف به جمعه سیاه یکی از تاثیرگذارترین حرکتهای مردم برای پیروزی علیه رژیم پهلوی بود. به باور بسیاری از کارشناسان و تاریخ پژوهان، قتلعام مردم تهران در این روز مقدمهای بر آغاز مرحله نهایی قیام ملت ایران و پیروزی انقلاب بود.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران که باید تبلور وحدت و یکپارچگی مردم ایران در مقابل رژیم پهلوی دانست، تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی بود. این واقعه نشان داد که دیگر نمیتوان جنبشهای مردم را به صورت مسالمت آمیز حل کرد، زیرا طغیان و عصیان مسلحانه و خشمگین رژیم پهلوی علیه مردم نمایان شده بود و ملت دیگر تحمل این رویه را نداشتند. ۱۷ شهریور که به تعبیر امام خمینی (ره) از ایام الله است، چنان تأثیر شگرفی در روند قیام مردم ایران علیه استبداد و استثمار گذاشت که حدود ۵ ماه پس از آن یعنی در ۲۲ بهمن همان سال، پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست.
زمینههای شکلگیری قیام ۱۷ شهریور
سال پایانی رژیم پهلوی اتفاقهایی در ایران به وقوع پیوست که روند مبارزات مردمی و بسته شدن راههای تعامل رژیم پهلوی با ملت را تسریع بخشید که یکی از نمونههای آن آتش سوزی سینما رکس در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ خورشیدی بود. در پی حادثه دلخراش سینما رکس که در آن نزدیک به ۴۰۰تَن سوختند، رژیم ابتدا سعی کرد با تبلیغات وسیع، آن را اقدامی از جانب گروههای مخالف نشان دهد، اما این امر خود موجب تشدید راهپیماییهای سراسری شد. در واقع باید اذعان داشت که برخی عوامل زمینههای پیدایش قیام ۱۷ شهریور را فراهم آوردند که از جمله آنها میتوان به بی عدالتی رژیم پهلوی و وجود فساد گسترده در ارکان آن، اعمال سرکوبگرانه رژیم علیه اعتراضات و مطالبات مردمی، رهبری هوشمندانه حضرت امام در هدایت اعتراضات مردمی علیه رژیم، استفاده مناسب انقلابیون از ظرفیت ماه رمضان سال ۱۳۵۷ برای روشنگری و اعتراض به اقدامات ضد اسلامی و ضد انسانی رژیم پهلوی و غرور بیش از حد رژیم پهلوی و شخص محمد رضا پهلوی در زمینه قدرت ارتش و پشتوانه مردمی خود اشاره کرد.
در راهپیمایی عظیم و سراسری بعد از نماز عید فطر که بیسابقهترین تظاهرات خیابانی بود بار دیگر قدرت مردم به نمایش گذارده شد. رژیم نیز برای فائق آمدن بر مردم در ۱۷ شهریور، کشتار فجیع جمعه سیاه را در میدان ژاله به راه انداخت؛ کشتاری که نمایش فیلم ۵۰ دقیقهای آن در سینماهای اروپا و آمریکا، دنیا را در بهت و اعجابی تاثرانگیز فرو برد. این فاجعه یکی از مهمترین وقایع دوران انقلاب بود که موج اعتصابات و تظاهرات وسیعتری را به دنبال داشت و بازتاب آن در سطح جهانی، جایگاه رژیم پهلوی را به شدت تضعیف کرد. یکی از خبرنگاران حاضر روزنامه فیگارو که در میدان شهدا، حاضر بود در خصوص این کشتار مینویسد: در روز ۱۷ شهریور مردم شعار میدادند که ما شاه نمیخواهیم جمهوری اسلامی میخواهیم، مرگ بر شاه جانی. همچنین در این روز آیتالله نوری از مردم خواست روی زمین بنشینند مردم هم لبیک گفتند، اما نظامیها به مدت ۳۰ ثانیه شروع به تیراندازی به طرف مردم بیدفاع و بیسلاح کردند و این اقدام چه کار آسانی بود، چرا که جنگ نبود، بله یک کشتار دسته جمعی بود. خیابانی که تا دقایقی قبل از انبوه جمعیت سیاه میزد، اکنون پر بود از اجساد، کفشهای خونین، پلاکاردهای پاره و زخمیهایی که کشان کشان خود را به طرف زخمی دیگر میرساندند.
روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران چه گذشت؟
ساعت نزدیک ۷:۳۰ صبح بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند. یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟ یکی از روحانیون مردم را دعوت به نشستن کرد.
جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند. راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند و همین که جمعیت از چهار طرف به سوی میدان هجوم آوردند، نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند.
در مدت چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند. مردم بیمهابا مجروحین و شهدا را بر روی دست به سوی بیمارستانها حمل میکردند. اتاقها، راهروها و حیات بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود. مردم اطراف بیمارستانها خانههای خود را برای پذیرش مجروحین مهیا میکردند. هر کس هر چه از لوازم پزشکی، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بیمارستان میآورد. نفرت مردم به اوج خود رسیده بود. خبر قتلعام مردم در میدان ژاله در تهران پیچید و سرتاسر تهران به جنب و جوش درآمد. مردم بیاعتنا به حکومت نظامی به خیابانها ریختند و با مأمورین فرمانداری نظامی درگیر شدند. به هر چه از مظاهر دولتی میرسیدند حمله میکردند.
طبق گزارش ساواک، تظاهرات از میدان ژاله به خیابانهای دیگری از قسمت شرق تهران کشیده شد، سپس تظاهرات به جنوب تهران، خیابانهای مولوی، میدان خراسان، میدان شوش و میدان راهآهن سرایت کرد و در مدت کوتاهی خیابانهای فردوسی، منوچهری، خیابان سعدی شمالی، خیابان نظامآباد، خیابان فرحآباد، منطقه نارمک، میدان سپه، خیابان لالهزار، به صحنه درگیری تبدیل شد. تظاهرات و درگیری تا پاسی از شب ادامه داشت. روزنامهها در فردای آن روز بدون پرداختن به چگونگی درگیری اعلام کردند: «۱۰۰ آتشسوزی در تهران روی داد، شعب چند بانک، یک فروشگاه بزرگ، یک فروشگاه شهر و روستا در آتش سوخت.» فرماندار نظامی در اطلاعیه شماره ۴ خود ضمن متهم کردن مردم به اینکه «با پول و نقشه خارجی» اقدام به تظاهرات کردهاند، اعلام کرد «در واقعه ۱۷ شهریور ۵۸ نفر کشته و ۲۰۵ نفر مجروح شدهاند.» دو روز بعد دادگستری اعلام کرد تعداد کشتهشدگان به ۹۵ نفر رسید. گرچه تعداد شهدای آن روز رسماً اعلام نشد، ولی آگاهان آمار وحشتناکی را از شهدای ۱۷ شهریور ارائه کردهاند.
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن رویدادهای انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند. پارسونز سفیر انگلیس نیز تعداد شهدا را «صدها نفر» ذکر کرده است. سولیوان سفیر آمریکا گزارش میکند که در میدان ژاله «بیش از ۲۰۰ نفر از تظاهرکنندگان کشته شده بودند.» جان استمپل یکی از اعضای سفارت آمریکا در ایران از قول منابع پزشکی تعداد شهدا را «بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر» برآورد کرده است.
شاپور بختیار ادعا میکند که «میتوانم به یقین بگویم تعداد کشتهشدگان حداکثر از ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفر متجاوز نبوده است.» مردم نیز در این میان مدعی بودند چند هزار نفر کشته شدهاند. البته حتی اگر ادعای مردم را نپذیریم، کشتن دهها نفر انسان آمار وحشتناکی است. موضوع مهم در واقعه ۱۷ شهریور، تمرد سربازان از دستورات فرماندهان نظامی بود. در همان لحظه اول در میدان ژاله یک سرباز فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خود را به قتل رساند.
طبق گزارش ساواک «سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد در حین اجرای مأموریت کنترل اغتشاشات، ضمن سرقت سه قبضه تفنگ ژـ ۳ با ۳۰۰ تیر فشنگ متواری شدهاند.» اسامی این سه نفر عبارت بود از «قاسم دهقان»، «علی غفوری «و «محمد محمدی» فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف و به محاصره نیروهای نظامی درآمد که هر سه نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که محمد محمدی در دم به شهادت رسید. از مجموعه اسناد به دست میآید که در این روز هفت سرباز خودزنی کردند.
قیام ۱۷ شهریور؛ تبلور وحدت مردم و تضعیف پایههای رژیم پهلوی
آبراهامیان در کتاب خود با نام ایران بین دو انقلاب مینویسد: درگیریهای اجتناب ناپذیر در ۱۷ شهریور روی داد. شدیدترین درگیریها در جنوب تهران که کارگران سنگربندی کرده بودند و به سوی کامیونهای ارتش کوکتل مولوتف پرتاب میکردند و در میدان ژاله، مرکز محلههای بازاری نشین شرق تهران که درآن حدود ۵ هزار تَن اغلب دانشجو به صورت نشسته تظاهرات میکردند، پدید آمد. در محلههای پرجمعیت جنوبی برای پراکنده کردن جمعیت از هلیکوپترهای جنگی استفاده شد. این هلی کوپترها کوهی از اجساد جنگی برجای گذاشتند. در میدان ژاله (شهدا)، تانکها و کماندوها که تظاهرکنندگان را محاصره کرده بودند و نمیتوانستند آنها را پراکنده سازند به آنها شلیک کردند. در شب همان روز مقامات نظامی شمار کشته شدگان را ۸۷ و شمار زخمیها را ۲۰۵ تن اعلام کردند، اما مخالفان تعداد کشتهها را بیش از ۴ هزار تَن ذکر کرده اند، اما فارغ از اینکه آمار کشتهها چند تن بوده باشد، باید اذعان داشت که ۱۷ شهریور که به جمعه سیاه معروف شد، تاثیر بسزایی گذاشت. با این کشتار دریایی از خون میان شاه و مردم پدید آمد، بنابراین احساسات مردم تحریک، نفرت مردم تشدید و جمعی آتشیتر شد. در واقع تظاهرات و راهپیماییهای پی درپی صحنه سیاست را از اتاقهای برنامه ریزی و میزهای مذاکره به خیابانها و محلههای فقیرنشین پرجمعیت کشاند. هر گلولهای که شلیک میشد، فرصت دستیابی به سازش و راه گفتگو را کاهش میداد.
بدون شک پس از این کشتار خشونت بار رژیم، آتش خشم مردم برافروختهتر شد و سرعت جریان انقلاب شتاب بیشتری گرفت. شهید آیتالله مؤیدی از مبارزان انقلابی و شاهدان عینی وقایع شهریور ماه ۵۷، روایتی خواندنی از تظاهرات مردم دارد. او در کتاب خاطرات خود که با عنوان «مهاجر الی الله» توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی، منتشر شده است میگوید: شعارهایی از قبیل "بگو مرگ بر شاه"، "ما میگوییم شاه نمیخواهیم، نخست وزیر عوض میشود" با این شعارها، قدرت نیروی انتظامی با آن کثرت، دیگر تمام شد. یعنی این را ما حس میکردیم. ما دیدیم این جاها قدرت نظامی دیگر کاری نمیتواند بکند. این شعار "بگو مرگ بر شاه" تا آن موقع گفته نمیشد و اگر هم گفته میشد، رژیم شاه را میگفتند؛ لذا آن موقع وقتی که گفتند "مرگ بر شاه" یک عده برای گفتن مرگ بر شاه میترسیدند و احتیاط میکردند. اما بالاخره این قضیه جا افتاد، مثل همین "مرگ بر آمریکا" که الان شما راحت میگویید. ولی در آن زمان شخصی جرأت نداشت، حرفی بزند.
اقدامات رژیم پهلوی بعد از کشتار ۱۷ شهریور
در پی فاجعه خونین ۱۷ شهریور رژیم درصدد برآمد تا با انجام برخی اصلاحات و اقدامات خشم مردم را فرو نشاند، از این رو امیر عباس هویدا وزیر دربار و نصیری رییس ساواک را زندانی کرد و تقویم شاهنشاهی را لغو کرد. همچنین روحانیان شناخته شده و برخی از زندانیان سیاسی نیز از زندان آزاد شدند و تعدادی از مراکز فساد و قمار نیز تعطیل شد، اما این اقدامات جز به عقب نشینی دولت در مقابل خواستهای مردم تعبیر نشد. با بازگشایی مدارس، دانشگاهها و حوزه ها، زنگ خطر برای رژیم زده شد چرا که آنها مبارزه منسجم تری را علیه رژیم آغاز کردند. هم زمان با این اقدامات موج اعتصابات نیز شروع شد. در ۱۹ مهر مطبوعات اعتصابات سه روزه خود را در اعتراض به سانسور، اختناق و سلب آزادی مطبوعات آغاز کردند و اعتصابات سراسری ادامه یافت.
از طرف دیگر پس از فاجعه ۱۷ شهریور ماه امام (ره) هوشمندانه به جای تاکید بر تقابل نظامی بر مبارزه نرم تاکید میکنند و مردم را به اعتصابات سراسری فرا میخوانند. نخستین اعتصاب ۲ روز پس از جمعه سیاه، در پالایشگاه تهران آغاز شد و در کمتر از ۲ هفته به پالایشگاه عظیم آبادان رسید. موج دوم اعتصاب ۲۸ شهریور تا ۹ مهر، راه آهن، شبکههای آب و برق و بانک ملی را فرا گرفت. موج سوم در ۱۵ مهر با اعتصاب سراسری دانشگاهیان و فرهنگیان به اوج خود رسید. از آن پس، سایر دستگاهها و تاسیسات دولتی، یکی پس از دیگری به اعتصاب پیوستند و دامنه اعتصاب حتی به ارتش نیز کشیده شد. به این ترتیب پایههای رژیم پهلوی شروع به سست شدن میکند و دولت شریف امامی به ناچار سقوط کرد.
پیامدهای عمده قیام ۱۷ شهریور
بدون شک پیامدهای واقعه خونین ۱۷ شهریور زمینه سقوط رژیم پهلوی را فراهم آورد. از مهمترین آنها میتوان به تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت، آغاز پایان کار رژیم شاهنشاهی ایران، تزلزل ارتش، تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی، تشدید سردرگمی آمریکا در برابر مسایل ایران و عمیق شدن جدایی میان ملت و حکومت شاهنشاهی، تحکیم هر چه بیشتر رهبری حضرت امام (ره) و گسترش اعتصابات و تضعیف روزافزون دولت اشاره کرد. در واقع ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بیگناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آنها در حرکت خود مصممتر شوند و در این میان رهبری مدبرانه امام (ره) نقش به سزایی داشت.
منابع:
https://www.irna.ir/
https://www.farsnews.ir/