انسان موجود عجیبی است در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبهای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته میشود و یک موجود جهنمی شیطانی.
آنچه سبب این تفاوت میشود و در قرآن تنها محور کرامت بشمار میآید، تقواست.
تقوا محور کرامت انسان
از منظر قرآن انسان داری کرامت ذاتی است. کرامت اصل مهم آفرینش و تنیده در سرشت آدمی است. "وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا" (اسراء/۷۰).
این کرامت شامل حال همه انسانهاست و در موجودات دیگر نیست.
حیوانات به حکم غریزه زندگی میکنند، اما انسان با برخورداری از عقل، اراده، ابداع، ابتکار، مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری میتواند جهان را تسخیر کند و در اختیار خود بگیرد و از آن بهره ببرد.
" خدای تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت کسب کنند. (صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۹۱)
انسان دارای کرامت اکتسابی نیز هست که بر پایۀ تقوا و پارسایی ظهور میکند.
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات/۱۳). مطابق با این آیه، عالیترین درجه کرامت، مخصوص انسانهای با تقواست.
تقوا پیشگان خود را از آلودگیها حفظ میکنند و به تناسب بهرهای که از تقوا دارند از محبت خداوند و قرب الهی بهره مند میشوند.
تفاوت انسانها در برخورداری از محبت خداوند و به میزان قرب آنها به خدا باز میشود. نه رنگ، نژاد، قوم، زبان و غیره. هرکسی ایمان، عمل صالح و معرفت را کسب کند، انسانی کامل؛ و هر که شرک، گناه و نفاق را کسب کند انسانی ناقص است.
"اسلام با صراحت می گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است.
آدمی است که روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد و نسبت به همه عرب و عجم و کرد و ترک و اینها به طور علی السواء به همه نظر دارد. " (صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۹۱)
براساس آموزههای قرآنی، صفات کمال در سرشت همه انسانها به شکل تعلیم اسمایی وجود دارد و انسانها با عمل به قوانین و احکام الهی آن را فعلیت میبخشند.
پس باید به انسان آموخت که جز در برابر حق تعالی سر خم نکند و جز او را بندگی نکند.
حرمتهای الهی را پاس بدارد و تقوا پیشه کند تا گوهر کرامتش آسیب نبیند.
از نگاه قرآن، پیامبران نیز نازل شدند تا فرجام گزینههای خوب و بد را برای مردم تببین کنند، موانعی را که فراروی انسان برای گزینش آگاهانه و آزادانه قرار دارد، کنار بزنند تا انسان بتواند با گزنیش آزادانه و آگاهانه، شخصیت انسانی خود را پاس دارد و اصل کرامت انسان را زیرپا نگذارد. (دهر، آیه ۳).
انسان کریم و خدایی که او را کریم آفریده
انسان کریم خدایی را که کریمترین است و کرامت موهبت اوست، نافرمانی نمیکند و گوهر کرامت را به معصیت نمیآلاید.
در آموزههای دینی در کنار تأکید بر موضوع انسان، موضوع تربیت آدمی جهت کیفیت بخشی به عملکرد او نیز همواره مطرح بوده است. از جمله مفاهیمی که میباید در ابتدای شروع به امر تربیت انسان مورد نظر قرار گیرد، توجه به کرامت اوست.
خداوند همه آنچه را که در تعلیم و تربیت انسان نقش دارند، به صفت کرامت ستوده است و در قرآن میفرماید:
معلم شما خدای اکرم است (علق/۱)، فرشتگان که مأمور ابلاغ پیام کرامتند، عباد کریمند) انفطار/۱۱) و پیامبر (ص) که معلم انسانها است، کریم است (تکویر/۱۹)
امام خمینی (س)، از جمله کسانی بوده است که تلاش داشتند با توجه به آموزههای دینی، مبانی حکومتی را در کشور بنیان گذارند و مهمترین و برجستهترین منبع اندیشههای تربیتی ایشان قرآن کریم میباشد. چنانکه خود میفرماید: قرآن کریم، این کلام بزرگ الهی، یک کتاب تربیتی و انسان سازی است (ر. ک. صحیفه امام، ج ۶، ص ۵۳۰)
دومین مأخذ اندیشههای تربیتی او، سیره و سنت پیامبران و اولیای الهی بوده است و میفرماید:
ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است از امام معصوم ماست.
ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات و السلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند. (همان؛ ج ۲۱، ص ۳۹۶)
از منظر ایشان، انسان موجود عجیبی است در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبهای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته میشود و یک موجود جهنمی شیطانی (همان؛ ج ۱۳، ص ۲۸۵).
آنچه سبب این تفاوت میشود و در قرآن تنها محور کرامت بشمار میآید، تقواست. امام (س) میفرماید:
قرآن فقط میزان را تقوا، میزان را از خدا ترسیدن، تقوای واقعی، تقوای سیاسی، تقواهای مادی، تقواهای معنوی، میزان را این طور قرار داد إنّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَاللهِ أتْقاکُمْ (حجرات/۱۳) تقوا را نصب عین خود قرار بدهید. (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۳۷۸)
انسان با کرامت این خصوصیات را دارد:
با استناد به آموزههای دینی، معیارهایی برای افراد صاحب کرامت وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. خویشتن داری؛ انسان باکرامت کسی است که از حرام اجتناب میکند و از همه عیبها منزه و پاک است. (ر. ک. غرر الحکم، ص ۴)
۲. خوش اخلاقی؛ بر کرامت آدمی، با گشاده رویی و نیک خویی و احسان کردنش استدلال شود. ر. ک. غررالحکم، ص ۸۷۵)
۳. پایبندی به عهد و پیمان؛ سنت انسانهای کریم، وفای به پیمانها است و سنت انسانهای لئیم، انکار و تکذیب است. (همان، ص ۱۲۹)
۴. سادگی؛ انسان کریم، انسانی ساده و از پیچیدگیها و داشتن نیتهای پنهانی به دور است. (ر. ک. همان، ص ۱۴)
۵. آبروداری؛ کریم کسی است که آبرویش را با بذل مالش حفظ میکند درحالی که لئیم کسی است که مالش را با بذل آبرویش نگه میدارد. (همان، ص ۱۵۴)
۶. احسان؛ کریم کسی است که به احسان کردن پیشی میگیرد. همان، ص ۲۴۱)
۷. بخشش (عفو)؛ بخشیدن گناهان و جرایم دیگران از سنت کریمان است، آنان بدی را با نیکی پاسخ میدهند و هنگامی که قدرت مییابند، دست به عفو و بخشش میزنند.
علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر میفرمایند: قلب خود را لبریز ساز از رحمت بر مردمان و دوستی ورزیدن با آنان و مهربانی کردن به همگان و همچون جانوری درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری؛ زیرا مردمان دودسته اند: دستهای برادر دینی تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانندند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
امام خمینی (س) در این راستا میفرمایند:
جوانها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانی، بار بیاورید. (ر. ک. صحیفه امام؛ ج ۷، ص ۵۷)
رفق و مدارا و مصاحبت و رفاقت، از جلوات رحمت رحمانیه و شئون آن است.
قلبی که در آن جلوه رحمت افتاده باشد و به بندگان خدا با نظر رحمت و عطوفت بنگرد، البته چنین قلبی در تمام شئون [و مراحل]... با رفق و مدارا رفتار میکند. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۳۱۸ ـ ۳۱۹)
من اگر... برای خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۴۳)
از همین اصل اعتقادی توحید ما الهام میگیریم که همه انسانها در پیشگاه خداوند یکسانند، او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند، اصل برابری انسانها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطا است؛ بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه برهم میزند و امتیازات پوچ و بی محتوایی را در جامعه حاکم میسازد باید مبارزه کرد. (ر. ک. صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۳۸۸)
بیشتر بخوانید:
بنابراین نشان دادن اصول و مبانی کرامت انسان در آموزههای دینی، تنها شناسایی حقیقت وجودی انسان نیست بلکه شناخت حقوق، بایدها و نبایدهای اجتماعی و فرهنگی او نیز هست که با کار انداختن استعدادها و کسب کمالات به دست میآید.
امام (س) در این باره در شرح چهل حدیث میفرماید: اهل معرفت میگویند حق تعالی برای محبوب خود رفع حجب میکند و خدا میداند در این رفع حجب چه کرامتهایی است؛ غایت آمال اولیا و نهایت مقصد آن ها.
منبع: پرتابل امام خمینی (ره)