پخش زنده
امروز: -
جایابی بهینه ایران در ساختارهای بین المللی به منظور نقش آفرینی فعالتر در مناسبات منطقهای و بین المللی، مهمترین محور دولت سیزدهم است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، معاون سیاسی وزارت امور خارجه با حضور در برنامه صف اول به پرسش ها درباره دستاوردهای دولت سیزدهم در عرصه دیپلماسی منطقهای و بین المللی پاسخ داد.
سؤال: چون هفته دولت است بحث مان راجع به دستاوردهای دولت است که ما میزبان یکی از دولتمردان هستیم. اگر موافق هستید از دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی آغاز کنیم. به ویژه تبیین مبانی که اساساً از سیاست امتناع اش بر این مبانی است و مؤلفههایی که در این حوزه تعریف شده است.
دکتر علی باقری، معاون محترم سیاسی وزارت امور خارجه: نگاه به رویکرد دولت در عرصه سیاست خارجی در طول دو سال گذشته، تصویر روشنی را از بینش و درک دولت سیزدهم در قبال سیاست خارجی روشن میکند. به نظر من حداقل در سه عرصه، عرصه سیاسی، اقتصادی و بین المللی ما میتوانیم مؤلفههای اصلی سیاست خارجی دولت آیت الله رئیسی را تبیین کنیم. در عرصه سیاسی به نظر من مهمترین ویژگی دولت اولویت داشتن موضوع سیاست همسایگی است که البته به نظر من سیاست همسایگی نقطه شروع و به اصطلاح نقطه شتاب دهنده و پرش سیاست خارجی دولت است که من یک توضیحی اضافه در مورد این موضوع خواهم گفت. در عرصه اقتصادی، من فکر میکنم مهمترین موضوع در عرصه سیاست خارجی ما نقد کردن و فعال کردن ظرفیتهای بلااستفاده در عرصه اقتصادی است که مهمترین و محوریترین آن و زیربناییترین آن به نظر من موضوع گذرگاههای بین المللی است یا همان کریدورها که مطرح است چه شمال و جنوب چه شرق و غرب آن است که خود این منشأ توسعه هم در مبادی ورودی مثل مثلاً بندر چابهار و هم در عرصههای ریلی و جادهای کشور خواهد شد و خود این در پهنه جغرافیایی کشور میتواند مؤلفهها و هستههای توسعه را به طور درون زا شکوفا کند. در عرصه بین المللی مهمترین محور به نظر من اهتمام دولت برای جایابی بهینه جمهوری اسلامی ایران در سازوکارها و ساختارهای بین المللی برای نقش آفرینی فعالتر و مؤثرتر جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک بازیگر فعال در مناسبات و موضوعات مختلف منطقهای و بین المللی است. من فقط یک توضیح مختلفی در مورد هر کدام اگر بخواهم بدهم، در مورد سیاست همسایگی به نظر من نقطه شروع سیاست همسایگی دولت آیت الله رئیسی دو مؤلفه اصلی است که در نگاه و فرمایشهای رهبر انقلاب اسلامی در طول سالهای گذشته ایشان به آن تأکید کردند. یک نقطه نقطه سیاسی است، نقطه شروع سیاست همسایگی و یک نقطه هم نقطه اقتصادی است. در عرصه سیاسی رهبر معظم انقلاب تأکیدشان این بود که ما باید منطقه را به گونهای سامان بدهیم که نیروهای بیگانه در منطقه حضور نداشته باشند و منطقه برای اهالی منطقه باشد. در عرصه اقتصادی هم تأکید ایشان در سیاستهای اقتصادی مقاومتی که ابلاغ فرمودند، موضوع اقتصاد درون زا و برون نگر است. این دو تا عرصه به نظر من زیرساخت سیاست همسایگی را شکل میدهد، اما خود سیاست همسایگی حداقل سه بُعد دارد، یک بعد سیاسی دارد که دولت از ابتدا بر این بعد سیاسی اهتمام ویژهای داشت به ویژه شخص جناب آقای رئیس جمهور و آن موضوع اعتماد متقابل سیاسی میان رهبران و نیز مراجع و دستگاههای مسئول در جمهوری اسلامی ایران و کشورهای همسایه است. در کمتر از یکماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم آیت الله رئیسی سفری به تاجیکستان داشتند و در آن سفر چندین سال کدورت و غباری که در روابط ایران و تاجیکستان سایه افکنده بود به کلی رفع شد و ما مناسبات مان یک حالت عادی پیدا کرد و بعد الان به یک حالت بالندگی و نشاط بسیار خوبی در عرصههای مختلف به ویژه در عرصههای سیاسی رسیده است و نقش آفرینیهای مؤثری را دولت تاجیکستان در عرصه منطقهای به نفع جمهوری اسلامی ایران در همین مقاطع اخیر داشته است در عرصههای اقتصادی هم پیشرفتهای خیلی خوبی داشته ایم. یا بعد از آن دولت ترکمنستان که بالاخره مناسبات مان یک مقداری موقع روی کار آمدن دولت سیزدهم خیلی عادی نبود. الحمدالله آن هم با یک سفری که آیت الله رئیسی به ترکمنستان در همان اوایل چند ماه اول دولت سیزدهم داشتند، آن هم به خوبی مدیریت شد ما الان با این دو کشور مناسبات خیلی خوبی داریم. در همان مقطع ما رابطه مان با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس خیلی در حالت عادی نبود. با دو کشور عربستان و بحرین قطع رابطه بودیم به جهت اینکه آنها قطع رابطه کرده بودند. کشورهای کویت و امارات سفیرهای شان در ایران حضور نداشتند لذا امتداد این رویکرد دولت سیزدهم در عرصه سیاسی که نقطه متبلور آن موضوع اعتماد متقابل سیاسی بود، توانست در ادامه هم شرایطی را به وجود بیاورد که دولتهای عمارات و کویت سفیرهایشان را به تهران برگرداندند البته دولت امارات سفیر خودش را برگرداند، ولی دولت کویت سفیر جدیدی را معرفی کرد و مناسبات با عربستان سعودی احیاء شد که اگر لازم شد من یک توضیحی در مورد موضوع عربستان سعودی خواهم داد. در عرصه امنیتی که دومین مؤلفه سیاسی سیاست همسایگی است، باور این دولت این بود و هست که امنیت درون زا میتواند پایداری امنیت را تضمین کند؛ لذا عدم اتکای به بیگانگان و تعامل هم افزای میان کشورهای منطقه است که شرایطی را پدید میآورد که این شرایط هم امنیت آفرین است و هم پایدار است، چون بیگانگان اگر از بیرون منطقه دخالت کنند، حتی اگر تحت شرایطی امنیت مصنوعی را تحمیل کنند بر منطقه، به دلیل اینکه آن امنیتی که ایجاد کردند در راستای منافع نامشروع آنها است و قاعدتاً همسویی با کشورهای منطقه نخواهد داشت، این امنیت پایدار نخواهد بود، ولی وقتی که دولتهای منطقه خودشان در تعاملی که با هم دارند بتوانند سازوکارهای به اصطلاح امنیت آفرین را تعریف کنند، قاعدتاً این امنیت پایدار خواهد بود. پس دومین مؤلفه سیاست همسایگی موضوع امنیت است. سومین موضوع آن هم بحث اقتصاد است و آن نکته این است که امنیتی پایدار خواهد بود و تضمین شده است که در گرو تعاملات درهم تنیده متراکم و مستحکم اقتصادی کشورهای منطقه باشد یعنی کشورهای منطقه به جای اینکه به بیرون وابستگی یا اتکای اقتصادی داشته باشند، با هم این هم افزایی و هم بستگی را داشته باشند و این خود به خود و به صورت خودکار تضمین کننده پایداری امنیت خواهد بود. اگر بخواهم عرضم را خلاصه کنم، سیاست همسایگی سه مؤلفه اساسی سیاسی، امنیتی و اقتصادی دارد که این سه مؤلفه همانطور که عرض کردم اعتماد متقابل سیاسی، درون زا بودن امنیت و همینطور دنبال شدن تحکیم مناسبات اقتصادی پس از ثبات و امنیتی که در تعاملات سیاسی بین کشورها برقرار میشود میتواند هم تضمین کننده منافع کشور آنها باشد و هم میتواند تضمین کننده ثبات و امنیت منطقه باشد. یک ویژگی مهمی که سیاست همسایگی دولت سیزدهم دارد این است که چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه امنیتی و چه در عرصه اقتصادی، یک بازی برد برد برای همه کشورهای منطقه تعریف میشود. یعنی اینجوری نیست که فقط نفع طرف ایرانی در آن باشد و همین بازی برد برد است که میتواند پایدار کند سیاست همسایگی دولت سیزدهم را و ما امروز که با هم داریم صحبت میکنیم که دو سال تقریباً یا دو سال و اندی از عمر دولت سیزدهم میگذرد ما میبینیم که به یک ثبات پایداری در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه دست پیدا کرده ایم. روندی که از بهمن سال گذشته در پی توافق پکن در عرصه احیای روابط ایران و عربستان تا الان که حدود شش ماه است طی شده است، اگر یک روند عادی بود، شاید به چند سال طول میکشید، ولی این اعتماد متقابل سیاسی و ارادهای که رهبران دو کشور بر این اساس داشته اند و تجربهای که کشورهای منطقه از ناهنجاریهای دخالت بیگانگان داشته اند، همه یک عقلانیت جمعی را در منطقه حاکم کرد و آن باعث شد که سیاست همسایگی دولت سیزدهم بعنوان یک راهبرد ثبات، امنیت و پیشرفت منطقه برای همه کشورهای منطقه پذیرفته شود و به نظر من فراتر از اینکه این سیاست، سیاست نشان دهنده موفقیت دولت در هم بینش و هم سیاست ورزی و هم اعمال دیپلماسی در قبال کشورهای منطقه است، مهمتر از آن به نظر من توفیق و موفقیتی است که در پی آن برای منطقه حاصل شد و آن ثبات و امنیتی است که امروزه همه کشورها همه کشورهای دنیا بازیگرانی اصلی به این مسئله اذعان میکنند. من چندی پیش برزیل بودم، در آنجا این نوع نگاه دولت سیزدهم به تحولات سیاست خارجی به ویژه نسبت به کشورهای همسایه و سیاست همسایگی یک شگفتی را متوجه آنها کرده بود که چطور در این مدت کوتاه توانست دولت یک همچنین گامهای بلندی را در این عرصه بردارد که به نظر من این مقدمه جدی و مؤثری برای توسعه کشورهای منطقه ازجمله کشور خودمان خواهد بود.
سؤال: موضوعی که این روزها خیلی بحث آن داغ است در حوزه سیاست خارجی و تیتر رسانهها و خبرها است، عضویت جمهوری اسلامی ایران است در گروه بریکس که جای تبریک هم دارد این اتفاقی که برای کشور ما افتاده است. مشخصاً انتظاراتی که ما از این عضویت داریم چه است و چه دستاوردهایی را برای ما به همراه خواهد داشت و چه توفیقاتی میتواند در ادامه حاصل شود؟
باقری: جایابی پیوستن ایران به بریکس مانند پیوستن ایران به شانگهای، در بعد بین المللی سیاست خارجی دولت سیزدهم است. جنبه بین المللی سیاست خارجی دولت سیزدهم مبتنی بر این است که ایران بتواند جایگاه شایسته خودش را در مناسبات بین المللی پیدا کند و بتواند نقش مؤثر در ساختارها و سازوکارهای بین المللی ایفا کند برای اینکه هم منافع جمهوری اسلامی و ملت ایران تأمین شوند و هم اینکه بتواند ایدههای خودش را جمهوری اسلامی ایران در عرصه مناسبات منطقهای و بین المللی عرضه کند و به ثمر بنشاند. شما اگر دقت بفرمایید تقریباً بیش از ۱۵ سال جمهوری اسلامی ایران در صف پیوستن به سازمان همکاری شانگهای بود. در دولتهای قبل اقدامهای متعددی انجام شد برای اینکه جمهوری اسلامی ایران به این سازمان همکاری منطقهای بپیوندد. سازمان همکاری شانگهای میدانید که متشکل از کشورهای آسیایی است که در واقع پیوستن جمهوری اسلامی ایران که چند ماه پیش در اجلاس سران شانگهای در دهلی نو محقق شد، این هم بخش دیگری و حلقه دیگری از تکمیل حلقههای مربوط به سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران بود. چون جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه یک روابط دوجانبهای در عرصههای مختلف با کشورهای همسایه و منطقه داشته است و دارد، در غالب سازمان همکاری شانگهای، با کشورهای روسیه، هند، پاکستان و چند کشور شمال ایران مثل قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان وارد یک تعامل سیاسی و امنیتی با منشأ منطقهای و با برد بین المللی شد. نکته مهمی که میخواهم عرض کنم این است که طول کشیدن بیش از ۱۵ سال عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای را شما یک طرف در ذهن تان نگه دارید، ببینید از زمانی که جمهوری اسلامی ایران اراده کرد که به مجموعه بریکس بپیوندد چقدر طول کشیده است یک زمان بسیار بسیار کوتاهی این دوره طی شد. این به نظر من به این جهت بود که اولاً قابلیتهای جمهوری اسلامی ایران برای بازیگران اصلی بین المللی روشن شد، دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران ساختارها و سازوکارهای لازم برای هم افزایی با این نوع سازمانهای بین المللی را در عرصه سیاست خارجی خودش به عینه بروز و نمود کرد. شما میدانید که سازمان همکاری شانگهای یک سازمان با مأموریتهای عمدتاً سیاسی و امنیتی است. مجموعه بریکس یک مجموعهای است از کشورهای مختلف در چند قاره دنیا، هم قاره آسیا و هم قاره آفریقا و هم قاره امریکا، که اینها مأموریت اصلی شان تأمین منافع کشورهای مستقل در عرصه اقتصاد بین المللی است. چون یک جانبه گرایی که سردمدار آن هم ایالت متحده امریکا است، با انحصار در نهادهای مرجع و اصلی بین المللی اقتصادی مثل صندوق بین المللی پول یا بانک جهانی، به نوعی سیطره دارد در مناسبات اقتصادی، از طرف دیگر نقش برتر دلار بعنوان یک ارز جهان روا، یک قدرت ویژهای را برای ایالات متحده دارد برای مدیریت هم اقتصادی و هم حتی سیاسی، امنیتی و راهبردی دنیا. یکی از ابزارهایی که امریکاییها برای اعمال قدرت خودشان الان در دنیا استفاد میکنند، بحث تحریم است. تحریم یکی از پایههای اصلی که امریکاییها روی آن اتکا میکنند، نیاز دنیا به دلار است که برای مبادلات بین المللی نیاز دارند. خب کشورهای مستقل از چند سال قبل به این جمع بندی رسیده اند که اگر میخواهند منافع خودشان را تأمین و تضمین کنند، نمیتوانند در غالب سازوکارهایی که امریکا محوریت و سلطه دارد و نقش برتر را دارد و حتی در بعضی از این عرصهها نقش وتوکننده عملی را دارد، نمیتوانند منافع شان را تأمین کنند. روی این جهت شما نگاه کنید چند اقتصاد برتر دنیا طبق برآوردی که برخی از مؤسسات امریکایی کرده اند، چین و هند در سال ۲۰۵۰ اقتصادهای اول و دوم خواهند بود یعنی امریکا اقتصاد سوم دنیا میشود یعنی جمهوری اسلامی ایران با یک آینده نگریای به این مجموعه پیوسته است. نکته مهمی که وجود دارد در پیوستن جمهوری اسلامی ایران به مجموعه بریکس این است که آن هدف اصلی و دستاورد اصلی این است که بستر لازم برای عدم اتکا به سازوکارهای مالیف بانکی و اقتصادی و تجاری که غربیها با محوریت امریکا در دنیا حاکم کرده اند، استقلال کشورهای مستقل از این سازوکارها را بسترسازی میکند و این تضمین کننده منافع کشورهای مستقل ازجمله جمهوری اسلامی ایران خواهد بود این نکته اول، نکته دوم این است که وقتی که کشورهای دارای ظرفیتهای بزرگ اقتصادی در دنیا مثل چین، هند، روسیه، آفریقای جنوبی و برزیل، کنار هم مینشینند و سازوکارهایی را برای تأمین منافع خودشان با هم به توافق میرسند، وقتی که جمهوری اسلامی ایران به اینها میپیوندد عملاً میتواند با توجه به نقشی که در آن مجموعه خواهد داشت، منافع کشور خودمان را و همینطور کشورهایی که در امتداد خودمان هستند آنها را هم در آن مجموعه ببینیم و آنها را هم تضمین کنیم. روی این جهت به نظر من پیوستن جمهوری اسلامی ایران به مجموعه بریکس، یک تصمیم راهبردی بود که در دولت سیزدهم به طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت و اتخاذ شد. اتفاقی که امروز افتاد به نظر من یک اتفاق بسیار مهم بود از همین منظر که جمهوری اسلامی ایران قابلیتهای خودش را برای هم آوردی با قدرتهای بزرگ اقتصادی دنیا و نقش آفرینی جهانی به اثبات رساند. در واقع وقتی که پنج کشور اصلی اقتصادی دنیا، در مورد پیوستن جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفتند، این اذعان و اعتراف آنها است هم به ظرفیتهای بالفعل و هم به ظرفیتهای بالقوه و هم به نقش آفرینی بین المللی جمهوری اسلامی ایران برای تأمین منافع این مجموعه؛ لذا من عرضم را اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم این است که پیوستن جمهوری اسلامی ایران به مجمعه بریکس، نشان دهنده این است که ایران درکنار دیگر کشورهای بزرگ و مستقل در دنیا اراده جدی دارند که منافع خودشان را براساس مؤلفههای درونی و درون زای خودشان و آن چیزی که منافع ملتهای خودشان را تأمین میکند میخواهند ترغیب؟ کنند و این اراده عملی امروز الحمدلله به منصه ظهور رسید و محقق شد.
سؤال: یکی از کشورهایی که او هم در بریکس پذیرفته شده است، کشور عربستان است که آقای رئیس جمهور هم یک ملاقاتی با وزیر خارجه عربستان داشتند و چندی پیش هم آقای امیرعبداللهیان با سفر به عربستان ملاقاتهایی را آنجا داشتند، چون شما اشاره داشتید که راجع به عربستان نکاتی وجود دارد که همچنان میشود راجع به آن صحبت کرد، یک قدری راجع به توصیه مناسبات تان به عربستان اگر ممکن است وقت مان را اختصاص بدهیم اینکه اساساً این ابتکار از کجا شکل گرفت، الان در چه مرحلهای هستیم و افق و چشم انداز پیش روی آن را شما چطور تعریف میکنید؟
باقری: میدانید که مذاکرات احیای روابط ایران و عربستان در دولت قبل شروع شد. در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ مذاکراتی شروع شد به وساطت و میزبانی دولت عراق که بخشی از این مذاکرات هم در دولت سیزدهم ادامه پیدا کرد. اما نقطه به اصطلاح تمام کننده و نهایی تصمیم گیری نهایی برای احیای روابط ایران و عربستان در نشستی بود که به ریاست مسئولان عالی رتبه امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در پکن با میانجی گری چینیها صورت گرفت. این اتفاق که ایران و عربستان به چین رفتند و در آنجا چارچوب مورد تفاهم برای احیای روابط خودشان را نهایی کردند، به نظر من این خودش نشان دهنده این است که حتی عربستان سعودی که بالاخره به طور سنتی یکی از متحدین غرب در منطقه ما و حوزه خلیج فارس است، به این باور و درک رسیده است که تأمین منافع لزوماً و صرفاً در جبهه غرب نخواهد بود. این نکته به نظر نکته بسیار مهمی است، چون این گفتمانی است که ما جمهوری اسلامی ایران بود سالها روی این تأکید میکرد. سیاستی هم که الان دولت جمهوری اسلامی ایران دارد روی همین نکته تأکید میکند که ما باید مانند یک جوینده به دنبال تأمین منافع مان باشیم این منافع چه در شرق باشد و چه در غرب باشد، ما نباید متکی به یک بخشی از دنیا باشیم به یک کشور باشیم به یک جبهه باشیم، باید منافع مان در هر جا میتوانیم تأمین کنیم آن منافع را آنجا تعقیب کنیم و سازوکارها برای استیفای آن منافع را تدارک ببینیم؛ لذا این نکته به نظر نکته بسیار مهمی بود که از رهگذر تعاملات ایران و عربستان با محوریت چین برای احیای روابط شان به نظر من مورد توجه باید قرار بگیرد. اما آن به نظر من اتفاقی که در پکن افتاد قبل از اینکه در پکن توافقی امضاء شود اینکه ایران و عربستان هم نمایندگان شان را اعزام کردند به پکن نشان میدهد که رهبران عالی دو کشور تصمیم گرفتند که در این مقطع روابط و مناسبات دو کشور وارد یک مرحله دیگری شود. من عرض کردم نگاه جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر سیاست همسایگی بسیار روشن است که ما همین مسیر را باید در قبال عربستان میرفتیم هم در عرصه سیاسی ما به دنبال اعتماد متقابل سیاسی بودیم، هم در عرصه امنیتی به دنبال یک امنیت درون زای پایدار بودیم در عرصه اقتصادی هم به دنبال درهم تنیدگی و به هم پیوستگی اقتصاد کشورمان با کشورهای همسایه و کشورهای منطقه بوده ایم. هر سه اینها بعنوان مؤلفههای عرصه سیاست همسایگی الزام میکرد به ما که باید وارد یک تعامل جدید با عربستان سعودی بشویم. در این مدت هم به نظر من روند بسیار خوبی را ما شاهد بوده ایم در مناسبات دوجانبه ایران و عربستان در آینده نزدیک هم سفیر عربستان در تهران مستقر خواهد شد و هم سفیر جمهوری اسلامی ایران.
سؤال: الان زمانبندی این مشخص است؟
باقری: درحال رایزنی هستند که دو سفیر در آینده نزدیک شاید میشود گفت ظرف شاید دو هفته آینده در تهران و ریاض مستقر بشوند. البته سفارتخانههای دو کشور بازگشایی شده است در تهران و ریاض، کنسولگریهای دو کشور هم در مشهد و جده بازگشایی شده است، دیپلماتهای دو کشور در نمایندگیهای سیاسی شان مشغول فعالیت هستند، حضور سفرا قاعدتاً مناسبات دو کشور را وارد یک تراز دیگری خواهد کرد که به نظر من این ظرفیت ایران و عربستان در این مقطع زمانی به ویژه با به هم پیوستن ایران و عربستان هم زمان در مجموعه بریکس به نظر من پدیدارکننده و تصویرکننده چشم انداز روشنی از همکاریهای جمعی منطقهای خواهد بود.
سؤال: آقای دکتر مذاکرات ما برای آزادی داراییهای مان موضوع دیگری است که میخواهیم به آن بپردازیم و اینکه به لحاظ تاریخی از چه زمانی آغاز شد و آیا مستمر بود این روند مذاکرات و سؤالاتی مطرح میشود راجع به اینکه در اتفاقات پاییز سال گذشته آمریکاییها به امیدهایی که داشتند دست از مذاکره کشیدند و باز دوباره ادامه پیدا کرد. یک خلاصهای از آنچه که گذشت اگر میشود راجع به این مذاکره بفرمایید.
باقری: شاید لازم باشد یک به اصطلاح برگشتی کنیم به فرآیند گفتگوهایی که ما با ۱+۴ در وین داشته ایم در نیمه دوم سال ۱۴۰۰، ما در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تقریباً از حدود آذرماه تا اوایل اسفندماه، مذاکراتی را داشته ایم با ۱+۴ با هدف رفع تحریمها یا احیای برجام. درکنار این مذاکرات ما دنبال میکردیم بحث رفع انسداد از پولهای خودمان را در کره جنوبی، امریکاییها بحثی که مطرح میکردند این بود که رفع انسداد پولهای ایران از پولهایی که ایران در کره جنوبی دارد باید هنگامی صورت بگیرد که توافق انجام بگیرد و قبل از توافق این کار امکان ندارد، توافق برجام، و برای ما از نظر شرایط داخلی ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، توجیح شان این بود، لذا باید این توافق انجام شود تا آن کار انجام شود. ما البته پیگیریهای زیادی کردیم در مذاکراتی که در دولت قبل هم بود، مذاکره کنندههای ایرانی همین پیگیری را انجام دادند، ولی آمریکاییها جواب شان همین بود؛ لذا ما در اواخر بهمن ۱۴۰۰ متمرکز شدیم که مذاکرات به یک سرانجامی رسیده بود، مذاکرات رفع تحریم ها، متمرکز شدیم روی بحث آزادسازی پول ایران در کره جنوبی. یک مذاکرات غیرمسقیمی بین ایران و امریکا در آنجا شکل گرفت با وساطت انگلیسیها به دلیل اینکه انگلیسیها هم یک پولی از ما را از قبل از انقلاب بخاطر خریدهای تسلیحاتی که رژیم گذشته از انگلیس داشت آنجا نگه داشته بودند این پول در واقع در این مدت زمانی که باقی مانده بود دست انگلیسیها بهرهای که روی آن رفته بود، یک حجم قابل توجهی شده بود، ما به دنبال این بودیم که آن پول را هم آزاد کنیم به این جهت انگلیسیها خودشان یک فرآیندی در این موضوع با ما داشتند به همین جهت، چون عضو ۱+۴ هم بودند اینها واسطه ما با امریکاییها شدند. این مذاکرات ادامه پیدا کرد و ما به یک توافقی در مورد آزادسازی پول هایمان رسیدیم. اما نکته مهمی که وجود داشت این بود که طرف آمریکایی میگفت من پولها را به شما نخواهم داد تا زمانی که زندانیهایی که مدنظر من هستند در ایران آنها آزاد شوند. به نوعی میشود روی این تأکید کرد که امریکاییها پولهای ما را گروگان یک خواسته دیگر کرده بودند یعنی پولهای ما گروگان امریکاییها شده بود. ما گفتیم ما زندانی را در مقابل پول مبادله نمیکنیم، ما زندانی را در مقابل زندانی، تعدادی از هموطنان ما در امریکا به ناحق دستگیر شده اند به دلیل اینکه داشتند فعالیتهای اقتصادی میکردند بعد آمریکاییها متهم کرده اند اینها را که اینها تحریمها را دور زده اند. مثلاً رفته اند یک کالای مورد نیاز ایران را خریده اند، آمریکاییها میگویند، چون اینها دور زده اند پس جرمی را مرتکب شده اند پس یک فرآیند قضایی برای آنها که از نظر ما اینها اصل تحریمها غیرقانونی است تحریمهای آمریکا غیرقانونی است نه از نظر ما از نظر همه کشورهای مستقل در دنیا، اروپاییها هم میگویند غیرقانونی است، همه میگویند غیرقانونی است، روسیه میگوید غیرقانونی است، چین میگوید غیرقانونی است، ولی امریکاییها زور میگویند مثل جاهای دیگری که زور میگویند اینجا هم زور میگویند. به هر حال یک تعدادی از هموطنان ما گروگان امریکاییها بودند ما گفتیم ما آنها را بایدآزاد کنید اگر زندانی در ایران دارید که میخواهید آزاد شود. در همین چارچوب یک توافقی شکل گرفت. اما وقتی که موضوع بحران اوکراین پیش آمد، طرف مقابل از نهایی سازی توافق اجتناب کرد. حالا چه تصوراتی را داشتند در مورد اینکه نتیجه جنگ چه خواهد داشت، یا معذوراتی را داشتند آن موقع هم اینجوری بود که میگفتند ما با روسها نمیتوانیم سر یک میز بنشینیم بخاطر اینکه یک همچنین شرایطی پیش آمده است به هر حال آنها یک وقفهای را در روند مذاکرات ایجاد کردند، پس طبیعتاً موضوع آزادسازی پولهای ما هم یک مقداری به مهار رفت، ولی ما موضوع را رها نکردیم از اسفندماه ۱۴۰۰ که مذاکرات متوقف شد، ما این موضوع را پیگیری کردیم از طریق واسطههایی که درمیان بودند با امریکاییها که ما بالاخره باید پول هایمان آزاد شود. امریکاییها سر باز میزدند از اینکه حقوق مردم ما را پرداخت کنند. تا اواخر شهریورماه سال گذشته آمریکاییها بعد از پیگیریهای زیادی که ما کردیم پذیرفتند که خارج از چارچوب توافق رفع تحریمها نسبت به آزادسازی پولهای ما و همان موضوع زندانیها اقدام کنند. طبیعتاً، چون زمان گذشته بود و شرایط عوض شده بود، نیاز بود که آن توافق یک مقداری به روز شود و بازبینی شود بر همین اساس مذاکرات غیرمستقیم بین دوطرف شکل گرفت برای اینکه بتوانیم ترتیبات لازم برای انجام این کار و آزادسازی پولهای مسدود شده ما در کره جنوبی عملیاتی شود. این کار انجام شد همانطور که البته شما اشاره فرمودید اغتشاشاتی که در ایران در پاییز سال گذشته رخ داد، یک مقداری آمریکاییها را ذهن آنها را از مسیر اصلی منحرف کرد بخاطر اشتباه محاسباتی که داشتند، ولی خیلی سریع برگشتند. در اواخر پایین برگشتند به مذاکرات و مسیر ادامه پیدا کرد تا همین اواخر که این امر محقق شد. بالاخره آن ترتیبات لازم همه اش نهایی شد، ولی امریکاییها در اجرا یک مقداری تعلل میکردند که من الان وقت اش نیست و لازم هم نیست که تعللهایی که امریکاییها در این دوران کردند اشاره کنم، ولی به هر حال مجبور شدند که در این دوره زمانی نسبت به آزادسازی پولهای جمهوری اسلامی ایران در کره جنوبی اقدام کنند. نکته مهمی که من بخواهم به آن اشاره کنم این است که، امریکاییها علی رغم اینکه در طول مذاکرات و حتی چند ماهی بعد از مذاکرات تأکید ویژه داشتند که آزادسازی پولهای ایران صرفاً بعد از توافق رفع تحریمها یا احیای برجام محقق خواهد شد، شرایط به گونهای رقم خورد و فرآیند دیپلماتی که جمهوری اسلامی ایران شرایط را به گونهای سامان داد که امریکاییها مجبور شدند از حرف شان عقب نشینی کنند و خارج از چارچوب توافق پولهای جمهوری اسلامی ایران را آزاد کنند و آن مسیر آزادی زندانیها هم مسیر خودش را طی خواهد کرد. البته حالا شاید اینجا سؤالاتی مطرح باشد که من خدمت حضرتعالی هستم، ولی یک نکته دیگر را مایل هستم اینجا اشاره کنم در مورد مذاکرات، همانطور که امریکاییها در مذاکرات به اصطلاح مربوط به آزادسازی پولها و داراییهای جمهوری اسلامی ایران در کره جنوبی آن را منوط کردند به نهایی شدن توافق احیای برجام و بعد از آن عقب نشینی کردند، یک عرصه دیگر هم به نظر من مهم است، موضوعی است که امریکاییها و غربیها روی آن خیلی تأکید داشتند، ولی نهایتاً با مدیریت موفق دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران آمریکاییها نتوانستند به آن هداف شان برسند و آن بحث مذاکرات منطقهای است. امریکاییها و غربیها و کشورهای اروپایی هم همینطور یعنی سه کشور اروپایی هم این موضوع را دنبال میکردند، در مذاکرات رفع تحریمها یا احیای برجام، اینها یکی از خواستهها و مطالبات شان این بود که در این توافق بندی گنجانده شود که مذاکرات آتی به تعبیر آنها، بعد از احیای برجام شکل بگیرد. منظورشان مذاکرات آتی این بود که امریکاییها و اروپاییها درکنار کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوعات منطقهای مذاکره کنند.
سؤال: یعنی برجام ۲ و برجام ۳ و اینها؟
باقری: بله. این خواستهای بود که البته دولت اوباما به طور به اصطلاح تلویحی دنبال میشد، ولی توفیقی پیدا نکردند، در دوره ترامپ به طور جدی دنبال شد، اصلاً ترامپ یکی از شروطی که برای ایران در آن زمان گذاشت همین بود یکی بحث اعمال محدودیت بر توانمندیهای دفاعی و به ویژه موشکی ایران بود و یکی هم بحث مذاکرات منطقهای بود. در این دوره هم با اینکه دولت ترامپ رفته بود از کاخ سفید، ولی بالاخره اینها هم آن سیاستها را تعقیب میکردند، اروپاییها هم این موضوع را تعقیب میکردند. من یادم است که در مذاکرات وین وقتی که تقریباً مذاکرات ما در مورد موضوعات اصلی بحث، در مورد بحثهای هستهای و تحریمها و اینها به سرانجام رسید، آنها این را مطرح کردند، بعنوان یک به اصطلاح خواسته جدی. شاید بگویم یکی از مراحل جدی مذاکرات همین عرصه بود. اگر اشتباه نکنم سه شبانه روز و واقعاً هم شبانه روز که دو شب آن بعد از نیمه شب هم مذاکرات ادامه پیدا کرد، اصرار جدی آنها داشتند که این بند گنجانده شود در متن توافق که بعد از اینکه احیای برجام محقق شد آن وقت ایران به آن مذاکرات بپیوندد. منطق ما منطق روشنی بود، گفتیم ما با کشورهای منطقه خودمان داریم کار میکنیم، نیاز نیست که دیگر جایی بیایند و یک کسی را مثلاً یک چیزی را بگوییم بنویسیم یا بگوییم یا مثلاً تعهدی بدهیم، ما خودمان با کشورهای منطقه و کشورهای منطقه هم با ما. آنها در آن مقطع یعنی زمستان ۱۴۰۰ موفق نشدند و ما این را نپذیرفتیم و این در متن نیامد و این حذف شد و کنار رفت. نکته مهمی که الان میخواهم به آن اشاره کنم این است که سیاست همسایگی دولت سیزدهم عملاً آن خواستهای که آنها داشتند که بعد از احیای برجام، تعاملات منطقهای ایران شروع شود، جمهوری اسلامی ایران در این نقطه هم آنها را نگذاشت که به هدف شان برسند. بدون چارچوب مدنظر آنها که برجام بود، جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه نشست چه کشورهای شمالی مان و چه کشورهای جنوبی مان وارد یک تعامل جدی شد و به نتیجه هم رسید. یعنی به نظر من این نکته نکته بسیار ارزنده و مهمی است در سیاست خارجی دولت سیزدهم که هم یک نگاه و یک درک واقع بینانه نسبت به پدیدهها در عرصه سیاست خارجی و هم یک دیپلماسی فعال و متحرک دارد و هم در چارچوب این دیپلماسی فعال میتواند آن اهداف سیاست خارجی را محقق کند. ما الان به یک شرایطی رسیده ایم که با همه کشورهای همسایه مان و فراهمسایه یعنی کشورهای منطقه یک تعامل دوستانه، جدی، مؤثر، هدفمند، هم در عرصههای سیاسی و هم در عرصههای اقتصادی و هم در عرصههای منطقهای داریم. عرضم را خلاصه کنم، جمهوری اسلامی ایران با ابتکارات دیپلماتیک اش و با هم افزایی همه دستگاههای داخلی، شرایطی را به وجود آورد که چه در عرصه آزادسازی پولها و چه در عرصه تعامل منطقهای اجازه نداد که اهداف برتری جویانه و زیاده خواهانه امریکاییها و غربیها در این عرصه محقق شود و ما توانستیم علاوه بر اینکه آنها را اجازه نداده ایم به اهداف شان دست پیدا کنند، خودمان به اهداف خودمان دست پیدا کردیم که این به نظر من نشان دهنده هم اراده راسخ جمهوری اسلامی است و هم توانایی اش برای عملی کردن این اراده است و هم جایگاه و شأنی که جمهوری اسلامی ایران دارد که میتواند این نگاه را درمیان کشورهای منطقه عملیاتی کند و الان ما یک فضای بسیار جدی و جدید برای همکاریهای منطقهای داریم. من این نوید را بدهم خدمت جنابعالی و هم میهنهای عزیزم که در همین چارچوب اولین نشست هشت کشور حوزه خلیج فارس که دو کشور آن میشود شمال خلیج فارس ایران و عراق، شش کشور هم در جنوب خلیج فارس هستند، در سطح وزرای خارجه در نیویورک در پایان شهریور برگزار خواهد شد. نخستین نشست وزرای خارجه ...
سؤال: بعد از مجمع عمومی میشود؟
باقری: بله در حاشیه مجمع عمومی نخستین نشست وزاری خارجه کشورهای حوزه خلیج فارس، تحت عنوان مجمع گفتگوهای منطقه ای؛ که به نظر من این هم یک ره آورد دیگر از سیاست.
سؤال: یعنی آن چیزی که امریکاییها دنبال آن بودند ما مستقلاً و با سیاستگذاری خودمان داریم دنبال میکنیم.
باقری: آنها میخواستند با محوریت خودشان، با دخالت خودشان، براساس سیاستها و منافع خودشان این را سامان بدهند، اما الان براساس سیاست همسایگی، همان نکتهای که عرض کردم که سیاست همسایگی دولت سیزدهم، بر مبنای یک نقطه مبنایی فرمایش حضرت آقا است و آن اینکه ما باید شرایطی را فراهم کنیم که نیروهای بیگانه در منطقه نباشند. این زیرساخت خروج نرم بیگانگان از منطقه را فراهم میکند.
سؤال: در مذاکرات برجامی که به آن اشاره کردید الان آخرین شرایط مان چه است؟ و اینکه مشخصاً با این مذاکرات و برجامی که از آن صحبت میکنیم کدام تحریمها بنا است که برداشته شود؟
باقری: ما در این دوره این دولت من تأکید شخصاً تأکید جدی داشتم که ما در مورد بحثهای سیاست خارجی به گونهای برخورد کنیم که وقتی که یک نتیجهای حاصل میشود، بعنوان یک ...
سؤال: اصلاً این تاکتیک شما است درست است؟ چون در مذاکرات آزادی داراییها هم خیلی در سکوت خبری برگزار شد.
باقری: بله که مردم طعم شیرین دستاوردها را بچشند همه اش درگیر این بحثهای این طرف و آن طرف شوند که بالاخره مذاکرات نشیب و فراز دارد. در دو تا عرصه به نظر من کار موفق انجام شد یکی در مورد احیای روابط با عربستان بود که در یک سکوت برگزار شد و مردم این خبر که بالاخره یک خبر خوبی است که بالاخره ایران و کشورهای منطقه به ویژه عربستان که از جهات مختلف برای ما اهمیت دارد و مهمترین ویژگی عربستان این است که میزبانی خانه خدا و حرم حضرت رسول (ص) و ائمه بقیع (ع) را دارد، که دل ملت ایران اصلاً بخاطر آن حرمین شریفین میتپد و ما عشق میورزیم به این دو حرم عزیز، لذا میخواهم بگویم آن یک خبر خیلی شیرینی بود برای مردم ما، موضوع آزادسازی داراییها هم همینطور، ما هیچ بحثی را مطرح نکردیم. بریکس هم همینطور بریکس هم مذاکرات بسیار بسیار فشردهای انجام گرفت یعنی ما در این دو مقطع، مقطع به ویژه یکماه اخیر، ما در وزارت امور خارجه و با استفاده از ظرفیتهای دیگر خارج از وزارت امور خارجه، یک دیپلماسی فعال هدفمند پرتحرک را اعمال کردیم با همه کشورهایی که دخیل بودند در تصمیمی که امروز اعلام شد صحبتهای بسیار بسیار فشردهای از خود آقای رئیس جمهور شخصاً تلفنی با برخی از سران این کشورها صحبت کردند، وزیر محترم امور خارجه هم سفر کردند و هم تلفنی با همتاهای خودشان با چند همتای خودشان صحبت تلفنی کردند، معاونین وزارت خارجه همینطور فعالیت خیلی زیادی را داشتند من خودم به چند کشور در همین آخری که برزیل بود که رفتم و بحثهای خوبی داشتیم، روی این جهت این نکته را میخواستم تأکید کنم که به هر حال، چون واقعاً من خودم اعتقادم این است که سیاست خارجی یک مسئله ملی است ما سیاست خارجی را نباید وارد بازیهای سیاسی و داخلی کنیم. بعضیها هم شاید بدشان نیاید که همچنین وضعیتی باشد، ولی من خودم به شدت احتراز میکنم از اینکه وارد این بازیها شویم، چون واقعاً ما بعنوان خادمان و خدمتگزاران مردم صرفاً باید همان منافع ملی را ببریم و آن را تعقیب کنیم. اما در مورد مذاکرات، این کمتر صحبت کردیم یعنی مبنایش این بوده است. یعنی یک مصلحت جویی عاقلانه بوده است. نگاه کنید روند مذاکرات با طرفهای مختلف که طرف ما هستند در این عرصه ادامه دارد و ما هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه فنی تعاملات مان جاری است و طبیعتاً باید اجازه بدهیم که این فرآیند تکاملی طی شود تا وقتی که به بلوغ خودش برسد به بار بنشیند. در این مدت از میتوانم بگویم که به ویژه بعد از اغتشاشات ما از حدود اسفندماه سال گذشته ما مذاکرات مختلفی با طرفهای درگیر به اصطلاح مذاکرات رفع تحریمها داشته ایم. در کشورهای اروپایی داشته ایم، در کشورهای منطقه با کشورهای اروپایی و با کشورهای دیگر داشته ایم. با خود روسیه و چین به طور دوجانبه رفت و آمدهای قابل توجهی داشته ایم حدود ده روز پیش معاون وزیر خارجه روسیه به تهران سفری داشت که مذاکرات خیلی خوبی با آقای سرگئی ریابکوف من داشته ام، هفته جاری هم من در همین چارچوب سفری را به پکن خواهم داشت. در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل هم از همین الان تاریخهایی را تعیین کرده ایم برای مذاکره با طرفهای مختلف، که دست اندرکار مذاکرات هستند، روی این جهت من آن چیزی را که میتوانم عرض کنم اینکه روند سیاسی و فنی گفتگوها ادامه دارد و پیگیری دارد میشود، ما در داخل کشور با دستگاههای مختلفی که درگیر این موضوع هستند جلسات مستمری را داریم و چارچوبها تعیین میشود و آنها را ما در مذاکرات داریم پیگیری میکنیم و امیدوارم که این روندی که الان به ویژه با آزادسازی داراییهای جمهوری اسلامی ایران از کره جنوبی یک شتاب قابل توجهی پیدا کرد، امتداد پیدا کند با روند جدیتر و به هم پیوستهتر گفتگوها.
سؤال: اینکه بعد از توافق برجام اگر حاصل شوددر توافقات کدام تحریمها برداشته خواهد شد، راجع به این میشود صحبت کرد؟ مشخصاً کادسا را میخواهم بپرسم، آیا کادسا برداشته خواهد شد؟
باقری: تحریمهایی که در چارچوبهای مذاکرات بحث شده است این تحریمها در پیش نویس توافق آمده است که برداشته خواهد شد. چون پیش نویس توافق هنوز نهایی نشده است و درحال مذاکره است، یعنی میشود گفت به نوعی امانت بین ما و طرف مقابل است، ما هر چیزی را که الان اینجا بگوییم بعداً طرف مقابل، چون نهایی نشده است، چون ممکن است در داخل برای او مشکلاتی پیش بیاید در جریانهای سیاسی داخلی هر کدام از این کشورها، چه اروپا چه امریکا، ما این فرصت را به آن طرف مقابل میدهیم که بیاید زیر این بزند، چون نهایی نشده است امضاء نشده است. روی این جهت چارچوب تحریمهایی که قرار است در مذاکراتی که الان انجام شد به هر حال تقریباً میشود گفت شهریور گذشته یک چارچوب تقریباً نهایی دست پیدا کردیم. در آن چارچوب تحریمهایی که مندرج هست در آن و این تحریمها فراتر از تحریمهایی است که در برجام است، برداشته خواهد شد. ولی اجازه دهید که من وارد جزئیات آن به دلیل محرمانگی آن نشوم.
سؤال: بله. چون صحبت از انگلیس کردید که بعنوان واسطه در بحث مذاکره راجع به آزادسازی دارایی هایمان یک پولی هم آنجا دادیم که آن هم پول قابل توجهی است، آیا آن هم...
باقری: آن آزاد شد. آن سال گذشته، یادم رفت اشاره کنم، آن یک رقم قابل توجهی بود که سال گذشته آزاد شد این پول منتقل شد به بانکهای عمانی و آنجا ما توانستیم آن را در مواردی که مورد نیاز کشور بود هزینه کنیم.
سؤال: الان جای دیگر پول بلوکه شده داریم؟
باقری: نه پول بلوکه شده نداریم. بخشی از پولهای ما در بلوکه شده ما در کره جنوبی بود ما پولهایی در جاهای دیگر دنیا داریم به جهت مبادلاتی که با آن کشورها داشته ایم از قبل و الان هم داریم این پولها آن پولی که مصرف نمیکنیم توسط خودمان بوده است به جهت مختلف، یک از سود آن استفاده میخواهیم بکنیم، دوم میخواهیم در تعاملاتی که با آن کشورها داریم یعنی به اصطلاح خریدهایی که با آن کشورها داریم استفاده کنیم و سوم اینکه آنها را منتقل کنیم به جاهای دیگر برای خریدهای مان. ما غیر از کره جنوبی، فقط میتوانم بگویم که در عراق است که بخشی از پولهای ما دچار مشکل است. در تفاهمی که با طرف امریکایی شد برای آزادسازی پولهای ایرانی در کره، پولهای عراق هم مطرح شد و آن هم روند آزادسازی اش آغاز شده است، فقط من همین قدر میتوانم عرض کنم که ما طی حدوداً سه هفته گذشته بیش از ۶ برابر نزدیک به ۷ برابر کل پولی که در سال گذشته توانسته ایم از منابع آن در عراق استفاده کنیم توانسته ایم آزاد کنیم و آن را وارد عرصه تبادلات تجاری مان قرار دهیم. روی این جهت به نظر من مسیر مسیر همواری است هرچند که ما انتظار داریم که روند آزادسازی سرعت بیشتری پیدا کند، ولی داریم پیگیری میکنیم که آن موارد بروکراتیکی که وجود دارد یا موانع دیگر آن هم رفع شود که این روند تشدید شود و تسریع شود که ما پولهای در عراق هم هرچه زودتر دراختیارمان قرار بگیرد.
سؤال:، چون در آستانه اربعین هستیم و مناسبات مختلفی که به جهات مختلف با عراق داریم، سطح مناسبات و مراودات سیاسی و دیپلماتیک ما با عراق در چه مرحله و چه سطحی قرار دارد و چشم انداز پیشروی این تعاملات و مناسبات را شما چطور ترسیم میکنید؟
باقری: مناسبات ما با عراق در دو سطح است که به نظر من هر دو سطح آن بسیار بسیار جدی است. یکی تعاملات مردمی است که این زیرساخت و پشتوانه مستحکم مناسبات ما است. اینکه در یک مقطع زمانی میلیونها ایرانی میروند عراق و در طول سال هم همینطور باز میلیونها و از آن طرف هم همینطور، این تعاملات و تبادلات مردمی به نظر من یک زیرساخت اساسی روابط دو کشور است. اما در عرصه حاکمیتی هم مناسبات خیلی خوبی بین دو کشور وجود دارد من اخیراً سفری که به عراق داشتم و ملاقات با مقامهای مختلف عراق، از رئیس جمهور، نخست وزیر، مقامات پارلمانی، وزیر خارجه و دیگر شخصیتهای صاحب نفوذ در عراق که صحبت میکردیم، اراده جدی عراقیها برای ارتقاء و گسترش مناسبات شان با جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک کشوری که هم میتواند عقبه راهبردی عراق باشد و هم میتواند نیازهای مختلف عراقیها را تأمین کند. جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه با اطمینان میتوانیم بگوییم تنها کشوری است که از همه ظرفیتهای اقتصادی برخوردار است. برخی از کشورهای منطقه ظرفیت کشاورزی دارند، برخی ظرفیت انرژی دارند، برخی ظرفیت ترانزیت دارند، ولی جمهوری اسلامی از همه این ظرفیتها برخوردار است روی این جهت این ظرفیتها هم یک پشتوانه مستحکمی است برای روابط پایدار و بلند مدت ما با جمهوری عراق و مردم عراق است.