۲۵ مرداد ۱۳۳۲ فرار شاه به بغداد
۲۵ مرداد ۳ روز قبل از کودتای ۲۸ مرداد، کودتای انگلیس و امریکا علیه دولت مصدق شکست خورد و محمد رضا شاه به بغداد فرار کرد.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ،خروج شاه از ایران بدون هیچ تشریفاتی و بدون تشکیل «شورای سلطنت»، از نظر بسیاری «فرار شاه» تلقی شد. از جمله دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه وقت ایران که «خروج شاه بدون اطلاع قبلی» را «فرار» دانست و اعلام کرد این کار شاه به منزله استعفای اوست.
۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ شمسی، آمریکا و انگلیس در ایران کودتا کردند که البته شکست خورد؛ همان کودتایی که ۳ روز بعد در ۲۸ مرداد پیروز شد. حالا چطور بود که خارجیها در ایران کودتا میکردند و اصلا چه خبر بود؟!
ماجرای اولین فرار پهلوی دوم، ۳ روز قبل از کودتای ۲۸ مرداد
همین دیروز| گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: انگلیس مصدق را دوست نداشت؛ چون مدام از ملیشدن صنعت نفت سخن میگفت و میخواست دست شرکتهای انگلیسی را از نفت ایران کوتاه کند و کلا با انگلیسیها میانه خوبی نداشت و آنها را استعمارگر میدانست. آمریکا هم مصدق را دوست نداشت؛ چون در رقابت شدید با شوروی کمونیستی بود و مصدق با حزب توده ایران که کمونیستها بودند، رابطه خوبی داشت. محمدرضا پهلوی هم مصدق را دوست نداشت، چون مصدق سلطنت را نهادی نمادین میدانست و معتقد بود پهلوی دوم نباید در سیاست دخالت کند و همهکاره مملکت باشد. دربار هم مصدق را دوست نداشت، چون طرفداران مصدق در مجلس و دولت با دخالت درباریان و وابستگان پهلوی در امور کشور مخالفت میکردند.
مصدق و افکار او
طرف دیگر ماجرا «محمد مصدق» بود که نخستوزیر بود و تا اندازهای حمایت اقشار مختلف مردم و برخی چهرههای صاحبنفوذ را داشت. دیگر اینکه، چون پهلویها در آن روزگار هم حسابی بدنام بودند در بلندمدت این احتمال وجود داشت که طرفداران مصدق، سلطنت را ساقط کنند و در ایران حکومتی دیگر برپا شود.
این بود که انگلیس که خودش در ایران سفارت نداشت و سفارتش را دولت مصدق بسته بود، رفت پیش آمریکا و گفت بیا یککاری کنیم و دولت مصدق را ساقط کنیم تا محمدرضا پهلوی دوباره همهکاره ایران بشود و دوباره مثل سابق خوش بگذرد!
پهلوی دوم همیشه به حمایت آمریکا و انگلیس نیاز داشت و سفرای این کشورها وی را «ساقه نازک» نام داده بودند
چرچیل به سرحد انفجار رسید!
کودتا از چند ماه پیش برنامهریزی شده بود و نامش «عملیات آژاکس» بود و قرار بود نخستین ساعات بامداد روز ۲۵ مرداد اجرا شود و پهلوی دوم ۲ فرمان برای عزل مصدق باشد و انتصاب «فضلالله زاهدی» بهعنوان نخست وزیر جدید امضاء کرده بود و خودش کجا بود؟ از ترس رفته بود کلاردشت که اگر اوضاع خراب شد از ایران فرار کند.
فرمان نیمه شبی عزل مصدق
«نعمتالله نصیری» هم که فرمانده گارد سلطنتی بود، فرمان عزل مصدق را برداشت و ساعت ۲ شب با خودروهای نظامی رفت درِ خانه مصدق در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) که او را دستگیر کند. اما مصدق به جای اینکه از فرمان شاه اطاعت کند، دستور داد محافظانش نصیری و همراهانش را دستگیر کنند. اینطوری بود که صبح روز ۲۵ مرداد همه فهمیدند که دیشب خبرهایی بوده و کودتایی بوده. خبر شکست کودتا که به پهلوی دوم رسید، الفرار به سمت بغداد و بعد ایتالیا.
دستگیری کودتاچیان
طرفداران مصدق چند تا سرهنگ و سرتیپ دیگر را که جزو سران کودتا بودند بهسرعت دستگیر کردند و روزنامه تایمز لندن نوشت: «باید از ایران چشم پوشید... در سفارتمان شنیدم که چرچیل [نخستوزیر وقت بریتانیا]از شنیدن این خبر به سرحد انفجار رسیده است» و جانشین وزیر خارجه آمریکا برای رئیسجمهور این کشور نوشت: «اکنون ما ناچاریم با دید دیگری به جریان ایران نگاه کنیم؛ و اگر میخواهیم چیزی از مواضع خود را در آنجا حفظ کنیم، احتمالاً مجبور خواهیم شد که به هر ترتیبی شده، خودمان را با مصدق دمساز کنیم».
فرار شاه به بغداد
آن روز وضعیت بهگواه طراحان نقشه کودتا اینگونه بود: «همه چیز ازدسترفته بهنظر میرسد. شاه با ملکه ثریا و چند نفر از درباریان وفادارش از کشور گریخت. در تهران پلیسهای دولت مصدق برای پیداکردن زاهدی که عملاً بهوسیله سفارت آمریکا پنهان شده بود، جستجوی گستردهای آغاز کرد».
روزولت و اجرای کودتا در ایران
دولت آمریکا هم به «کرمیت روزولت» فرمانده کودتا که در ایران بود، دستور داد که: «عملیات را رها کن و از کشور خارج شو». روزولت چه کرد؟ از دستور اطاعت نکرد و از ایران خارج نشد و ۳ روز بعد دوباره کودتا کرد و همه میدانیم چه شد.
دولت «محمد مصدق» در دهه ۳۰ شمسی با تحولات تاریخی فراوان همراه بود و عاقبت با کودتا سرنگون شد
صدایش از وحشت میلرزید
شاه اولینبار چطوری از ایران فرار کرد؟ همسرش «ثریا اسفندیاری» که همراهش بود برای تاریخ نقل کرده است: «ما به منطقه کلاردشت نزدیک رامسر پرواز کردیم. مسافرت ما ظاهرا طبیعی و برای فرار از گرمای طاقتفرسای تهران بود.
چند تن از دوستان نزدیک ما هم در کلاردشت به ما پیوستند، ولی هیچکدام از آنها از صدور فرمان برکناری مصدق و انتصاب سرلشکر زاهدی به جانشینی وی اطلاع نداشتند.
اخبار تهران و سایر پیامها و گزارشها را از طریق فرستندهای که در کاخ سعدآباد نصب شده بود، دریافت میکردیم. ما بیصبرانه منتظر خبرهای تهران بودیم.
فرستنده سعدآباد از کار افتاد. شاه مضطرب و نگران در طول و عرض اطاق قدم میزد و من که کمتر از او نگران نبودم، روی مبل نشسته و ساکت بودم. نمیدانم چه ساعتی به خواب رفته بودم که ساعت چهار صبح شاه مرا از خواب بیدار کرد و درحالیکه صدایش از وحشت و اضطراب میلرزید، گفت: ثریا همانطور که پیشبینی کرده بودم، کار خراب شد.
مصدق از فرمان برکناری خود اطاعت نکرده و زاهدی هم به جای اینکه دست به کاری بزند، مخفی شده است. هرچه زودتر باید از اینجا فرار کنیم. باید خودمان را به رامسر برسانیم و از آنجا به بغداد پرواز کنیم».
منبع:خبرگزاری فارس