به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، مشکل از آنجا شروع شدن که برخی از زنان تحت تاثیر تبلیغات دروغین ، حجاب را نوعی محدودیت قلمداد کردند و خود را در معرض دید نامحرمان و آسیب های روحی قرار دادند.
شکی نیست که حجاب و پوشش تأثیر زیادی بر روح و روان زن دارد.
عفاف و پوشیدگی برای زن همچون سد و حفاظی است که در سایه آن از هر ذلّت و تحقیری در امان میماند.
دین اسلام با واجب کردن حجاب، میخواهد زن بازیچه دست شهوت پرستان نباشد و ارزش او به میزانی تنزّل نکند که تنها وسیلهای شود برای اطفای شهوت ها.
اهمیت حجاب زن از آن جهت است که نه تنها حافظ اخلاق و تجسم تقوی و عفت در سطح جامعه است، بلکه وجود چنین حکمی در اسلام نوعی احترام گذاردن به زن مسلمان و محفوظ نگهداشتن وی از نگاههای گناه آلود مردان است. چنانکه در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: زنان غیر مسلمان، چون در حریم دین داری و ایمان نیستند، نگاه کردن به آنها تا وقتی به قصد لذت بردن نباشداشکال ندارد.
اشتباهی که در زمان قدیم و جدید گرفتار آن شده ایم
شهید مطهری میگوید: حقیقت این است که بدبختیها و سیه روزیهای قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختیهای جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعدادهای ویژه اش به فراموشی سپرده شده است.
نفوذ پذیری بیشتر زن از مرد
زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر میشود.
این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث میشود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر میشود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار میگیرد و وحدت روانی او از بین میرود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی میشود (حجاب از دیدگاه روانشناسی).
در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بی حجابی مطالب زیادی وجود دارد. مثلاً در آیه ۶۰ سوره نور درباره فلسفه حجاب میفرماید: و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است.
کلمه «خیر» که به معنای سود و نفع است، مطلق است و به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی میشود و هم نفع معنوی. در آیه ۵۳ سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخصتر بیان شده است، در آنجا که میفرماید: این کار حفظ حریم بین زن و مرد برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است؛ بنابراین طبق این دو آیه میتوان گفت، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمهای برای رسیدن به سلامت قلبی، قلب سلیم است و از آن در روانشناسی به «سلامت روانی» تعبیر میشود.
در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی علیه السلام در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام) میفرماید:زنان را در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است.
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری میفرماید: پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او میشود. منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل آن میشود؛ و نیز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: بهترین زنان شما زنان پاکدامن و عفیف اند.
این روایت نیز همان چیزی را میگوید که در آیه ۶۰ سوره نور گذشت.
نقش حجاب در سلامت روانی زن
در یک بررسی ساده میتوان به طور جزئیتر به آثار حجاب در سلامت روانی زن پی برد. در این جا به بعضی از آثاری که حجاب در سلامتی و آرامش روانی زنان دارد، اشاره میکنیم.
۱- امنیت
اگر انسانها در زندگی روزمرّه خود و در کوچه و خیابان، محل کار، تحصیل و حتی داخل منزل احساس امنیت نکنند و دائما در ترس و دلهره باشند، به تدریج دچار اضطراب میشوند.
در این میان زنان به دلیل ویژگیهای شخصیتی و موقعیت اجتماعی شان، آسیب پذیری بیشتری دارند و طبعا نیاز بیشتری به امنیت دارند. زیرا در بین جوامع بشری همیشه مردانی وجود دارند که به جهت نداشتن تربیت صحیح انسانی، به دنبال فرصتی هستند تا زنان را مورد سوء استفادههای جنسی قرار دهند و یا حداقل مردانی که زمینههای انحرافی در آنها وجود دارد، و به تعبیر قرآن «فِی قَلْبِهِ مَرَض» (احزاب، ۳۲) یعنی بیمار دل هستند، با دیدن کوچکترین محرّک جنسی، عنان اختیار را از کف داده و نسبت به زنان بی حرمتی روا میدارند.
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ج ۲، ص ۱۹۶، آمده است: زنان مسلمان به مسجد میرفتند و نماز جماعت را با پیامبر میخواندند.
هنگامی که ایشان برای خواندن نماز صبح و یا مغرب و عشا از خانه بیرون میرفتند، جوانها بر سر راهشان مینشستند و به تعرّض و آزار آنان میپرداختند. در این زمان آیه ۵۹ سوره احزاب نازل گردید و بر پوشش زنان به عنوان حفاظ در مقابل آزار و اذیت دیگران تأکید کرد.
۲- ارزشمند شدن زن
یکی دیگر از ثمرات حجاب برای زن، گران بهاتر شدن او برای مرد و در نتیجه، به وجود آمدن عشق است که لذّت بخشترین عواطف انسانی است.
نیاز به دوست داشن و محبوب دیگران واقع شدن، همچنان که «مزلو» روانشناس غربی در سلسله مراتب خود به آن اشاره کرده، یکی از نیازهای مهم هر انسان است.
میزان این نیاز در زنان بیش از مردان است؛ زیرا موجودیت روانی و شخصیتی زن به این است که مورد توجّه و محبت دیگران، به ویژه نزدیکانش مثل پدر، مادر، شوهر و فرزندان واقع شود، به طوری که اگر این جایگاه را نداشته باشد امید خود را در زندگی از دست میدهد؛ به عبارت دیگر، شکست در عشق، شکست در همه چیز اوست.
«ویل دورانت» نیاز اصلی زن در زندگی زناشویی را، مورد محبت و توجه مرد واقع شدن میداند و در این باره مینویسد: «زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست» و در جای دیگر مینویسد: «می گویند زنان بیشتر به دنبال ستایشها و تحسینهای مطلق و مبهم مردانند و بیشتر میخواهند که مردان به خواست آنها توجّه کنند و این امر از میل آنها به لذّت جنسی بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذّت محبوب بودن آنان را بیشتر خرسند میسازد.»
در مقابل، اگر زنان مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرند و یا تحقیر شوند، بیش از دیگران در معرض ناراحتیها و مشکلات روانی قرار میگیرند و سلامت روانی خود را از دست میدهند.
آنان زمانی میتوانند این نیاز را در خود تأمین کنند که ارزش واقعی خود را به عنوان یک انسان از دست ندهند. مسئله مهم این است که زن از چه راهی میتواند ارزش واقعی خود را حفظ کند؟
اسلام و سایر ادیان الهی بهترین عامل حفظ ارزش زن را «حجاب» میدانند.
بی تردید حجاب و خودداریهای ظریفانه زن، او را در نظر مرد محبوب میکند و مرد را آماده فداکاری و جان فشانی برای او میکند.
در واقع نقش مهم حجاب برای زن حفظ جایگاه معشوقیت اوست.
اما اگر زن زیباییهای خود را در معرض نمایش قرار دهد، کم کم برای مردان عادی میشود و به تدریج از ارزش او کاسته میشود؛ ولی وقتی زن خود را میپوشاند، نه تنها ارزش او کم نمیشود، بلکه برای مرد جذابتر و رؤیاییتر جلوه میکند.
زیرا «حجب برای دختر همچون وسیله دفاعی است که به او اجازه میدهد تا از میان خواستگاران خود شایستهترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خود را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی به تهذیب خود بپردازد.
موانعی که حجب و عفّت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.
«سیمون دوبووار» دانشمند و حقوق دان معروف فرانسوی میگوید: «دختران جوان دوست دارند، مردانْ خودِ آنها را بخواهند، نه برقراری رابطه جنسی با آنان را؛ فلذا نگاههای مردان در عین اینکه آنها را میستاید، آزار هم میدهد. هوس مذکّر به همان اندازه که تحسین است، توهین است. دختران طبیعتا اگر احساس کنند مردان به بدن آنها نظر جنسی دارند، سعی میکنند خود را بپوشانند. شرم و حیا از همین جا معلوم میشود.».
۳- تعدیل غریزه خودنمایی و تبرّج
پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه خودنمایی و تبرج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطرابها و دغدغههای فکری زن محسوب میشود، زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوههای زنانه در جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیباییهای ظاهری میشود، که این توجه افراطی میتواند سبب بروز اختلالهای روانی در زن شود.
توضیح این که وقتی زن مکشوف و آرایش کرده در بین مردان ظاهر میشود، طبعا عدهای خوششان میآید و او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار میدهند. به همین جهت دائما سعی میکند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها واقع شود.
معمولاً این گونه زنان و دختران برای اینکه زیباتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید میکنند. این روند میتواند ناراحتیهای روانی زیادی را برای آنان ایجاد کند و به دلیل اینکه همیشه کارها به دلخواه پیش نمیرود، باعث بروز نگرانیهایی برای آنها میشود. بطور مثال این تصوّر، که آیا با صرف این همه وقت و هزینه مالی توانسته اند جلب نظر دیگران بکنند و مورد پسند آنان شوند یا برعکس، مورد تمسخر و تحقیر آنانند، میتواند دائما ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به موجوداتی نگران تبدیل نماید.
دلیل دیگری که میتواند بر نگرانی آنها بیفزاید این تصور است که هر لحظه ممکن است رقیبی زیباتر از راه برسد و شکار آنها را برباید؛ و بالاخره دلیل سومی که باعث ناراحتی و استرس برای آنها میشود این است که میبینند به مرور زمان از زیبایی هایشان کاسته میشود و زنان جوانتر و زیباتر جای آنها را میگیرند و نقش آنها را در ربودن دلها کمتر میکنند.
خصوصا وقتی مشاهده میکنند همان مردانی که چندی پیش خریدار کرشمه هایشان بودند، دیگر حاضر نیستند با آنها مراوده داشته باشند و بهای چندانی به آنها نمیدهند، اینجاست که دچار افسردگی و اضطراب میشوند و حتی گاه دیده شده که دست به انتحار میزنند.
این در حالی است که رعایت حجاب سبب افزایش جذابیت و زیبایی زن میشود. در روایتی از امام علی علیه السلام رسیده که فرمودند: عفت و حجاب سبب افزایش و رشد زیبایی میشود؛ و نیز در روایت دیگر میفرماید: پوشش و حجاب به روح و روان زن بیش از هر چیز دیگر سلامتی میبخشد و سبب دوام زیبایی او میشود.
۴- محافظت از عواطف انسانی زن
یکی از تفاوتهای آشکار بین زن و مرد تفاوت در میزان عواطف و احساسات است. خداوند متعال احساسات و عواطف زن را قویتر و متنوعتر از مرد قرار داده است. نقش این عواطف در زندگی انسان بسیار مهمّ و حیاتی است به طوری که بدون وجود آن، ادامه زندگی ناممکن میشود. این نقش میتواند به دو جهت باشد: اول منبعی مهم و عاملی اصلی برای آرامش و سکون در زندگی زناشویی است، و دوم مسئولیت مادری است که آفرینش بر عهده زن قرار داده است.
این مسئولیت استعداد مادری زمانی میتواند فعلیّت پیدا کند که روح و روان زن سرشار از عاطفه باشد، تا با تربیت فرزندان، عواطف انسانی را به آنها منتقل کند؛ عواطفی که جامعه انسانی شدیدا به آن نیازمند است و تمام مصائب و مشکلات دنیای کنونی بشریت از کمبود آن نشأت میگیرد.
آنچه در اینجا توجّه به آن بسیار حائز همیّت است، این است که چگونه باید از این منبع بسیار با ارزش حفاظت کرد و در رشد و گسترش آن کوشید تا خرابی و فساد در آن راه نیابد و نسل بشری متضرّر نگردد؟
اسلام با واجب کردن حجاب، بهترین راه را برای حفظ و بقاء عواطف و احساسات با ارزش و انسانی زن تعیین کرده است. عواطفی که اگر در زن نابود شود نه تنها هسته روانی زن را تهدید میکند و او را دچار مشکلات روانی حادّ میکند، بلکه جامعه انسانی را نیز به نابودی میکشاند.
۵- پایبندی به اصول اخلاق انسانی
یکی از ضروریترین نیازهای بشریت در رسیدن به سلامت روانی، اخلاق و پایبندی به اصول آن است. انسان زمانی میتواند به سلامت و آرامش روانی برسد که در سایه ایمان و اخلاق زندگی کند. شرط اصلی پایبندی به اخلاق، پرهیز از سقوط در پرتگاه شهوات حیوانی است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، در حدیثی بزرگترین زمینه سقوط اخلاق را افتادن مردان و زنان در دام شهوات جنسی میداند.
همچنین امام رضا (علیه السلام) وجود روابط آزاد بین زن و مرد را علت بسیاری از جنایات و مفاسد اخلاقی معرفی میکند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت، حفظ اخلاق و ایمان جوامع و برقراری صلح و صفا بستگی زیادی به حفظ حجاب و حریم زن و مرد دارد.
اینجاست که ما میتوانیم به ارزش حجاب و پوشش زن پی ببریم و آن را به عنوان عاملی مهم در حفظ اخلاق و راهی برای رسیدن به سلامت روانی زنان و بالتبع سایر افراد محسوب کنیم.
ولتر (به نقل از افکار جاویدان) درباره نقش زن در حفظ اخلاق میگوید: وظیفه زنان تهذیب اخلاق مردان است؛ و نیز میگوید: زن آفریده شد تا شیرازه سعادت و ارتقاء موجودات پیوسته بماند.
۶- حفظ استواری خانواده
یکی دیگر از آثار و فواید حجاب که در سلامت روانی زنان تأثیر دارد، نقشی است که در پایبندی همسران به پیمان مقدّس ازدواج دارد.
زیرا حجاب و پوشش باعث میشود زن از نگاههای آلوده مردان هوس باز و گرفتار شدن به دام عشقهای آزاد محفوظ بماند و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد.
از طرف دیگر شیوع بی حجابی و بی بندوباری، باعث میشود شوهران به جای توجّه و محبت به همسران شان، به دنبال لذّت جویی از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند و زنان نیز از جلوه گری و طنّازی برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی خانواده شود.
آزاد شدن از قید خانه و خانواده، به معنای از دست دادن آرامش و امنیت روانی است.
خانه را مسکن گویند، زیرا محل سکونت و آرامش روحی برای انسان است. اگر زن این جای امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها و نیروهای درونی اش را از دست بدهد، آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست میدهد. استرسها و فشارهای روانی که امروز دامن گیر زنان غربی شده، به این جهت است که بی بندوباری و داشتن روابط جنسی، سبب شده از زندگی در خانه بیزار شوند، وظیفه مادری خود را فراموش کنند و به جای آن در قید و بند رقابتهای زندگی مدرن امروزی بیفتند و تمام ارزشهای معنوی خود را فدا کنند.
شهید مطهری نیز در این باره میگوید: «فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص، از لحاظ روانی، عامل خوشبخت کردن او به شمار میرود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری میشود.»
لمبروزو، نیز میگوید: «بارها دیده شده است در ممالکی که (زنها) بیشتر طنّازی و دلبری مینمایند، مردها نسبت به آنها بدبین بوده و از قبول زناشویی سرپیچی میکنند و بارها مشاهده شده است که حتی بعد از تشکیل خانواده در اثر آشنایی مردان با این گونه زنان، نفاق و جدایی میان همسرها تولید گشته است»
منبع: حوزه