امروز؛
تاسوعای حسینی به نام علمدار کربلا
در واقعه عاشورا حضرت عباس علیه السلام وقتی به آب فرات رسیدند به یاد تشنگی حسین علیه السلام و فرزندان و خانواده آنحضرت آب ننوشیدند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، در روز تاسوعای حسینی که به نام علمدار دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) نامگذاری شده است، دلدادگان حسینی با برپایی مجالس عزاداری و حرکت دسته جات عزاداری به یاد مظلومیت حضرت سیدالشهدا (ع) و شهدای دشت کربلا به عزاداری میپردازند.
حضرت عباس (ع) الگوی شجاعت، ولایت مداری، مردانگی، شرافت و همه خوبی ها است.
در روز قد کشیدن تشنگی در کنار نهر آب، چشمهای بارانی و دلهای خون شده، یاد عباس (ع) میکند.
صحرای کربلا شاهد جریانهای غریب و ظالمانهای در حق امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت بود.
در این روز تعدادی از یاران امام اقدام به حفر چاه کرده بودند.
خبر این ماجرا به عبیدالله ابن زیاد رسید و او به عمر بن سعد دستور داد که فوراً جلوی حفر چاه را بگیرند تا امام حسین علیه السلام در تشنگی بمانند.
عمر بن سعد هم یاران آن حضرت را تهدید کرد که چاه را از خاک پر کنند، در غیر این صورت به آنها حمله خواهد کرد.
ساعتی بعد، تشنگی در میان کاروان امام بالا گرفته بود.
به همین دلیل حضرت عباس علیه السلام از سوی امام حسین علیه السلام مأمور آوردن آب به خیمهها شدند.
ماجرای آوردن آب در تاریکی شب اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، عنوان سقا به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام داده شد.
حضرت عباس (ع) سقای کربلا
وقتی تشنگی در میان یاران امام حسین علیه السلام بالا گرفت، امام حسین علیه السلام برادر خود حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را مأمور آوردن آب به خیمهها کردند.
حضرت عباس علیه السلام به همراه ۳۰ نفر سواره و ۲۰ نفر پیاده در تاریکی شب به سمت رود فرات راه افتادند.
در میان حضرت علی اکبر علیه السلام نیز همراه حضرت عباس علیه السلام بود و پرچمی در دست نافع بن هلال جملی قرار داشت.
گروه امدادی آبرسان در همان تاریکی شب به رود فرات رسیدند.
اما این اتفاقات در حالی بود که عمرو بن حجاج همراه ۵۰۰ نفر در کنار فرات نگهبانی میدادند تا امام حسین علیه السلام از آب ننوشند.
عمرو بن حجاج که متوجه اوضاع شد، در تاریکیهای شبانه فریاد زد: «چه کسی هستید و برای چه کاری آمدهاید؟»
نافع بن هلال جواب داد: «منم نافع بن هلال.
آمدهایم که آب بنوشیم، آبی که برای همه حلال است.» عمرو بن حجاج که نافع را میشناخت، گفت: «خوش آمدی، بنوش.»
نافع جواب داد: «هرگز! یک قطره از آب هم نخواهم خورد تا وقتی که حسین علیه السلام تشنه است.»
عمرو جواب داد: «نه. اجازه نمیدهم.
ما را اینجا گماشتهاند تا مانع شویم که حسین علیه السلام از آب بنوشد.»
نافع بن هلال در تاریکی به یاران امام حسین علیه السلام گفت: «مشکهایتان را از آب پر کنید.» پیادهها مشکها را پر از آب کردند.
همان موقع عمرو بن حجاج حمله کرد.
جنگی میان آنها اتفاق افتاد.
در کتاب روضة الشهداء، تألیف کاشفی سبزواری و کتاب المنتخب تألیف طریحی آمده است که حضرت عباس(ع) وقتی به آب فرات رسیدند به یاد تشنگی حسین(ع) و فرزندان و خانواده آنحضرت افتاده و آب را ننوشیدند.
وقتی حضرت عباس علیه السلام رفت تا مشک آب را پر کند، زید بن ورقاء جُهَنی، پشت درخت نخلی کمین کرد، حُکَیْم بن طُفَیْل سِنْبِسی نیز او را یاری کرد، حُکَیْم، ضربتی بر دست راست عباس وارد کرد، عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنان حمله کرده و این رجز را میخواند:
«به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کردید، من پیوسته از دین خود و از امام راستگوی دارای یقین که نوه پیامبر پاک و امین است، دفاع میکنم» .
عباس آن قدر جنگید که بیحال و ناتوان شد. در این زمان حُکَیْم بن طُفَیْل طائی ضربتی بر دست چپ او وارد کرد.
عباس این رجز را خواند:
یا نَفْسُ لا تَخْشَ مِنَ الْکُفَّارِ / وَأَبْشِری بِرَحْمَةِ الْجَبَّارِ/ مَعَ النَّبِیِّ السَّیِّدِ الُمخْتارِ / قَدْ قَطَعُوا بِبَغْیِهِمْ یَسارِی/ فَأَصْلِهِمْ یا رَبِّ حَرَّ النَّار
«ای نفس، از کفّار نترس و در کنار پیامبر سرور و برگزیده خدا، تو را به رحمت خدای جبّار مژده باد. آنان با ستمکاری، دست چپ مرا قطع کردند، پروردگارا، آنان را به آتش [دوزخ] وارد کن».
حضرت عباس علیه السلام مشک را به دندان گرفت، چیزی نگذشت که تیری بر مشک اصابت کرد و آبهای آن فرو ریخت.
تیر دیگری بر سینه مبارکش اصابت کرد و بعضی نوشته اند تیری بر چشم حضرت نشست و مردی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارکش زد که از اسب به زمین افتاد.
«وَنادی بِأعْلی صَوْتِهِ:أَدْرِکْنی یا أَخِی» با صدای بلند فریاد زد:برادر مرا دریاب. (ابصار العین، ص 30)
چون امام حسین (ع)، عباس را در کنار فرات بر زمین دید، به سبب کشته شدن عباس به شدّت گریه کرد.
در تاریخ نوشته شده که رزم حضرت عباس علیه السلام در این نبرد بسیار دلیرانه بود به طوری که یاران امام حسین علیه السلام را سرشار از رشادت و شجاعت کرد.