این طفل شیر خواره همه ی لشکر من است
شب هفتم ماه محرم منسوب به طفل شیرخوار اباعبدالله الحسین علیاصغر است که از دل گهواره روی نی رفت.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، هنگامی که یاران امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیدند و کسی نماند جز علی زینالعابدین (علیهالسّلام) و پسر دیگر به نام عبداللّه که شیرخوار بود، ندای غریبانه امام بلند شد: «آیا کسی هست که دشمن را از حرم پیغمبر براند و دور کند؟ آیا خداپرستی هست که از خدا بترسد و ما را اعانت کند؟ آیا فریادرسی هست که برای ثواب ما را یاری کند؟» و آنگاه صدای گریه علی اصغر علیه السلام از درون گهواره بلند شد.
*نامگذاری شب هفتم محرم بنام علی اصغر علیه السلام
هر یک از شبهای ماه محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیتها یا وقایعی مرتبط با حادثه کربلا نامگذاری شده و نامگذاری شبهای محرم به طور تعینی و با گذشت زمان صورت گرفته است. این کار از ناحیه ذاکران اهل بیت (علیهمالسّلام) به تقلید از شبهای خاصی مانند: عاشورا و تاسوعا انجام گرفته است.
۱ - نسب علیاصغر
حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) فرزند کوچک امام حسین (علیهالسّلام) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی ملعون به شهادت رسید.
بنابر نقل منابع متعدد، بعید نیست که امام حسین علاوه بر على اکبر (علیهالسّلام)، دو فرزند دیگر امام؛ یکى به نام على اصغر و دیگرى به نام عبداللّه، در عاشورا شهید شده باشند.
زیرا بر پایه برخى از گزارشها ایشان شش پسر داشته که دو تن از آنان، عبد اللّه و على اصغر نام داشتهاند. احتمالاً این دو فرزند امام هر دو در روز عاشورا، شهید شدهاند با این تفاوت که یکى شیرخواره بوده است و دیگرى، چند ساله.
گزارش هایى که کلمه «رَضیع (شیرخواره)» در آنها به کار رفته و یا تصریح مىکنند که فرزندى از امام که در روز عاشورا به دنیا آمده بود، روى دست پدر، تیر خورد و شهید شد به شهادتِ یکى از این فرزندان، اشاره دارد.
۲ - مصیبت علیاصغر
مصیبت علیاصغر (علیهالسّلام) برای امام حسین (علیهالسّلام) جانفرسا بود، چنانکه گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند، ولی برای کشتن ما کمر بستهاند.
در این لحظه ندایی از آسمان رسید که:ای حسین (علیهالسّلام) در اندیشه اصغر (علیهالسّلام) مباش، هماکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است.
حسین (علیهالسّلام) بهترین الگوی پایداری و رضایت است.
او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد.
هنگامی که علیاصغر نیز فدا شد، بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت:ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان میشود.
۳ - چگونگی شهادت علیاصغر
دربارهٔ چگونگی شهادت طفل شیرخوار، از جمعبندی آنچه در منابع آمده است، میتوان دو قول را به دست آورد:
یکی بیانگر آن است که طفل شیرخوار، در هنگامی که بر در خیمهها در دامن امام بود، به شهادت رسید. اکثر مقتلنویسان و مورخان، با تفاوتهایی، این قول را مطرح کردهاند.
قول دوم آن است که آن طفل در میدان جنگ، بر روی دست امام، توسط دشمن هدف تیر قرار گرفت و به شهادت رسید.
۳.۱ - شهادت در کنار خیمهگاه
وقتی که ندای «هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسولِ اللَّهِ؟» به گوش بانوان حرم رسید، صدای گریه و شیون آنها بلند شد، امام کنار خیمه آمد و به حضرت زینب (سلاماللهعلیها) فرمود: «پسر کوچکم علی را به من دهید تا برای آخرین بار او را ببینم و با او وداع کنم.» هنگامی که امام (علیهالسّلام) علیاصغر را در بغل داشت، خواست که او را ببوسد که حرمله ملعون تیری افکند و بر گلوی کودک نشست و کودک را در آغوش پدر به شهادت رساند.
در اینباره سید حیدر حلی گوید:
«امام حسین (علیهالسّلام) برای بوسیدن کودک شیرخوار خود خم شد، اما تیر قبل از امام بر گلوگاه او بوسه داد.»
امام آن کودک را به زینب (علیهاالسّلام) داد فرمود: او را نگهدار، و دستش را زیر گلوی کودک گرفت، پر از خون شد، آن خون را به طرف آسمان پاشید و گفت: «هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی أنَّهُ بِعَینِ اللَّهِ»؛ «چون خداوند این منظره را میبیند، آنچه از این مصیبت بر من وارد شد برایم آسان است.»
پس حسین (علیهالسّلام) خون او را گرفت و جمع کرد و به آسمان پرتاب کرد و قطرهای از آن بر زمین نریخت. امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: اگر قطرهای از آن خون بر زمین میریخت، عذاب نازل میشد؛ و در برخی منابع آمده: «امام حسین (علیهالسّلام) از اسب پیاده شد و در کنار خیمه یا پشت خیمه با غلاف شمشیرش قبری کند، و کودکش را به خونش رنگین نموده و دفن کرد».
۳.۲ - شهادت در میدان جنگ
روایت دیگر درباره نحوه شهادت علیاصغر (علیهالسّلام) این است که آن طفل نازنین در میدان جنگ و بر روی دستان سید الشهداء (علیهالسّلام) به شهادت رسیده است، نه در کنار خیمهگاه.
برخی منابع تاریخی چنین گزارش کردهاند که: هنگام وداع امام با خانواده، ام کلثوم از امام حسین (علیهالسّلام) درخواست کرد که اگر ممکن است برای علیاصغر (علیهالسّلام) شربتی آب طلب کند.
امام کودک شیرخواره را به آغوش کشیده و به سوی لشکر کوفه آورد و فرمود: «ای مردم! شما برادرم، فرزندانم و یارانم را کشتید و به غیر از این کودک کسی نمانده است. او از تشنگی میسوزد در حالیکه هیچ گناهی ندارد. او را با جرعهای آب سیراب سازید.»
در همان لحظه که امام مشغول صحبت بود، به دستور عمر سعد، حرملة بن کاهل اسدی با تیری گلوی علیاصغر را نشانه گرفت و گوش تا گوش گلوی آن کودک را شکافت.
امام کف دست خود را از خون علی پر کرد و به سوی آسمان انداخت و فرمود: «خدایا تو را شاهد میگیرم که این مردم قصد کردهاند از فرزندان پیامبرت حتی یک نفر را هم زنده نگذارند.»
مصیبت چنان سوزناک بود که امام با چشمانی اشکبار به پیشگاه خداوند عرضه داشت: «خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کردهاند تا یاریمان کنند، امّا ما را میکشند، خودت داوری کن!»
۴ - بعد از شهادت علیاصغر
امام حسین پس از هدف قرار گرفتن علیاصغر، دست را زیر گلوی او گرفت و، چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید؛ امام باقر (علیهالسلام) فرمود: «قطرهای از این خون به زمین ریخته نشد»؛ و فرمود: «آنچه بر من نازل شد، برایم آسان است، زیرا در راه خدا است و او میبیند».
برخی نیز نوشتهاند که فرمود: «خدایا شهادت این کودک نزد تو، کمتر از کشتن ناقه صالح پیامبر (علیهالسلام) نیست.
خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما باز داشتهای، آنرا در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده».
در این حال ندایی از آسمان برخاست که: «یا حسین! شیرخوارت را واگذار که هماکنون شیر دهندهای، در بهشت برایش مهیا است».
برخی از مورخان نوشتهاند که حسین قنداقه غرقه به خون طفل را به خیمه باز گرداند و به حضرت زینب (علیهاالسّلام) سپرد.
برخی دیگر نقل کردهاند که امام (علیهالسلام) پس از شهادت او قبری حفر کرد و پیکرش را در پارچهای پیچید و بر آن نماز گزارد.
برخی نیز نوشتهاند که بدنش را آورد و کنار بدن دیگر شهدا نهاد.
۵ - گزارشات غیر معتبر
گفتنى است که در شمارى از منابع متأخّر، مطالبى در ذکر مصائب على اصغر، گزارش شده است که در منابع قابل استناد، دیده نمى شود مانند آنچه در روضة الشهدا، در باره بى شیر شدن مادر على اصغر آمده است که: امام حسین (علیهالسلام)، على اصغر را روى دست آورده و آواز داد که: اى قوم! اگر به زعم شما، من گناه کردهام، این طفل، هیچ گناهى ندارد.
وى را یک جرعه آب دهید که از غایتِ تشنگى، شیر در پستان مادرش نمانده؛ یا آنچه در کتاب مَصرَعُ الحسین (علیهالسلام) آمده که: در میان لشکر عمر بن سعد، در باره آب دادن به على اصغر، اختلاف افتاد.
ابن سعد به حَرمَله گفت: این نزاع را قطع کن! یا آنچه در سوگ نامه آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است که: حرمله به مختار گفت: اکنون که مرا مىکُشى، بگذار کارهاى خودم را بگویم تا قلبت را بسوزانم.
اى امیر! من سه تیر سه شاخه داشتم که آنها را با زهر آمیخته کرده بودم. با یکى از آنها، گلوى على اصغر را در آغوش حسین، دریدم؛ با دومى، قلب حسین را نشانه رفتم ...، و با سومى، گلوى عبد اللّه بن حسن را. یا آنچه در مُحْرِقُ القلوب آمده است که: على اصغر، بعد از تیر خوردن، به روى پدر نگریست و تبسّمى کرد و سپس به شهادت رسید.
همچنین باید توجّه داشت آنچه مکرّر شنیده مى شود که آن کودک، شش ماهه بوده، سند معتبرى ندارد.
۶ - علیاصغر باب الحوائج
علی اصغر را باب الحوائج میخوانند، زیرا گرچه شیرخوار بود، ولی مقامش نزد خدا والا است.
امام زمان (علیهالسّلام) در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید: «اَلسَّلامُ عَلی عَبْدِاللّه ِ بْنِ الْحُسَینِ (علیهالسّلام) اَلطِّفْلِ الرَّضیعِ اَلْمَرْمِیِّ الصَّریعِ اَلْمُتَشَحَّطِ دَمَاً، اَلْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ، اَلْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فی حِجْرِ اَبیهِ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ کاهِلِ الْاَسَدِیَّ»؛ «سلام بر عبدالله بن حسین (علیهالسلام، همان کودک شیرخوارهای که هدف تیر ستم قرار گرفت و به خونش آغشته گردید و خون او به سوی آسمان صعود کرد و در آغوش پدر با تیر مذبوح گردید. خداوند قاتلش حرملة بن کاهل اسدی را لعنت کند.»
در زیارتنامه امام حسین درباره علیاصغر (علیهالسلام) چنین میخوانیم: «صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ»؛ «درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدار او شدی.»
منبع: ویکی فقه