پخش زنده
امروز: -
شیخ عفیف النابلسی در مصاحبه ای منتشر نشده درباره شخصیت امام خمینی (ره) گفت: امام، انقلاب عصر ما بود.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ روز گذشته، علامه عفیف النابلسی روحانی برجسته و شهیر لبنانی، پس از عمری تلاش در راه علم و جهاد، و بعد از یک دورهی بیماری، دار فانی را وداع گفت. آیتالله النابلسی رئیس هیأت بزرگ علمای جبل عامل و همچنین، مؤسس مجموعهی «مجمع الزهرا» در شهر صیدا بود. در ادامه، بخشهایی از گفتگوی منتشرنشدهای که در زمان حیات ایشان انجام شده میآید. در این مصاحبه، مرحوم نابلسی که خود از تربیتشدگان و متأثران از نهضت جهانی امام خمینی (ره) بود، به ابراز نظر درباره شخصیت و اثر تاریخی امام خمینی میپردازد.
نابلسی در پاسخ به این سئوال که به نظر شما امام چه نقش و اثری در تاریخ و آیندهی جهان داشت؟ گفت: روح و جانم با سخن گفتن از امام خمینی نورانی میشود. چون امام، انقلاب این زمانه بود. اگر این انقلاب نبود، زمانهی ما نحس میبود. امام، انقلابی علیه غرب و شرق بود که انقلاب عصر نام گرفت؛ انقلابی که زمانه را به راه درستش بازگرداند. امام خمینی مرد بزرگ و مهمی است که دنیا مانند او را به خود ندیده و نخواهد دید. او کسی است که با خرما زندگی میکرد؛ ولی عزت و کرامت داشت و با چشمانت باز و قلب گشادهاش، زندگی میکرد. هر چه داشت از خداوند متعال بود. مسائل بر او آشکار بود. هیچ شکی نداریم که در زمان حیات و حکومتشان خداوند او را یاری میکرد. همهی این گفتهها، اعمال و باقیات صالحاتِ این مرد، او را شایستهی برپایی حکومت امام زمان قرار داده؛ و او بود که مقدمات برپایی حکومت حضرت را در این زمانه فراهم کرد. پس رحمت خداوند بر او باد که برای ما حکومتی بنا ساخت که زمین و آسمان را پر کرده است. انشاءالله عظمت و بزرگیاش در اوج خود باقی میماند و ما را هم در این میدان و راه پاک، بهره و نصیبی خواهد بود.
نابلسی در پاسخ به این سئوال که اتصال قلب و سیرهی امام خمینی با اهل بیت چگونه بود؟ نیز گفت: هر پیامبری درجه و جایگاهی دارد؛ و نیز هر علمی درجه و جایگاهی دارد. نزدیکترین عالمان به خداوند، کسانی هستند که بدون اینکه کسی بداند، کار میکنند. همانطوری که ائمهی ما نیز اینچنین بودند. پیوسته مشغول بودند و خدمت میکردند و به مردم میآموختند و پنهانی کار میکردند تا کارشان فقط برای خدا و خالص برای او باشد. منتظر شب بودند، سپس غذا و مال را بر دوش گرفته و بین کودکان و خانوادههای گرسنه تقسیم میکردند. این یک عمل اخلاقی است و هرکس که بخواهد از نظر فلسفی آن را بفهمد از درکش عاجز است. بیشک هر کس آن را در قلب اهل بیت بیابد، آن را با قلب و بینش و دیده خود درک خواهد کرد و این تا ابد باقی خواهد ماند.
نابلسی در پاسخ این سئوال که مسیری که امام خمینی برای ایران و لبنان باز کرد، به کجا خواهد انجامید؟ گفت: از خداوند متعال توفیق این دو ملت را خواهانم، و اینکه به درجات و مراتب عالی ارتقا پیدا کنند. شک ندارم که با برخی از امور و کارهای کوچکی که با هم پیوند پیدا کردهایم و نسبت به آن توانمند شدیم، خواهیم توانست در جنگ پیروز شویم. جنگ در خانه و در کوه نیست؛ بلکه توهمات بسیاری در جنگ وجود دارد که زمین را به لرزه در میآورد. زمانی که این ملت قوی و جنگجو همچون ستون محکمی باشد، زمانی که رئیس این امت شایستگی تربیت سپاه، گروههای دینی، دانشکدهها و دانشگاهها را داشته باشد، وضعیت فرق میکند و همهی اینها باید در اختیار او باشد تا شخصی گردد که زمامدار رسالت، امت و جنگ باشد. تمام اینها برای مصلحت امت است. اما هنگامی که بخواهیم دربارهی اخلاق و فلسفهی خاصی متفق گردیم و اتفاق نظر داشته باشیم، هرگز نباید از اخلاق محمدی و علوی تا مهدوی دور باشیم. زمانی که در این فضاهای نورانی و معنوی قرار بگیریم آنچه که در گذشته دیگران داشتند، ما هم بدست خواهیم آورد و چه بسا بیشتر از آنها بدست آوریم. زمانی که غیرممکن را ممکن سازیم، تاریخ در مقابل ما سر خم خواهد کرد و پرچمهای ما در میانهی جنگ بر افراشته میگردد. دست ما تیر را به هدف میزند، زبان ما گویا و قلب ما قوی و محکم میشود و از جنگ نمیهراسد. زمانی که به این مرحله رسیدیم وظیفهی خود را در راه رسیدن به برتری ادا کردیم و هرکس که به بزرگی برسد انشاءالله شکست نمیخورد.
نابلسی در پاسخ این سئوال که البته در این مسیر دشمنی به نام آمریکا وجود دارد که امام از آن به شیطان بزرگ تعبیر کرده...نیز گفت: بله، بالطبع، مکاتبی از شیاطین وجود دارند و بزرگترین آنها مکتبی است که هر شر و بدیای را به آنان منتقل میکند و آن شیطان بزرگ یعنی آمریکا است. زیرا آمریکا بر مبنای شر استوار است و میخواهد داراییها، جانها، خونها، و آبروهای مردم را در اختیار بگیرد تا تمام دنیا را تحت سلطه خود در آورد. به مردم دروغ میگوید و تفکراتی را به آنها میخوراند که وجود خارجی ندارد. بیچارگان را مجبور میکنند تا در مقابل استفاده از صنعت و دستاوردهایش، از آزادیشان صرف نظر کنند. تا زمانی که قدرتمند نباشیم، منابع ما را خواهند گرفت و حتی حال ما را هم نخواهند پرسید.