سوادی که برای خانوادهها لازم است
سواد رسانه به شما میگوید که در مقابل رسانه چطور رفتار کنید.
سواد رسانهای نیاز مغفول خانوادههای ایرانی
والدین باید ابتدا خود به شرطهای تعیین شده درباره محدودیت استفاده از رسانه پایبند باشند.
زمانی که از رسانه و شبکه صحبت میکنیم از تکنولوژیهایی میگوئیم که فراتر از ابزار و به نوعی تکنولوژیهایی فرهنگی هستند.
همگانی شدن تکنولوژیهایی مانند تلویزیون، رادیو، وبلاگها، وبسایتها، فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام باعث شده در امتداد وجود ما قرار گیرند و شیوه خواندن، دیدن، شنیدن و اندیشیدن ما و در یک کلام، شیوههای بودن ما را تحتتأثیر خود قرار دهند و به ما میگویند که چطور زندگی کنیم، ظاهر و وزنمان چطور باشد یا فرزند خود را چطور تربیت کنیم و تمام این فشارها خردکننده است.
دیکته شدن ارزشها توسط رسانه به جامعه
میتوان ردپای ثروت، قدرت و سلطه را در پیامهای رسانهها رصد کرد.
پیامی که رسانهها و تبلیغات به ما میدهند بسیار فراتر از فروش محصولات است و برخی ارزشها نیز به ما دیکته میشود.
در واقع این پیامها به ما میگوید چه کسی هستیم و بهتر است چه کسی باشیم در حالی که خودمان باید به زندگی خود معنا و مفهوم ببخشیم.
اگر قرار باشد صرفاً پذیرندهای منفعل باشیم، معنا و هدف زندگی خود را به دست امواج رسانهای داده و هدفمان را از دست میدهیم.
نباید نسبت به انتخابهای رسانهای خود سهلانگار و بیتوجه باشیم. حق نداریم هر چیزی را گوش دهیم، ببینیم و بخوانیم و باید چیزهایی را دریافت کنیم که سلامت روانی خود و فرزندانمان را تهدید نکند.
کم شدن نقش تربیتی والدین با وجود رسانه
پررنگ شدن سهم رسانه در خانواده باعث شده فرزندان مخاطبان انحصاری والدین نباشند و اگر شاهد کاهش روابط عاطفی در خانواده نیز باشیم کمکم صدای در هم شکستن استخوانهای خانواده شنیده خواهد شد، پس باید به موضوع سواد رسانهای توجه زیادی داشته باشیم.
والدین داربست فکری فرزندان هستند
فرزندان ما باید بتوانند درباره تفکرات خود جدیتر و عمیقتر فکر کرده و به دنبال پاسخهای بهتری برای سوالات خود باشند، پس باید قبل از اینکه در این زمینه رسانهها ابتکار عمل را در دست بگیرند و خط مشی زندگی آنها را تعیین کنند، والدین این کار را انجام دهند.
تاثیر سواد رسانهای
سواد رسانهای حمایت ایجاد نمیکند بلکه ما و فرزندانمان را به آموزههایی مجهز میکند که پایه و اساس آنها تدارکگری است و نه مصونیتبخشی.
در واقع سواد رسانهای به ما کمک میکند با ناعدالتیهای اجتماعی در فضای رسانهها مقابله کنیم، چون عادلانه نیست که فرزندان ما با تصاویر خشن یا نامناسب در رسانهها و شبکههای اجتماعی مواجه شوند یا ما از مصرف رسانهای خود آگاهی نداشته باشیم.
سواد رسانهای شناخت انواع رسانهها و توانایی درک، تحلیل و تفسیر پیامهای مختلف و انتخاب درست و آگاهانه اطلاعات و پیامها را میسر میکند.
سواد رسانهای به معنای صرفنظر کردن از خوشیها و لذایذ رسانهها و شبکههای اجتماعی نیست، اما به ما میگوید که میتوانیم سرگرم شویم، اما با سرگرمیهایی که صلاح خود و خانوادهمان در آنها است.
سواد رسانهای نیازی مغفول در خانوادههای ایرانی تقویت سواد رسانهای باید از منازل ما آغاز شود و هر تلاشی در مدارس بیهوده خواهد بود اگر با محیط خانهها و میزان مصرف رسانهای و الگوی رفتاری والدین سازگار نباشد.
رسانه یک شمشیر دو لبه است
متأسفانه والدین دخالت کمتری در مصرف رسانهای فرزندان خود دارند.
والدین الگوهای رفتاری فرزندان هستند پس باید نقش خود در زندگی رسانهای فرزندا را درک کنند. رسانه یک شمشیر دو لبه است و مفید یا مضر بودن آن به ظرفیت فکری افراد و قابلیت تصمیمگیری و مدیریتی کسانی بستگی دارد که اطلاعات دریافتی را سازماندهی و پردازش کنند.
الگوهای تربیتی نیاز به بازنگری و اضافه کردن برخی موارد دارد.
امروزه فرزندان در بسیاری موارد داناتر از والدین شدهاند و میتوانند بهراحتی آنها را دور بزنند پس این فرزندان باید متناسب با فضای امروز تربیت شوند.
والدگری رسانهای
والدین خوشبین فرزندان خود را در فضای رسانهای رها میکنند، والدین بدبین دائماً بر آسیبهای رسانهها تأکید دارند و مرز بین این دو به موضوع واقعبینانهتر نگاه کرده و تلاش میکنند به فرزندان خود مهارتهایی بیاموزند.
صرف زمان زیاد در رسانهها باعث کاهش روابط عاطفی در فرزندان و مخدوش شدن مرز بین واقعیت و مجاز میشود.
آشتی دادن فرزندان با طبیعت و وقت صرف کردن با آنها یکی از راههای دور کردن فرزندان از رسانهها و محدود کردن زمانی است که در رسانهها و شبکههای اجتماعی صرف میکنند.
وی آگاهسازی و آموزش صحیح خانوادهها و فرزندان را راهحل مدیریت زمان در رسانهها دانست برای والدگری رسانهای نیاز به نگاه گفتگو محور در خانوادهها داریم و باید در فضایی صمیمی و همدلانه فرزندان خود را مجهز به مهارتهای سواد رسانهای کنیم.
والدین حداقل تا زیر سن ۱۴ سالگی باید برای فرزندان خود دیکتاتور مصلح باشند
اگر والدین برای استفاده از رسانهها شرط و محدودیتی تعیین کردهاند، هم خودشان باید به آن پایبند باشند و هم درباره فرزندان به هیچ وجه از مواضع خود کوتاه نیایند.
نسل ما تجربه فضای خالی و رشد تخیل و اندیشه مستقل، بازیهای گوناگون و طبیعتگردی را داشت و باید برای سمزدایی دیجیتالی فرزندان امروز نیز این فضا را فراهم کنیم تا بدون مزاحمت افکار قالبی و ارتش رباتها به ایدهپردازی بپردازند.
در عصر حاضر دیگر اینکه بگوییم هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد درست نیست، امروزه باید بنا بر کیفیت محتوا و نیاز و ضرورت خود دست به انتخاب بزنیم و ابزار این گزینش بهخصوص در حوزه رسانه، مجهز شدن به تفکر غربالی به جای تفکر اسفنجی است که هر چیزی را جذب خود میکند.
اهمیت مهارت تفکر انتقادی
مهارت تفکر انتقادی به ما کمک میکند که در انبوه اطلاعات گزینههای سالمتر و بهتر را انتخاب کنیم و هر دستورالعمل فکری، اجتماعی، اعتقادی و اقتصادی را نپذیریم. همچنین باید تفکر مشارکتی و پرسشگری را در فرزندان خود تقویت کنیم.
منبع: خبرگزاری مهر