پخش زنده
امروز: -
در این مطلب به تاریخ پوشش زنان ایرانی در روزگار پیش از اسلام از منظر باستان شناسی پرداخته شده و دیدگاه برخی بزرگان تاریخ سرزمین مان در ادبیات فاخر ایران زمین مرور شده است.
در وهله نخست باید اذعان داشت که انسان تنها موجود جهان است که آگاهانه برای خود پوشش مصنوعی ایجاد کرده و این ویژگی در هیچ موجود دیگری مشاهده نمیشود. جامعه شناسان بر این باور هستند که اگرچه پیدایش و ابداع پوشش توسط بشر به خاطر دور ماندن از گزند تغییرات آب و هوایی و پیشگیری از آسیب دیدگی ناشی از این شرایط بود، اما توسعه و استفاده از پوشش و لباس، نمادی از رشد و بالندگی فرهنگ انسانی بوده که جوامع مختلف و به ویژه کشورهای حوزه فرهنگی ایران مورد استفاده قرار داده اند.
پیش از ورود به این بحث مهم باید تأکید کرد که جایگاه زن در هر جامعهای بهعنوان یکی از استانداردهای فرهنگی آن جامعه محسوب شده و به طور مستقیم نشان دهنده میزان آزادی و حقوق انسانی رایج در آن جامعه است.
شواهد باستان شناختی و مطالعه متون مذهبی و تاریخی ایران نشان میدهد:در روزگار هخامنشی، زنان از آزادیهای مدنی و حقوقی بالایی برخوردار بودند و تفاوت چشمگیری بین جایگاه زن و مرد در سطوح مختلف جامعه از زنان دربار تا کارگران و خدمتکاران دیده نمیشود.
گذشته از مستندات باستان شناسی، در لا به لای نوشتههای پژوهشگرانی چون هاید ماری کخ، رولف نارمن شارپ و رومن گیرشمن، میتوان اطلاعاتی در رابطه با نقش زنان در جامعه و دولت هخامنشی به دست آورد. از سوی دیگر مورخین کهن همچون گزنفون، هرودوت و حتی ابوریحان بیرونی نیز در آثار خود اطلاعات ارزشمندی در این باره به یادگار گذاشته اند و این اطلاعات را میتوان با بررسی متون مذهبی باستانی همچون اوستا و بررسیهای نویسندگان و پژوهشگران این حوزه همچون آر.سی زنر و مری بویس، تکمیل کرد و تصویری کاملتر از زن ایرانی در روزگار باستان به دست آورد.
مروری بر اسناد تاریخی و شواهد باستان شناسانه نشان دهنده وجود پوشش فاخر زنان ایرانی از روزگار ایلامی تا هخامنشی و ساسانی و عصر اسلامی است. در کشورهای همجوار ایران امروزی که همگی متأثر از فرهنگ شرقی هستند نیز مشابه این سنت دیده شده و برای نمونه زنان آشوری در ملا عام رو بنده استفاده می کردند و در بسیاری از کشورها مانند مصر نیز زنان همواره لباسهای گشاد بر تن داشتند و تن پوش چسبان نوعی توهین و بی تمدنی محسوب میشد.
ویل دورانت، مورخ مشهور، در باره فرهنگ پوشش در ایران باستان مینویسد: غالب پارسیان، برهنه بودنِ حتی قسمتی از بدنشان را بی شرمی می دانند و همواره جامه بلند میپوشند. شاید یکی از زیباترین تصاویر باقی مانده از پوشش زنان ایرانی در دوران باستان، نقش ملکه ناپیراسو از روزگار پادشاهی ایلام است که یک لباس فاخر و کاملا پوشیده محسوب و روی سرش یک سربند دیده میشود.
متاسفانه شرایط ایجاد شده فعلی به نوعی است که در آن ادعاهای بی اساسی مبتنی بر ناآگاهی مطرح شده است و برخی به اشتباه تصاویر و نقوش تخت جمشید را به زنان ایرانی منتسب میکنند؛ در حالی که اصولا در تخت جمشید نقش هیچ زنی کشیده نشده است. البته این موضوع به معنی فقدان شواهد از چگونگی پوشش زنان در این روزگار نیست و در برخی نقوش باقی مانده از دوره هخامنشیان به زنانی بر میخوریم که پوششی جالب دارند.
لباس زنان هخامنشی
شواهد باستان شناختی گویای این واقعیت است که لباس زنان هخامنشی عموما پوششی ساده و بلند است و زنان دیگری نیز از پهلو به اسب سوار شده و عموما پارچهای مستطیل به روی لباسشان داشته و در زیر آن پیراهنی بلند تا مچ در بر کرده اند و تقریبا هیچ نقطهای از بدنشان دیده نمیشود. به باور برخی کارشناسان، این چادر مربع شکل همان چادر ایرانی است که در طول زمان شکل آن تغییر کرده و رفته رفته به شکل امروزی در آمده است.
بررسی شواهد باستان شناسی باقی مانده از این روزگار، مستندات دیگری در اختیار ما قرار میدهد. برای نمونه در یک مهر سنگی استوانهای مربوط به دوره هخامنشی که امروزه در موزه لوور پاریس نگهداری میشود، ملکهای ایرانی دیده میشود که با لباس و تاج بر مسند شاهی تکیه زده و از همین چادر ایرانی برای پوشش استفاده میکند.
شاهد دیگر استفاده از این نوع پوشش در روزگار هخامنشی، فرش مشهور پازیریک است. تصاویر این فرش نشان میدهد؛ زنان هخامنشی صورت خود را نپوشانده و از پوششی مشابه دو نمونه ذکر شده فوق استفاده میکردند.
در نمونه مهری دیگر، زنی بلند پایه بر صندلی تخت مانندی که پشتی مرتفعی دارد، نشسته و پاهایش را روی چهارپایه گذارده و گل نیلوفری در دست دارد. لباس این زن، لباس رایج در دربار هخامنشی است، کلاهی شبیه تاج بر سر دارد که شنلی روی آن انداخته است. این تصویر متعلق به زنی بلندپایه است که با رفتاری درباری خواسته است تا اعتبار و درجه خود را بالا ببرد.
لباس زنان در عصر اشکانی
بررسی شواهد تاریخی و باستانی از عصر اشکانی، اما نشان میدهد؛ زنان این دوره از شلوارهای چین دار و پیراهنهای بلند استفاده می کردند و همچنین در پوشش سر مشابه زنان هخامنشی از همان پوشش سنتی بهره جسته و تقریبا تمام موهایشان پوشیده بود. تصاویر باقی مانده از پوشش زنان اشکانی همچنین گواه این موضوع است که بلندی لباس زنان گاه به حدی بود که روی کفش آنها را نیز می پوشاند و در این دوره گاهی زنان با دستارهایی که دور سرشان پیچیده شده و ادامه آن روی شانه هایشان قرار گرفته، به تصویر کشیده میشوند.
پوشش زنان دوره ساسانی
در مورد زنان ساسانی، اما شواهد و مستندات به مراتب بیشتر از دوره اشکانی است و اسناد باقی مانده نشان میدهد: چادر و شنل از عناصر مهم پوشش زنان ساسانی بوده که ما آن را بر سر ملکه آذرمیدخت، دختر خسروپرویز که مدتی بر ایران حکمرانی کرد، میبینیم. در طاق بستان نیز سربندها و دستارهای موجود روی سر زنان ساسانی به خوبی دیده شده و سندی دیگر از نوع پوشش زنان ایرانی است.
نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که این پوشیدگی و عفاف تاریخی به منزله محدود شدن زنان ایرانی نبوده و شواهد تاریخی نشان میدهد، همانگونه که امروزه زنان ایرانی در عرصههای مختلف جامعه حضور دارند، در طول تاریخ نیز زنان ایرانی دوشادوش مردان در تلاش و کوشش بودند و همواره نقش و اهمیت زیادی در جامعه داشتند.
برای نمونه باید گفت؛ ایرانیان باستان، در ماه اسفند و به ویژه روز اسفند از آن ماه را که «اسفندگان» نامیده میشد، جشنی برای بزرگداشت زن میگرفتند و روایت ابوریحان بیرونی و گواهی او که در هزار سال پیش (زمان ابوریحان) هنوز آن جشن برگزار میشده، نشان از اهمیت و جایگاه زن در فرهنگ و تاریخ ایرانی دارد. وی در این باره مینویسد:
اسفندارمذ، فرشته موکل بر زمین است و نیز بر زنهای درستکار و عفیف و شوهر دوست و خیرخواه … و در زمان گذشته این ماه، بهویژه این روز عید زنان بوده است. (بیرونی، ۱۳۵۲: ۳۰۲)
کدبانوی خانه را …. میستاییم. زن پارسایی را میستاییم که بسیار نیک اندیش، نیک گفتار، نیک کردار بوده و بهخوبی تعلیم یافته باشد….
در روزگار پس از اسلام نیز این سنت تداوم داشته است و امروزه دختران سرزمین ما وارث فرهنگ و تمدنی چند هزار ساله هستند که چنان بر ارکان تاریخ ریشه دارد که کمتر تندبادی میتواند گزندی بر شاخههای تنومند آن وارد کند.
در این نوشتار قصد ما پرداختن به موکدات اسلامی در زمینه حجاب نیست، ولی نمیتوان از اشارات متعدد ادبیات غنی فارسی در این زمینه چشم پوشی کرد، جایی که سعدی علیه الرحمه میگوید:
بارها گفته ام این، روی به هر کس منمای / تا تأمل نکند دیده هر بی بصرت
منیژه منم دخت افراسیاب / برهنه ندیده، رُخم آفتاب
کس از پرده بیرون ندیده مرا / نه هرگز کس آوا شنیده مرا
و شعری زیبا از خاقانی که داشتن حجاب برای زنان را به قدری مهم میداند که در در مدح عصمت الدین خواهر منوچهر، دارنده حجاب را به خانه خدا تشبیه کرده میگوید: چندان که مجاور حجابی / داری صفت نهان کعبه
تاکیدات در کلام و سیره بزرگان دین
اما تاکید بر این نکته اهمیت دارد که علاوه بر پیشینه فرهنگی غنی ایرانیان، در کلام و سیره بزرگان دین نیز بر این موضوع تاکید شده است که مردم باید متناسب با روزگار خود لباس بپوشند و بر اساس زمان حرکت کنند.
در کتاب کافی آمده است که یک روز سفیان ثوری بر امام صادق (ع) وارد میشود. حضرت لباس سفید بسیار لطیفی، مانند پوست نازک تخم مرغ پوشیده بود. تا چشمش به آن لباس افتاد، به حضرت اعتراض کرد که چرا شما باید یک همچون لباسی بپوشید؟ حضرت فرمود: مگر چه عیبی دارد؟ سفیان گفت شما مگر باید از اهل دنیا باشید؟ حضرت فرمود: اساساً تمام نعمتهای دنیا مال صالحین است، نه مال فاسقین! چیزی که در ذهن شما هست این است که پیامبر و حضرت علی علیهما السلام از این لباسها نمیپوشیدند، شما این را نمیدانید که این مسئله، مربوط به اسلام نبوده است، مربوط به زمان است. اگر پیامبر در زمان من بود مثل من لباس میپوشید، اگر من هم در زمان پیامبر بودم، مثل او لباس میپوشیدم…. اما اینکه انسان نوع لباسش را چگونه باید انتخاب کند، این دیگر مساله زمان است… لباسی که امروز من میپوشم لباس معتدل امروز است؛ یعنی در اسلام پارچه اصالت ندارد که حتماً باید یک نوع لباس بپوشند، بلکه اسلام اصولی دارد که طبق آن باید لباس پوشید و آن اصول، ثابت است.
در خاتمه بر این نکته تاکید میکنم که موضوعات فرهنگی را نمیتوان و نباید با جبر و فشار نهادینه کرد که این موضوع ممکن است در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد، اما قطعا در درازمدت نتیجه عکس خواهد داشت. آگاهی کلید دانش است و قطعا برای ترغیب جوان ایرانی به پایبند بودن به اخلاقیات باید وی را از گذشته خود آگاه کرد و این امر نیازمند آموزش است نه فریاد!
منبع : سیناپرس، به نقل از دکتر احسان محمدحسینی، باستان شناس، پژوهشگر و مدرس دانشگاه