پخش زنده
امروز: -
دبیر شورای عالی جهاد سازندگی در خصوص احیای جهاد سازندگی معتقد است: این احیا نوعی فرایند است که حتماً باید مردمی باشد، یعنی پایه اش باید در یک ساختار، سازمان و نهاد مردمی اتفاق بیفتد، که در حال طراحی آن تحت عنوان جهاد و پیشرفت هستیم و از دل مردم شکل خواهد گرفت.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما سید امیرحسین مدنی در برنامه صف اول با موضوع "شورای عالی جهاد سازندگی؛ از تشکیل تا اقدامات اجرایی" درباره مسائل مختلف در حوزه روستا، مناطق محروم، حاشیه نشینی در شهرها و احیا جهاد سازندگی توضیحاتی ارائه کرد.
سؤال: جهاد سازندگی برای کسانی که در دهه ۶۰ و ۷۰ زندگی کرده بودند یادآور خاطرات زیادی از سازندگی، رشد و محرومیت زدایی بود. ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ بود که جهاد سازندگی با فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد.
آقای سید امیرحسین مدنی: گرامی میداریم یاد همه شهدا را به ویژه شهدای جهاد را که در سالهای مختلف با رشادت هایشان عَلم و پرچمی را بلند کردند که ما الآن عنوانی را یدک میکشیم مدیون این شهدا هستیم و امیدوریم خداوند روحشان را غریق رحمت کند.
سؤال: شما هم مثل من سن تان به روزهای تشکیل جهاد سازندگی نمیخورد یا حداقل یادتان نمیآید، اما متمرکز بودید بر موضوع جهاد سازندگی و حتماً چیزهای بیشتری میدانید راجع به آن که در خاطر مردم آن زمان خاطره خوشی را از خود گذاشت.
آقای مدنی: همان طور که گفتید سن ما هم قد نمیدهد، من اصلاً به دنیا نیامده بودم موقعی که امام فرمان تشکیل جهاد سازندگی را دادند، یک سال بعد از آن من به دنیا آمدم. منتهی آن قدر این اتفاق و پدیده که شاید یکی از ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب ما بوده، آن هم این که به دست خود مردم باید سازندگی اتفاق بیفتد یعنی حرفی که امام داشت و نرم افزاری که امام برای انقلاب داشت، کاملاً حرف جدید و تجربه نشدهای در دنیا بود که اگر کاری میخواهد در این انقلاب اتفاق بیفتد باید به دست مردم باشد.
امام از آن مقطعی که این انقلاب شکل گرفت جزو اولین کارهایشان؛ همین موضوع جهاد سازندگی است. البته ما تشکیل کمیته امداد را داریم، تشکیل بنیاد مستضعفان را داریم؛ آنها هم همان تاریخ هاست، تشکیل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را داریم که تمام اینها را هم شما نگاه کنید همه آنها بحثهای مردم پایه دارند؛ این چیزی که واقعاً الآن به عنوان یک نفع شیرین از آن یاد میکنیم، یعنی همه ما یک بوی خوش خدمت و بوی خوش سازندگی استشمام میکنیم، چند عامل در کنار هم بوده که مهمترین عامل همان دو عاملی بوده که منجر به پیروزی انقلاب شده. یکی اش خود رهبری است؛ امام که عامل اصلی است، بعد مردمی که، یعنی رابطه امام و امت اینجا شکل گرفته بود. منجر به پیروزی انقلاب این نرم افزار شده بود. در بخشی مواجه شدیم با یک اتفاقی که شما از قبل از انقلاب یکی از ناراحتیهای مردم از دوران قبل از پیروزی انقلاب؛ موضوعاتی بود که با پوست و گوشت خودشان احساس میکردند.
یکی آماری را خدمت تان بدهم؛ ما جمعیت روستایی مان قبل از پیروزی انقلاب یعنی سال ۱۳۵۵- ۱۳۵۶ که سرشماری اتفاق افتاده ۵۵ درصد است، جمعیت شهری مان ۴۵ درصد است؛ در جمعیت آن موقع. یعنی اکثر نقاط کشورمان و اکثر جمعیت ما؛ نقاط روستایی اند. شما شاخصها را در این نگاه کنید، چون ما روی اینها کار کردیم؛ شاخص هایمان همه زیر ۱۰ درصد است؛ شاخص راه، آب و برق، مان زیر ۱۰ درصد است؛ یعنی در نقاط روستایی. حتی ما چهار تا پنج درصد داریم، بعضیها که اصلاً نبوده آن موقع؛ مثل گاز و... که اصلاً نبوده، تلفن خیلی کم آن هم یک درصد است.
ما در بقیه شاخصها همه پایین، در حالی که ۵۵ درصد جمعیت کشور ما روستایی است. ابتدای انقلاب هم خود مردم بلند شده بودند در هر استانی شوراها و کمیتهها شکل گرفته بود و این کمیتهها و شوراها که شکل میگیرد خدمت امام گزارش میدهند، امام این پای کار آمدن مردم را که میبینند، این فرمان را میدهند که فرمان ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ اتفاق میافتد؛ یعنی امام یک انسجامی را در مردم میبینند برای این که این دغدغهها وجود دارد. حالا کشاورز ماست، ما آن موقع امنیت غذایی مان هم دچار مشکل بوده، کلاً هم در یک وضعیتی بودیم که بالأخره انقلابی که اتفاق میافتد تا بخواهند آن را به رسمیت بشناسند تا در مجامع بین المللی بخواهد به صورت رسمی شناخته شده باشد میبینید در دنیا هم همین اتفاقها میافتد، یعنی بایکوت میشوند آن مجموعهها و کشورهایی که انقلاب در آنها اتفاق افتاده؛ در کشور ما بیشتر، چون پایه انقلاب ما هم پایه مردمی و هم پایه دینی بوده از همان اول خصومتهایی بوده، کاملاً بایکوت میکنند کشور را. در این شرایط باید چه کار کنیم؟ در بحث امنیت غذایی مان باید چه کار کنیم؟ در رسیدگی به نقاط محروم مان باید چه کار کنیم؟
این اتفاقی که رقم میخورد، آن دوستانی که تعریف میکنند که تصاویرشان بعضاً پخش شد در این گزارش میگویند یا آن مورد بشاگرد که پخش شد، یک جاهایی را میرفتند کشف میکردند یعنی طرف میرفتند سراغش آن جا میگفته از رضا شاه چه خبر؟ یعنی فکر میکرده هنوز رضا شاه دارد حکومت میکند، یعنی بعدش محمدرضا، بعدش انقلاب، بعد امام و انقلاب اسلامی؛ اصلاً نمیدانستند چه خبر است. یک جاهای دور افتاده که نه راه، نه آب، نه برق و حداقلهایی که نیاز بوده با یک چنین پدیدهای انقلاب مواجه شده و بعد شعارش را گذاشته «انقلاب محرومان» و «رسیدگی به محرومان». این خیزش اتفاق میافتد، آن دستی که امام روی این موضوع و طرح میگذارند و این رابطه امام و امت که شکل میگیرد منجر به آن اتفاقات میشود که اولش با موضوع محرومیت زدایی و موضوع ورود به یک سری مسائلی که به بخشهای امنیت غذایی و کشاورزی دارد شروع میشود.
مثل موضوعاتی که در گزارش هم بود مثل گندم اتفاقاتی میافتد، میآییم جلوتر گندم که تولیدش میرود با کمک همین بدنه مردمی جهاد سازندگی اتفاق میافتد، بحث سیلوسازی مطرح میشود، جالب است ما آن موقع فناوری سیلوسازی در ایران نبوده مثلاً چند کشور معدود این کار را میکردند. کسی به ما سیلوها را نمیداده، سیلوهایی هم که بوده جوابگو نبوده و دچار مشکل شده بوده، واقعاً کشور دچار یک چالش بوده، آن جهاد آستین بالا میزنند میگویند ما سیلو را میسازیم و شروع میکنند در این موضوعات فناوری آن زمان شروع میکنند به ورود کردن، یا بحثهایی که راجع به موضوعاتی که در حوزههای فراوردههای لبنیاتی در جهاد اتفاق میافتد، یک وقتهایی واقعاً کشور دچار مشکل شده بود در تأمین لبنیات، چه در پنیرش، خود ما هم یادمان هست، شاید ۵، ۶ ساله بودیم. یادمان است که کشور دچار مشکل بود، بعد هم به جنگ میخوریم و...
سؤال: پنیر وارد میشد، پنیر خارجی داشتیم.
آقای مدنی: بله، کاملاً
سؤال: سیلو هم که میگویید در همان دهه ۶۰ من تصویر و صحنههایی یادم است که گندمهای انباشته روی هم را در پایانههای مسافری روی هم ریخته بودند در بعضی شهرستانها در بعضی سالن ها.
آقای مدنی: این که خودش را با نیاز انقلاب تطبیق دهد، یعنی نمیگوید من فقط جهاد تشکیل شدم ک بروم مثلاً مردم را از محرومیت روستا دربیاورم، نمیگوید از الآن ما مشکل امنیت غذایی داریم، من کاری به این ندارم، نمیآید بگوید مثلاً ما در بخش فراوردههای لبنی دچار مشکلیم، نمیآید بگوید جنگ شده، الآن به من نیاز است؛ عنوان سنگرسازان بی سنگر از آن جا شکل میگیرد که عنوان بسیار برازندهای هم هست، اینها را هیچ کدام بی تفاوت نمیتوانند باشند، چرا؟ به خاطر این که دغدغه اش؛ نیاز انقلاب است، نیاز کشور است، این نیاز خودش را تطبیق میدهد.
چطور میتواند خودش را تطبیق دهد؟ پشتش به یک ظرفیت لایتناهای مردمی گرم است؛ یعنی مردم پای این قضیه اند که این مجموعه میتواند خود را تطبیق دهد. یک موقع مردم یک عدهای جمع میشوند میگویند ما در بخش جهاد میآییم بلند میکنیم موضوع فناوری را سیلوسازی میکنیم، حتی در بخش موشک سازی میآید ورود میکند و کمک میدهد آن موقعی که زمان جنگ بوده، یعنی در مقتضیات مختلف زمانی خودش را تطبیق میدهد با نیازهای انقلاب و آن حمایتی که امام از این مجموعه داشته و این اتفاقات بسیار گسترده و خوشایندی که رقم میخورد به واسطه مجاهدتی که واقعاً بیشترش هم، چون ما اینها را آماری داریم مال زمان جهاد سازندگی است، ما امروز در همین حوزه شاخصهای روستایی هم بسیار وضعیت خوبی است شاخصهای زیرساختهای روستایی، نمیخواهم بگویم ما در روستاها الآن دیگر کسی مشکل راه ندارد، ولی ۸۳ درصد مردم بالای ۲۰ خانوار ما الآن راه دارند این که قبل از انقلاب شش تا هفت درصد بوده، اگر برق مثلاً در حدود ۸ تا ۹ درصد بوده، امروز ۹۵ درصد مشکل برق دیگر ندارند، طبق آمارها حتی بالای ۲۰ خانوار که اصلاً مشکلی ندارند، یعنی الآن ما ۱۰۰ درصد...
سوال: شکل روستاها اصلاً عوض شده، روستاهایی که ما دوره بچهگی مان میدیدیم الآن که میرویم نمیشناسیم به خاطر این که همه خیابان کشی است، خیابان آسفالت دارد، شکل و شمایل شهری پیدا کرده، که حالا دیگر تازه از این طرف بام افتادیم، بعضیها این قدر که شهر شد و آن شکل روستایی اش را از دست داد.
آقای مدنی: به نظرم، حالا این حرفی است که در جامعه و بین نخبگان و بچههای جهاد قدیم هست. به نظرم دشمن فهمید کجا را باید در کشور بزند، یعنی مشخصاً برنامه ریزی کرد برای این که این اتفاق بیفتد، که آن بالأخره شعارهایی که داده شد در دولتهایی که بخواهیم بگوییم مثلاً میشود دهه دوم و سوم انقلاب، شورای ... میشود، حالا کشور به یک چیزی رسیده که بعد این وظایف باید برود در دستگاه ها؛ در هر کدام اینها ظاهر و بزک خوبی داشت منتهی محتوایش به نظر من یک نقشه بود که این ارتباط و بدنه مردمی را از بدنه حاکمیت در اداره کشور، حالا این اداره کشور گفتم مقاطع مختلفی دارد؛ این را جدا کند. بالأخره ظرفیتی شده بود جهاد که این ظرفیت حتی خطرناک شده بود برای جریاناتی که در انتخابات مختلف میخواستند شرکت کنند.
بالأخره مردم به این فضا و این جمعیت جهادگران و این چیزی که خودشان را از آن میدانستند، یکی از عزیزان در همین دولت که بحث جهاد سازندگی مطرح شد، از مسئولین و وزرا هم بود به من گفت شما چرا مثلاً دنبال این هستی که مثلاً جهاد در وزارت فلان نرود و مثلاً در اینجا نرود بیاید یک چیز جداگانهای شود، وزارتخانه ها؛ اسم هم برد حالا من اسم نبرم. گفت مثلاً این وزارتخانه ۱۰ سازمان دارد، هر ۱۰ سازمانش تا تمام شهرستان ها، تا مثلاً حتی بخش ها، دفتر و دستک دارد؛ این خیلی بهتر میتواند جهاد سازندگی را احیا کند تا یک مجموعهای که.... من آن جا یک جملهای به ذهنم آمد و به این بنده خدا هم نگفتم، چون احساس کردم خیلی فاصله ذهنی وجود دارد؛ آن هم این بود که به هر حال ما الآن یک وقتی این سازمان و ساختارها را ساختیم گذاشتیم اینها را جلوی مردم و اینها اصلاً ضد مردم است.
یعنی اینها باعث شده که مردم نیایند وسط؛ یعنی واقعاًَ باید طرحی نو درانداخت برای این که دوباره مردم، در بحث مان اگر فرصت شود میگویم که ما الآن در سال ۱۴۰۲ اگر بخواهد جهاد احیا شود، دیگر نه آن امام هست، نه آن مردم با آن نگاه، باید واقعاً شیوههای هنرمندانه به کار برد برای این که مردم به میدان بیایند. موضوع؛ موضوع ثابتی است، موضوع؛ موضوعی است که بنا بر نیازهای کشور و انقلاب مردم باید به میدان بیایند. این موضوع؛ موضوع ثابتی است، ولی مقتضیات الآن با مقتضیات ابتدای انقلاب قطعاً خیلی متفاوت شده، خیلی باید واقعاً...
سؤال: این فاصله ذهنی که میگویید ممکن است من هم داشتم باشم، بخشی از مردم و مخاطبین هم داشته باشند، مگر وزارت جهاد سازندگی چه فرقی میکرد مثلاً با وزارت مسکن و شهرسازی، چون به هر حال وزارت جهاد سازندگی هم یک وزارتخانه بود، صاحب تشکیلاتی بود، کارمند داشت، حقوق میگرفتند، تجهیزات و امکانات داشت، چه اتفاقی آن جا میافتاد که مثلاً در وزارت مسکن و شهرسازی یا در وزارت راه آن موقع نمیافتاد؟
آقای مدنی: یک عدهای از بزرگان ما که...
سؤال: البته وزارت جهاد سال ۶۲ تشکیل شد، ولی به هر حال میخواهم بگویم فرق اینها باهم در چه بود؟
آقای مدنی: میخواهم همین را بگویم، یک عدهای که میگویم اگر به ما اجازه دهند شاگردشان هستیم؛ از این بزرگان جهاد که هنوز هم هستند و ان شاء الله خداوند سایه شان را بالای سر ما نگهدارد، از این بزرگان جهاد میگویند که اصلاً بخش نابودی و انحلال جهاد از زمانی رقم خورد که وزارتخانه شد، یعنی این مقطع زمانی که شما هم گفتید، این دوباره تا آن زمانی که به انحلال و ادغام منتهی شد، باز فاصله زمانی زیادی است.
بعضی حتی معتقدند از وقتی که این آدم نماینده مثلاً جهادگران و اینهایی که نماینده جهاد بود در آن ساختارهای وزارتخانهای رفت در دولت نشست، از آن جاها این نهاد. چون اعتقادشان این است که جهاد کاملاً از مردم شکل گرفته و این درست است مثل بسیج، مثل بقیه اتفاقاتی که اول انقلاب میافتد، یک دفعه نهضت سوادآموزی اتفاق میافتد، مردم میآمدند. نهضت سوادآموزی را با گوشت و پوست خودمان حس کردیم که مثلاً پدرم برای مادربزرگم احساس وظیفه میکرد که برود به او تحصیل یاد بدهد. برای مثلاً همسایه، پیرمرد و پیرزن ما احساس میکرد که.... این چه چیزی است که من در هر جایی که در کشور هستم، احساس کنم که الآن باید خود را به این نهضت برسانم.
این خیلی نکته دقیقی بود که در ابتدای انقلاب بوده، واقعاً هم حسرتش را میخوریم این حرفها را میزنیم. یا من مثالش را بزنم؛ مثالی که امام برای موضوع بنیاد مسکن میزنند؛ برای حساب ۱۰۰ امام. امام میگویند مسکن بخواهد ساخته شود الآن دغدغه داریم دیگر همه در موضوع مسکن؛ دغدغههای اصلی دولت است، همه تلاش اش را میکند که بتواند تعهدات خود را در حوزه مسکن عمل کند، امام نرم افزار میگذارد برای مسکن، میگوید من یک حسابی را در بانک ملی به نام حساب ۱۰۰ مشخص میکنم، بعد مختصاتی را میگویند، میگویند مردم بیایند کمک کنند برای این مسکن حل شود. بعد خودش میآیند میگویند شوراهایی شکل بگیرد سه نفر کارشناسان معماری و شهرسازی باشند، یک نفر روحانی باشد، یک نفر هم متخصص این حوزه که میتواند بایستد بالا سر کار که کار را میتواند اداره کند، امام خودشان ساختار را این طور میدهند؛ کاملاً مبتنی بر مردم.
ما مدام اینها را مقاطع مختلف زمانی مدام جایگزین کردیم با این اداره کل ها، وزارتخانه ها، سازمانها و سازمانهایی که برای این که خودمان این سازمان را نگه داریم و بتوانیم خودمان را حفظ کنیم؛ این بحثهایی که مطرح میشود و مباحث نظری مدیریت الیگارشی است، آن چیزهایی که میگویند در حوزه مدیریت واقعاً وجود دارد، مدام آیین نامه و مقررات گذاشتیم، مدام ساختارها را پر و بال بدهیم و بزرگتر کنیم، این ساختارها همه باعث شد مردم فاصله بگیرند. ما بعضی وقتها الآن در همان موضوعاتی که خود مردم را میآوردیم وسط میدان، الآن با مردم در چالش هستیم، یعنی الآن مثلاً میخواهیم برویم محصولشان را بخریم به عنوان خرید تضمینی، آن طرف ما را مقابل خود میبیند، قرار نبود این اتفاق بیفتد، قرار بود این مسائل به دست خود مردم، اصلاً مردم همه بیایند این حوزه رونق بگیرد. بعد ما اینها مدام تبدیل کردیم به اداره، سازمان، فلان و فلان، بعد من مینشینم مقابل مردم، بعد این چه...؟ بالأخره آن نرم افزار در این...، بعد واقعاً به آن روکش دادیم گفتیم آقا حالا که ساختار داریم اصلاً اینها چیست؟ اصلاً اینها را نمیخواهد الآن.
سؤال: البته باز بعد از این که وزارت جهاد سازندگی منحل یا ادغام شد جایش را کم کم به فاصله چند سالی اردوهای جهادی گرفتند که خود اعلام نیاز است دوباره از پایین، از تودههای مردم و کسانی که همان روحیه جهادی را داشتند بود برای این که به هر حال مشکل را در جاهای مختلف همیشه دولتها نیستند که باید برطرف کنند و این خود ما هستیم که ما هم سهمی و این روحیه را باید داشته باشیم که این سازمان بسیج سازندگی بعداً شکل گرفت و اتفاقاتی که میبینیم.
میخواهیم برسیم به این که تا حالا چه کردید؟ قبلش بپرسم الآن مبتنی بر کدام اندوختهها و تجربه نگاریهایی که شده در دوران جهاد سازندگی، حالا میخواهید شما کار کنید و مبنای علمی تشکیل شورای عالی جهاد سازندگی چیست؟ شما که قرار نیست دوباره وزارتخانه شوید؟
آقای مدنی: بعد از آن سال ۵۸ که امام فرمان دادند، در سال ۱۴۰۰ که آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند، یکی از مباحثی که از همان ابتدا مطرح کردند؛ بحث احیای جهاد سازندگی بود. این احیای جهاد سازندگی؛ باز در این مقتضیات گام دوم انقلاب باید بررسی میشد.
ما دیگر در کشور الآن مجموعههای متعددی داریم، یک وقتی ما در همین موضوع روستا میگفتیم آقای مثلاً وزارت نیرو، آقای وزارت راه و شهرسازی شما بیا تا دم روستا، روستا را بده به من جهاد سازندگی؛ روستا با من است. ولی الآن این طور نیست، ما به هر حال الآن یک مسیری را رفتیم که این مسیر برگشتش اصلاً معلوم نیست به صلاح کشور باشد و قطعاً نیست. الآن تفکیک وظایف وجود دارد، تا دم خانه طرف برق را باید وزارت نیرو تأمین و پشتیبانی کند، از یک طرف گاز را باید وزارت نفت این کار را انجام دهد، موضوعات دیگری که در حوزههای مختلف در بحثهای ارتباطی و مختلف روستایی وجود دارد، الآن ... (#۰۰:۲۸:۰۵#) است. ما تقریباً ۲۷، ۲۸ مجموعه داریم که مستقیم در روستا کار میکنند که البته این خود مشکلی است.
سؤال: البته در صحبتهای شما هم بود که متولی روستا باید مشخص شود.
آقای مدنی: ۲۷، ۲۸ مجموعه هستند که الآن در حوزه روستا و مناطق محروم کار میکنند که اینها اعم از نهادیها هستند؛ یعنی مجموعههایی که به عنوان نهاد کار میکنند ذیل دفتر مقام رهبری هستند، ذیل مجموعههای نظامی هستند که در حوزه محرومیت زدایی کار میکنند تا مجموعههایی که در دستگاههای دولتی و وزارتخانهها کار میکنند، وظایف تخصصی خودشان را دارند. در این شرایط برای این که ما بالأخره میخواهیم در حوزه احیای جهاد سازندگی وارد شویم، یک موضوع اصلی که از همان ابتدا مطرح میشد؛ بحث توجه به روستا بود، یعنی دوباره تمرکز در روستا و مناطق محروم بود.
یک موضوع دیگری که مطرح میشد آن موقع و آن زمان که باید جهاد سازندگی بایستد پای کارش، پس یک سری اصلاح فرایندها بود؛ اعم از آن ساخت حقوقی که در بخش حاکمیتی وجود دارد تا آن پل ارتباطی که باید بین بخشهای حاکمیتی؛ بخشهایی که دارای منابع مالی هستند و مردم باید تحول اتفاق بیفتد، یعنی این ساخت باید اصلاح شود. بعضیها این را میگفتند، یعنی این رویکرد است. بعضیها میگفتند این ساخت درست است، آن روستای منطقه محروم هم درست است، اما الآن دیگر ما جنس محرومیت مان از لحاظ جغرافیا هم فقط دیگر روستا نیست.
الآن شاید مهمتر از موضوع روستامان، موضوع حاشیه هاست؛ یعنی ما الآن با پدیدههای جدیدی مواجه میشویم تحت عنوان حاشیههایی که وجود دارد. یک عده دیگر میگفتند ما اصلاً الآن احتیاج به یک نهضت عمومی گسترده حل مسأله در کشور داریم که این حل مسأله اعم از این که در حوزه روستا باشد یا نباشد، در حوزه فناوری باشد یا نباشد، در حوزه تربیتی باشد یا نباشد؛ یعنی همه این حوزهها را در بر میگیرد. یک عدهای میگفتند همه اینها درست، منتهی آن چیزی که الآن نیاز است؛ خلق یک زیست بوم جدید است، برای این که این زیست بوم جدید؛ برای این که تغییر ذهن شود، مثل زیست بومی که در حوزه فناوری اتفاق افتاد، در کشور بالأخره همت کردند به تأکید، سفارش و دستور مقام معظم رهبری ما واقعاً توانستیم زیست بوم در حوزه فناوری در کشور، ما؛ منظورم کشور است، بتواند این زیست بوم را خلق کند، یعنی دولت بایستد در یک جایگاهی که کمک کند این زیست بوم اتفاق بیفتد.
کارهایی که مجموعه معاونت علمی در دورههای مختلف انجام دادند و الآن هم دنبال میشود. این زیست بوم باید فراهم شود؛ یک عده این را میگفتند. ما تقریباً با ۸۰۰ نفر این را در میان گذاشتیم یعنی یک پرسشنامهای حاوی ۱۴ سؤال که اصلاً کجا، چه باید باشد، جایگاهش چه باشد؟ تقریباً نزدیک ۴۷ درصد؛ یعنی بیشترین آمار مربوط به همین بود که میگفتند زیست بوم باید راه بیفتد. ما باید تا میتوانیم شرایط را برای این که کار مردمی اتفاق بیفتد. برای این که تسهیل گری شود در کار مردمی، مردم به رسمیت شناخته شوند، مجموعه مردمی، آن نرم افزار دوباره احیا و درست شود خیلیها میگفتند باید این زیست بوم اتفاق بیفتد.
بعد مورد دومش ۲۶ درصد بود که میگفتند باید روستا اتفاق بیفتد. با صاحبنظران مختلف بحث کردیم، با کارشناسان مختلف بحث شد. این ۸۰۰ نفر و جلسات متعدد، یعنی شخص معاون اول رئیس جمهور؛ آقای مخبر بیش از ۱۰ جلسه خود ایشان با پیشکسوتان جهاد، با مجموعههای جدید جهاد اینها شکل دادند، یعنی به این نتیجه رسیدیم که این زیست بوم مهم است و این زیست بوم الآن آن جایی که ما در بخش حاکمیتی اش اعم از نهادی و دستگاهی اش دچار مشکلیم نبودن این هماهنگی و نبودن برنامه که این هماهنگی بر مبنای یک برنامه باشد، اتفاقی که سالها دارد در کشور ما میافتد؛ نگاهِ بخشی به موضوعات است. یعنی منِ وزارت X، وزارت Y به فکر آن حوزهای هستم که خودم کار میکنم، یعنی من باید شاخصم را برسانم به ۱۰۰ درصد؛ آیا این اولویت کشور است؟
آن که شاخص اش مثلاً ۵۰ درصد و ۶۰ درصد است، آن مهمتر است؟ چیزی که کاریکاتوری در روستاهای ما اتفاق افتاده این است؛ یعنی ما بیشتر توجه به زیرساخت کردیم، کمتر توجه به موضوع اقتصاد روستا کردیم و میبینید علیرغم این که این همه امکانات در موضوع همین روستا و مناطق محروم مان رفته زیرساخت، آب، راه، برق، مدرسه و خانه بهداشت رفته؛ اینها رفته واقعاً. یعنی ما الآن پوشش ها؛ واقعاً پوششهای بالای ۸۰ تا ۹۰ درصد است. این اتفاق افتاده، باز جمعیت روستایی کم شده، توجه به روستا؛ توجهی بوده که ما فقط زیرساختش را ببریم، چرا؟
برای این که نگاه؛ نگاهِ بخشی بوده. یک گیری که احساس شد الآن کشور دارد این است که آن حوزه برنامه ریزی باید قوی باشد این ۲۷ تا ۲۸ مجموعهای که دارند کار میکنند و باهم کار نمیکنند، اینها طبق یک برنامهای باهم هماهنگ کار کننده و بعد در نظامهای برنامه ریزی و بودجهای که کشور و دولت میریزد، اولویت بندی شود که الآن کدام موضوع باید موضوعِ محوری باشد که الآن این دولت الحمدلله از شخص رئیس دولت تا بقیه بدنه تا به من جزء برسد، توجه و تأکیدشان هم این است که همان موضوع روستا؛ اقتصاد روستا باید الآن توجه شود؛ یعنی اینها اولویت بندی شود.
سؤال: حالا ما ماهی را دادیم یا قلاب را هم دادیم، ولی ماهیگیری را یاد ندادیم.
آقای مدنی: بله، این اتفاق حالا مباحث دیگری هم هست در همین بحث مهاجرت که اتفاق میافتد مباحث متعددی است، اصلی ترینش موضوع اقتصاد است؛ یعنی کم توجهی به اقتصاد. خیلی جالب است ما راه را بردیم تا روستا، شبکه حمل و نقل ایجاد نکردیم. چه کسی دنبال شبکه حمل و نقل است؟ روستایی هم رفت و آمدش باید تسهیل شود، خودش به شهرش برگردد، راحت برود به شهرش بیاید، هم این که محصولش را بتواند راحت ببرد بیاورد، این اگر نتواند ببرد بیاورد، چرا تورم در روستا بالاتر است؟ تورم دو تا سه درصد همیشه در روستا بالاتر است، به خاطر چه؟ به خاطر این که ما به حمل و نقل توجه نکردیم. راه را این همه هزینه کردیم، هزینه سنگین. همین الآن حداقل کیلومتری ۸ میلیارد تومان باید هزینه کنیم برای این که یک راهی کشیده شود. این عدد باید هزینه شود، این اتفاق را شما میبینید؛ ۳۰ هزار کیلومتر راه دیگر الآن باید بدهیم، ۱۱۶ هزار کیلومتر، الآن ضرب کن ببین چه عددهایی است؟
چه عددهایی مانده، چه عددهای خوبی انجام شده، ولی شما مثلاً با ۵۰۰ یا هزار شاهراهی که در روستاها به دهستانهای ما وجود دارد، موضوع حمل و نقل را ما حل میکردیم که بار به راحتی جا به جا شود، الآن وضعیت اقتصاد روستای ما این نبود؛ این را چه کسی باید تعیین کند؟ کجا باید تعیین شود؟ کجا باید اتفاق...؟ ما به خاطر همین به این نتیجه رسیدیم که الآن اصلاً احتیاجی به یک ساختار و سازمان جدیدی نیست. اصلاً ما نباید الآن بشویم دستگاه ۲۸ و بیست و نهم. جهاد باید چرا یک چنین اتفاقی الآن بیفتد؟
ظرفیتهایی که الآن وجود دارد، در بخش گروههای جهادی مردمی اش؛ بسیج سازندگی هست با آن توان و عده و عُده دارند کار میکنند و الآن پای کار هستند، جلو میروند، غیر از بچههای بسیج سازندگی و مجموعههای این طوری، کلی مجموعههای مردمی دیگر هستند دارند کار میکنند. مثلاً همینها را چقدر ما توانستیم؟ اینها الآن واقعاً یک وقتهایی ما الآن میگوییم باید کاری بدهیم به دست مجموعههای مردمی، میگوییم حتماً باید بشود مجموعه دست دوم برای این که ما بتوانیم به آن کار بدهیم. یعنی چه؟ یعنی یک دستگاه اجرایی باید پروژه را بگیرد مثل یک سازمانی و اگر آن توانست امانی بدهد به یک گروه مثلاً مردمی یا به یک...، این که نشد اصلاً، یعنی شما...، ما اگر بتوانیم این شرایط را فراهم کنیم، میگویم یک بخش اش باید حاکمیت بیاید پای کار؛ حاکمیت به تمام معنا. ما الآن یک جاهایی قوانین دچار مشکل هستیم؛ یعنی این قدر ما قانون، قانون، قانون، مدام آیین نامه پشت آیین نامه گذاشتیم، الآن واقعاً یک فضایی را فراهم کردیم، مثل فضایی که کف آن قیر ریختیم، میگوییم حالا حرکت کن. حرکت در این فضای قیر ریختی که نمیتواند حرکت کند.
این قدر دست و پایش را بستی، نمیشود. ما مدام میگوییم مردم، مردمی سازی، و از آن طرف شما با ۱۰۰ آیین نامه، ۱۰۰ مقررات دست و پایش را بستی. باید یک جایی این اتفاق بیفتد. الآن گیرها اینها هستند، گیر این نیست که حتماً من یک ساختار و سازمان داشته باشم، وظیفه ام است. من الآن باید مشخص کنم که اولویت که اینها الحمدلله واقعاً به برکت همان نفس حقی که امام داشته و بعد این دولتی که دغدغه آن موضوعاتی که برای ابتدای انقلاب به عنوان عناصر اصلی بوده، دغدغه را این شخص رئیس جمهور و این دولت داشته که بالأخره احیا از جایی اتفاق بیفتد حالا مقتضیات زمانش چیست، بعد بیاید بنشیند به این نقاطی که دوباره فضایی را فراهم کند که مردم بیایند.
مردم هستند؛ کرونا یک نمونه اش است، جبههای که در کرونا بسیج شد؛ واقعاً یک جبهه عظیمی است که اتفاق افتاد که مقام معظم رهبری تشکر کردند گفتند چقدر خوب، حالا این را؛ ظرفیتهای مردمی را سوق دهید به سمت مثلاً اشتغال که در کرونا آن طور آمد معیشتی، کمک رسانی، امدادرسانی آمد کمک کرد. این ظرفیتها الآن هست، ما نتوانستیم بستر را فراهم کنیم، این بستر باید فراهم شود.
بستر و اولویت بندیها در موضوعات مختلف باید اتفاق بیفتد. الآن چه کسی میگوید راه الآن باید چقدر از بودجه محرومیت زدایی بگیرد. اصلاً بقیه بودجهها را خود (صرف) دستگاههای خودشان کنند، ما یک بودجهای داریم تحت عنوان «بودجه محرومیت زدایی». الآن چه کسی میگوید که راه، آب، مسکن و اصلاًَ حمل و نقل چقدر باید بگیرد؟ این را از کجا باید دربیاوریم. این دبیرخانه شورای عالی جهاد سازندگی باید بنشیند به این حاشیه فکر کند که الحمدلله خیلی اتفاقات خوبی افتاده؛ هم در بخشهای توانمندیهای اقتصادی اش اتفاقات بسیار خوبی افتاده که برای اولین بار است در کشور که ان شاء الله میگویم. یکی از همین مباحثی که امسال رقم خورده و این زیرساخت در همین مصوبات شورای عالی جهاد سازندگی بود، در همان جلسهای که در حضور رئیس جمهور تشکیل شد، و ما ایستادیم پای این مصوبات که محقق شود، تا محقق نشد گفتیم جلسه دوم را تشکیل نمیدهیم، چون ۲۴ تا مصوبه اساسی داشت.
ما الآن روی ۶۹ درصد هستیم، به شکست پروژه کردیم دانه دانه را داریم بررسی میکنیم با دستگاه، با دستگاه میرویم جلو برای این که حل کند. یکی از موضوعاتش که جامعه از این به بعد میتواند حس کند این را؛ موضوعی بود که در موضوع تسهیلات اشتغال زایی در دل روستاها اتفاق میافتد. از مصوبات شورای عالی جهاد سازندگی این بود که سهم روستا دارد، ما همیشه یک برادر بزرگی تعریف کردیم به نام شهر؛ بالای روستا، این برادر بزرگ همه حق برادر کوچک را میخورد برای این که ما الآن ۷۵ درصد شهری هستیم، ۲۵ درصد روستایی. این حق الآن دارد خورده میشود.
چیزی که این دولت ایستاد پای آن و امسال هم محقق کرد و حتی در این آیین نامهای که مربوط به حساب عدالت و پیشرفت مربوط به منابع تبصره ۱۸ قانون وجود دارد، دولت ایستاد پای آن، امسال ۲۷ درصد متناسب با جمعیت روستایی، سهم گذاشت برای... یعنی چه اعم از این که دستگاهی بخواهد این منابع توزیع و تسهیلات داده شود تا این که استانی داده شود، باید ۲۷ درصدش برود در روستا؛ این یک اتفاق بسیار خوب است. نکته بعدی که باز در مصوبات شورای عالی جهاد سازندگی بود.
سؤال: الآن در بودجه ۱۴۰۲ این اعمال شده؟
آقای مدنی: بله، اعمال میشود، اعمال شده، دیروز دقیقاً همین آیین نامه اش در حضور معاون اول در همان هیأت امنای حساب دولت و پیشرفت تصویب شد و به زودی ابلاغ میشود.
سؤال: پیوست جداگانهای قرار بود داشته باشد؟ آن پیوست جداگانه ابلاغ شد؟
آقای مدنی: بله، موضوع روز، خود دستورالعمل اجرایی اش دیروز تصویب رسید و الحمدلله ابلاغ شد؛ فردا و پس فردا. یک اتفاق دیگری که باز دوباره در بحث تسهیلات ضمانتهایی بود که ما در روستا با آن مواجه بودیم. اتفاقات خنده دار خیلی میافتد در مجموعه روستایی ما، یکی از اتفاقات خیلی خنده دار این بود که ما تسهیلات اشتغال پایدار روستایی از مقام معظم رهبری رفته بودیم اذن گرفتیم که یک و نیم میلیارد دلار از سهم صندوق توسعه ملی بیاید برای این که در حوزه اشتغال زایی اتفاق بیفتد و این در روستاها برای این که روستاها بتوانند مولد شوند انجام شود، روستایی که میآمد با ما مواجه میشد میگفت من میخواهم وام بگیرم به او میگفتیم باید بروی، ما ۴۰ درصد اسناد و ضمانتهای روستایی ات را قبول میکنیم، باید بروی شهر ۶۰ درصد هم ضمانتهای شهری برداری بیاوری. یک روستایی شما تصور کنید یعنی به یک روستایی میگفتیم برای این که ضمانت وامت را انجام دهی باید ۴۰ درصد ملک روستایی بیاوری، ۶۰ درصدش را بروی شهری بیاوری؛ این خیلی حرف است، یعنی این برای چه؟
یعنی ما داریم این تسهیلات را به کسی میدهم که در شهر است حالا یک خانهای در روستا دارد دیگر. یک دکان و دستگاهی در شهرش دارد که بتواند آن سند را بردارد بیاورد. این الآن ایستادیم امسال الحمدلله در همین قانونی که دیروز، همین دستورالعمل اجرایی هم که مربوط به حساب عدالت و پیشرفت تصویب شد این هم مصوبه شورای عالی جهاد سازندگی بود که این حتماً باید در حوزه... میتواند از این به بعد زمین کشاورزی؛ سند کامل است، چاه کشاورزی در صورتی که سند داشته باشد میتواند ضمانت قرار بگیرد. صندوقها میآیند به کمک روستاها برای این که این سند اتفاق بیفتد. وسیله نقلیه دارند میتوانند، طرحشان میتواند این اتفاق بیفتد.
سؤال: همزمان دارد زمینهای کشاورزی هم سند دار میشود که این هم کمک میکند.
آقای مدنی: بله، این اتفاق دارد همزمان باهم این دولت پیگیری میکند که آن اصل سندها اتفاق بیفتد، آن هم بتواند به عنوان ضمانت...؛ که این باز دوباره یک اتفاقی بود.
سؤال: در این موضوع خود تسهیلات دادن، قسمت سخت افزار ماجرا نیست آیا یا قسمت سادهتر ماجرا نیست؟
آقای مدنی: نه، دقیقاً درست میگویید، یک وقتهایی هم با پول پاشیهایی که در حوزه تسهیلات کردیم، روستایی را بیچارهتر کردیم، یعنی این هم هست. یک وقتهایی ما بدون این که توانمندسازی اتفاق بیفتد، بدون این که ما این نهادهای واسطی تعریف کنیم برای این که اینها را توانمند کند بعد به آنها تزریق منابع اگر نیاز دارند، بعضی هایشان بعضاً ممکن است نیازی به آن تزریق منابع نداشته باشند، خودش میتواند منابع داشته باشد، خودش هم میتواند چیزی که دارد بهینه کند. برای این که این اتفاق هم بیفتد، ما این نهادها را هم نداشتیم، این هم امسال اتفاق میافتد.
یعنی امسال یک نهادهای حمایتگری داریم که باز دوباره تبصره همین ۱۸ و همین مجموعه دستورالعمل اجرایی که برای حساب عدالت و پیشرفت است، این نهادهای حمایتگر را میگوید با دبیری که وزارت اقتصاد انجام میدهد میآید این نهادهای حمایتی را اول میآید برنامه شان را میبیند، میگوید شما حالا برو کنار دستگاه اجرایی قرار بگیر بگو من ظرفیت تسهیل گری دارم، من در دل روستا ظرفیت راهبری دارم. من در دل روستا ظرفیتی دارم که میتوانم بروم آموزش توانمندسازی ایجاد کنم. حالا که آموزش توانمندسازی ایجاد کردم، احتیاج به منابع دارم، منابعش را بیا از فلان وزارتخانه طبق همین حساب عدالت و پیشرفت بگیر؛ که اینها اتفاقاتی است که برای اولین بار در کشور دارد رقم میخورد به صورت منسجم است که دولت بیاید پای این کار، این که منابع را ببرد؛ یعنی آن نرم افزار خیلی مهمتر است تا این عدد که یک وقتهایی اتفاقاً آسیب زا هم هست.
سؤال: یعنی مثلاً آن نرم افزار درست نشود شما تسهیلات هم که میدهید سر جای خودش نمینشیند و عملاً به اشتغال منجر نمیشود و به تولید که شاید مهمتر از اشتغال است.
آقای مدنی: بله، دقیقاً همین طور است. این یکی از مباحث بود. باز در حوزه زیرساختی امسال اتفاقی که افتاده باز دوباره یک عددی تحت عنوان ۲۴ هزار میلیارد تومان تحت عنوان بودجه محرومیت زدایی وجود دارد، البته یک ۱۵ هزار میلیارد تومان وجود دارد، یک ۲۴ هزار میلیارد تومان که حالا به فرض این که ۲۴ هزار یا ۱۵ هزار تا است؛ ۳۹ هزار، چون یک اختلافی الآن وجود دارد که این از طریق شورای برنامه ریزی استان باشد؛ آن ۱۵ هزار تا، این از طریق دستگاهی که برایش مشخص شده باشد. ولی به فرض این که همان ۲۴ هزار تا هم باشد، این الآن باز دوباره در استانها چطور میخواهد توزیع شود؟
در استانی که مبلغش میرود؛ یک عددی تعیین شده برای بودجه محرومیت زدایی، در حوزههای زیرساختی میگویم؛ در موضوعی مثل آب که الآن اولویت آب شرب است یا باز آب کشاورزی است؟ این منطقه آب شرب است یا آب کشاورزی است؟ چون اینها در دو دستگاه مختلف است. آب کشاورزی با وزارت جهاد کشاورزی است، آب شرب با وزارت نیرو است. این که اینجا مدرسه اش چقدر مهم است؟ این که خانه بهداشتش چقدر مهم است؟ این که الآن احیای قناتش چقدر مهم است؟
این مجموعه کارها و پروژههایی که در حوزه زیرساختی اتفاق بیفتد، امسال برای اولین بار باز به مصوبهای که شورای عالی جهاد سازندگی دارد با هماهنگی دبیرخانه شورای عالی جهاد سازندگی بر مبنای شاخصهای توسعه یافتگی که هر استان در بخشهای مختلف دارد منابع توزیع میشود، فقط منابع. یک اتفاق خیلی خوبی که باز در حوزه منابع محرومیت زدایی اتفاق میافتد امسال، این است که با توافقاتی که صورت گرفته امیدواریم این هم ان شاء الله ابلاغ شود؛ حداقل ۱۰ درصد این پروژهها با مردم باید انجام شود، یعنی ساز و کارش را باید سازمان برنامه بچیند، در بیاورد، مشخص کند، ۱۰ درصد این منابع ۲۴ هزار میلیارد تومانی که میشود ۲۴۰۰؛ حداقل، یعنی یک استانی، بعد از اینها استانها با همدیگر ارزیابی میشوند.
یک استانی بیشتر این کار را انجام دهد، یعنی باز دوباره یک ظرفیتی که ایجاد شده برای این که از این دست، حالا مثالهای متعدد وجود دارد. سامانهها و پلتفرمهایی که باید شکل میگرفته، درگاه خدمات روستایی که باید اتفاق میافتاده که الآن الحمدلله دارد آماده میشود، این هم جزو مصوبات بوده که ما یک روستایی مان برای چه باید برای یک مجوز گرفتن و مشکلش را حل کردن در یک کالبدی میخواهد یک اتفاقی برای خانه اش بیفتد برای چه باید از مثلاً روستایش بلند شود بیاید مرکز استان، بعضاً حتی باید بلند شود بیاید مرکز کشور، چرا باید یک چنین اتفاقی بیفتد؟
این باید بتواند با یک سامانه و پلتفرمی کاملاً مشکلاتش را از درگاه خدمات واحد که این هم دارد اتفاق میافتد. از این موارد در آن ۲۴ مصوبه خیلی خوب است؛ ما ۷۰ درصد پروژهها محقق شده، در بخش بحرانش باز ظرفیتی که مجموعههای مردمی باید میرفتند اتفاق افتاده، منتهی باز دوباره با آن که نیاز کشور چیست و باید مجموعه جهاد سازندگی و این یک ساله، میخواهم دو سه پروژهای هم که اتفاق افتاده؛ یک پروژههای شیرینی بوده، واقعاً هم کشور حس کرده این را؛ این باز ظرفیت مردمی بوده، یکی از پروژههایی که ایستاد این دبیرخانه شورای عالی جهاد سازندگی برای این که اتفاق بیفتد و در این یک سال اخیر مخصوصاً ایستاد پای این که این کار اتفاق بیفتد، ما گفتیم یکی از مشکلاتی که الآن کشور دارد؛ مشکل و اولویت اصلی کشور؛ مشکل اقتصادی و معیشتی است.
ما اقتصاد را کجایش را میتوانیم ورود کنیم، آمدیم یک موضوعی را در آوردیم تحت عنوان این که واحدهای راکد و نیمه راکدی که در کشور الی ماشاء الله وجود دارد که آمارها؛ آمارهای مختلفی است، بیش از ۵۰ هزار واحد ما الآن؛ واحدهای تعطیل و نیمه تعطیل در کشور داریم. واحدی که کاملاً تعطیل شده یا واحدی که دارد با ظرفیت زیر ۳۰ درصد کار میکند. بیش از ۵۰ هزار واحد الآن که صحبت میکنم وجود دارد؛ این عدد بالاتر میرود.
گفتیم بایستیم یک شبکه مردمی شکل بگیرد، یک به هم رسانی مجموعههایی که کار میکنند در حوزههای بخشهای رونق بخشیدن به تولید و... اتفاق بیفتد، یک نهضتی شکل گرفت تحت عنوان نهضت احیای واحدهای اقتصادی در دولت که این نهضت احیای واحدهای اقتصادی در دولت؛ الآن با ۱۵ دستگاه و نهاد کار میکند، یعنی تقریباً همان چیزی که ما آرمان و آرزویمان بود برای این که جهاد سازندگی میخواهد اتفاق بیفتد. روی مسأله اصلی بایستیم، روی نیاز کشور بایستیم، بعد انسجام ایجاد کنیم.
الآن ۱۵ دستگاه یعنی وزارت صمت پای کار است با مجموعههای مختلفش، وزارت جهاد کشاورزی پای کار است با مجموعههای مختلفش، وزارتخانههای دیگر، ستاد اجرایی فرمان امام که دارد انجام میدهد، بنیاد مستضعفان پای کار است، بسیج دارد انجام میدهد، یعنی اینها همه آمدند کنار همدیگر؛ صندوقها و بانک ها؛ کنار هم نشستند، از آن طرف یک شبکه سه هزار نفره احیاگر در کشور اتفاق افتاده، واقعاً اتفاق شیرینی بود که آقا هم در ابتدای امسال فرمودند که واحدها احیا شد، در کشور اتفاقات خوبی افتاد، یکی از مثالهایی که زدند، اولین مثال هم بیان کردند در پیام نوروزی شان این بود که هزاران واحد راکد و نیمه راکد به چرخه تولید برگشت. این کاری بود که در این دبیرخانه راهبری شد و چهار هزار و ۲۰۰ واحد در سال گذشته احیای واحدهای اقتصادی اتفاق افتاد، یعنی چیزی نزدیک به صدهزار میلیارد تومان سرمایه آزاد شد.
سرمایهای که دولت شاید یک به ۲۰ اهرم کرد، یعنی یک از ۲۰ گذاشت سرمایه برای آن ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی که منابع آزاد شد تا سرمایه گذاری اتفاق افتاد. این درست مسأله را تشخیص دادن، آدمهای مختلف را آوردن، بعد شبکه مردمی، باورتان نمیشود الآن یک جنب و جوشی در حوزه مجموعهها که طرف توانمند است، حالا توانمند مالی یا توانمند مدیریتی میشود، میرود یک شرکت را دست میگیرد با فرمولها و راههای مختلفی که نهضت احیای واحدهای صنعتی جلوی پایش میگذارد شروع میکند یک واحدی را احیا کردن، خودش یا انتفاع سهم میبرد یا انتفاع مدیریتهای مالی؛ یکی از کارها این بود.
سوال: چون موضوع سیل؛ موضوع روز ماست و بیش از هشت هزار روستا در کشور ما در معرض سیل هستند به این موضوع هم ورودی داشته باشیم.
البته مسئول آبخیزداری شما نیستید، وزارت جهاد کشاورزی است. ولی از آن جایی که جهاد سازندگی همیشه کارهای زمین مانده را برداشت در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰، الآن شما برای این مسأله آیا فکری کردید و ورودی دارید برای مسأله سیل و آبخیزداری؟
آقای مدنی: موضوع آبخیز تا جالیز؛ موضوع گستردهای است که همان طور که گفتید بله وزارت جهاد کشاورزی مأمورش است. یکی از پروژههای ۱۶ گانهای که روز ۲۷ خرداد با حضور آقای مخبر رونمایی شد، بحث آن بخشی بود که به قناتها بر میگشت، یعنی موضوعی که از آبخوانهایی که اتفاق افتاده بود، مطالعه شده بود و اینها الآن ظرفیت این که قناتها را احیا کنیم؛ مطالعهای که در وزارت جهاد کشاورزی صورت گرفته، شش هزار قنات شناسایی شده که قابل احیا هستند، یعنی از آن موضوعات آبخوان داری که در کشور وجود دارد و آن سرپلهایی که اتفاق افتاده؛ شش هزار تا قابل احیا است. این شش هزار تا را برنامه سه ساله ریختیم که ان شاء الله یک اتفاق خوب بیفتد، چون این از آن موضوعاتی است که دقیقاً مردم میتوانند بیایند، خود جوامع روستایی و محلی میتوانند کمک کنند. این هم واقعاً موضوع است. ما سالانه شاید ۴۰۰ رشته قنات تا حالا کار میشده به صورت میانگین.
سؤال: آبخیزداری هم البته مردم میتوانند ورود کنند.
آقای مدنی: این هم هست، این هم داریم مطالعه میکنیم. در ۳۰ استان داریم ۳۰ پهنه را مشخص میکنیم که باز ظرفیت مردمی بیاید پای کار، ولی برای قنات مشخصاً امسال هدف گذاری دوهزار رشته قنات را کردیم که ان شاء الله با مردم این بخش احیاء و اتفاق بیفتد.
سؤال: شما مأموریت تان الآن دقیقاً چیست و اشاره کردید قرار نیست که دقیقاً آن چیزی که در گذشته بوده احیا شود، اما الآن قرار است سازمان شوید یا شورای عالی باقی بمانید؟
آقای مدنی: به هیچ عنوان قرار نیست سازمان اتفاق بیفتد، البته احیای جهاد یک فرایند است. تمام نگاه ما این است که این حتماً باید مردمی، یعنی پایه اش باید باز دوباره در یک ساختار، سازمان و نهاد مردمی باید اتفاق بیفتد، که داریم این را طراحی میکنیم، به یک بنیاد جهاد و پیشرفتی هم رسیدیم تحت عنوان جهاد و پیشرفت که این بنیاد از دل مردم شکل میگیرد و بالا میآید و این مجموعهای که تحت عنوان جهاد پیشرفت میشود با اتصالی که به شورای جهاد سازندگی یعنی آن جایی که دستگاهها حضور دارند؛ هفت عضو حقیقی حضور دارند، این اتصال چه اتفاقی را رقم میزند؟
از آن طرف مطالعات خوب و رصد خوبی که باید اتفاق بیفتد، دوم این که اولویتها و برنامههایی که باید ریخته شود، این اتفاق باید رقم بخورد، سوم این که حالا چطور با آن ظرفیت بنیاد جهاد پیشرفت، مردم متصل شوند که بتوانند این بارهای روی زمین و مسائلی که در کشور وجود دارد را بردارند؛ بر مبنای مطالعات و رصدی که اتفاق افتاده. یعنی مجموعه این دست به دست هم دادن دولت و مردم با یک ساختار کاملاً مردمی، ساختاری که در دولت و حاکمیت قرار است باشد، همین شورای عالی جهاد سازندگی و دبیرخانه شورای عالی است و قرار و بنا نیست آن سازمان و آن وزارتخانه در این دولت اتفاق بیفتد.