پخش زنده
امروز: -
شالوده اندیشه امام (ره) تشکیل حکومت و استقرار حاکمیت و قیام برای خدا است، اگر قیام برای خدا باشد، همه موانع برداشته میشود، اما اگر قیام برای شخص باشد، هیچ موقع حرکتهای اجتماعی به سرانجام نمیرسد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، پژوهشگران تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی با حضور در استودیو گفتگوی ویژه خبری، به پرسش ها درباره اندیشهها و نظرهای حضرت امام (ره) پاسخ دادند.
سوال: بن مایه اندیشهها و نظریات حضرت امام (ره) از نظر شما چیست؟
حسین رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام: در اسلام نظامی که پیامبر اکرم(ص) برپا کرد، نظام ولایت بود، یعنی برای سعادت دین، دنیا و آخرت جامعه خداوند ولایت اهل بیت(ع) را تدبیر کرده بود که یکی از شئون ولایت حکومت کردن بر جامعه است، یعنی با داشتن حکومت بهتر میتوان اهداف الهی را برای سعادت جامعه پیاده کرد، لذا حکومت یکی از ارکان مهم اسلام است و بسیاری از احکام اجتماعی اسلام در ارتباط با تشکیل حکومت است، خود پیامبر اکرم(ص) حکومت بنا نهاد البته بر مبنای ولایت یعنی هر کسی شایستگی رهبری جامعه اسلامی را ندارد و خدا این مهم را در بهترین بندگان خود یعنی ائمه اطهار(ص) بعد از پیغمبر(ص) قرار داد، حالا از منظر شیعه رهبری جامعه اسلامی باید د ر دست امام حق یا نائب امام یا به نیابت از امام کسی حکومت کند و تحقق حکومت به دو مولفه نیازمند است یکی وجود رهبر حق که امام یا نائب امام است و دیگر قابلیت و مقبولیت مردمی، یعنی مردم این قابلیت را داشته باشند که رهبر حق را بشناسند و به طرف او بروند و او چنان مقبولیتی پیدا کند که حکومت خود را تشکیل دهد، ما میبیینیم این یک امر مهمی است لذ ا از منظر شیعه بعد از رحلت پیغمبر (ص) تا انقلاب اسلامی حکومتی بر مبنای ولایت تحقق پیدا نکرده، حتی امیر المومنین (ع) و امام مجتبی(ع) هم که برای پنج سال و چند ماه حکومت را در دست داشتند بر مبنای ولایت شان به قدرت نرسیدند بلکه به عنوان خلیفه چهارم و پنجم، اگر چه آن دو مولفه برای امیرالمومنین(ع) فراهم شد یعنی یعنی رهبر حق وجود داشت و مردم خود به سراغ امیر المومنین(ع) آمدند و لذا حکومت امیر المومنین (ع) بعد از ۲۵ سال تحقق پیدا کرد، بعد از رحلت پیغمبر(ص) که رهبر الهی بود، جامعه آن قابلیت را نداشت و برای امیرالمومنین (ع) مقبولیت ایجاد نشد لذا حضرت موفق به تشکیل حکومت نشد، کار بزرگی که امام(ره) کردند بر مبنای این اساس در اندیشه سیاسی شیعه، توانستند در عهدی که خبری از دین و ارزشهای دینی در سطح بین الملل در حاکمیتها وجود نداشت حکومت ولایت را محقق کنند، البته این هم عملکرد بزرگ حضرت امام (ره) بود و هم قابلیت مردم ما و روی آوری آنها به سوی رهبر الهی که توانست پس از ۱۴۰۰ سال حاکمیت ولایت در کشور ما به لطف الهی محقق شود، یعنی حضرت امام(ره) توانستند با بهره گیری از سابقه تاریخی و سیره اهل بیت (ع) و شناخت ضعفهای جامعه اسلامی که نبود معرفت لازم به جایگاه ولایت بود کاری بزرگ را صورت دهند با زمینه سازیهای اساسی و به میدان آمدن مردم به لطف الهی حکومت اسلامی را محقق کنند در سال ۱۳۲۲ بر همین مبنا امام (ره) در کشف السرار نظریه ولایت مجتهد را مطرح میکنند و در سال ۱۳۴۴ آن را در قالب ولایت فقیه عرضه میکنند.
سوال: قبل از مرجعیت حضرت امام (ره) کدام روحانیها با حضرت مخالفت داشتند؟ اینها چه کسانی بودند و چه مشکلی با حضرت امام (ره) داشتند؟
مرتضی میردار پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی: شالوده اندیشه امام (ره) تشکیل حکومت و استقرار حاکمیت است، وقتی که این اندیشه وجود دارد، خود حضرت امام(ره) یعنی شما اگر تولد امام را نگاه کنید از ۱۲۸۱ تا ۱۳۴۲ که امام (ره) تقریباً در ۶۳ سالگی حرکت اجتماعی گسترده را آغاز میکند، یعنی مهمترین مولفه و ممیزی فکری حضرت امام (ره) با سایر مراجع یا حوزه فکری اندیشمندان تشیع میگوید اگر اسلام نتواند حرکت اجتماعی درست کند و همه آمیزههای اسلام را در زندگی مردم پیاده نکند این اسلام، اسلام نیست، امام(ره) در سالهای ۱۳۲۳ نامه تاریخی دارد که یکی از مهمترین اسناد مبارزاتی امام(ره) است که اداره حکومت و حرکت به این مسیر را در این میداند که ما باید به سمت قیام برای خدا برویم، اگر قیام برای خدا اتفاق بیفتد، همه موانع برداشته میشود، اما اگر قیام برای شخص باشد این نگاه امام(ره) است هیچ موقع جامعه و حرکتهای اجتماعی به یک سرانجامی نمیرسد، در سال ۱۳۵۸ یکی از حوزههای علمیه خدمت امام(ره) میگوید نقش شما و بقیه بزرگان در انقلاب چیست میگوید هیچ، چون امام(ره) برای خود هیچ چیزی قائل نبود و همه چیز را در مسیر خداوند میدید، روحانیتی که در این مسیر با امام (ره) مخالفت میکردند، مخالفت به این معنا که نمیتوانیم نه اینکه از بن مخالف باشند به دلیل اینکه ما دستمان خالی است، حاکمیت پهلوی که همه قدرتهای جهانی پشت سر ان هستند، خودش یک ارتش قدرتمند درست کرده و بعد سامانههای مختلف کنترل جامعه را درست کرده، شما با دست خالی با حاکمیت میخواهید چکار کنید، امام (ره) مردم و قابلیتهای جامعه را خوب شناخته بود، در وصیت نامه خود هم اشاره به این دارد و اذعان میکند که ولله قسم میخورم که مردم ایران از مردم حجاز عهد پیغمبر با وفاتر هستند، نظام سلطه را امام(ره) آنچنان در هم کوبید که بعد از ۴۴ سال همچنان نظام سلطه جمهوری اسلامی را دشمن اولش میداند، به دلیل اینکه آنها نگاه و اندیشه شان در این بود که جریانهای دینی نمیتواند حرکتهای اجتماعی را راهبری کنند و حکومت درست کنند، در آن دوره میگفتند دین افیون توده هاست، چطور عالمان دینی حرکت اجتماعی درست کنند، این حرکت اجتماعی بیاید مردم را پشتیبانی کنند و نظامی درست کنند بر آرا فقها با پشتیبانی مردم، این در واقع نگاه امام (ره) بود، یک خودش را متکی به خداوند لایزال میدانست، ۱۳۴۲ جمعی از دانشجویان خدمت امام (ره) میروند و میگویند این حاکمیتی که شما با آن در افتادید چطور میشود بر این سیطره پیدا کرد، امام یک جمله میگوید، شما بروید کار کنید وقتی کار کردید من به افسران میگویم دست از روی ماشه بردارند، بعضیها تعجب میکردند، چطور وقتی نگاه میکنید ارتش تسلیم نگاه امام (ره) میشود و بر روی مردم شلیک نمیکند، آن رویکرد امام (ره) است میگوید جامعه را باید بسازید و رویکرد هم باید حتما قیام برای خدا باشد.
سوال: قبل از نظریات حضرت امام (ره) برگردیم به جایگاه حکومت از منظر شیعه، که بتوانیم این را در قالب آن تدوین و ببینم.
رجبی: همانطور که عرض کردم از دیدگاه شیعه تشکیل حکومت متعلق به امام (ره) است امام معصوم یا به نیابت از امام میتوان حکومت کرد، اما متاسفانه بسیاری از علمای ما در طول تاریخ و حتی در عصر حاضر بر این باور بودند که تشکیل حکومت و مرزداری، تشکیل نیروهای مسلح، گرفتن خراج و مالیات و اداره حکومت از علما ساخته نیست با اینکه هر حکومت دیگری را حکومت ظالم و نامشروع میدانستند، اما از این طرف هم معتقد بودند که ما هم نمیتوانیم تشکیل حکومت دهیم، بنا به روایتی که گفته شده بود در عصر غیبت هر پرچمی بلند شود برای تشکیل حکومت، پرچم باطل است، برخی هم به اشتباه این طور تصور کرده بودند که حتی به نیابت امام زمان (عج) یعنی نائبان عام امام هم نمیتوانند حکومت تشکیل دهند، نتیجه چنین تفکری یعنی رفتن جامعه اسلامی و شیعیان امیرالمومنین (ع) زیر بار حکومت فاسدی، امام (ره) با توجه به سیره اهل بیت (ع)، پیام قیام امام حسین (ع) این حرکت را به خوبی مدیریت کرد و تفکر اشتباه را به چالش کشید، خاطرم هست امام (ره) فرمود که حدیث مجعولی است که پوشیدن لباس نظامی بر اهل علم مکروه است، امام (ره) فرمود امیر المومنین (ع) سرآمد همه علما لباس نظامی میپوشید و در عرصه جنگها حضور پیدا میکرد حالا برای علما کراهت دارد، لذا حضرت امام با چنین افرادی مواجه بود، به خصوص که برخی تصور میکردند که اگر حاکمیتی با نیابت امام (ره) تشکیل شود و بخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند و بخواهد مفاسد و مظالم را از بین ببرد باعث تاخیر در ظهور امام زمان (عج) خواهد شد، لذا از این حیث عدهای مخالفت میکردند که در وصیت نامه حضرت امام (ره) به این صورت با آنها مقابله شده است.
سوال: در بخشی از وصیتنامه حضرت امام (ره) توصیه میکنند به روحانیون و روحانی نماها که مسیر اشتباهی میروید و راه به جایی نخواهید برد، امام از طرفی با برخی مراجع تقلید و علما در برخی رویکردهای سنتی همراهی میکنند، اما در برخی رویکردهای فقهی خطوط رایج را میشکانند مثلا در قصه موسیقی یا شطرنج یا اولین بار احکامی میگویند، آیا فقه امام خمینی (ره) با فقه برخی علمای دیگر متفاوت بود؟ روحانی نماها در چه حوزههایی با امام (ره) مشکل داشتند؟
مجتبی نام خواه مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم: پدیده تحجر یا اختلاف نظری که امام (ره) با جریانهایی در درون حوزه داشتند تنها معطوف به مقوله حکومت یا نبود حکومت نبود، امام (ره) پدیده تحجر یک پدیده ریشه دار میدانستند، پدیدهای که میتواند حتی در افکار انقلابیون و حتی بخشهایی از مجتهدانی همراه انقلاب بودند نفوذ کند، امام (ره) بارها درباره این مسئله هشدار میدادند، اینکه خیال نکنید تحجر یعنی بی اعتقادی اعتقادبه حکومت و اینکه دین نمیتواند حکومت ایجاد کند بلکه میتواند صورتهای متفاوتی را هم داشته باشد، امام (ره) در کتاب ولایت فقیه که مربوط به سال ۴۸ است یک بحث دامنه داری را شروع میکنند در باره اینکه اساساً خاصیت اسلام چه خاصیتی است، امام (ره) استدلال میکند که اسلام خاصیت دگرگون سازی دارد، خاصیت انقلابی دارد، خاصیت جنبش و نهضت به پیروان خود میدهد، ایده تحجر با این مخالف است این ایده در دورهای در واقع در قالب مخالفت با نهضت سیاسی برای حکومت است، اما بعد از حکومت به این معنا خود را بازسازی میکند و در حوزههای مختلف خودش را باز تولید میکند، امام (ره) میفرماید که اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالت هستند این از کتاب ولایت فقیه امام (ره) است دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است، اما اینها اسلام را طور دیگری معرفی کرده اند و میکنند، تصور نادرستی از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصی که در حوزههای علمیه عرضه میشود برای این منظور است که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند که مسلمانان در جنبش، کوشش و نضهت باشند، این جملات ادامه دارد، از جمله امام (ره) جمله استعاره اسلام غریب را به کار میبرند، میگویند اسلام مانند یک انسان غریب است که نه در حوزههای علمیه نه در دانشگاهها و عموم مردم شناخته شده نیست، این غربت به این دلیل است که اسلام ابعاد دگرگون ساز و انقلابی دارد و اندیشه و شکل ناقصی از اسلام که در حوزههای علمیه ارائه میشود این ویژگی را ندارد و نمیتواند دگرگون کند، امام (ره) در اواخر عمر شریفشان گفتگو و هشدار نسبت به تحجر را حتی نسبت به فقهای شورای نگهبان مطرح میکنند یعنی فقهای شورای نگهبان در سخنرانی هایشان یعنی علمای همراه امام (ره) که با امام (ره) آمدند و با حرکت انقلاب همراه بودند و رسیدن به اوج مناسب انقلابی هستند امام (ره) میگوید شما هم اگر مراقب نباشید و بعضی از مسیرها را طی کنید یکباره چشم باز میکنید که حجتیه یا نماد تحجر و ایده تحجر دل شما را هم برده، گفتگویی که در حوزه مثلا موسیقی است اصلا ربطی فقط به موسیقی ندارد در مورد برداشتی از دین است، عضو دفتر امام که عضو حلقه استفتاح ایشان است، یعنی نزدیکترین افراد به ایشان است، ایده تحجر اساساً ایدهای نیست که قبل از انقلاب مانده و در مخالفت با حکومت اسلامی باشد، میشود در دفتر امام (ره) باشید میشود احکام سیاسی و انقلابی از امام (ره) داشته باشید، اما مخاطب هشدار نسبت به ایده تحجر باشید، ایده تحجر ویژگیهایی دارد ما با تحجر به مثابه ایدهای که امام (ره) هشدار میدهد این ایده میتواند در واقع به یک معنا مفاهیم انقلابی و اسلامی را از درون تهی کند، امام (ره) در اواخر عمرشان میفرمایند مقدس نماها با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود میکنند یعنی در درون جبهه دین و انقلاب از درون ذره به ذره نابود میکنند، اینها با قیافه حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی دین معرفی میکنند بنابراین ما با پدیدهای مواجه هستیم که گام به گام و همراه امام (ره) امده و بعد از انقلاب آمده و در مناسب مهم هم میتواند حضور داشته باشد و مفاهیم انقلاب را از درون تهی کند.
سوال: اسلام آمریکایی که خیلی درباره آن صحبت میشود، آیا دقیقاً همین است؟
میردار: وقتی امام (ره) باز در وصیتنامه خود جریان سلطه و قدرت مرجعیت و اسلام را فهمیده و میداند چه تحولی ایجاد کند، برای اینکه بدل این را ایجاد کنند میآیند نظامی را تربیت میکنند تا حد مرجعیت آدمها را بالا میآورند که بتوانند یک نگاه دیگری را در مقابل جمهوری اسلامی به وجود بیاورند، در دیداری که مقام معظم رهبری با مردم قم داشتند، گفتند دشمن از قم میخواهد شروع کند به معنای اینکه خاستگاه معنوی و معارفی انقلاب اسلامی قم است، میخواهند از جریانهایی که ایجاد میکنند از قم صداهایی بلند شود در مخالفت با جمهوری اسلامی، چون جمهوری اسلامی نظام سلطه را برانداخته، حرفی در میان عامه مردم است میگویند سنگ بزرگ علامت نزدن است، در منطق امام (ره) اتفاقاً سنگ بزرگ علامت زدن است، در نگاه فقهای ما متدینین، کسانی که در دهه ۲۰، ۳۰ و ۴۰ تا انقلاب تحولات را رصد میکنند مگر میشود با نظامی در افتاد که این مختصات را دارد، اما امام (ره) اتفاقا با رویکرد مردم محور و سرمایههای اجتماعی را شناخته و نگاهش را پیاده میکند، جوری میشود که رابطه امت و امامت اتفاق میافتد، خانواده شهید پیش امام (ره) میرود که چهار فرزند شهید دارد و به امام (ره) عکس فرزند را نشان میدهد امام متاثر میشود، عکس دوم را نشان میدهد، عکس سوم و عکس چهارم را نشان میدهد امام (ره) گریه میکند، مادر شهید میگوید امام عزیز قربانت بروم من میوههای دلم را داده ام که نگرانی شما را نبینم شما اشک میریزید، امام (ره) به این شکل جامعه تربیت میکند، درست مقابل نگاهی که پهلویها به زن داشتند، امام طرفدار این موضوع بوده که زن در جامعه بدرخشد.
سوال: اکنون چه تهدیدهایی برای اندیشههای زیبای امام (ره) وجود دارد؟
رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام: مقبولیت حاکمیت بسیار مهم است، یعنی امیرالمومنین (ع) باشد اگر چه مشروعیت خود را از خدا میگیرد، اگر جامعه با او همراه نباشد امیر المومنین (ع) هم نمیتواند حکومت کند، کما اینکه وقتی سیاستهای الهی را پیاده کرد و جامعهای که ۲۵ سال از تعالیم پیغمبر دور شده بود تحمل ان را نداشت با اینکه با شوق با حضرت بیعت کردند، در ادامه همراهی نکردند و حکومت حضرت به اهداف بلند خودش نائل نیامد، بنابراین مسئله مهم پایگاه اجتماعی نظام دینی است، دو حکومت در اسلام خدمت به مردم و ایجاد عدالت تعریف شده و این مهم در حکومت امیرالمومنین (ع) به زیبایی پیاده میشود، چیزی که انقلاب ما را تهدید میکند همین مسئله است که ما عدالت اجتماعی و اقتصادی را نتوانیم و یا خدای ناکرده نخواهیم به درستی اجرا کنیم، اسلام آمریکایی که اشاره کردید صرفا اسلام سکولاری که فقط بخواهد دین را یک امر شخصی کند و وارد سیاست نباشد نیست، ممکن است در پوشش انقلاب اسلامی به قدرت برسد، ولی شعارهای انقلاب و ارزشهای انقلاب را به بازی بگیرد، داشتیم رئیس جمهوری که میگوید باید مانور تجمل برقرار کنیم، یا میگویند برای ایجاد توسعه طبیعی است که خیلی از مردم زیر چرخ زندگی له شوند در صورتی که درست نقطه مقابل فرمایش حضرت امام(ره) است، حضرت امام(ره) میفرمایند که ما مدیون پابرهنگان و مردم انقلاب کرده هستیم، میفرمایند من یک موی کوخ نشینان را به همه کاخ نشینها نخواهم داد، لذا وقتی عدالت اجتماعی برپا نشود و ما میبینیم مردمی که به این زیبایی وارد عرصه شدند و امام (ره) را یاری کردند آن وقت ما فضایی را ایجاد کنیم که یک عده بتوانند به نان و نوا برسند و مردم انقلاب کرده و مردم خوبی که امام (ره) فرمود در صدر اسلام زمان پیغمبر (ص) و امیرالمومنین (ع) مانند مردم ایران و تودههای میلیونی ایرانی نبوده است.