پخش زنده
امروز: -
توماس هاردی یکی از مشهورترین شاعران و رماننویسان طبیعتگرای تاریخ ادبیات انگلستان است. شهرت او بیشتر به سبب خلق رمانهای بصری قدرتمند با پسزمینهای روستایی است که در آنها به ناگزیر بودن سرنوشت انسان میپردازد.
معماری پیشرفت اجتماعی و اقتصادی را برای هاردی به ارمغان آورد، هرچند کمبود بودجه و افول ایمان مذهبی او را مجبور کرد که بلندپروازیهای خود برای تحصیل در دانشگاه را رها کند. اما مطالعه و پرورش مهارتهای شعری را رها نکرد و همراه با حرفه معماری به نوشتن ادامه داد. در دهه ۱۸۶۰ ابیاتی نوشت که هیچکدام منتشر نشد و باعث شد که هاردی با اکراه به نثر روی آورد. اولین دستنوشته رمان بانو و مرد فقیر (۱۸۶۷-۱۸۶۸) را چندین ناشر رد کردند، اما راهنماییها و تشویق ویراستاری به نام جورج مردیت باعث شد که رمان دوم او با نام داروهای ناامیدی در سال ۱۸۷۱ پذیرفته و منتشر شود.
زندگینامه توماس هاردی
توماس هاردی در سال ۱۹۱۴ با همسر دومش فلورانس داگدیل ازدواج کرد. او در سال ۱۹۲۷ دچار عفونت قفسه سینه شد و در سال ۱۹۲۸ در مکس گیت درگذشت.
توماس هاردی از پیشتازان مکتب طبیعتگرایی
گرایش به طبیعتگرایی را میتوان در بسیاری از آثار توماس هاردی مشاهده کرد. رمانهای تیره و تار و دیدگاه بدبینانه توماس هاردی او را در رده طبیعتگرایان قرار میدهد. دو رمان معروف تس دوربرویلها و جود گمنام نمونههای بزرگی از گرایش او به مکتب طبیعتگرایی هستند. این رمانها به زندگی مردم روستایی در دنیایی در حال تغییر و ارائه ارتباط عاطفی بین طبیعت و انسان میپردازد. گاهی طبیعت متاثر از عواطف انسانی است و گاهی انسان تحتتأثیر احساسات طبیعت قرار دارد.
تاثیر روستای کودکی بر رمانهای هاردی
شروع شاعری وسبک شعری توماس هاردی
به کار بردن ضرب آهنگهای ترانههای عاشقانه اغلب به شعر هاردی کیفیتی بنیادی میبخشد که نشان میدهد، این موقعیت با وجود آنکه جزء به جزء وصف شده است، نمایانگر بن مایههای ژرف و مکرری در تجربه انسان است. در شعر ِ هاردی، وزن ملایم نظم، فروکش کردن قافیه ها، عاطفهای عمیق، اما مهار شده را تداعی میکند. در آثار هاردی، اندوه، ناتوانی وی در خصوص اعتقاد داشتن به اداره شدن جهان به وسیله خدایی خیرخواه، احساس حرام شدگی و نومیدی در زندگی آدمی، طعنه جویی مصرانه هاردی در هنگامه مواجهه با پرسشهای اخلاقی یا متافیزیکی بخشی از نگرش متأخر ویکتوریایی را تشکیل میدهد. اندیشهها و بن مایههای متشخصانه هاردی را نمیتوان به سهولت با بازآفریدگی مفاهیم نوین علمی و فلسفی که در ادبیات متأخر سده ۱۹ به صورتهای گوناگون مشاهده میشود، مرتبط دانست. از ریتمهای شیرین و حزین ناشی از بر حال خویش گریستن دوره ویکتوریایی در اشعار هاردی، که تلخ منظرتر است و گویی استوار بر نگاهی دیرپای به ناگوارترینها است، نشانی نمیتوان جست. همین تلخ منظری که هم پایه زمختی و ظرافت باختگی میشود، در کنار انسجام عاطفی و کلامی وی، سرباز زدن او از این امر که هرگز تسلیم یک سبک شعری صرف بشود، لحن منحصر به فرد جست و جوگر و خموشانه وی، در سالهای اخیر، اعتبار شعری به طور دائم رو به افزایشی را برای هاردی رقم زده است، به صورتی که امروزه نه تنها وی را به عنوان یک رمان نویس تراز اول، بلکه به عنوان یک شاعر انگلیسی بلند مرتبه باز میشناسند.
توجه هاردی به رفتار و مسائل انسانی در رمانهایش
انسانیت در آثار توماس هاردی بهعنوان شکلی از اومانیسم در نظر گرفته میشود که بهصورت دلبستگی نویسنده به زندگی، انسان و تجربیات معمول زندگی شخصیتهای مختلف، نمود مییابد. رایجترین موضوع آثار توماس هاردی مبارزه انسان با سرنوشت و بقا در دنیایی بیتفاوت است.
کتاب تس دوربرویل، بهترین کتاب توماس هاردی، ابتدا در سال ۱۸۹۱ در یک نسخه سانسورشده و سریالی در روزنامهی بریتانیایی گرافیک منتشر و سپس به صورت یک کتاب سه جلدی به بازار کتاب عرضه شد. هرچند این کتاب اکنون بهعنوان یکی از مهمترین آثار قرن ۱۹ در نظر گرفته میشود، اما در اوایل انتشار به سبب تمرکز غیرمتعارف آن بر طبقه پایین و برخورد مستقیم با تمایلات جنسی و مذهب دوران ویکتوریایی، نقدهای شدیدی دریافت کرد.
روایت توماس هاردی راجع به نابودی زندگی زن جوان و زیبایی به نام تس است که پدر خودخواهش، جک دوربیفیلد بهطور اتفاقی از ارتباط خانوادگی خود با خانوادهی ثروتمند دوربرویل مطلع شده و برای بهرهمندی از ثروت آنها، با طرح نقشهای تس بیچاره را به خانه خویشاوندان نجیبشان میفرستد و او را دچار سرنوشتی غمانگیز میکند. تس مهربان مورد تجاوز قرار گرفته و باردار میشود و به دهکده باز میگردد. فرزندش پس از تولد میمیرد. تس وارد رابطهی عاشقانه با فردی به نام کلر میشود، اما افشای حقایق زندگی گذشتهاش، باعث راندهشدن کلر و رویدادهای غمانگیز دیگری در پی آن میگردد.
توماس هاردی در ۱۹۲۷ میلادی به بیماری ناعلاجی مبتلا شد و در ۱۹۲۸ میلادی چشم از جهان فروبست. هاردی بنا به خواست خود در قطعه شاعران واقع در کلیسای وست مینیستر دفن شد. وارث هاردی پس از مرگ او، تمام اموال، نامهها و دفترچه یادداشتش را سوزاند. از آثار و شعرهای او تنها ۱۲ قطعه باقی مانده است.