پخش زنده
امروز: -
تجربه کشوری مانند چین نشان میدهد به دلیل سرکوب قیمتهای کشاورزی، کمبود مواد غذایی در تمام سالهایی که چین درگیر برنامهریزی متمرکز بود، فراگیر شده و انحراف قیمتها مانع رشد اقتصادی شده است.
تحلیلگر بخش کشاورزی درباره تجربه بازنگری در سیاستهای چین در تولید مواد غذایی گفت: اصلاحات «بازار محور» چین به لحاظ تاریخی در سه مرحله پیشرفت کرده است؛ افزایش قیمتهای مربوط به لجستیک کشاورزی، معرفی مکانیسمهای بازار برای جایگزینی کنترلهای دولتی و حرکت به سمت عملیات کامل بازار رقابتی. این سلسله اصلاحات فراگرد تولید کشاورزی را تقویت کرد، مصرف سرانه محصولات غذایی را افزایش داد و امنیت غذایی ملی را تقویت کرد.
حسین شیرزاد افزود: اصلاحات قیمتی در محصولات کشاورزی چین، طی سه دهه گذشته نشان میدهد که لزوم اتخاذ سیاستها و تأسیس نهادهای تنظیم گر در حل مشکلات غذایی این کشور ضرورتی تاریخی داشت. پس از مدتها بحث و پلومیک حزبی، سیاست گذاران متوجه شدند که خودکفایی در چین با امنیت غذایی یکی نیست، بلکه میتوان بخشی از یک سیستم غذایی جهانی بود و با تنوع بخشیدن به منابع تأمین و دسترسی به محصولات جدیدی که نمیتوان در داخل کشور تولید کرد از طریق لجستیک قوی به امنیت غذایی کشور کمک کرد.
وی ادامه داد: با این حال، قرار گرفتن در اردوگاه «سوسیالیسم مائوئیستی» در تلاقی با نوسانات بازارهای بینالمللی، در ترکیب با فشارها و شوکهای زنجیره تأمین جهانی، میتوانست تأثیرات قیمت و عرضه را نیز ایجاد کند، اما اتخاذ یک دیپلماسی فعال در تجارت بینالملل به مصرفکنندگان چینی فرصتهای خوبی برای خرید و خوردن محصولات جدیدی که در داخل کشور تولید نمیشد، ارائه داد.
تحلیلگر بخش کشاورزی تصریح کرد: چین متوجه شد حضور فعال در بخشی از یک «سیستم غذایی جهانی شده» به امنیت غذایی ملی از طریق ترکیبی از تولید داخلی قوی و پایدار مواد غذایی از طریق لجستیک تجاری کمک میکند. اعضای حزب دریافتند که باید بین حمایت از تولید داخلی و استانداردهای بالایی که به درستی برای آن تعیین کرده بودهاند و وارداتی که انتخاب مصرفکننده را بهبود میبخشید و میتوانست رقابت و نوآوری را تشویق کند، تعادلی ایجاد کنند. چنانکه برخی از تغییراتی که از اواخر قرن بیستم شاهد آن بودهایم، وابسته به تغییر در الگوی مصرف، نقش رسانهها و گرایش مصرف کنندگان چینی بوده است.
شیرزاد با بیان اینکه بهبود چشمگیر در منابع غذایی نشان دهنده تغییرات عمیقی است که در چین رخ داده است، تاکید کرد: در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی غذاهای اساسی مانند غلات، گوشت، تخم مرغ و روغن پخت و پز تحت جیره بندی شدید دولتی و کنترل قیمت توزیع میشد. بسیاری از اشکال کنترل قیمت به طور گستردهای عملکرد بازار را مخدوش کرده و منجر به کمبود فراگیر و افزایش هزینهها میشد؛ به همین دلیل تقریباً هیچ آمار درستی از میزان مصرف شیر و سایر محصولات لبنی وجود ندارد. سطح زندگی نزدیک به سطح معیشتی بوده و نوسان قیمت مواد غذایی زیاد بود. چین، پس از به دست آوردن استقلال سیاسی در سال ۱۹۴۹ مانند بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته دیگر، شروع به دنبال کردن استراتژی توسعه صنایع سنگین کرد بنابراین دولت برای سرعت بخشیدن به توسعه صنعتی، طرح «سرکوب قیمت» ها را اتخاذ کرد و به طور سیستماتیک قیمت محصولات کشاورزی را سرکوب و قیمت کالاهای صنعتی را افزایش داد. دولت با استخراج مازاد کشاورزی و حفظ دستمزدهای پایین شهری که با پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت مواد غذایی امکانپذیر شده بود، توانست به انباشت سرمایه برای صنایع سنگین دست یابد.
وی خاطر نشان کرد: کنترل قیمتها تحت برنامه ریزی شدیداً متمرکز بود به طوری که در سال ۱۹۷۸، در آستانه اصلاحات اقتصادی، دولت چین قیمتهای خرید ۱۱۳ کالای کشاورزی را در سطح خرده فروشی تعیین کرد و فروش ۱۵۸ کالا را تحت کنترل خود درآورد.
این کارشناس بخش کشاورزی اظهار داشت برای هر یک از محصولات کشاورزی، نظام برنامه ریز مرکزی دو قیمت تعیین کرد. قیمت خرید سهمیهای و قیمت خرید بالاتر از سهمیه؛ البته دومی بالاتر از اولی بود و قصد داشت مشوقهای تولید اضافی را فراتر از تحقق سهمیه ارائه کند؛ ضمن اینکه هر دو قیمت بسیار کمتر از قیمتهای احتمالی بازار بود.