پخش زنده
امروز: -
سرتیپ قاسم فراوان از فرماندهان پدافند هوایی در ۸ سال دفاع مقدس: سرگردهای جوان که آن روزها دانشجو بودند آمدند پای کار با فرماندهان جوان در سپاه این لطف خداست و طراحی پدافندی فتح المبین و بیت المقدس در دنیا بی نظیر است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ شبکه یک سیما در برنامه ایران امروز با سرتیپ قاسم فراوان از فرماندهان پدافند هوایی در ۸ سال دفاع مقدس گفتگو کرد متن گفتگو را در ذیل بخوانید.
سوال: شما هشت سال را در جنگ حضور داشتید؟ چطور وارد جنگ شدید از روز اولی که شما پا به جنگ گذاشتید برای ما میگویید؟
سرتیپ فراوان: بله در مقابل عظمت ملت ایران کاری که انجام شد تحفه ناچیز و کمترین کار و کمترین خدمت را میتوانستیم ما خدمت مردم ارائه بدهیم ما فقط میتوانستیم روز اول و دوم جنگ حضور نداشتیم آن هم به دلیل این که در تهران بودیم و تازه از ماموریت داوطلبانه کردستان برگشته بودیم و حمله هوایی را در تهران حس کردیم و همان شب با تعدادی از دوستان خودمان رفتیم خدمت فرمانده شهید نامجو، و عرض کردیم همه ما از این که دشمن حمله کرده ما همه آماده ایم داوطلبانه به جبهه برویم که روز دوم فرمهایی تهیه شد و همه وصیت نامه امضا کردند دانشجوهای دانشکده افسری و داوطلبانه عازم جنگ شدیم سوم و چهارم با ۱۳ سورتی پرواز سی یک سی یکصد و سی و به اهواز رفتیم در حقیقت روزهای نخستین جنگ.
سوال: شما از فرماندهان پدافند هوایی بودید میخواهیم راجع به پدافند هوایی علی الخصوص درعملیات بیت المقدس با شما صحبت بکنیم در مورد این عملیات صحبت بفرمایید؟
سرتیپ فراوان: عملیات بیت المقدس همه ما معترفیم و تمام دنیا میداند یکی از نقاط برجسته یعنی نقطه عطف تاریخ جنگ هشت ساله بوده و تاثیرگذار بود از نظر سیاسی و نظامی در منطقه و جهان، یعنی این عملیات را به سادگی نباید از کنارش گذشت باورهایی جهان این بود که یک دولت انقلابی تضعیف شده و اگر سقوط نکند حداقل میتواند فرمانبر ما باشد یعنی با این جنگ و با سرزمینهای مقدسمان که در اختیار دشمن متجاوز قرار گرفته شده بود یک روحیه شکست و یا محزونی بر قلبهای ملت ایران و همه کسانی که با ما بودند در حقیقت وجود داشت و همه دنبال این بودیم که به یک شکلی از این ضایعه جلوگیری کنیم گرچه خود عملیات دفاع از خرمشهر که در حقیقت روزهای آغازین جنگ و من هم افتخار این را داشتم که در این منطقه باشم و به مردم خوب خرمشهر خدمت کنم و با همکاران خودم تعدایی از افراد پیرو مسنی را در این شهر جابجا میکردیم و کمک مستقیم به مردم باشد، ولی خود همان زمان از دست دادن خرمشهر هم گرچه از دست دادیم، ولی افتخار باافختار بودیم ۳۴ چهار روز در مقابل چند لشکر مقاومت کردن کار آسانی نیست آن هم دو گردان دانشکده افسری، دانشجویان دانشکده افسری گردان نیروی زمینی که تقریبا حدود ۸۰ درصد از بین رفته بود بر اثر مقاومت و بازسازی شده بود و واحدهایی از زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران و تفنگداران نیروی دریایی ایران اینها ترکیبی از نیروهایی بود در داخل خرمشهر و بزرگوارانی همچون شریف النسب همجچنین عزیزان دیگر از نیروهای مردمی عزیزانی از سپاه پاسداران، روحانیت که یکی از روحانیانی که بسیار در جبههها فعال بود و با ایشان دوست شده بودیم و همچنین مرحوم جلین، صحنه شورانگیزی از دفاع ایجاد شد یعنی ما خرمشهر را به آسانی و با خفت از دست ندادیم یعنی با خون ریختیم خونین شهر شد، اما با همه احوال برای ما خیلی سخت بود که چند نقطه از کشورمان مثل بستان، مثل هویزه، مثل خرمشهر اینها در دست دشمن باشد عملیات بیت المقدس حاصل اندیشه کاملا برمبنای تفکر و دکترین ایرانی طرح ریزی شد یعنی ما درست است که اصول یکی است، ولی کاربرد و طراحی کاملا ایرانی هست همانطور که در عملیات والفجر ۸ این اتفاق افتاد ما در عملیات بیت المقدس که ازپس گیری خرمشهر از ۲۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد، ۱۳ روزه خرمشهر را پس گرفتیم با چند لشکر عراقی، ولی که جلویمان مقاومت میکردند با انواع و اقسام استحکامات، اما خرمشهر را ما ۳۴ روز همین تعداد آماری که عرض کردم با سلاحهای سبک مقاومت کردیم و نگه داشتیم پشت دیوار درهای خرمشهر لشکرهای عراق بودند با این تعداد این آدم مقاومت کردیم، ولی حالا بعد از این مدت این منطقه در اختیار عراق بود و این همه موانع ایجاد کردند این همه لشکر و این همه تقویت کردند، ولی باز ظرف ۱۴ روز گرفتیم، از موانع عبور کردیم از کرخه عبور کردیم، از کارون عبور کردیم تمام جادههای مواصلاتی را در سه محور رفتیم جلو ما به عنوان پدافند هوایی کاری کردیم در در حقیقت به اصطلاح خودمان کارستان یعنی کار ما این بود که اولا دفاع سیال هوایی انجام میدادیم قبلا با خلبان قهرمانمان تامین میکردیم آسمان منطقه نبرد را با دشمن درگیر میشدیم عمق را در حقیقت پدافند زمین به هوا زمین پایه عمق را پوشش میدادیم این جا برعکس شد اینجا آمدیم با عزیزان خلبانمان یک حالت پارالر ایجاد کردیم یعنی دفاع سیال روی منطقه شرقی خوزستان و دفاع موشک و حمله موشکی که اصلا در تاریخ ارتشهای دنیا سابقه ندارد شما سامانههای موشکی ارتفاع متوسط در صحنه نبرد ببرید و چیزی که میدانید چیز پرارزشی است ممکن است با کمترین سلاح از بین برود، ولی ما مجبور بودیم دستور فرماندهان را اجرا کنیم و این سامانه را در سه جا مستقر کردیم در شمال آبادان و در قسمت محور شمالی، به عنوان خیبر و بدر و تبوک اینها نام سایتهایمان بود تاثیر این سایتها در صحنه نبرد همانی است که امروز شما میتوانید با فیلمها به شهادت بنشینید یعنی اگر فیلمها را ملاحظه کنید میبینید که رزمندگان به این شکل آزادانه دارند عملیات انجام میدهند یعنی تفکر رزمی ما متمرکز مقاومت و رفع موانع بود و این رزمندگان با آزادی عمل بیشتری جنگیدند چرا برای این آسمان ما از وجود دشمن کمرنگ کردیم نمیگویم کاملا قطع کردیم سوال کنید از استادهایی که در نیروی زمینی و عزیزان سپاه هستند سوال کنید میزان تاثیر بمباران نیروی هوایی عراق در عملیات بیت المقدس چقدر بوده؟ میزان تلفاتی که ما گرفتیم چقدر بوده میزان تلفاتی که گرفتیم بالای ۵۷ هواگرد هست یعنی اعم از هواپیما و بالگرد و اینها را ازش تلفات گرفتیم در یک عملیات در طول ۱۴ روز و این کار بزرگ بود بعد این لایههای حمله دشمن را که وقتی تا نزدیک اهواز میآمدند، شرق کارون میآمدند اینها را آنقدر تحت تاثیر آتش ارزشمند ما و پراثر ما این نیروهای دشمن را از منظر هوایی به عقب راندیم بگونهای که الان نقشههای عملیاتی را ملاحظه بفرمایید که چگونه حملات دشمن هی به عقب رانده میشد و اینها وقتی مورد اصابت قرار میگرفتند تفکر اینها به هم میخورد و بمبارانشان هم کم اثر بوده یا حتی روی نیروهای خودشان میگرفتند یعنی روی دستپاچگی میآمدند با موشک راک موشک که مواجه میشدند خلبان از جان خودش میترسید و مهماتش را بی هدف رها میکرد و یا این که حتی روی نیروهای خودش میریخت مجبور بود، چون با مهمات نمیتوانست برگردد یک صحنههای پرشور و واقعا افتخارآمیزی در این صحنه عملیات بیت المقدس شکل گرفت ما رادارها را در این منطقه تقویت کردیم که این سابقه نداشت یعنی رادارهای تاکتیکی را آوردیم به صحنه در قسمت شمالی منطقه نبرد یعنی منطقه دزفول در قسمت شرقی یعنی رادار اهواز و در منطقه جنوبی رادار بندرامام یک مجموعهای از طیف الکترومغناطیسی شکل گرفته صحنه را مثل روز روشن کند یعنی شبانه روز.
سوال: مغز متفکر و طراح این عملیات پیچیده و سخت و خیلی ریسکی کی بود و چطور پیش رفت؟ من هرچه نگاه میکنم همه جوان بودید یعنی همه سنهای پایین و همه بی تجربه
سرتیپ فراوان: همین فرماندهان جوان، درست فرمودید به دلیل شرایط انقلابی تغییرات اساسی در بنیه دفاعی و نیروی انسانی شکل گرفت یعنی ژنرالها و افسرهای ارشد ارتش اینها همه رها شدند یا بازنشست شدند و مقدار کمی ماندند همین تعداد کمی ماندند آن قدر کمک خدا بود که اینها فکرها باز و طراحی این عملیات شد یعنی خواهر گرامی ببینید تمام طراحی این گونه عملیاتها معمولا از طرف اتاق فکر کشورهای دیگر که صاحب ارتشهای بزرگ هستند حتی رزمایش ما، ولی اینجا از عملیات فتح المبین دانشگاه فرماندهی ستاد وارد صحنه شدند همان افسرهای جوان همان سروانها و سرگردهای جوان که آن روزها افتاد یا دانشجو بودند شروع کردند با فرماندهان جوان ما در سپاه جوانان پرشور، ولی علاقهمند ذهنها باز میشود این لطف خداست و این طراحی فتح المبین در دنیا بی نظیر است بیت المقدس بی نظیر است مراحل حمله را اگر من خدمت شما تشریح کنم به عنوان پدافندی حتی، که چگونه با این موانع یعنی عبور از رودخانه خروشان کارون و عبور از کرخه و کرخه کر و ایجاد سرپل در آن طرف رودخانه سرپل ایجاد کنیم نیروها عبور کنند ببینید این همه نیرو باید از این رودخانه عبور کنند، این همه باید تحکیم موقعیت بدهند اینها بروند جادهها را تامین کنند یعنی دشمن را باید یعنی راهپیمایی تفریحی که نیست جنگ و آتش است آن لحظه را اگر شما در صحنه بودید همش دود و غبار و آتش و خون خونریزی و شهید و مجروح یا تلفات صحنه نبرد برای عراقیها که خیلی زیاد بود شما ببنید چیزی در حدود ۱۷ هزار عراقی را به هلاکت رساندید ۱۹ هزار نفر دستگیر شدند و اسیر شدند اینها عدد کمی نیست یعنی چند لشکر، لشکرهایی که آن روزها آنجا برای خودش کرکری میخواندند سر یک حملات فاز اول حمله گرچه با سختی یعنی مثلا قرارگاه شمالی ما یک مقدار به موانع خورد چرا؟ برای این که حرکت اینها کشف شد یعنی دشمن متوجه شد، ولی میانی و جنوبی خوب پیشرفتی کردند رفتیم مرز و مرز قرار بر این بود که ما حتی این جوری که گزارشات تو صحنه نبرد بود و ما هم تو سایتهای پدافندی شاهد این گزارشات بودیم قرار بود که حتی ادامه پیدا کند در داخل خاک عراق این اتوبان بصره بغداد را تامین کنیم خب خودبه خود بصره به چنگ ما میافتاد طرح عملیاتی در حین مراحل بعدی گامهای بعدی تغییر کرد ببینید چقدر استعداد واقعا ببینید جنگ است شوخی نیست در لحظه جنگ شما طرحتان را عوض کنید این نشانه استعداد و بالندگی است و دنیا قبل کرده این اتفاق را و همین تجربیات در دوره جنگ عملیاتهای غرورآفرینی مثل والفجر هشت را آفرید همین تجربیات جنگ بود.
سوال: حدود یک دقیقه وقت داریم ما صحبتهای پایانی شما را میشنویم حالا میخواهید از عملیات بیت المقدس صحبت کنید یا از دزفول صحبت کنید.
سرتیپ فراوان: حیف است که ما از مردم دزفول غافل بشویم که آمار را شما فرمودید، ولی حضور در صحنه را ما هستیم که این مردم واقعا شگفت انگیزند موشک به یک شهر با آن صداهای مهیب بمباران و گلوله باران مستمر و این مردم صحنه را خالی نکردند و این واقعا دست این مردم را باید بوسید آن نسل و این نسلهای بعدی را از خود به یادگار گذاشتند و بزرگواری ملت این مردم دزفول به رزمندگان چقدر اهمیت میدادند خانوادههای پایگاه چهار شکاری بعد از، چون اوایل فشار جنگ روی پادگانها و پایگاهها بود و بعد جنگ شهرها شد و اگر ملاحظه کنید تاریخ شروع عملیات بر علیه شهرها متوجه میشوید که روزهای اول روی پایگاههای نظامی بود پایگاه دزفول هم نزدیک بود به طور مستمر تحت فشار بمباران و گلوله باران بود مردم دزفول خانوادههای نظامیان را بردند و در باغها و اماکن خودشان پناه دادند که اینها هم امن باشند و هم خود رزمندگان به راحتی بتوانند ادامه فعالیت و رزم بدهند.
مجری: واقعا هرچقدر از مردم دزفول و خرمشهر و مقاومت و پایداری و شجاعت و صبرشان واقعا شایسته بهترینها هستند و امیدواریم که بهترینها برایشان رقم بخورد و بیش از پیش مسئولان به این شهرهایی که واقعا روزهای خوبی را نگذراندند در جنگ بپردازند و حال و روز بهتر و شادتری انشاالله برایشان رقم بخورد.
پایان