پخش زنده
امروز: -
سالروز شهادت امام صادق(ع) فرصت ارزنده ایست تا رسانه ملی با خودارزیابی از عملکرد گذشته، پروژه خودیابی را در عصر تحول رسانه ملی در دستور کار قرار دهد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مازندران، انقلاب اسلامی و به تبع آن ارگانها و دستگاههای فرهنگی و بخصوص رسانه فرهنگ ساز ملی با درک درست از اهداف پیدایش این پدیده استثنای قرن، در ادامه رسالتی که امام صادق(ع) برای ترویج اسلام ناب محمدی ایفاء نمود، بر آن شد تا با استفاده از آموزه های فقه صادقیه، یکبار دیگر زمینه های خروج اسلام ناب را از انزواها و اختفاء های تحمیلی و ابراز کارآمد آن در متن زندگی مردم و در سطح مدیریت جامعه آن هم در قالب یک حاکمیت تمام عیار فراهم آورده و با استفاده از متون علوم دینی و بکارگیری متخصصان و کارشناسان ذوالیمینین که هم دستی در دین و هم دستی در حاکمیت داشته و اصطلاحا" تجربه ی ورز دادن تئوری های دینی را در متن نظام اجرایی دارند، ابهام ناکارآمدی القائی دین را برای همیشه زدوده و تفکر الحادی “دین را افیون توده ها دانستن” را مدفون نماید.
نظر به اینکه در قانون اساسی هر گونه شبکه رادیو و تلویزیونی درانحصار رسانه ملی است، طبعا" در فرایند پردازش تخصصی دین با گرایش مذهب شیعه و نیز با رویکرد فقه جعفری، صدا و سیما بر خود فرض می داند که علاوه بر تلاشهای تخصصی خود در مسیر برنامه سازی و ارائه تحلیل ها و مستندها و روایتها و استفاده از جلوه های هنری در معرفی و ترویج سیره زندگی عقیده محور و انتخاب سبک زندگی اسلامی، سخنگوی نهادهای فرهنگساز و ریشه داری مانند حوزه های علمیه نیز شده و همانگونه که در ایفای سایر رسالتها مانند ورزش، هنر، علوم فنی، پزشکی و غیره سنگ تمام می گذارد، در این وادی نیز انجام وظیفه کرده و در کنار ابعاد مادی، مروج زندگی معنوی و عقیدتی نیز باشد.
سالروز شهادت امام صادق(ع) فرصت ارزنده ایست تا رسانه ملی با خود-ارزیابی از عملکرد گذشته، پروژه خودیابی را در عصر تحول رسانه ملی در دستور کار خود قرار دهد و ضمن رفع غفلتها و قصورها، آینده را با رؤیت منصفانه فرهنگ دینی نسل امروز، طراحی کند.
اصلا" بحث معرفی مقصرها در مظان نگاهم نیست، اما نمی توانم با اغماض از قصورهای گذشته عبور کرده و بجای پیگیری تحقق فقه صادقیه، مبلّغ و یا راضی به فقه بورکراتیکی باشم که ماهرانه بر رسانه ملی دیکته شده بود و چهره شدن مجریان خاص و سلبریتی های تابلوشده و مصادره فرهنگی رسانه ملی توسط چهره هایی که در لابلای برنامه های همین رسانه در شبکه های متعدد، ضمن رسیدن به درآمدهای فرانجومی، به محبوبیت عامه هم رسیده بودند!
فرهنگی که در رسانه ملی حاکم و ترویج میشد، بوی دین داشت، اما فاصله محتوایی زیادی با نص دین داشت و طوری هم پشت هم بودند که نمی توانستیم دست به ترکیب هیچکدام از آنها بزنیم و اگر شبکه ای جرأت می کرد که به اصلاح یک از هزاران اقدامی نماید، با بمباران سایر همپالکی ها و با آتش تهیه رسانه های خارجی و یا با معرکه گیری فضای مجازی مواجه شده و چاره ای جز عقب نشینی صاحبان و یا مدافعان اندیشه های دینی وجود نداشت!
جریان سکولار اعم نفوذی ها یا همسنگران پشیمان شده همزمان برای مصادره فکری همه دستگاههای فرهنگی و هنری و آموزشی خیز برداشته و با باور جدایی دین از سیاست و نیز ناکارآمدی دین در تحقق نیازهای مادی بشر و کهنه شدن دین در برابر مدرنیته و پست مدرنیسم، برای نسل های نو طی چند دهه هم مشق نوشتند و هم سرمشق و الگو معرفی کرده و حتی برخی از همین الگوهای سکولار را بعنوان اسطوره در نگاه نسلهای نو بت سازی کردند طوری که استقلال فکری و انتخاب احسن را از آنها گرفته و با استفاده از قاعده هوش مصنوعی، با آنها رابطه ای رباتیک برقرار کردند.
رسانه ملی، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت ورزش و جوانان، وزارت آموزش عالی، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و وزارت آموزش و پرورش، با بهانه های مختلف از جمله حمایت از جوانان، دفاع از حقوق زنان، دفاع از هنرمندان، دفاع از حقوق صنفی معلمان و غیره هدف سکولارها قرار گرفته و با جنبش زن زندگی آزادی، عملا فراجا و قوه قضائیه را نیز نشانه گرفتند.
ریشه همه این وادادگی ها به بیگانه ساختن افکارعمومی بخصوص خانواده ها با مبانی فقهی تربیت نسل نو و نیز توانایی حکمرانی نظام ولایی بر اساس آموزه های فقه صادقیه و قابل مراجعه در فقه جواهری است. رسانه ملی تا دیرترنشده باید بجنبد و با استفاده از پتانسیل مراکزی مانند حوزه های علمیه و سایر مراکز پژوهشهای دینی، جریان نیهیلیسم را کنار زده و تحول را به جریانی معناگرا مبدل کرده و از این اراده فقه محور با استعانت از رهنمودهای مقام عظمای ولایت، رونمایی کرده و با ساخت برنامه ها و محصولات فاخر، عملیات بازپس گیری رسانه ملی را آغاز کنند.
دکترهادی ابراهیمی کیاپی استادعلوم سیاسی دانشگاه