پخش زنده
امروز: -
میخائیل بولگاکف نویسندهی مشهور روس با رمان مرشد و مارگریتا یکی از سرآمدان ادبیات قرن بیستم است.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما،میخائیل بولگاکف، پزشک و نویسنده نمایشنامههای مشهور روسی در قرن بیستم است.
زندگینامه میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف در پانزدهم می ۱۸۹۱ در کییف اوکراین چشم به جهان گشود.
پدرش استاد آکادمی علوم الهی و مادرش دبیر دبیرستان بود. او فرزند ارشد خانواده بود و شش خواهر و برادر کوچکتر از خود داشت.
میخائیل تحصیلات خود را در کییف گذراند و در سال ۱۹۰۹ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه کییف شد.
ازدواج
در سال ۱۹۱۰ با تاتیانا نیکلا لاپا آشنا شد و در سال ۱۹۱۳ با او ازدواج کرد که عمر این ازدواج یازده سال بود و آنها در سال ۱۹۲۴ از هم جدا شدند.
او در سال ۱۹۱۶ فارغالتحصیل رشته پزشکی شد و به خدمت سربازی رفت. علاقه او به زبان و ادبیات باعث شد که در کنار پزشکی، ادبیات را نیز دنبال کند و کمکم شروع به نوشتن کرد.
میخائیل پس از دانشگاه در جبهههای جنگ داخلی روسیه، بهعنوان پزشک، خدمت کرد. اولین کتاب او، مجموعه خاطراتش در خدمت در روستای نیکلسکی، با نام «یادداشتهای پزشک جوان روستا» بود. او تا سال ۱۹۲۰ در ارتش ماند و پس از شکست ارتش سفید و طیکردن یک دوره بیماری سخت، پزشکی را کنار گذاشت و به سمت فعالیتهای فرهنگی و خبرنگاری رفت.
بولگاکف پس از این تصمیم به شهرهای مختلفی برای زندگی رفت و در نهایت در سال ۱۹۲۱ در مسکو ماندگار شد.
او بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۵ در مسکو، در روزنامههای مختلفی بهصورت ناشناس و یا با نامهای مستعار فعالیت داشت. از سال ۱۹۲۵ زندگی او در مجامع ادبی و فرهنگی تکانی خورد و با انتشار داستانها و رمانهایش، به او بهعنوان نویسنده برجستهای نگاه میشد، هرچند که برخی از کتابهایش به دلایل سیاسی اجازه انتشار نداشتند و یا تنها بخشی از آنها منتشر میشد.
ازدواج مجدد میخاییل بولگاکف
بولگاکف در سال ۱۹۲۵ با لوبوف بلوزسکی ازدواج کرد که عمر این ازدواج تنها هشت سال بود و آنها در سال ۱۹۳۱ از هم جدا شدند.
نوشتن نمایشنامه
او با دیدن محدودیتهای زیاد و عدم اجازه چاپ کتابهایش، از آنها، بهصورت اقتباسی نمایشنامه نوشت و آنها را به روی صحنه برد. این محدودیتها زندگی وی را سخت کرده بود و او در تئاتر مشغول به فعالیت ماند و به هر نحوی که میتوانست، دیکتاتوری را به نمایش میکشید و انتقاد میکرد و همین امر باعث شد تا کار در تئاتر را نیز در مقاطعی از دست بدهد. ازدواج بعدی بولگاکف در سال ۱۹۳۲ با یلنا شیلوفسکی بود. گفته میشود یلنا الهامبخش شخصیت مارگریتا در داستان مرشد و مارگریتا است.
آثارمیخائیل بولگاکف
بولگاکف هفت رمان و بیش از ده نمایشنامه نوشت. یکی از مهمترین خدماتی که بولگاکف به تاریخ ادبیات جهان کرد، اقتباس نمایشنامهایِ شاهکارهای ادبی مانند دون کیشوت و جنگ و صلح است. میخائیل بولگاکف خالق آثاری همچون قلب سگ، دستنوشتههای یک مرده، جزیرهی سرخ، و سعادت است.
مرگ بولگاکف
بولگاکف در دهم مارچ ۱۹۴۰ بر اثر بیماری کبدی که از پدر به ارث برده بود درگذشت. مزار او در گورستان نووودویچی در مسکو است.
انتشار کتابها بعد از مرگ
بسیاری از لیست کتابهای میخائیل بولگاکف بهصورت گسترده و کامل، پس از مرگ او منتشر شدند.
موضع گیری سیاسی بولگاکف
یکی از برادران بولگاکف در ارتش سرخ و دیگری در ارتش سفید میجنگیدند. خود او نیز در ارتش پزشک بود. با شکست ارتش از انقلابیون، برادرانش از شوروی گریختند؛ همچنین همانطور که پیشازاین نیز اشاره شد، پدر آنها نیز مدرس مذهبی بود. ازاینرو، این عقبه خانوادگی بولگاکف، باعث شده بود که پس از پیروزی بلشویکها، علیرغم اینکه او اعلام کرده و نشان داده بود که وابسته به هیچ گروه سیاسی نیست، اجازه فعالیت ادبی چندانی نداشته باشد. اما وی همواره در آثارش دیکتاتوری را نقد میکرد. حتی در زمانی که اجازه انتشار کتابهایش وجود نداشت، در تئاتر بهصورت سمبولیک این انتقادات را نشان میداد.
ممنوعیت آثار بولگاکف در روسیه
بسیاری از کتابهای میخائیل بولگاکف، توسط دولت شوروی و شخص استالین ممنوع شده بودند؛ هرچند که استالین خود آثار او را دوست داشت، اما، چون در آنها نکوهش و انتقاد از دیکتاتوری به چشم میخورد، انتشار این آثار ممنوع بود.
کتابهای میخائیل بولگاکف
کتاب گریز
کتاب مرفین
کتاب سعادت
کتاب آدم و حوا
کتاب جزیره سرخ
کتاب ایوان واسیلوویچ
کتاب برف سیاه
کتاب نفوس مرده
کتاب مرشد و مارگاریتا
کتاب یاداشتهای یک پزشک جوان
کتاب قلب سگی
کتاب خانه زویا
کتاب احضار روح
کتاب تخم مرغهای شوم
کتاب مولیر
کتاب ژوردن کم عقل
کتاب جنگ و صلح
کتاب دن کیشوت
بهترین کتاب میخائیل بولگاکف
کتاب مرشد و مارگریتا
شاهکار ادبی قرن بیستم
آثار مهم میخائیل بولگاکف پر تعدادند که در میان رمانها و نمایشنامههای نوشته شده توسط او، از «مرشد و مارگریتا»، بهعنوان شاهکار ادبی قرن بیستم یاد میشود. این کتاب سالیان زیادی پس از مرگ بولگاکف منتشر شد.
کتاب مرشد و مارگریتا، بین سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۱ خلق شد! نسخه ابتدایی این رمان، در سال ۱۹۲۵ به اتمام رسید، اما بولگاکف، آن را از بین برد. نسخه دوم آن را بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۵ به پایان رساند. نسخه سوم را تا سال ۱۹۳۷ ویرایش کرد و تا هفتههای پیش از مرگش، مشغول ویرایش پیشنویس چهارم از این کتاب بود. سرانجام در سال ۱۹۴۱، مرشد و مارگریتا توسط یلنا شیلوفسکی به پایان رسید.
این رمان در سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ بهصورت سریالی و در سال ۱۹۶۷، بهصورت تک جلدی، با حذفیات و سانسورهای فراوان به چاپ رسید. نسخه سانسور نشده این کتاب، در سال ۱۹۷۳، سی و سه سال پس از مرگ بولگاکف، منتشر شد.
موضوع داستان مرشد و مارگریتا
داستان مرشد و مارگریتا، سه داستان موازی است: داستان ورود غریبهای به شهری که با هرکسی که ارتباط برقرار میکند، مجنونش میکند، داستان پونتیاس پیلاتوس، حاکمی که حکم به صلیب کشیدن مسیح را داده و داستان سوم مشتق از دو داستان پیشین در اثنای روایت عشق مارگریتا به مرشد است.
منابع: کتابانه، برج کتاب