پخش زنده
امروز: -
کتاب "به خون کشیده شد خیابان" نوشته مهناز کوشکی، خاطرات مقاومت مردم خراسان در ماجرای کشف حجاب رضاخانی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، تحقیق کتاب "به خون کشیده شد خیابان" را مهدی عشقی رضوانی، قربان ترخان، اسماعیل شرفی و رضا پاکسیما را برعهده داشته اند.
این اثر روایتی از شاهدان عینی ماجرای کشف حجاب است که واکنش های مردمی و چرایی مخالفت با این طرح از جمله موضوعاتی است که از میان روایت ها می توان به آن دست یافت.
سیاست کشف حجاب، از آن دسته سیاستهای استبدادی تاریخ معاصر ایران بود که ریشه در استعمار داشت. رضاشاه که قبل از پادشاهی تنها سابقه نظامی داشت، در پاسخ به خواست عمومی جامعه، مردم متحصن در مسجد گوهرشاد را با مسلسل به گلوله بست، صدای رگبار مسلسلها و اللهاکبر مردم در همه محلات مشهد شنیده شد. کافی است پای صحبت کهنسالان مشهدی بنشینید هنوز هم صدای کامیونهای حمل پیکر شهدا را میشنوند، هنوز هم از بزرگترهایشان به یاد دارند که کشته و مجروح را با هم در گودال خشتمالها دفن کردند.
آن سالها عموم خانمها یا خانهنشین شدند و یا به ناچار همراه با کسی از خانه بیرون میآمدند؛ اما همه هوای همدیگر را داشتند که مبادا چادری روی زمین جا بماند حتی برخی از کارمندان حکومت هم در این مبارزه همراه مردم بودند و وجدانشان اجازه نمیداد که به حجاب زنان مسلمان تعرض کنند، برخی از کار کناره گرفتند و برخی چادرهای پاره را میخریدند تا به بالادستیشان نشان دهند که مثلاً کارشان را به درستی انجام دادهاند و چادرها را از سر زنان برداشتهاند.
کوچه ها پر بود از وحشت و اضطراب، چه حرمتهایی که شکسته نشد آرزوی زیارت حرم به دل خیلیها ماند. اکنون بیش از هشت دهه از آن سالهای تلخ گذشته است؛ متأسفانه بخش غالب روایتهای تاریخی چنین اتفاق بزرگی به کلی نابود شده است. دهها هزار شاهد عینی که حامل هزاران روایت واقعی از آن سالها بودند از این دنیا رفتهاند بدون آنکه نامی یا نشانی از سرگذشت آنان ثبت و ضبط شده باشد؛ اما گستردگی و میزان شدت واقعه آن قدر زیاد بوده که هنوز هم میتوان روایت هایی تازه از آن روزها شنید.
در برشی از این کتاب میخوانیم: «کلاه شاپو روی جالباسی صندوق خانهمان جا خوش کرده بود. هر روز میدیدمش. مادرم تا چشمش به کلاه میافتاد شروع میکرد به نفرین کردن. با بغض و کینه میگفت: «این کلاه یادگاری رضاشاه ملعونه نگهش داشتم تا هر وقت چشمم بهش افتاد، لعنت بفرستم. روستا بهداری میخواست، آب درستودرمون میخواست، جاده میخواست، زن روستایی کلاه به چه کارش میاومد؟»
علاقهمندان میتوانند کتاب "به خون کشیده شد خیابان" را علاوه بر کتابفروشیها، از سایت یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir تهیه کنند.
انتشارات «راه یار» این کتاب را به چاپ رسانده است.