وجود اندوه و غم برای بقای انسان حیاتی است
مطالعات دانشمندان نشان میدهد غم و اندوه یکی از احساسات اصلی است که ما در طول عمر خود با آن برای دفعات متعددی مواجه میشویم و اگر چه این احساس در ظاهر برای ما ناخوشایند است، اما، وجود این احساسات برای بقای نسل بشر حیاتی است.
به گزارش
خبرگزاری صداو سیما بسیاری از ما در طول عمر خود لحظات تلخ آمیخته با اندوه را تجربه میکنیم و به طور کلی از دست دادن هر چیزی از مرگ یکی از عزیزان گرفته تا درد دلشکستگی یا پایان یک شغل، میتواند غیرقابل تحمل باشد. متاسفانه باید پذیرفت غم و اندوه بخشی طبیعی از زندگی است که ریشههای عمیقی در تاریخ تکاملی ما دارد.
از نظر علمی، غم و اندوه از مغز شروع شده، اما تمام بدن را تحت تاثیر قرار میدهد. لحظهای که ما از شکست خود مطلع میشویم، مغز ما واکنش جنگ یا گریز را آغاز میکند.
این حالت تشدید شده، استرس مضاعفی بر اندامها و عملکرد کلی بدن ما وارد کرده و ما معمولاً آن را برای چند دقیقه تا ۴۸ ساعت تجربه میکنیم. اما پس از سوگ، اثرات واکنش جنگ یا گریز مغزی میتواند ماهها ادامه داشته و حتی سالها بعد، یادآوری آن موضوع خاص میتواند پاسخ ذهنی مان را دوباره تحریک کند. بهترین مثال برای این موضوع، مواجه شدن با مرگ عزیزی است که در ظاهر پس از گذشت سالها در ذهن و زندگی شما پایان یافته، اما هر از گاهی با یادآوری آن فرد، غم و رنج شدیدی قلب شما را میفشارد.
بنا بر اعلام "سیناپرس" ، بررسیهای دقیق روان شناسی نشان میدهد: سوگ دارای خط سیری از پنج مرحله کلی است. این مراحل شامل انکار، عصبانیت، چانه زنی، افسردگی و پذیرش است. باید توجه داشت که این رویداد واقعاً یک فرآیند غیرخطی است و احساسات ناشی از آن میتوانند در طول زمان با هم تداخل پیدا کرده، محو و دوباره ظاهر شوند.
روانشناسان بر این باورند: این احساسات مرتبط با از دست دادن زمانی تکامل یافت که ما از طریق همکاری و اجتماعی شدن شروع به ادامه حیات کردیم.
در آغاز، ما مشتاق چیزهایی هستیم که از دست داده ایم، این مساله ما را تشویق میکند به دنبال اعضای گمشده گروهمان بگردیم. در ادامه روند تکاملی، در بخش ناخودآگاه مغز، ما به سمت محافظت از خود و گروهمان در برابر ضررهای آینده حرکت کرده و ما بیشتر درگیر احساسات مرتبط با غم و اندوه میشویم.
رفته رفته انسان با تبدیل شدن به یک گونه اجتماعی، شروع به ایجاد وابستگیهای عمیق و عاطفی کرد که طبیعتاً این روابط باید معنادار باشند. در واقع غم و اندوه روی دیگر سکه عشق و دوست داشتن است و برای رهایی از درد غم و اندوه، ما باید توانایی خود را برای عشق ورزی رها کنیم.
به این ترتیب شاهد هستید که امکان رهایی از غم و اندوه برای بشر وجود نداشته و مادامی که ما افراد نزدیک به خود، اشیا و مایملک و موقعیتهای خود را دوست داشته باشیم، از دست دادن آنها منجر به ایجاد غم و اندوه برای ما میشود و این غم و اندوه انگیزهای برای تلاش جهت حفظ داراییهای مادی و معنوی انسان محسوب میشود.