پخش زنده
امروز: -
نام سپهبد صیادشیرازی با تاریخ هشت ساله دفاع مقدس عجین شده است. این نام پرافتخار ما را به لحظات سختی از تاریخ میبرد که با حضور افرادی، چون او با سرافرازی و سربلندی پیوند خورد و با نصرت و پیروزی به پایان رسید.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، امروز ۲۱ فروردین ماه بیست و چهارمین سالگرد ترور شهید سپهبد علی صیادشیرازی در سال ۱۳۷۸ است. نام صیادشیرازی با تاریخ هشت ساله دفاع مقدس عجین شده است. در دورههایی حساس و طاقت فرسا در جنگ تحمیلی، فرماندهی شهید صیاد شیرازی راهگشای جبههها بود. او در مقاطع مختلف جنگ در بالاترین ردههای ارتش مسئولیتهای خطیری برعهده داشت. سرانجام در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸، به آرزوی دیرین خویش نایل آمد و مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک منافقین، قرار گرفت و به شهادت رسید.
تولد
علی صیاد شیرازی در ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ در شهرستان درگز از توابع استان خراسان رضوی زاده شد. مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. پدرش، که از عشایر قشقایی بود، به استخدام ژاندارمری درآمد و سپس به ارتش منتقل شد. او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانوادههای نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت میکرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وی شدند. مادر وی، شهربانو شجاع، روز ۴ مرداد ۱۳۹۵ درگذشت.
تحصیلات و ازدواج
علی صیاد شیرازی، در سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال ۱۳۴۲ موفق به اخذ دیپلم گردید. در سال ۱۳۴۳ در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد و سرانجام در مهرماه ۱۳۴۶ در رسته توپخانه دانشآموخته شد و با درجه ستوان دومی وارد ارتش گردید. پس از طی دوره آموزشی در شیراز و اصفهان به لشکر تبریز و سپس لشکر زرهی کرمانشاه منتقل شد.
او در سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران منتقل شد و پس از پایان کلاس به موجب تسلط بالایی که به دست آورده بود، از استادان زبان انگلیسی ارتش شد. وی زمانی که تصمیم داشت با دختر دایی خود، عفت شجاع، ازدواج کند، با مخالفت ارتش حکومت پهلوی روبرو شد. حکومت پهلوی دلیل مخالفتش را سابقه مبارزاتی پدر عفت شجاع با حکومت مطرح کرد. اما سرانجام در اثر اصرار ستوان شیرازی، ارتش حکومت پهلوی با این ازدواج موافقت کرد. وی در سال ۱۳۵۲ برای تکمیل تخصصهای توپخانه از طرف ارتش به آمریکا اعزام شد تا دوره هواستجی بالستیک را بگذراند. او این دوره آموزشی را در شهر فورت سیل در ایالت اوکلاهما، در منطقهای نظامی، با موفقیت طی کرد و پس از گذراندن دوره با تخصصی جدید به ایران مراجعت کرد. ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان صیاد شیرازی، او را در سال ۱۳۵۳ به اصفهان (مرکز توپخانه) منتقل کرد.
مبارزات سیاسی
پیش از انقلاب، صیاد شیرازی در اصفهان با یافتن دوستان جدید مطالعات مذهبی خود را پی گرفت و شخصیت سیاسی خویش را بارز ساخت و در نامهای که برای محمد مهدی کتیبه، یکی از افسران مذهبی، ارسال کرد این جمله را نوشت: «در مورد برنامههای مذهبی بحمدالله پیش میرویم مخصوصاً در آن قسمت که میدانید.» این جمله حساسیت ضداطلاعات را برانگیخت و از آن پس وی تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را «متعصب مذهبی» معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند.
صیاد شیرازی در اواخر حکومت پهلوی به دلیل این که در بین افسران، ضدیت با حکومت وقت میکرد و از مخالفان حکومت پهلوی بود، ضداطلاعات از قرار دادن جنگ افزار در اختیار وی ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری شود. سرانجام او در ۱۹ بهمن دستگیر و زندانی شد و در آستانه پیروزی انقلاب، در بهمن ۱۳۵۷ آزاد شد. پس از پیروزی انقلاب، صیاد شیرازی با رحیم صفوی و احمد سالک آشنا میشود و با یکدیگر از پادگانهای اصفهان حفاظت میکنند.
مسئولیتها
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سال ۱۳۵۸ در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در نبردهای کردستان به همراه مصطفی چمران نقش مهمی ایفا نمود.
عزل از فرماندهی غرب کشور
پس از حوادث کردستان، صیاد شیرازی با درجه سرگردی به همراه رحیم صفوی به غرب اعزام میشود و با همکاری ارتش و سپاه، بر سنندج مسلط میشود. این عملیات در کردستان موجب میشود تا او با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب شود. ولی مدتی بعد به سبب تمرد، این ۲ درجه از او پس گرفته میشود.
در نوشتههای بنی صدر اینگونه آورده شده که در سردشت، نیروهای تحت امر سرهنگ صیاد شیرازی تلفات و شکست سختی متحمل شدهاند. در پاسخ به پرسش فرمانده کل قوا، بنی صدر در مورد تلفات، صیاد شیرازی پاسخ میدهد آنان به بهشت میروند و برای جبران شکست درخواست استفاده از بمب ناپالم میکند که با خشم شدید و مخالفت بنیصدر مواجه میشود. این اختلافات موجب خلع دو درجه، برکناری و دستور محاکمه نظامی صیاد شیرازی میشود.
ولی آنچه توسط خود صیاد شیرازی و همچنین سخنگوی وقت ارتش سرتیپ غلامحسین دربندی نقل شده این ماجرا با آنچه بنی صدر نوشته متفاوت است.
صیاد شیرازی درباره عزل خود گفتهاست: «به موجب سعایتهایی که علیه اینجانب و قرارگاه عملیاتی غرب کشور انجام گرفت، به دستور رئیسجمهوری وقت حیطه فرماندهی من به کردستان محدود شد. سپس از مسئولیت خود عزل شدم. در ضمن به درجه قبلی یعنی سرگردی تنزل یافتم. در همین اوان بود که جنگ تحمیلی نیز آغاز گردید.»
بازگشت به ارتش
پس از خلع بنیصدر، با حضور محمدعلی رجایی در سمت ریاست جمهوری، صیاد شیرازی بار دیگر با دریافت دو درجه، به ارتش بازگشت و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء را راهاندازی کرد.
صیاد شیرازی درخاطرهای نقل میکند: «نامهای به من ابلاغ شد تا قرارگاه را به هم بزنم و بعنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان در امر عملیات نامنظم کار کنم؛ یعنی مسئولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان محدود به کرمانشاه شد. حالا میبایست یک دفعه تشکیلات را برهم میزدیم در حالی که کار تمام نشده بود، چون کار را غیرمعقول میدیدم؛ غفلت کردم و نامهای تهیه کردم و در آن جملاتی نوشتم که از نظر نظامی حالت طغیان و سرپیچی و تمرد را داشت. مستندترین مدرکی که بنی صدر به تحریک اطرافیانش همه جا بگوید ببینید این همان است که میگفتم؛ صیاد طغیان و تمرد کردهاست. بنی صدر نامه را مستقیم برده بود خدمت حضرت امام و گفته بود که صیاد شیرازی تمرد کرده. حضرت امام مرا که نمیشناخت ایشان هم همان اعتقادی که به اصول دین داشتند دستور داده بودند؛ با ایشان طبق مقررات رفتار کنید و منظور از مقررات نه تنها برکناری با قاطعیت بلکه گرفتن درجه و حتی دادگاهی کردن بود.»
پس از کشته شدن، ولی الله فلاحی (سرتیپ نیروی زمینی ارتش که پس از مرگ به درجه سرلشکری ارتقا یافت) در ۹ مهر ۱۳۶۰، قاسمعلی ظهیرنژاد (فرمانده وقت نیروی زمینی) به سمت رئیس ستاد مشترک ارتش منصوب شد و صیاد شیرازی (با درجه سرهنگی) به درخواست اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای عالی دفاع و با حکم سیدروح الله خمینی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد.
او در مقام فرمانده نیروی زمینی ارتش با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیات طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرم، والفجر ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۹، عملیات خیبر، قدر و قادر شرکت و پیروزیهای بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد.
در سال ۱۳۶۴ و بعد از عملیات قادر (عملیات تهاجمی گسترده نیروهای مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق)، صیاد شیرازی ناکامی ارتش در این عملیات را ناشی از عدم همکاری سپاه دانسته و این موضوع اختلافات پیش آمده بین محسن رضایی به عنوان فرمانده کل سپاه و صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش تا بدانجا رسید که آیتالله خمینی در تیر ۱۳۶۵ با آنهادر جماران ملاقات کرد و از آنها خواست "وحدت" را دنبال کنند. اما علی صیاد شیرازی در مرداد سال ۱۳۶۵ از فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد و با پیشنهاد سیدعلی خامنهای و تصویب سیدروحالله خمینی به سمت «نمایندگی رهبری در شورای عالی دفاع» منصوب شد. به گفته رئیس اداره دوم ارتش در دهه ۶۰، سرهنگ محمدمهدی کتیبه، محسن رضایی باعث کنارگذاشتن صیاد شیرازی از فرماندهی نیروی زمینی ارتش بود. در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶، وی به درجه سرتیپی ارتقاء یافت.
صیاد شیرازی (به همراه محسن رضایی و اکبر هاشمی رفسنجانی) به عنوان اصلیترین رهبران نظامی ایران و کسانی که به وضوح پس از آزادسازی خرمشهر طرفدار ادامه جنگ و کشاندن جنگ به داخل عراق بودند، شناخته میشد.
صیاد شیرازی در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم مجاهدین خلق قرار گرفته بود، با طراحی و فرماندهی این عملیات به نیروهای مجاهدین شکست سختی وارد کرد.
در مهر ۱۳۶۸، بنا به درخواست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، و با موافقت و حکم فرماندهی کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. او پنج روز قبل از مرگ در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر از سوی فرمانده کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرد که این درجه مجدداً پس از شهادت وی به سپهبدی ارتقاء یافت.
شهادت
صیاد شیرازی در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح سازمان مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونیاش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید. طبق برخی گزارش ها ، زهره قائمی، به عنوان مسئول عملیات ترور صیاد شیرازی معرفی شد.
در مراسمی با حضور سید علی خامنهای و مقامات لشکری و کشوری و جمعی از دوستدارانش، علی صیاد شیرازی در قطعه ۲۹ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
پس از شهادت
رحیم صفوی فرماندار وقت سپاه پاسداران در حاشیه مراسم یازدهمین سالگرد شهادت گفت: عملیات تلافی جویانه سپاه پاسداران در همان سال اول شهادت، با شلیک بیش از هزار گلوله توپ و موشک به مقرهای مجاهدین خلق در داخل خاک عراق انجام شد رحیم صفوی تصریح کرد: بدون شک دستور شهادت صیاد شیرازی از یک رده بالاتر به مجاهدین خلق داده شد و شخص صدام این دستور را به مجاهدین خلق داد. سرلشکر صفوی افزود: سپاه پاسداران در همان سال اول شهادت وی، طی یک طرح عملیاتی از ساعت ۴ تا ۸ صبح تمام مقرهای مجاهدین خلقا ز پادگان اشرف گرفته تا العماره را با شلیک بیش از هزار موشک و گلوله توپخانه بُرد بلند، منهدم و تلفات سنگینی را به مجاهدین خلق وارد کرد. به دنبال این عملیات، عراق واکنش شدیدی از خود نشان نداد و تنها به گله مختصری بسنده کرد.
احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، دلایل و بهانههای اصلی شهادت صیاد شیرازی توسط مجاهدین خلق را شکست و ضربهای دانست که این گروه در عملیات مرصاد در اثر تدابیر و فرماندهی صیاد شیرازی متحمل شده بودند. وی افزود صیاد شیرازی با شناخت خوبی که از منطقه و نیروها داشت به پایگاه کرمانشاه رفت و با بالگرد ۲۱۴ هوانیروز، عملیات شناسایی از منطقه را انجام داد و در نهایت با ساماندهی و تدابیر ویژه خود با کمک و هدایت نیروها، ضربه مهلکی در عملیات مرصاد به مجاهدین خلق وارد و مجاهدین خلق را مجبور به عقب نشینی کرد.
فرض الله شاهین راد (فرمانده نیروی زمینی ارتش) در مورد وی میگوید «صیاد توانست خرد نظامی را با احساس مردمی ترکیب کند». شاهین راد این کار را خدمت صیاد میداند.
پس از درگذشت علی صیاد شیرازی، سیدعلی خامنهای به او درجه سپهبدی اعطا کرد؛ همچنین چندین خیابان، ساختمان و مجتمع نظامی با نام وی نامگذاری شدهاند، از جمله یک بزرگراه و یک ایستگاه مترو در تهران.
پیام رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، در بخشی از پیامی که به مناسبت شهادت این شهید بزرگوار صادر نمودند چنین فرمودند:
«امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظام مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید او مانند دیگر مردان حق، از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند، همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا به روی دست داشتند. سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده است ...»
منبع: ویکی پدیا، ویکی فقه