پخش زنده
امروز: -
به راستی چرا حضرت عباس (ع) را ابوالفضل می نامند.در این مطلب مروری داریم بر فضایل ابوالفضل العیاس(ع)
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ،وجود ویژگیهای قرآنی حضرت ابوالفضل به ایشان ارزش داد؛ خداوند از زبان رسولالله(ص) میفرماید: اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید، در این صورت خدا هم شما را دوست خواهد داشت. حضرت عباس(ع) در قبال امامش اینچنین رفتار کرد.
حضرت عباس(ع) بصیرتی نافذ داشت
عباس فرزند علی بن ابیطالب است و میدانیم که سخن گفتن در مقام پدر ایشان نوعی عبادت است. رتبهها و درجات خاصی که فقط در انحصار مولی الموحدین علی(ع) است و تاریخ به آنها اقرار و اذعان داشته و در نهایت اطمینان و وثوق به قلمفرسایی در مورد آنها پرداخته و همه را ثبت و ضبط کرده است.
عباس(س)، معروف به ابوالفضل و ابوفاضل، دارنده القابی مثل باب الحوائج، علمدار کربلا، قمر بنیهاشم و سقای طفلان کربلاست. القابی چون ابوالشاره و ابو فرجه و قائد الجیش و ابو رأس الحار و صدّیق و ... همه به تناسب مقامات به ایشان اختصاص یافته است.
عباس(ع) در میان اوج شرافت و عظمت بنیهاشم و در میان شجرهای که حرف اول و آخر را در شکوه و جمال میزنند. به قمر بنیهاشم شهرت یافته است. ایشان در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه منوره متولد شدند و تقریبأ در سن 35 سالگی در روز عاشورا بنا بر لزوم اطاعت از ولیّ امر و امامش، به قصد رساندن آب به خیام تشنه اباعبدالله الحسین به طرز جانسوزی با لبهای تشنه در کنار نهر فرات به شهادت رسیدند.
داستان فداکاری و ارادت ایشان به مقتدا و مولایشان در نهایت ادب و تواضع زبانزد خاص و عام است. امام صادق میفرمایند: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَالبَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّه ِو أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهیداً؛ عموی ما عباس بن علی بصیرتی نافذ و بینشی عظیم و ایمانی استوار داشت، در محضر امام حسین جهاد کرد و در راه حضرتش جانبازی و ایثار کرد و به شهادت رسید.»
شخصیت قرآنی حضرت عباس(ع)
بنابراین ارزش عباس بن علی(ع) صرفاً به حسب و نسب ایشان نبود، بلکه همان طور که اشاره کردیم، به ادب، تواضع، تبعیت و اطاعت محض از ولیّ و امام عصر خویش بود. آنچه که به عباس(ع) ارزش میدهد، ویژگیهای متعال و قرآنی ایشان است. آیهای در قرآن داریم که خداوند از زبان رسولالله(ص) میفرماید: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّه؛ اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید، در این صورت خدا هم شما را دوست خواهد داشت». (41 آلعمران) حضرت عباس(ع) نیز اینچنین رفتار کرد؛ حب خداوند را در گروی تبعیت از خلیفه رسول و خلیفةالله دانست و بیشترین عزم را در این موضوع از خود نشان داد.
آنچه که به عباس(ع) ارزش میدهد، ویژگیهای متعال و قرآنی ایشان است. آیهای در قرآن داریم که خداوند از زبان رسولالله(ص) میفرماید: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّه؛ اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید، در این صورت خدا هم شما را دوست خواهد داشت».
شخصیت علمی حضرت عباس(ع)
شخصیت علمی و مقام والای حضرت ابوالفضل و اطاعت مطلق از امام زمان به دور از شائبهها و دست رد زدن بر وسوسههای دنیا طلبان، بیمثال است. در روایتی درباره مقام علمی ایشان میخوانیم: «إنّه ذق العلم ذقّأ أی أطعمه؛ آن جناب در کودکی علم آموخته، همان طور که کبوتری، بچه خود را غذا و آب میخوراند، او هم چشیده است علم را چشیدنی».
اگر برای هر صفتی اوج و قلهای قائل شویم فتح قله اطاعت و ادب را فقط در قدرت حضرت عباس میدانیم که آن را از مادر فرا گرفته و به ظهور رسانده است. داستان مهر ایشان به برادر و کیفیت شهادت ایشان در روز عاشورا از هزاران افسانه تاریخی جذابتر است. عشق و اطاعتی که فراتر و بسیار عمیقتر از رابطه خونی، رنگی الهی دارد. واقعه عاشورا بدون در نظر گرفتن رشادتهای قمر منیری چون حضرت ابوالفضل تکمیل نمیشود و پاسداشت شجاعتهای ایشان هر ساله در کنار بزرگداشت واقعه عاشورا در روزی اختصاصی به نام تاسوعا حتی توسط فرقههای غیر شیعه گرامی داشته میشود.
بیشتر بخوانید:سقای آب و ادب به چاپ بیست و پنجم رسید
* به این علت است که در روایاتمان فضایل زیادی را به ایشان اختصاص دادهاند.
بله همین طور است؛ جملات قصاری که امام حسین(ع) در روز عاشورا و سایر اهلبیت(ع) درباره حضرت عباس(ع) دارند، بیمثال است. امام حسین(ع) در روز عاشورا بر بالین حضرت ابوالفضل چنین دعا فرمودند: «جزاک الله خیرأ یا أخی، لقد جاهدت فی الله حقّ جهاده؛ برادرم خداوند به تو پاداش نیک بدهد، تو در راه خدا به طور کامل جهاد کردی». و امام سجاد(ع) در موقع به خاک سپاری بدن متلاشی ایشان فرمودند: «علی الدّنیا بعدک العَفا یا قمر بنی هاشم و علیک مِنی السّلام مِن شَهیدٍ مُحتسب و رحمة الله و برکاته؛ ای ماه تابان بنی هاشم، پس از تو خاک بر سر دنیا، ای شهید که همواره در طلب ثواب بودی، درود و برکات خدا بر تو باد؛ و در بیان مقام ایشان فرمودند: «و إنّ للعباس عندالله عزّوجل منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة؛ برای عباس در پیشگاه خداوند بزرگ مقامی است که همه شهدا بر آن غبطه میخورند».
احساس امنیت امام حسین(ع) با وجود عباس(ع)
امام حسین(ع) با وجود اوست که دغدغه امنیت کاروان را ندارد و این بزرگترین افتخار یک شیعه است که باعث آرامش قلب امام عصر خویش باشد. ایشان در صحرای تنهایی و بیوفایی، میر و علمدار و امید کودکان کاروان میشود و آنها با وجود اوست که دلشان قرص است و به داشتن چنین عموی دلاوری به هم فخر میفروشند و همین احساس بابی میشود برای شیعیان امت برای مباهات در داشتن چنین عمویی که به آنها ابرو میدهد و دستان بریده او حلال مشکلات آنها میشود. نقل است که وقتی ایشان به دنیا آمدند، حضرت امیر در حالی که اشک میریختند، شروع به بوسیدن دستان این نوزاد کردند.
و در روایتی آمده است که وقتی قیامت بر پا میشود، حضرت زهرا دستان بریده عباس را وسیله شفاعت امّت معرفی میکنند. ایشان را ظهرالولایة یعنی کمر و پشت ولایت نامیدهاند و بی جهت نبود که امام حسین وقتی با پیکر خونین ایشان مواجه شدند، فرمودند: «ألان إنکَسَر ظَهری و قلّت حیلَتیِ؛ این مفهوم را میرساند که نه تنها کمر امام شکست بلکه تدبیر امام نیز از این سنگینی این داغ بزرگ متأثر شد. بزرگی مصیبت شهادت ایشان برای امام حسین(ع) به بزرگی مصیبت شهادت حضرت حمزه برای پیامبر تشبیه شده است.
امام حسین(ع) با وجود اوست که دغدغه امنیت کاروان را ندارد و این بزرگترین افتخار یک شیعه است که باعث آرامش قلب امام عصر خویش باشد. ایشان را ظهرالولایة یعنی کمر و پشت ولایت نامیدهاند و بی جهت نبود که امام حسین وقتی با پیکر خونین ایشان مواجه شدند، فرمودند: «ألان إنکَسَر ظَهری؛ هماکنون کمرم شکست».
فضیلت عباس(ع) نزد امیرالمؤمنین(ع)
فضایل حضرت عباس(ع) تمامشدنی نیست و تعابیر دیگری درباره ویژگیهای ایشان وجود دارد. حضرت علی(ع) در شب 21 رمضان با اطمینان قلبی از انجام مأموریت بزرگی که بر دوش حضرت ابوالفضل قرار خواهد گرفت با افتخار ایشان را در آغوش میگیرند و پس از بوسیدن چشمان ایشان میفرمایند: «پسرم به زودی در روز قیامت، به وسیله تو چشمم روشن میشود.» همچنین در فرازی از زیارت نامه ایشان از لسان مبارک امام صادق چنین آمده است: «گواهی میدهم که تو در خیر خواهی امّت، نهایت سعی و تلاش را کردی و تا آخرین توان خود برای پیروزی دین اهتمام ورزیدی تا اینکه خداوند تو را در مقام رفیع شهیدان برانگیخت و روح تو را با ارواح سعادتمندان پیشگاه خدا محشور کرد و خداوند از بهشتش عالیترین و شکوهمندترین جایگاهش را به تو عنایت فرمود و نام تو را در بلندترین و باشکوه ترین جایگاههای عالم بلند کرد و تو را با پیامبران، صادقان و صالحان که برترین رفیقان هستند، محشور فرمود.»
* گفته میشود شجاعت عباس بن علی(ع) به شجاعت مادرش امالبنین ارتباط دارد؛ درباره علت انتخاب امالبنین(س) به همسری امیرالمؤمنین(ع) آیا در همین راستاست؟
صرفاً به این علت نیست. حضرت امالبنین(س) بانوی بزرگوار و جلیلالقدری بوده که قدرش شناخته نشده است. تربیت چهار فرزندی را بر عهده گرفت که همگی در راه امام عصر خویش جان دادند.
اولاد حضرت علی(ع) از جانب بانو امالبنین این اسوه کرامت و بزرگواری همان میشود که وقتی حضرت علی از برادرش عقیل خواستند که همسری از خاندانی شجاع و وارسته به ایشان معرفی کنند، جناب عقیل بدون هیچ مکثی فاطمه بنت محزم را معرفی میکند که خاندانش در میان عرب در دلیری همتایی ندارند.
حضرت عباس(ع) از دامن زنی متولد میشود که وعده شرافت و بزرگی او از مدتها پیش به پدرش حزام داده شده است و فاطمه انوار نورانی ماه منیرش عباس و سه ستاره دیگرش جعفر و عثمان و عبدالله را در عالم رؤیا مشاهده کرده است. او بانویی است که با وجود درجاتی که به او الهام شده، دست تکبر همسر علی بودن را در خود کوتاه کرده و خود را فقط و فقط پرستار اولاد زهرا میداند و به کودکانش که آنها نیز اولاد علی هستند، اجازه قد علم کردن در مقابل اطفال بنت الرسول را نمیدهد و آنها را قربانی راه حسین میکند.
حضرت عباس(ع) از دامن زنی متولد میشود که وعده شرافت و بزرگی او از مدتها پیش به پدرش حزام داده شده است و فاطمه انوار نورانی ماه منیرش عباس و سه ستاره دیگرش جعفر و عثمان و عبدالله را در عالم رؤیا مشاهده کرده است. توصیه و سفارش ام البنین به فرزندانش برای حمایت و جانفشانی بی قید و شرط در راه امامشان، دعای خیری است که مادر در حق اولاد خود بدرقه راه کاروان کربلا میکند.
توصیه و سفارش ام البنین به فرزندانش برای حمایت و جانفشانی بی قید و شرط در راه امامشان، دعای خیری است که مادر در حق اولاد خود بدرقه راه کاروان کربلا میکند و شهادت در راه حمایت از انقلاب حسینی را توفیقی بی نظیر برای آنها میداند و اینجاست که حضرت زهرا(س) در گیر و دار معرکه عاشورا برای قدردانی از او «إبنی؛ فرزندم» خطابش میکند و در بالین خونینش حاضر میشود. در بیان قدرت درک و فهم این بانوی عظیم الشأن فقط همین یک نکته بس که نام خود را به خاطر هم نامی خویش با حضرت زهرا تغییر میدهد مبادا که تکرار نام فاطمه در فراق ایشان، قلب جگر گوشههای زهرا را بلرزاند و این ارادت و خلوص نتیجهاش این میشود که که گرفتاران با توسل به مقام ایشان مجالسی برگزار میکنند و حاجت روا میشوند.منبع :تسنیم