پخش زنده
امروز: -
تربیت دو وجه دارد یک وجه آموزش نکات خوب است و دیگری اصلاح رفتار ناپسند. تربیت فرزند وقتی موفق است که به هر دو وجه توجه داشته باشد.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ،گاهی خانواده ها تصور میکنند که وقتی رفتار ناپسندی در کودک شکل گرفت دیگر اصلاح آن ممکن نیست. اما با آشنایی با راهکارهای اصلاح رفتار به راحتی میتوان به هدف مطلوب دست پیدا کرد. برخی از عناوین مطرح شده در این مقاله عبارتند از:
نگاه جامع مادر به تربیت
چگونگی نقشآفرینی و راهبری مادر در تربیت
چگونگی اصلاح رفتار و حل معضلات و آسیبهای تربیتی
راهکارهای اصلاح رفتار منفی
چکیده فرآیند اصلاح رفتار فرزند:وقتی مادر وقتی میتواند در تربیت که مجموعهای از خوبیها و بدیها، اتفاقات خوب و بد است، تأثیرگذار باشد که نگاه جامعی به تربیت داشته باشد.
آسیبهای حوزه تربیت قابل اصلاح است و پدر و مادر باید به این باور داشته باشند. به عبارت دیگر والدین در زمینه اصلاحگری در تربیت نیز توانمند هستند.
فرمول حل معضلات و مشکلات تربیتی عبارت است از : شناسایی، ریشهیابی و اصلاح ریشه مشکل.
در حل بحرانها، مشکلات و آسیبهای تربیتی فرزندان، اولین نکته کنترل رفتار و پرهیز از تندخویی است.
کنترل و مدیریت هیجانات سبب میشود که مادر به جای جنگ نشانهها، برای درمان ریشهها اقدام کند.
راهکارهای اصلاح رفتار های منفی تربیتی عبارتند از:
بازخوانی رفتار های تربیتی فرزند
مدیریت رفتار ها و هیجانات
لزوم انجام کار میدانی و عمیلاتی
استمرار در فرآیند اصلاح
همراهی و همسویی خانواده برای اصلاح رفتار
نگاه جامع مادر به تربیت
مادر وقتی در تربیت میتواند تأثیرگذار باشد که یک نگاه جامعی داشته باشد. نگاه جامع یعنی چه؟ بالاخره تربیت آمیختهای از بایدها و نبایدها، رخدادهای خوب و رخدادهای آسیبرسان است. مادر باید برای همه این موارد آمادگی داشته باشد. همیشه تربیت یک مسیر و جاده هموار و پر از گُل و بته و درخت و سرسبزی نیست.
گاهی اوقات ما در جادهای قرار میگیریم که این جاده ناهموار است، جاده پر پیچ و خم است. گاهی اوقات فرزندان ما با آسیبهایی مواجه میشوند. مادر موفق مادری است که بتواند هر دو گونه را مدیریت کند. یعنی هم فرزندان را در مسیری که هموار است به خوبی راهبری کند، هم بتواند در مسیرهایی که پر پیچ و خم است، پر آسیب است، بچهها را به سلامت عبور بدهد. این مادر موفق میشود.
چگونگی نقشآفرینی و راهبری مادر در تربیت
لذا ما میخواهیم درباره این ویژگی با شما صحبت کنیم که چطور یک مادر میتواند تراز خود را به حدی برساند و بالا ببرد، که در هر دو جهت نقشآفرینی کند و موفق باشد؟
الف . باور تربیت به عنوان مجموعهای از خوبیها و بدیها
اولین نکتهای که باید اشاره کرد این است که در مادر بایستی این باور اولیه شکل بگیرد که تربیت مجموعهای از خوبیها و بدیها است، مجموعهای از اتفاقات خوب و گاهی اوقات اتفاقات بد است. گاهی اوقات فرزند ما میرود در گروه هم سال خود قرار میگیرد یک حرف بدی یاد میگیرد، به خانه میآید. ما نباید فکر کنیم تربیت تمام شد، فرزند ما بیتربیت شد.
نه، اینجا یک دریچه جدید تربیتی گشوده شده، مأموریت منِ مادر تغییر کرد. تا دیروز به او یاد میدادم که چگونه باید حرف خوب بزنی، الآن باید بلد باشم که چگونه او را در مسیری قرار بدهم که حرف بد نزند. لذا این هم یک مسئله مهمی است که مادر باید حتماً توانمندی خود را در این عرصه تقویت کند.
پس اولین نکته این است که باور داشته باشیم تربیت تلفیقی از این دو گونه است، از این دو شکل است.
ب . باور به امکان اصلاح رفتار در تربیت
نکته دومی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که مادر باید باور داشته باشد اگر احیاناً در تربیت فرزند او خللی وارد شد، آسیبی وارد شد، اینها قابل جبران است. یعنی اینطور نباشد که ما کار را تمام شده بدانیم. مثل کسی است که -بلا تشبیه- یک ماشینی خریده، ماشین او خیلی خوب حرکت میکند، اگر این ماشین خراب شود نباید آن را کنار جاده رها کرد. نباید بگوییم کار این ماشین تمام شد چون خراب شد. نه، این قابل تعمیر است، قابل اصلاح است.
رفتار بد قابل اصلاح است
در تربیت هم همینطور است، اگر احیاناً دیدیم فرزند ما رفتار نامتعادلی انجام داد، رفتار دور از ادبی انجام داد، خیلی نباید نگران باشیم. باید این را مدیریت کنیم، باید این را به سمت اصلاح ببریم که شیوهها و روشهای آن را در ادامه محضر شما خواهم گفت. این دومین باوری است که مادر باید داشته باشد، نقاط معیوب، نقاط آسیبزا، نقاط مشکلدار در تربیت، قابل اصلاح است.
ج . باور به توانمندیهای خود و پافشاری بر آن
اما نکته سومی که مادران باید به آن باور داشته باشند تا بتوانند یک مادر موفقی در عرصه تربیت باشند این است: اگر احیاناً فرزند ما با مشکلی برخورد کرد، باید باور بر توانمندیهای خود هم داشته باشیم. ببینید در مورد ما مادران و پدران فقط این نیست که در زمینه اثباتی کار ما خوب باشد، نه، ما توانمندی داریم که در زمینههای سلبی هم بتوانیم خوب عمل کنیم.
لذا اگر یک نقطه منفی در فرزند ما شکل گرفت، بدانیم ما پدر و مادرها هم میتوانیم از ظرفیتهای خدادادی خود استفاده کنیم و مشکل را رفع کنیم. لذا باید حتماً باور بر توانمندیهای خود هم داشته باشیم و بر آن هم پافشاری کنیم.
در تربیت پافشاری لازم است
پس ببینید سه باور باید در ما ایجاد شود؛ اولین باور اینکه تربیت فقط گل و بلبلی نیست یعنی شرایط آن همیشه خوب نیست، آسیبها هم وجود دارند. نکته دوم این است که تربیت آسیبرسان، قابل اصلاح است، ما میتوانیم آن را حل کنیم، میتوانیم مشکلات را جلو ببریم. نکته سوم این است که اگر اصلاحگری در تربیت بخواهد اتفاق بیفتد، توانمندی این کار در ما والدین هم وجود دارد.
چگونگی اصلاح رفتار و حل معضلات و آسیبهای تربیتی
اما مسأله دومی که مادران باید در این زمینه در مسیر آن حرکت کنند این است که چگونه به سمت توانمندیهای حلّ معضلات و آسیبهای تربیتی بروند؟ ببینید برای اینکه ما بتوانیم یک مشکلی را از فرزندی دور کنیم یک فرمول سادهای وجود دارد.
ما باید در مسیر این فرمول حرکت کنیم.
الف . شناسایی مشکل
اولین بخش این فرمول این است که ما مشکل را به خوبی شناسایی کنیم.
ب . ریشهیابی مشکل
دوم به سمت ریشهیابی مشکل برویم، یعنی ببینیم این مشکل از کجا نشأت گرفته است. مثلاً فرزند ما دوست نابابی دارد؟ با بچههایی نشست و برخاست میکند که دارند این بدآموزیها را به او انتقال میدهند؟ آیا دارد یک بازی کامپیوتری انجام میدهد که برخی رفتارهای او تغییر میکند؟ آیا دارد یک فیلم و سریالی تماشا میکند که آن فیلم و سریال او را تحت تأثیر خود قرار داده و رفتار او دارد تغییر میکند؟ آیا کتاب داستانی در اختیار او است که این کتاب داستان دارد رفتارهای غیر سالم را به او انتقال میدهد؟
ریشه یابی مشکل لازمه تربیت است
یعنی ما باید حتماً ریشه مشکل را شناسایی کنیم. من قبل از اینکه نکته سوم را عرض کنم میخواهم یک نکته مهمی را یادآوری کنم. در حل بحرانها و مشکلات و آسیبهای فرزندان، اولین چیزی که مهم است این است که ما رفتار خود را کنترل کنیم، تندخویی نکنیم. همین که فرزند یک حرف ناپسندی گفت سر او فریاد نزنیم، این کار را خراب میکند. گاهی اوقات بچهها را پنهانکار میکند، گاهی اوقات بچهها را در کار خود جری میکند.
بیشتر بخوانید:۵ نکته اصلی بهبود سلامت عاطفی کودک
پس این کنترل و صبر ما، مدیریت هیجانات، خیلی میتواند به ما در حل این بحرانها کمک کند. پس ببینید اول به خوبی تشخیص بدهیم مشکل چیست. دوم، ریشه آن مشکل را بشناسیم، ببینیم منشأ آن کجا است؟ از کجا این مشکل در فرزند ما شکل گرفته است؟
ج . اصلاح ریشه مشکل
نکته سوم این است که برای اصلاح ریشه مشکل برویم. ببینیم باید چه کاری انجام بدهیم؟ اگر قرار است دوست او را تغییر بدهیم، دوستیهای او را تغییر بدهیم، زمینهای فراهم کنیم که با بچههای بهتر نشست و برخاست کند؛ همین کارها را انجام بدهیم.
گاهی اوقات نیاز به این است رسانههای فرهنگی که دارد بیفرهنگی و رفتار نامناسب را در او شکل میدهد تغییر پیدا کند، در طریقه استفاده از آنها قلب و انقلابی صورت بگیرد؛ به این توجه کنیم. گاهی اوقات ممکن است ناخواسته برخی از این رفتارها را خود ما براساس روشهای غلط تربیتی به او انتقال بدهیم، این رفتارها را باید اصلاح کنیم.
عدم مقابله با نشانهها
پس ببینید این فرمول میتواند فرزندان ما را به سمت اصلاح رفتار ببرد. یعنی اول مشکل را دقیق بشناسیم، دوم ریشهیابی کنیم، سوم برویم ریشه را درمان کنیم. اینجا من یک هشدار تربیتی بدهم، در تربیت هیچ وقت با نشانهها مقابله نکنید، نروید با نشانهها مبارزه کنید.
با نشانه ها مقابله نکنید
ببینید یک موقع فرزند شما ناخن میجود. ناخن جویدن نشانه است، اگر شما رفتید لاک تلخ سر ناخن فرزند خود زدید، اگر ناخن را به سمت دهان خود برد و دید تلخ است و دست خود را دور کرد، میبینید از فردا شروع میکند گوشه آستین خود را میخورد. دلیل آن چیست؟ دلیل این است که اگر کودکی ناخن میجود، ریشه این ناخن جویدن ممکن است در ناآرامیهای درونی او باشد. ما باید ناآرامی را درمان کنیم، ناآرامی را درمان کنیم نشانه هم کنار میرود.
رفتار بد دلیل دارد
مثل عفونت و تب است، وقتی بدن عفونت میکند بالاخره انسان تب میکند. شما برای اینکه تب را رفع کنید یکی از بهترین راههای درمان این است که عفونت را درمان کنید. لذا در موضوع تربیت هم همین است، مادری که هیجانات خود را کنترل کند، هیجانات خود را مدیریت کند، به جای اینکه به جنگ نشانهها برود برای درمان ریشهها اقدام میکند، این میتواند إنشاءالله زمینهای فراهم کند که معضل را در فرزندان رفع کند.
راهکارهای اصلاح رفتار منفی
بعد از اینکه فرمول اصلاح رفتار در فرزندان را بیان کردیم، باید چند نکته را متذکر شویم. یعنی برای اینکه بتوانیم ویژگیهای منفی تربیتی را در فرزندان اصلاح کنیم، نقش مادر به عنوان نقش محوری در تربیت چگونه میتواند در جایگاه حقیقی خود قرار بگیرد و نقش آفرینی کند؟
الف . بارخوانی رفتارهای تربیتی فرزند
اولین نکتهای که باید به آن توجه شود، مادر وقتی میتواند به نقاط منفی تربیتی پی ببرد که رفتار فرزند را حتماً بازخوانی کند، توجه به رفتارهای تربیتی فرزند خود داشته باشد. تا ما این توجه را نداشته باشیم نمیتوانیم یک غربالی در دست خود بگیریم، رفتارهای مثبت و منفی را از همدیگر جدا کنیم و برای رفتارهای منفی نقشه راه ترسیم کنیم. پس اولین نکته این است.
ب . مدیریت رفتارها و هیجانات خود
نکته دومی که مادر باید به آن در این عرصه توجه داشته باشد این است که حتماً بایستی . همانطور که قبلاً هم گفتیم. توجه به مدیریت رفتاری خود داشته باشد. یعنی اگر ما واکنشهای شدیدی نسبت به رفتارهای منفی نشان بدهیم فرزندان ما یا دروغگو میشوند، یا پنهانکار میشوند، یا گاهاً میبینیم بچهها رفتارهای خود را به صورت تقلبگونه در مسیر نشان میدهند، با تقلب رفتار میکنند.
مادر الگوی فرزند است
دورویی و نفاق در رفتار فرزندان تجلی پیدا میکند. لذا مادر باید مدیریت کند، رفتارهای خود را، هیجانات خود را کنترل کند. از همان اصلی که برای یک مادر موفق گفتیم، صبر، سعه صدر، باید در اینجا بهره بجوید. این هم نکته دوم است.
ج . لزوم انجام کار میدانی و عملیاتی
نکته سوم این است که در حل مشکلات و آسیبهای تربیتی، مادر موفق باید بداند که مشکلات لزوماً با نصیحت، صحبت، حل نمیشود. چرا، یک زمانی نیاز به نصیحت است، یک زمانی نیاز به صحبت کردن است، ولی چیزی که مهم است این است که یک فعل و انفعال، یک عملیاتی صورت بگیرد که این رفتار از فرزند ما دور شود.
نمونه آن را ما در بخش قبلی عرض کردیم. مثلاً میدانیم عامل رفتار بد دوستان هستند، مادر باید درصدد انتخاب دوستان جدید و مناسب برای او باشد. گاهی اوقات استفاده از یک بازی کامپیوتری نامناسب سبب رفتار بد است، مادر باید درصدد این باشد که نوع بازی را تغییر بدهد، بازیهای جایگزین و مفید را در اختیار او قرار بدهد. اینها نقش مادر را پررنگ میکند.
زمینه رفتار اشتباه را شناسایی و رفع کنیم
پس بدانید در مسئله حل معضلات و مشکلات، این نکته سوم حائز اهمیت است. یعنی مادر باید یک کار میدانی و عملیاتی هم انجام بدهد. پس سعه صدر را داشته باشد، صبوریت را داشته باشد، از این سمت هم دنبال حل معضل و مشکل باشد.
د . استمرار
نکته بعدی که مادر را میتواند در مسیری قرار بدهد که این آسیبها رفع شود این است که استمرار را باید سرلوحه روش تربیتی خود قرار بدهد. چون ممکن است یک آسیب خیلی راحت، حتی در عرض چند ثانیه، به فرزند ما منتقل شود. ولی برای اینکه ما آن آسیب را از فرزند خود دور کنیم، شاید هفتهها باید زحمت بکشیم. لذا نباید دلسرد شویم.
باور به توانایی تربیت
چرا من در مورد باورها گفتم ما باید باور داشته باشیم که رفتارهای بد قابل تغییر است؟ اگر این باور را داشته باشیم تا حصول نتیجه تلاش میکنیم، یعنی تا حصول نتیجه پیگیری میکنیم. تلاش خود و پیگیریها را رها نمیکنیم تا بتوانیم به یک نتیجه منطقی و قابل قبول، که رفع آسیب است، دست پیدا کنیم.
و . همراهی و همسویی خانواده برای اصلاح رفتار
اما نکته آخری که باید اینجا بیان شود و مادر باید به آن توجه داشته باشد تا بتواند مثمرثمر در این زمینه باشد، این است که حتماً در مسیر اصلاح رفتار فرزندان همسر را همراه کند، محیط تربیتی را همراه کند. منظور من از محیط تربیتی گاهی اوقات خواهر است، برادر است، افرادی که در کنار ما زندگی میکنند هستند.
اینطور نباشد که بچهها یک رفتار نامناسبی انجام بدهند، مثلاً یک حرف زشتی بزنند، یک نفر در اطرافیان از او تعریف کند و بگوید چقدر شیرین صحبت میکند، یک مرتبه دیگر تکرار کن! یک نفر بگوید چقدر این حرف بد بود! نه، همسویی و همجهتی محیط، همراهی همه اعضای خانواده برای اصلاح رفتار هم میتواند مهم باشد. باید این نقش آفرینی، این همراهی را حتماً مادر پیگیری کند که اتفاق بیفتد.منبع :ایمانو