پخش زنده
امروز: -
یک کارشناس اقتصاد بین الملل میگوید: ۱۳ کریدور جهانی داریم که جادهای ریلی هستند و ۵ کریدور آن از داخل ایران میگذرد بنابراین با فعال سازی زیرساختهای سرمایه گذاری، میتوانیم بستری ایجاد کنیم تا کشورهای قدرتمند اقتصادی در این حوزه سرمایه گذاری کنند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقایان شاه ویسی و خورسند از کارشناسان اقتصاد بین الملل و مرتضی ناصریان، کارشناس حمل و نقل ریلی و مشاوره برنامه ریزی اقتصادی و تأمین مالی طرحهای ریلی شرکت ساخت و توسعه زیربنای حمل و نقل کشور در برنامه میز اقتصاد راه های بهبود تعاملات اقتصادی جهانی و پیامدهای سفر رئیس جمهور به چین را بررسی کردند.
سؤال: بفرمایید ارتباط ما با کشور چین و سفر رئیس جمهور ما چقدر دارد اهمیت دارد؟
شاه ویسی: یک تغییر و تحولاتی در هندسه جدید جهانی اتفاق افتاده است نوپدیدها و نوظهورها در یک رقابت فزاینده دارند در یک جانمایی جدید بازیگران قدرتمند را در عرصههای مختلف ازجمله در حوزه اقتصاد بین الملل تعیین تکلیف میکنند. به نظر میرسد رویکردهای جدیدی که یک شیفت یا یک انتقالی را یا یک چرخشی را بهتر بگوییم از حوزههای غرب گرایی که تقریباً قریب به ۷۰ سال است بعد از جنگ جهانی دوم، بسترساز روابط اقتصادی سیاسی بین الملل بودند را دارد تغییر میدهد و به نظر میرسد اولویت و رویکرد در حوزه آسیا با محوریت چین و مشخصاً کشورهایی است که میتوانند جزء این نوپدیدها باشند و ظرفیتهای خودشان را به اشتراک بگذارند.
جمهوری اسلامی ایران در یک رویکرد ظرفیت ساز دیپلماسی فعال را با اولویت اقتصادی انتخاب کرده است ضمن اینکه رویکردهای راهبردی خودش را دارد در بستر مناسبت سازی تعامل سازنده با جهان بهبود میبخشد. از این جهت به نظر میرسد که هر چقدر ما بتوانیم ظرفیتهای اثربخشی که در حوزه سرزمینی وجود دارد از یک طرف در مسیر توسعه و پیشرفت از طرف دیگر در مسیر روابط بین الملل برقرار کنیم از مهمترین اولویتها است ازجمله اینکه ما با کشورهای همسایه یک رویکرد با کشورهای قدرتمند آسیایی مثل هند، پاکستان و چین یک رویکرد و در عین حال ظرفیت سازی و ارتقای توان اقتصاد سیاسی بین المللی خودمان را داریم افزایش میدهیم.
به نظر میرسد کشور جمهوری خلق با ظرفیتهایی که تقریباً از ۱۹۹۷ در یک دوره از ۲۰۱۷ که اوج آن ظرفیت سازی بعنوان دیپلماسی مشارکت بود را انتخاب کرد و در وهله اول با ۶۶ کشور و در دوره دوم و فصل دوم خودش با ۱۰۸ کشور آن را به اشتراک گذاشت که یکی از آنها که تقریباً در دوره آخر آن هم هست توافق راهبردی است که به شکل جامع با جمهوری اسلامی ایران به تفاهم رسیدند این ۱۶ حوزه صرفنظر اینکه پردههای مختلف و دستاوردهای مختلفی را میتواند به وجود بیاورد میتواند جمهوری اسلامی ایران را به زنجیره تجارت جهانی از یک طرف ارتقای سهم آن از کیک تجارت جهانی از یک طرف و با توجه به بازار بزرگ فعال منطقهای که ایران آن را میتواند رهبری کند، میتواند ظرفیتهای اثرگذار اقتصادی را برای ما به وجود بیاورد.
سؤال: آقای ناصریان ما اگر بخواهیم از ظرفیت همکاری بین دو کشور استفاده کنیم، مشخصاً در حوزه حمل و نقلی چقدر میتوانیم بهرهمند شویم از این فرصتی که در اختیار کشورمان قرار داده شده است؟
ناصریان: ما در حوزه همکاریهای با کشور چین به عنوان قدرت اقتصادی کشوری که اول اقتصادی کشور ما است، برای صادرات و واردات این اولین وجه همکاری مان است که بخش حمل و نقل باید بتواند همگام با این مقدار تبادلات تجاری حرکت کند چه حمل دریایی و چه حمل زمینی از عمدتاً بنادر به داخل کشور و بحث دیگری ممکن است تأمین نیازهای بخش حمل و نقل باشد از قبیل مثلاً ناوگانهای ریلی مان کمبودهایی داریم که گاهاً از طریق کشور چین فراهم میکنیم.
بحث عمده دیگر بحث کریدورهای ترانزیتی است که این هم بحث خیلی مهمی است که ابعاد راهبردی قابل توجهی دارد و منافع قابل توجهی برای کشور ما میتواند داشته باشد که هم در رفع انزوایی که قدرتهای غربی دنبال میکنند هم در تحکیم روابط منطقهای و به تبع آن ایجاد زنجیرههای ارزش افزودهای که از این مبادلاتی که در منطقه صورت میگیرد ما میتوانیم نقش فعال تری را داشته باشیم.
سؤال: آقای شاه ویسی پیش شرطهایی از این ظرفیتهایی که شما اشاره کردید هم آقای ناصریان اشاره کردند چیست ما باید چه اقداماتی را در پیش بگیریم؟
شاه ویسی: مشخصاً وقتی ما دیپلماسی اقتصادی را بعنوان اولویت در تعامل سازنده با جهان انتخاب میکنیم مهمترین موضوعیت آن این است که بازیگران و کشورهای هدف را شما درست بشناسید. ظرفیتها و قابلیت آنها، نظام تصمیم گیری آنها، نحوه اشتراک گذاشتن آنها را با قابلیت راهبردی خودتان بشناسید. شاید این مهمترین فصل مشترکی است که برای انتخاب شرکای راهبردی و در عین حال تعامل اقتصادی با کشورها میشود به وجود آورد.
صرفنظر از اینکه نباید فراموش کنیم صرف شناسایی، تفاهم نامه امضاء کردن یا یک روابط دیداری را برقرار کردن نمیتواند ظرفیت ساز باشد برای اقتصادهای کشورهای مختلف. به نظر میرسد در حوزه فراملی و قابلیتهای ملی هم ما بایستی که یکسری تغییراتی را به وجود بیاوریم. اینکه ما انتخاب میکنیم هدفگذاری میکنیم بعد از یک دوره ۱۰ ساله نرخ رشد اقتصادی خودمان را افزایش میدهیم شاخصهای کلان مان را سعی میکنیم بهتر کنیم، محیط کسب و کار را فعالتر میکنیم، موانع آن را برطرف میکنیم.
در عین حال گفتمانهای مشترک را در پیمانهای منطقهای فعال میکنیم اتحادیههای دو یا چند جانبه را فعال میکنیم، بخشی از نیازها و چالشهایی که ما با آنها مواجه هستیم میتواند برطرف کند از یک طرف و از طرف دیگر میتواند به عنوان یک راهنما و بعنوان یک نشانه گذاری برای کشورهای هدف باشد که ظرفیتهای ما را بهتر بتوانند ارزیابی کنند مثل اتفاقهایی که تقریباً در طی یکسال و نیم گذشته افتاده است.
اینکه ما از یک طرف رفته ایم به طرف افزایش نرخ رشد اقتصادی، بسترهای داخلی با ظرفیت های چندوجهی فعال کرده ایم ظرفیتهای چندوجهی یعنی اینکه فقط نگاه دولتی نبایستی به تجارت و اقتصاد باشد بایستی که از صنعتگران از تولیدکنندگان، از کارآفرینان از محیط کسب و کار خودمان هم بتوانیم این مددگیری را داشته باشیم و آنها را هم وارد این چرخه بزرگ کنیم.
اتفاقی که شما مشاهده میکنید در سفرهایی که آقای رئیس جمهور داشتند چه سیکا چه شانگهای چه برای اوراسیا سفرهای مختلف یک پای مذاکرات دیدار با تجار، ایرانیان مقیم کشورهای هدف است در عین حال بسترسازی و ارزیابی از ظرفیتها و چالشهایی که صادرکنندگان ما با آن مواجه هستند. فراهم کردن بستر از یک طرف، شناسایی دقیق و تعامل سیاسی و پشتیبانی سیاسی از ظرفیتهای اقتصادی و در عین حال همراهی کردن ظرفیتها و اینکه ما منابعی را اگر در داخل کشور داریم آن را دچار هدررفت نکنیم برویم به طرف اینکه زیرساختها را انتقال بدهیم.
آقای ناصریان استحضار دارید ما ۱۳ کریدور جهانی داریم که جادهای ریلی هستند ۵ کریدور آن از داخل سرزمین عزیز ما ایران میگذرد اگر ما برویم به طرف اینکه زیرساختهای سرمایه گذاری را در این حوزه فعال کنیم بستری مناسب بدهیم که کشورها بیایند در این حوزه سرمایه گذاری کنند فقط تزانزیتهایی که یکی از پهنههای اقتصادی فعال در اقتصاد بین الملل جمهوری اسلامی است یکی از ظرفیتهایی است که میتواند مناسبت اشتراک سازی ما را با کشورهای همسایه و کشورهای قدرتمند اقتصادی به وجود بیاورد.
سؤال: آقای ناصریان شما فکر میکنید این ظرفیت زیرساختی در کشورمان الان به طور مطلوب موجود است یا نه باید یکسری اقداماتی انجام شود تا بتوانیم حداکثر استفاده را از ظرفیتهای موجود ببریم؟
ناصریان: بحث زیرساخت ابعاد گستردهای دارد. زیرساختهایی مثل شبکههای زیربنایی که برای عبور قطار لازم است یک بحث است و یک بحث زیربناهایی مثل موافقتهای همکاری با کشورهای همجوار ما است که باید فعال باشد و اینکه ما بتوانیم آن ناوگان لازم را داشته باشیم و آن سامانههای حمل و نقلی خدمات لجستیکی مان یا هماهنگیهای پایانههای مرزی ما اینها ابعادی است که همگی بر اینکه ما بتوانیم یک حمل و نقل پویایی داشته باشیم و حداکثر سهم را بتوانیم ببریم و فعال باشیم در حوزه اقتصاد حمل و نقل جای تأمل دارد.
اما اگر تمرکز را بگذاریم صرفاً بحث شبکه زیربنایی حمل و نقل ریلی، ما الان از دو مسیر از طریق آسیای میانه به چین اتصال تمام ریلی داریم از مرز سرخس و مرز اینچه برون و از طریق دریای خزر با کشور قزاقستان امکان تردد وجود دارد از طریق جادهای با کشور پاکستان امکان تردد وجود دارد، ولی این زیرساختها کفایت نمیکنند و وجه دوم این است که بخاطر ترانزیت این زیربناها باید کشورهای غربی ما مثل ترکیه و عراق ارتباطات بهتری داشته باشد.
سؤال: مثلاً برای عراق که مرز خسروی هنوز تکمیل نشده، درست است؟
ناصریان: بله ما راه آهن غرب کشور که از اراک شروع میشود به سمت مرز خسروی در سال ۸۰ تصویب شده و اجرا شروع شده است بخش اراک به کرمانشاه ۵ سال پیش افتتاح شد ۴ سال پیش، ولی بخش کرمانشاه به خسروی متأسفانه با رکود نصبی مواجه بوده است ما سال ۹۰ قرارداد اجرایی اش را منعقد کردیم.
سؤال: خاطرم است که سال ۹۰ وعده داده شد که این ۳ ساله ساخته خواهد شد.
ناصریان: بله قرارداد اولیه ۳ ساله بوده است البته از نظر پیچیدگی ساخت کرمانشاه – خسروی مدت شاید ۴ سال معقولتر بود. با این حال نه سه سال نه چهار سال الان یازده سال گذشته است و آن طرح کرمانشاه به خسروی الان حدود ۳۵ درصد پیشرفت داریم یک پروژه مهمی است.
سؤال: الان وضعیت آن چطوری است سرمایه گذاری و اگر بخواهیم یک بررسی ارزیابی داشته باشیم که بگوییم چقدر دیگر تمام میشود؟ هم نیاز مالی و هم اینکه به لحاظ برآورد زمانی چقدر طول خواهد کشید؟
ناصریان: از نظر نیاز مالی اش حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار میلیارد تومان نیاز مالی اش است برای تکمیل طرح.
سؤال: برای چند کیلومتر؟
ناصریان: این پروژه حدود ۲۶۰ کیلومتر است که الان ۳۵ درصد پیشرفت دارد در محدوده اراک کرمانشاه تا خسروی را عرض میکنم. اگر کل طرح را بگوییم از اراک تا خسروی الان ۶۵ درصد پیشرفت کرده است. برای این نووع زمانبندی حدود ۲ و نیم سال تا ۳ سال میشود این طرح را تکمیل کرد، اما به شرطی که منابع مالی آن تأمین شود.
سؤال: الان این اتفاق افتاده است؟
ناصریان: نه الان هنوز مکانیزم روشنی برای تأمین مالی این نیاز این طرح تعیین نشده است.
سؤال: پس این یکی از کریدورهای ما که اینجا نقص دارد و عملاً امکان تردد بین ایران و عراق به لحاظ ریلی به مشکل خورده است و متوقف شده است.
ناصریان: البته صرفاً زیربنا نیست زیربنا را الان کمبود داریم، ولی تفاهم با طرف عراقی برای امتداد این مسیر هم مهم است، اما اگر فرض کنیم که اصلاً طرف عراقی فعلاً تفاهمی نکرده باشد برای تکمیل طرح، خود مرز خسروی و مرز پرویزخان که دو مرز بسیار فعال ما در کشور عراق است و از نظر مسافری احداث این راه آهن را کاملاً توجیح پذیر میکند.
اما اهمیت بین المللی طرح وقتی بالاتر میرود که ما با عراق بتوانیم تفاهم کنیم و آنها هم راه آهن بغداد به خانقین و مرز خسروی را فراهم کنند این توافق در سالهای قبل وجود داشته است، ولی در دوره ببخشید صدام ملعون، ولی هنوز عملیاتی نشده است در سالهای اخیر راکد است حتی بعضاً مقامات عراق در بعضی از صحبتها میگویند که این جزء اولویتهای ما نیست.
سؤال: در حوزه ترکیه چطور یک مقدار اگر بالاتر بخواهیم برویم؟
ناصریان: در ارتباط با ریل ما با ترکیه در قبل از انقلاب این فراهم شد خط مرزی ما به سمت رازی است، ولی آن دچار یک گُسست در دریاچه وان است. قبلاً کشتیهای رورو در دریاچه وان بودند که قطارها را نقل میکردند از این طرف دریاچه به آن طرف دریاچه، کشتیها الان فعال نیست و یک بحثی بوده است که ترکیه خط دور دریاچه وان را بسازد جزء تعهدات اولیه اش بوده است از تفاهمات قدیم که آن را از دستور کار خارج کرده است.
الان بحثی است که ما احتمالاً یک خط ریلی جدیدی از طریق مرز جلفا به سمت مرز ترکیه که ایستگاه مثلاً چشمه ثریا اسم برده میشود، در امتداد ارس تقریباً بسازیم و آن طرف هم ترکها اگر تفاهم شود ارتباط ریلی را یک خط جدید ریلی وصل شویم به محدوده کارس میتوانیم وصل شویم به راه آهن ترکیه.
سؤال: چند کیلومتر است این خطر ریلی و چقدر آن در داخل ایران است و چقدر از سمت ترکها باید این کار انجام شود؟
ناصریان: مسیر الان جزء طرحهای مطالعاتی است و هنوز مجوز اجرا ندارد و حدود ۱۹۰ کیلومتر داخل ایران مسیر باید ساخته شود مسیرش البته خیلی سخت نیست، چون تقریباً هموار است مسیر، ولی در امتدادش در ترکیه مسیرمان یک مقدار ناهمواری دارد و حدود ۱۵۰ (این قسمت خوانده نمیشود و پاک شده بود) ما را به زنجیرههای ارزش متعددی وصل میکند که پتانسیلهای صنایع مختلف را فعال میکند. ما خیلی روی کریدورهای ترانزیتی مستقیماً درآمد هزینه همان محدوده را نگاه نمیکنیم.
سؤال: آقای شاه ویسی نکتهای که وجود دارد این است که ما بعد از ۲۰ سال یک سفر رسمی در این قالبی که امروز داریم میبینیم و شاهدش هستیم چرا این وقفه باید وجود داشته باشد با کشوری که شریک تجاری اول ما است به نظر میرسد که در سالهای گذشته ارتباط ما با کشور چین دچار نوساناتی بوده است درست است؟
شاه ویسی: اتفاقاً شاید واقعاً همین سؤال همیشه وجود داشته باشد که یکی از شاخصهای مهمی که در حوزه روابط بین الملل ما مبتنی بر شاخصها و اهداف سند چشم انداز تعریف کرده ایم تعامل سازنده با جهان بود که مبتنی بر آن ما کشور اول در حوزه اقتصاد علم و فناوری در آسیای جنوب غرب بتوانیم بعد از ۲۰ سال باشیم این ظرفیت سازی یکی از اوجهای خودش را در تعامل سازنده میبیند.
شاید واقعاً همین سؤال باشد که چرا ما صرفاً اگر رفته ایم به طرف غرب و یک دوره دو دهه را فرض کردیم که اگر ما با غربیها بتوانیم ارتباط مؤثری داشته باشیم میتوانیم تحریمها را خنثی کنیم میتوانیم ظرفیتهای رشد و پیشرفتی که در چشم انداز پیش بینی کرده ایم را محقق کنیم بعداً نهایتاً بیاید به یک مقولهای به اسم برجام اصابت کند و آن هم نهایتاً نتواند آن اثرگذاری که مورد نظر ما و حداقلهایی که تعریف کرده بودیم را به وجود بیاورد.
اما آنچه که مسلم است نهایتاً همانجور که شما اشاره کردید با سفر رئیس شی به ایران و بعد از آن هم اتفاقاتی که در سال ۹۹ افتاد این تفاهم جامع راهبردی مشارکت راهبردی اتفاق افتاد. حوزههایی که با خودش همراه میکرد در وهله اول بخاطر ظرفیت اثرگذاری که کشور عزیز ما ایران در حوزه انرژی و در استراتژی جهان دارد در حوزه نفت خودش را پیدا میکند و میتواند در حوزه بالادستی و حوزه پایین دستی یک بخش بزرگی هم از نیازهای یک کشور پیشرو برای اقتصادی سی ساله آینده جهان مثل چین را برقرار کند هم میتواند ظرفیتهای اثرگذاری را در دو حوزه، سرمایه گذاری در حوزه بالادست، توسعه ظرفیت و در عین حال در پایین دست توسعه زنجیره ذیل حوزه نفت در کشور. در عین حال حوزه بعدی حوزه گاز است.
استحضار دارید ما یکی از کشورهای بزرگ در حوزه گاز جهان هستیم، اما نتوانستیم از سرمایه اش در قابلیتهای اثرگذار صرفنظر از مصرف در حوزه صادرات و تولید ثروت برخوردار شویم. حوزه بعدی برمی گردد به حوزه پتروشیمی، ما اصرار داریم و در تفاهم هم تعریف شده است در ۱۶ نقطه ظرفیتهای پالایشگاههای کوچک و در عین حال پالایشگاههای متوسط را به وجود بیاوریم که این چیزی که به عنوان خام فروشی تعریف کرده بودیم برود به طرف تولید ثروت و زنجیره ارزش.
حوزه بعدی حوزه خودرو بود. بالاخره ما یک کشور بزرگ هم در حوزه تولید وهم در حوزه مصرف خودرو هستیم، اما هنوز به یک پلتفرم و به یک نماد ملی در حوزه خودرویی نتوانسته ایم با طراحی کامل برسیم. به نظر میرسد این ظرفیتهایی که از سال ۹۹ و ۱۴۰۰ به این طرف با چینیها تعریف شد بخصوص بخش بزرگی از قطعه سازی ما مشارکت فعال و سازندهای را با کشور چینی دارد و این را اگر ما به طرف داخل بیاوریم اضافه بر آن فناوری و تکنولوژیهای روز را به اضافه کنیم میتوانیم آن مسیری که قریب به ۴ دولت است از بعد از اینکه ما سمند را به عنوان خودروی ملی تعریف کردیم اصرار داریم که این طراحی ملی را هم بتوانیم بعنوان یک الگوی سرمایه پذیر معرفی کنیم.
حوزه خاص هم حوزه تجارت است که اگر خود جناب پیمان پاک باشند آن را توضیح میدهند به شدت ما اصرار داریم ظرفیتهای غیرنفتی کردن صادرات را فعال کنیم. اصرار داریم جریان خام فروشی در کشور تبدیل شود به جریان تولید محصول نهایی که ارزش افزوده ملی را بتواند برای سرزمین عزیزمان داشته باشد جریان تجارت، زنجیره تجارت جهانی که میتواند مقوّم آن توسعه دهنده آن و از همه مهمتر تأمین کننده آن هم برای بازار و هم برای بازارهای مشترک و هم برای بازارهای بزرگ و دورتر است را فعال کند و در عین حال حوزه آخر هم حوزه بانک و تأمین مالی است.
ما بستری را تعریف کرده ایم با گروه سیتیک در چین آمدیم یک بستری را تقریباً ۲۵ میلیارد دلار را تعریف کرده ایم کارهای سازندهای را هم در طی یک دورهای از آن استفاده کردیم. به نظر میرسد اینها در مسیر اینکه ما روابط پولی مان را با چینها دوجانبه بکنیم ظرفیتهای تأمین مالی را ببریم در پروژههایی که وین وین برد برد است برای دو طرف، قابلیتهایی که چین داشته است و در دوره دو ساله اخیر به رکورد کشیده شده است از یک طرف قابلیتهایی که کشور جمهوری اسلامی ایران دارد و اتفاقاً در یک سال و نیم دو سال اخیر به نرخ رشد مثبت اقتصادی رسیده است اینها را به اشتراک بگذاریم و یک هم ظرفیتی بزرگ را هم در منطقه و هم در فرامنطقه بتوانیم به وجود بیاوریم.
سؤال: این نوساناتی که طی سالهای گذشته بوده است شما بیشتر درخصوص تمایل دولتمردان ما به ارتباط با غرب و برجام میدانید یا فکر میکنید دلایل دیگری هم بوده است؟
شاه ویسی: تعبیر من این است که ما اصرار داشتیم تعبیری که مشخصاً و نمیشود آن را کتمان کرد ما اصرار داشتیم در یک دهه گذشته حرکت به طرف غرب و خنثی کردن تحریمها به نظر میرسد خودباوری داخلی کردن ظرفیتها چیزی که مبتنی بر بندهای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مطرح شده بود درون زا کردن اقتصاد برون گرای آن با آنهایی که ظرفیتها و قابلیتهای ما را به رسمیت میشناسند.
به نظر میرسد که شاید ما فکر میکردیم که میشود از مسیر برجام ظرفیتهای ما به اشتراک گذاشته شود، اما متأسفانه نه تنها آن اتفاق نیفتاد بلکه یکسری از ظرفیتهای دیگری که ما حتی در شرق هم داشتیم آن را با خودش داشت دچار چالش میکرد. به نظر میرسد یکی از موانع میتواند تحریمها باشد یکی از موانع میتواند نبودن زیرساختهای مناسب برای فعالتر کردن باشد. یکی از مهمترین آنها ارادهای است که شما بعنوان دولتمردان انتخاب میکنید و اولویتهای خودتان را سعی میکنید در سیاستگذاری در حوزه روابط بین الملل به شکل متوازن برقرار کنید. رویکرد جدید حکمرانی به نظر میرسد این متوازن سازی متعادل سازی و از همه مهمتر کارکردبخشی به چرخشهای آسیایی را بعنوان رفع موانع انتخاب کرده است.
سؤال: بفرمایید که الزامات اینکه ما بخواهیم استفاده کنیم از این ظرفیتی که برای ما ایجاد شده است مشخصاً چه کاری باید از این به بعد انجام دهیم تا بتوانیم یک ارتباط متعادلی داشته باشیم هم با شرق و هم با غرب؟
آقای خورسند: رویکردی که چه ما در سطح حاکمیت و چه در سطح حکومت فعلی ما داریم دنبال میکنیم بحث متوازن سازی است راهبرد و نگاه ما به شرق و غرب جنبه عملیاتی به خودش گرفته است شاید سرعت آن کم است و من معتقدم که همچنان سرعت آن کم است و ما میتوانیم ظرفیت خیلی بهتر و بیشتری و در این فضا داشته باشیم.
سؤال: آقای ناصریان ما برای اینکه بخواهیم استفاده از حداکثری داشته باشیم، چه کاری باید انجام دهیم از بعد اقتصادی عرض میکنم و به غیر از آن بفرمایید که طرف چینی چقدر قرار است در حوزه زیرساختی در حوزه ریلی سرمایه گذاری داشته باشد در کشور ما و مشخصاً اگر معلوم است در کدام پروژه ها؟
ناصریان: ما ظرفیتهای بالقوه زیادی داریم که میتوانیم در استفاده از اقتصاد کشور چین و تجارت با کشور چین این ظرفیتها را بهبود دهیم. ما هم از نظر موقعیت ترانزیت بین المللی یک موقعیت بسیار ممتازی داریم که اصطلاحاً میگویند قلب جهان، چون خاورمیانه را بعنوان قلب جهانی معرفی میکنند و بعد میگویند ایران قلب آن است.
این تعبیری است که استاد عزتی استاد ژئوپولوتیک به کار میبرد. ما این پتانسیلهای ترانزیتی مان را با اینکه ۲۵ سال است در اهداف اسناد بالادستی آمده است هنوز نتوانسته ایم به صورت مطلوبی بالفعل کنیم. باید دنبالش باشیم، اما اینکه باید چه کار کنیم ما بحثهای غیر از بحث ترانزیت هم میتوانیم بحث دیگری را هم مطرح کنیم. ولی من فکر میکنم اگر حوزه را یک مقدار محدودتر کنیم شاید تمرکز بحث را داشته باشیم، در بحث ترانزیت ما باید هم حمل و نقل ریلی ما پویا و فعال شود الان حمل و نقل ریلی ما داخل کشور ما آن پویایی و بهره وری کامل و خوبی را ندارد سرعت سیر قطارها پایین است.
سؤال: مشخصاً منظورتان از پویایی و فعال بودن چه است؟
ناصریان: سهم آن در ترابری خیلی پایین است یعنی تقاضاهای ترابری داخل کشور پاسخگو نیست تقاضاهای ترابری بسیاری وجود دارد که راه آهن ما نمیتواند پاسخگو باشد چرا، چون استنباط بنده این است که رویکرد ما به بخش خصوصی کم بوده است آن سیاستهای اصل ۴۴ که در حوزه ریلی هنوز به صورت کامل پیاده سازی نشده است ما نهاد رگولاتوری را هم نداریم راه آهن ما در رقابت با بخش خصوصی دارد کار میکند به جای اینکه صرفاً به وظایف حاکمیتی بپردازد.
سؤال: مشخصاً ما کمبود واگن داریم کمبود ریل داریم قیمتها مشکل دارد؟
ناصریان: قیمتها به صورت نسبتاً دست پایین است که سرمایه گذاری را جذب نمیکند، ولی من فکر میکنم مهمتر از این بحث قیمت بهره وری امکانات موجود است وقتی امکانات بهره وری اش پایین باشد هزینهها بالا میرود، ولی منافع خاصی به دست نمیآید ما بهره وری مان نسبت به راه آهنهای پیشرو ۴ یا ۵ برابر کمتر است. یعنی باید تحول در آن رخ بدهد.
سؤال: یعنی سرعت مان پایین است یا تعدادمان کم است؟
ناصریان: وقتی سرعت تجاری کم است هم بهره وری خط پایین میآید و هم بهره وری ناوگان پایین میآید و هم بهره وری نیروی انسانی. این سرعت یک شاخص قابل توجهی است البته صرفاً مشکل ما در حوزه ریلی و صرفاً سرعت قطارها نیست، ولی در همین حوزه ما نتوانسته ایم آن نقش کامل را به بخش خصوصی بدهیم و بحث حاکمیتی را محدود کنیم شرکت راه آهن صرفاً به وظایف حاکمیتی بپردازد.
اما غیر از بحث حمل و نقل ریلی که دچار چالشهایی است ما در هماهنگی پایانههای مرزی باید بسیار بهتر از وضعیت فعلی عمل کنیم نهادههای زیادی در پایانههای مرزی همکاری میکنند تا بتواند یک تبادل صورت بگیرد این چالشهایی در این نوع هماهنگی گاهاً بروز پیدا میکند وقفههایی در جریانات ترابری پیدا میشود.
سؤال: که نمونه آن را ما در گمرک آستارا داشتیم
ناصریان: مثلاً یک نمونه اخیرش پررنگ شد. ما باید توافقات همکاریهای حمل و نقلی با کشورهای همجوارمان را خیلی رونق بدهیم.
سؤال: آن بحث سرمایه گذاری طرف چینی در حوزههای زیرساختی و ترانزیتی ما در کدام بخشها است؟
ناصریان: پروژههایی که مورد نظر ما هستند داخل کشور خودمان بوده است که انتظار داشتیم شاید بتوانیم از سرمایه گذاریهای چین استفاده کنیم معرفی کرده ایم.
سؤال: چند پروژه است و اینکه میتوانید نام ببرید؟
ناصریان: ۱۰ پروژه. با نامه وزیر وقت مرحوم جناب سردار رستم قاسمی معرفی شده است در دیماه گذشته پروژههایی مثل راه آهن رشت آستارا، راه آهن خط دوم بافت به سنگان راه آهن زاهدان به بیرجند یونسی راه آهن درود خرم آباد اندیمشک راه آهن میان بستان آباد تبریز راه آهن شیراز بوشهر عسلویه خط برقی تهران به مشهد و راه آهن کرمانشاه خسروی راه آهن گرگان بجنورد و مشهد جزء پروژههایی هستند که پارسال بعنوان پیشنهادات وزارت راه برای همکاری معرفی شده اند.
سؤال: جمعاً ارزش اش چقدر است سرمایه گذاری این ۱۰ پروژه؟
ناصریان: برآورد قیمت آنها را الان همراه ندارم.
سؤال: یک نکته آقای شاه ویسی از آقای خورسند هم این را پرسیدم که بفرمایید که برای اینکه توازن در تعاملات مان را داشته باشیم الان بحث چین را داریم مطرح میکنیم شما فرمودید در سالهای گذشته سمت غرب را داشتیم برای اینکه این توازون برقرار شود باید چه اقداماتی صورت بگیرد؟
شاه ویسی: یک اقدام چندوجهی بایستی در روابط بین الملل صورت بگیرد اینکه ما میگوییم تعامل سازنده الزاماً و اصرارً صرفاً اقتصادی نیست و میتواند صرفاً هم فرهنگی نباشد میتواند صرفاً مبتنی بر فناوری و دیپلماسی علمی نباشد به نظر میرسد باید یک ظرفیتی از همه این قابلیتها را ما به اشتراک بگذاریم و از همه کشورهای هدف همه اینها را مطالبه کنیم.
در عین حالی که این را نباید فراموش کنیم حتی در چرخشهایی که امروز نظم جدید جهانی از آن برخوردار است تولید قدرت مبتنی بر آن تولید سایر ابعاد قدرت مثل قدرت اقتصادی فرهنگی و علمی و ... مهمترین ظرفیتی است که کشورها باید از آن برخوردار باشند یعنی در عین حالی که آن تعامل سازنده و آن روابط بین الملل فعال را انتخاب میکنیم، اما نباید فراموش کنیم بایستی قدرت خودمان را مهندسی قدرت خودمان را حفظ کنیم بعضیها برداشت شان این است که اگر قرار شد با غربی ارتباط بگیریم و با غربیها تعامل داشته باشیم بایستی که در ذیل آنها خودمان را تعریف کنیم.
خیر. این همین هم است که اگر قرار است ما یک چرخش آسیایی داشته باشیم قرار نیست که ظرفیت و تولید اقتدار را بخواهیم فراموش کنیم تعبیر من این است که آنچه که در تفاهم نامه مشارکت راهبردی ما با چین تعریف شده بود همه این حوزهها را از حوزه اقتصاد دریا، اقتصاد علم و دانش تا حوزه فناوریهای نوین پوشش میداد و فکر میکنیم که این ظرفیت ظرفیت اثرگذاری باشد.