پخش زنده
امروز: -
شرارت ها و ظلم هایی که در دنیا وجود دارد نشانه سوء استفاده ظالمان از آزادی و اختیارشان است.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما،خداوند در آيه 23 يونس مي فرمايد :اي مردم ظلم به خودتان برمي گردد.( در آيه ي ديگري داريم: اگر خوبي کنيد به خودتان کرده ايد).ظلم و ستم کار بدي است حتي به فرض قيامتي هم نباشد ظلم کار ناپسندي است. بخاطر ظلم کردن وجدان انسان ناراحت مي شود. بچه ي کوچک هم از زور گفتن و ظلم بدش مي آيد و ناراحت مي شود. مثلا بچه اي که به مهدکودک مي رود ،مادرش به او کيک و آبميوه اي مي دهد که بخورد، اگر بچه ي ديگري بدون اجازه اين خوراکي ها را بخورد اين بچه حتما به مربي اش شکايت مي کند و ظهر هم گريان به خانه مي رود. ممکن است که مادر بگويد که من پنج تا به تو کيک مي دهم ولي اين بچه قبول نمي کند زيرا اين بچه زور شنيده است و نمي تواند آنرا تحمل کند.
خدا هم ظلم را دوست ندارد
خداوند از ظالم بدش مي آيد. فردي از پيامبر سوال کرد که چکار کنم که در قيامت درتاريکي نباشم؟ پيامبر فرمود: از ظلم بپرهيز زيرا ظلم باعث تاريکي قيامت است. فردي از پيامبر پرسيد که اگر من بخواهم با نور به صحراي محشر بيايم چکار بايد بکنم؟ پيامبر فرمود: به کسي ظلم نکن تا روز قيامت با نور محشور بشوي. اميرالمومنين مي فرمايد: ظلم مادر همه ي رذائل است. يعني ريشه ي تمام بدي هاي جامعه ظلم است. کسي که خانواده اش را آزار مي دهد به خانواده اش ظلم مي کند .
هر کس در جامعه حقوقي دارد. بطور کلي هر کسي که در جامعه اين حقوق را رعايت نکند ظلم کرده است. ظلم عبور از مرزها و مرزشکني است. کسي هم که حق خدا را ناديده مي گيرد به خدا ظلم مي کند. وقتي ما در مورد ظلم صحبت مي کنيم فکرهاي ما به قارون و فرعون مي رود در حاليکه اين طور نيست. ممکن است که ما با بد پارک کردن به ديگران ظلم کنيم يا با بي دقتي به همسايه ظلم کنيم. شوهر در خانه حقوقي دارد اگر خانه اين حقوق را رعايت نکرد، به شوهرش ظلم کرده است. پس هر حقي که پايمال بشود ظلمي اتفاق مي افتد.
آثار ظلم
ظلم در زندگي انسان آثاري دارد. اين آيه مي فرمايد که آخر ظلم به خودتان برمي گردد. يکي از کارهايي که خداوند زود عقوبت مي کند، ظلم است. يعني اگر به کسي ظلم کنيد به شما هم ظلم خواهد شد.
بعضي ها مي گويند که خيلي از مردم هستند که ظلم مي کنند ولي زندگي خوبي دارند .اينکه مي گوييم ظلم به خودتان برمي گردد کلام خداست و ممکن است که مدتي طول بکشد تا به خودمان برگردد. ولي بايد بدانيم که ظلم به ضرر ظالم است. داريم که در قيامت ظالم ناراحت است و دستش را مي گزد. سوره نحل قرآن مي فرمايد: خدا شما را از سه چيز نهي مي کند: فحشا، منکر و ظلم.
روايت داريم: ظلم نعمت ها را سلب مي کند. ظلم امت ها را نابود مي کند. روايت ديگري داريم :ظلم قلب شما را خراب مي کند. ممکن است که ظالم خوب بخورد و بخوابد ولي لذت ديني ندارد و احساس قساوت مي کند. اين قساوت خيلي بد است. گاهي انسان خودش متوجه نمي شود. در تاريخ قوم هاي ظالم زيادي بودند مثل قوم نوح.
انواع ظلم
ظلم سه نوع است: ظلمي است که خدا آنرا نمي بخشد که همان شرک است، ظلم ديگر حق الناس است و ظلم به نفس است.
نگاه کردن به نامحرم و دروغ گفتن ظلم است.
کسي که غيبت مي کند به زبانش ظلم مي کند و اين را وقتي مي فهمد که در محشر زبانش( فردي که غيبت کرده است) آنقدر دراز مي شود که زيرا پاها قرار مي گيرد .
کسي که ربا مي خورد به خودش ظلم مي کند. دردعاي کميل داريم که خدايا به خودم ظلم کردم. ظلم نابخشودني حق الناس است و ظلمي که اگر توبه کنيم خدا آنرا مي بخشد ظلم به نفس است.
ظلم اقتصادی
گاهي ظلم اقتصادي است. در بحران هاي اقتصادي ظلم هاي اقتصادي برجسته تر مي شود. قوم شعيب کم فروشي مي کردند و حضرت شعيب به آنها مي گفت که اين کار را نکنيد. حضرت شعيب خيلي صبور بود. روايت داريم که حضرت شعيب آنقدر از خوف خدا گريه کرد تا چشمهايش را از دست داد. خدا فرمود که بخاطر تعبدي که در زندگي داري من موسي کليم را خادم تو قرار مي دهم. موسي سالها پيش حضرت شعيب کار کرد. شعيب خيلي به امتش گفت که کم فروشي نکنيد ولي آنها گوش نکردند و دچار عذاب شدند.
صاحبان صنايع اگر از کالا کم بگذارند يا نوع جنس را تغيير بدهند يا در قيمت به مردم اجحاف کنند به مردم ظلم کرده اند و اينها ظلم اقتصادي است که درگير حق الناس هم مي شوند.
ظلم اجتماعی
گاهي ظلم اجتماعي است. کسي که حقوق اقشار جامعه را ناديده بگيرد به اجتماع ظلم کرده است. کسي که در بيرون مغازه اش جنس مي گذارد و کوچه را گرفته، اين ظلم اجتماعي است. بوق زدن در نصف شب هم ظلم اجتماعي است. ماشين هاي عروس نبايد خيابان را ببندند زيرا اين ظلم به اجتماع است .
دوستي تعريف مي کردند که در لندن يکي از مراجع بستري بودند. پرستاري که کارها را انجام مي داد با ما دوست شد و من از ايشان در مورد زندگي اش سوال کردم ولي او جواب نداد و از اتاق بيرون رفت. من تعجب کردم. وقتي شيفت کاري اش تمام شد و لباس شخصي اش را پوشيد، با من شروع به صحبت کردن کرد. ايشان از من معذرت خواهي کرد و گفت که آن موقع لباس کار تنم بود و نمي خواستم که وقتم تلف بشود. بعد در مورد خانواده اش توضيحاتي داد. پس اگر پرستاري در هنگام کارش به کار ديگري بپردازد اين ظلم است .
بعضي ها مي گويند که ما به اندازه ي حقوق مان کار مي کنيم ولي اين نظر اشتباه است زيرا شما قرار بسته ايد که کارها را انجام بدهيد و نبايد به دستمزد توجه کنيد.
ظلم فردی
گاهي ظلم فردي است .بعضي ها به خودشان ظلم مي کنند. کسي که معتاد مي شود به خودش ظلم مي کند. کسي که دچار بي بند و باري جنسي مي شوند و دختر خانمي که عفاف را رعايت نمي کند شانس ازدواج را از دست مي دهد.
ظلم خانوادگی
گاهي ظلم خانوادگي است. آقايي که صبح از خانه بيرون مي رود و شب به خانه مي آيد بايد در همان ساعتي که درخانه است حقوق همسرش را رعايت کند. بعضي از آقايان همان ساعات کمي هم که در خانه هستند پشت کامپيوتر هستند و به خانواده شان توجه نمي کنند.
امام خميني هيچ وقت به خانواده اش امر نمي کردند و تا همسرشان سر سفره نمي آمدند غذا را شروع نمي کردند. همسر شهيد مطهري مي گفتند که نصف شب از اصفهان به تهران آمديم و وقتي به خانه رسيديم ايشان در را باز کردند و براي مان چاي درست کرده بودند. يعني ايشان منتظر خانواده شان بودند. خانم هم بايد حقوق شوهر را رعايت کند. البته بعضي از کارها هم هست که جزو وظايف خانم نيست ولي بخاطر عاطفه و مهري که خانم دارد آنها را انجام مي دهد مثل شير دادن بچه يا غذا درست کردن .بعضي آقايان اجازه نمي دهند که خانم به ديدن خانواده شان برود. اين کارها قوام خانواده را سست مي کند. اگر خانم شما به پدر و مادرش سر نزد، شاد نيست و انرژي لازم براي ادامه ي زندگي را ندارد.
ظلم سیاسی
ظلم ديگر ظلم سياسي است. در تاريخ پادشاهاني بودند که ظلم سياسي کردند و شايسته سالاري را در نظر نمي گرفتند. تمام اين ظلم ها خطرناک است و به خودمان برمي گردد.
وقتي امام حسين(ع) مي خواست به ميدان برود امام سجاد(ع) را در آغوش گرفت و سفارش کرد :اي فرزندم از ظلم بپرهيز مخصوصا از ظلم به کسي که ياوري جز خدا ندارد. مثلا خانمي که پدر و برادر ندارد شوهر نبايد به او ظلم کند. کاسب نبايد به پير زني کم فروشي کند و بايد از اين ظلمش بترسد زيرا او جز خدا، کسي را ندارد .
در روايت داريم : شديدترين غضب خدا بر آن ظالمي است که ياور ندارد.
اگر کسي به کسي ظلم مي کند وظيفه ي شخص ثالث چيست ؟مثلا من کارمند هستم و مي بينم که همکارم دارد به کسي ظلم مي کند، حالا وظيفه ي من چيست ؟ سه حالت وجود دارد : من از ظلم راضي هستم و مي گويم که او خوب کاري مي کند يا اينکه سکوت مي کنم که در هر دو حالت من شريک در ظلم هستم يا اينکه از مظلوم دفاع مي کنم. در روايت داريم که هرکسي حق مظلوم را از ظالم بگيرد، با پيامبر در بهشت محشور مي شود. اميرالمومنين به امام حسن(ع) و امام حسين (ع) فرمود: همواره ياور مظلوم باشيد و در مقابل ظالم بايستيد. پس اگر در جامعه ظلم شد ما نبايد بي تفاوت باشيم.
روزي من سوار ماشين شدم و مي خواستم مسافت طولاني را بروم. در راه راننده موسيقي حرام گذاشت و وقتي من تذکر دادم راننده گفت که شما مي توانيد پياده شويد، من پياده شدم ولي سه نفر ديگر هم همراه من پياده شدند. راننده مجبور شد که موسيقي را قطع کند. خيلي مواقع مذهبي ها ساکت مي نشينند. مثلا در مسافرت هنگام نماز، راننده اي براي ساعت نماز نمي ايستد، اگر همه اعتراض کنند راننده توقف مي کند حتي کسي هم که نمي خواهد نماز بخواند بايد بگويد: کسي که مي خواهد نماز بخواند حق دارد و راننده بايد بايستد.
ما بايد مقابل ظالم بايستيم
ما در روز قدس راهپيمايي مي کنيم تا عليه ظالم قيام کنيم و از فلسطيني ها حمايت کنيم. اگر کارمندي مي بيند که همکارش دارد ظلم مي کند نبايد ساکت بنشيند و بايد به مظلوم کمک کند.
در سوره يونس آيه 23 مي فرمايد :ظلم به خودتان برمي گردد، از هر چه مي خواهيد در اين دنيا استفاده کنيد و آخر به سوي ما برمي گرديد، ما از ظلم هايي که کرده ايد به شما خبر مي دهيم.
پول بهلول را دزديده بودند و او به قبرستان رفته بود. به بهلول گفتند که بايد به دنبال پولت بروي نه اينکه در قبرستان بنشيني . بهلول گفت: هر کس باشد بالاخره به اين مکان مي آيد.
آیا شرارت ها و ظلم هایی که در دنیا وجود دارد، با رحمت و عدالت خداوند ناسازگار نیست؟
اما مسالهای که در باره قربانیان شرارتها، ناشی از بی دقتی در ساختار عالم و اختیار انسانها در رفتارهایشان و تاثیر و تاثر ناگزیری است که در زندگی افراد بشر وجود دارد. ارزش و اهمیتی که حیات اختیاری انسان و آزادی او در انتخاب گزینههای گوناگون در مسیر زندگی و رسیدن به تکامل دارد، آن قدر والاست که تحمل انواع و اقسام ظلمها و سوءرفتارها در کنار آن قابل تحمل است و چندان به چشم نمیآید.
انسانها مختارآفریده شده است
در واقع هزاران هزار قربانی ظلمها و شرارتها را نمیتوان با هدایت مختارانه و آزادانه نسلهای بعدی آنها (که در پرتو فشارها و استضعاف های پدران خود به بیداری و اندیشه و حرکت و انتخاب درست هدایت شدند و در اثر همین امر با ریشه ظلمها و ستمها و شرارتها به مقابله برخاستند) مقایسه نمود. به همین خاطر خداوند هدایت نهایی و همگانی بشر و رسیدن به زندگی سراسر امنیت و سعادت را برای آخرالزمان و پس از فدا شدن هزاران نسل از بشر مقدر نمود تا پس از تلاشهای هزاران پیامبر و امام این امر به دست آخرین وصی آخرین پیامبر، اما بعد از کمال اختیاری خود بشر حاصل شود.
خداوند میتوانست از ابتدا و در زمان پیامبران نخستین به اجبار و اکراه بشر را به راه راست بکشاند. جلوی هر نوع انحراف و اشتباه و شرارات را در این مسیر بگیرد. خدای متعال در قرآن كریم به این مطلب تصریح میكند: « همین گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مىكردند، و افتخار مىنمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آیینشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مىخواست، چنین نمىكردند (زیرا مىتوانست جلو آنان را بگیرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنابراین، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)»(۱) اجبار بر مسیر هدایت و جلوگیری از ظلم ظالم به وسیله امور غیبی منافات با سنت الهی، یعنی هدایت انسان از طریق اختیار دارد. البته در این مسیر بسیاری از افراد بیگناه قربانی شدند اما همین امر مقدمه حصول نتیجه نهایی است. به علاوه از آن جا که زندگی دنیا در برابر حیات ابدی انسان در آخرت به حساب نمیآید و تنها جنبه مقدماتی برای آن زندگی و سعادت بیکران دارد ، برخی ظلمها و فشارها در دنیا در برابر عنایات و مقامات خاصی که خداوند به این افراد تحت ظلم و فشار در آخرت میدهد، چنان جبران میشود که احدی از این امر ناراضی نباشد و خود را قربانی نداند. بنابراین وجود اینگونه موارد نه با علم خدا و نه قدرت و نه با رحمت خدا ناسازگاری ندارد چرا كه وجود هیچ یك از آنها به معنی عجز خدا از برطرف كردن و نیز راضی بودن خدا نسبت به وجود اینگونه ظلمها نمیباشد. لكن به خاطر وجود مصلحتی عظیمتر یعنی به كمال رسیدن انسان به اختیار و انتخاب خود، مانع از این است كه خدای متعال نظم و ساختار جهان رساننده به این هدف را دست كاری كرده و خودش هدف از خلق و آفرینش را از بین ببرد.
به بیان دیگر اشیاء از نظر خوبى و بدى اگر تنها و منفرد و مستقل از اشیاء دیگر در نظر گرفته شوند یك حكم دارند و اگر جزء یك نظام و به عنوان عضوى از اندام در نظر گرفته شوند حكم دیگرى پیدا مىكنند كه احیاناً ضدّ حكم اولى است. اگر بطور منفرد از ما بپرسند كه آیا خط راست بهتر است یا خط كج؟ ممكن است بگوییم خط راست بهتر از خط كج است. ولى اگر خط مورد سؤال، جزئى از یك مجموعه باشد، باید در قضاوت خود، توازن مجموعه را در نظر بگیریم.
در یك مجموعه بطور مطلق نه خط مستقیم پسندیده است و نه خط منحنى، چنانكه در چهره، خوب است «ابرو» منحنى باشد و بینى كشیده و مستقیم، خوب است دندان سفید باشد و مردمك چشم مشكى یا زاغ. درست گفته آنكه گفته است: «ابروى كج ار راست بدى كج بودى». در یك تابلوى نقاشى حتما باید سایهروشنهاى گوناگون و رنگآمیزىهاى مختلف وجود داشته باشد.
بیشتر بخوانید:خیر دنیا و آخرت دینداری است
در اینجا یكرنگ بودن و یكسان بودن صحیح نیست. اگر بنا شود تمام صفحه تابلو یكجور و یكنواخت باشد دیگر تابلویى وجود نخواهد داشت. وقتى كه جهان را جمعاً مورد نظر قرار دهیم ناچاریم بپذیریم كه در نظام كل و در توازن عمومى، وجود پستیها و بلندیها، فرازها و نشیبها، همواریها و ناهمواریها، تاریكیها و روشناییها، رنجها و لذّتها، موفّقیتها و ناكامیها همه و همه لازم است.(۲)
پس جهان عاری از پستیها و بلندیها و فرازها و نشیبها و رنجها و لذتها ، دارای نظام احسن نخواهد بود چرا كه فایده و ثمر آن یقینا به كمال رسیدن انسان نخواهد بود.
در پایان ذكر این نكته نیز ضروری است كه عدم برخورد خدای متعال به صورت مستقیم با اینگونه امور و شرور و ظلمها، به این صورت كه با هر ظلمی از آسمان آتشی نازل كند و آن ظالم را در دم مجازات نماید و یا مثلا دست ظالم را بگیرد و به اجبار نگذارد كه او ظلم كند ، منافاتی با این مساله كه مومنین و آنان كه به خدای متعال و دستورات او اعتقاد دارند ، در مقابل ظالم ، وظیفه برخورد و در حد توان جلوگیری از وقوع ظلم را داشته باشند، ندارد.
یعنی به خاطر مصلحتی كه گفته شد خدای متعال از ورود مستقیم در اینگونه امور ، در غالب موارد ، خودداری كرده است ولی به وسیله مومنین و كسانی كه در حزب خدای متعال در برابر حزب شیطان قرار دارند دفع ظلم ظالمین را می كند. همانگونه كه در قرآن كریم میفرماید: «و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نكند، دیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسیار برده مىشود، ویران مىگردد! و خداوند كسانى را كه یارى او كنند (و از آیینش دفاع نمایند) یارى مىكند خداوند قوى و شكست ناپذیر است.»(۳) همانگونه كه از آیه كریمه روشن است خدای متعال دفع ظلم ظالمین میكند لكن به دست گروه دیگری از انسان ها كه به خدا ایمان دارند و كمك خود به این گروه از مومنین برای شكست جبهه باطل، مشروط بر یاری خدا از طرف آنها مینماید كه همان قیام كردن در برابر ظلم و پایمردی در این راه میباشد.
منبع 1: سمت خدا ، منبع 2: سایت فردا نیوز