پخش زنده
امروز: -
شماری از مقامات ارشد نظامی ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی وضع نیروی زمینی ارتش این رژیم را فاجعه آمیز توصیف کردند که قدرت فیصله دادن به نبردها را ندارد .
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از الاخبار چنین ارتشی که در برابر نیروهای مقاومت فلسطینی در جنگ تابستان گذشته نتوانست دوام بیاورد چگونه میتواند در برابر حزب الله لبنان که به صورت فزایندهای در حال تقویت قدرت نظامی و تولید موشکهای نقطه زن است دوام بیاورد و به جنگ آن برود.
روزنامه الاخبار در مطلبی به قلم علی حیدر با عنوان «نیروی زمینی اسرائیل برای تعیین تکلیف نبردها آمادگی ندارد: کارخانجات موشکهای نقطه زن حزب الله به آرامی کار میکنند!» نوشت: بحث و جدل بر سر آماده نبودن نیروی زمینی اسرائیل برای ورود به جنگهایی بزرگ همچنان یکی از مباحث مهم در داخل ارتش اسرائیل و در میان کارشناسان است.
علت پرداختن به این مسئله بحث برانگیز ناشی از بزرگی نقشی است که نیروی زمینی اسرائیل در فیصله دادن به جنگها ایفا میکند. رؤسای ستاد مشترک ارتش اسرائیل با این چالش به خصوص از جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی روبرو هستند و نقش نیروی زمینی و آمادگی آن همچنان یک مسئله مورد اختلاف در ارتش دشمن است.
حساسیت این مسئله از آنجا نشأت میگیرد که تجربهها تأیید میکند نیروی هوایی اسرائیل که از فیصله دادن به نبرد علیه مقاومت در غزه ناتوان و عاجز بوده است در رویارویی با حزب الله ناتوانتر خواهد بود. به موازات آن روشن است که نیروی زمینی اسرائیل برای فیصله دادن به هرگونه نبردی با نیروهای مقاومت در لبنان و غزه آمادگی ندارد علاوه بر اینکه خسارات بزرگی متحمل خواهد شد و همین هم تا الان جلوی هرگونه ماجراجویی نظامی بزرگ اسرائیل را گرفته است.
آماده نبودن نیروی زمینی اسرائیل در اصل ناشی از چندین عامل موازی است. از جنبه خارجی علت این آماده نبودن، تغییرات به وجود آمده در ماهیت تهدیدات و دشمنان است که فرماندهان دشمن نیز همین را تأیید میکنند. در جنبه داخلی نیز تحولات به وجود آمده در جامعه اسرائیل، علت آماده نبودن نیروی زمینی ارتش اسرائیل است و همین باعث شده است افراد چنین جامعهای بیش از پیش فردگراتر شوند و این حس را در بین آنها تقویت کرده است که از هرگونه اقدامی که موجب شود در نبردهای بزرگ «جانشفانی کنند» بپرهیزند.
موضوع جدید در این قضیه نیز انتقاد یکی از اعضای ستاد مشترک ارتش اسرائیل از آویو کوخاوی رئیس ستاد مشترک ارتش است که دوره مسئولیتش هفدهم ماه کنونی میلادی پایان مییابد. او گفته که کوخاوی ارتش را به «شرکتهای تک (فناوری بالا)» تبدیل کرد.
این مقامِ منتقد فاش کرد «همه اینها به ضرر نیروی زمینی است که در نهایت در میدان نبرد تعیین کننده است.» ضمن اینکه تهدیدات در مقایسه با سالهای گذشته پیچیدهتر شده است.
چنین گزینه ای، دیدگاه فرماندهی عالی را به کارایی و نقش نیروی زمینی نشان میدهد که به صورت اساسی تکیه گاهش نیروهای ذخیره هستند.
این افشاگری با افشاگری همین افسر درباره مرخص کردن دهها هزار سرباز ذخیره و کاسته شدن از تعداد تیپها و لشکرهای نظامی و پایین آمدن قابلیتها و یگانهای ویژه همخوانی دارد ضمن آنکه همه بودجه برای فناوریهای پیشرفته هزینه شده است.
این انتقادات و پاسخ سخنگوی ارتش به آنها نشانگر وجود دیدگاههای متعدد در ارتش درباره نقش فناوری و نیروی زمینی و ذخیره در هر جنگی است که اسرائیل در آینده احتمالا وارد آن شود. این افسر ارشد و عضو ستاد مشترک ارتش، جنگی را که ظرف یک هفته به پیروزی سریع منجر شود فقط یک فانتزی توصیف کرد. اما مهمترین حقیقت در این خصوص آن است که همه این بحث و جدلها بخش ناچیزی از یک بحث عمیقتر در داخل ارتش درباره مجموعه گزینههای عملیاتی در رویارویی با تهدیدات فزاینده است.
آنچه این ارزیابی را تأیید میکند آن است که انتقادات این افسر اسرائیلی درباره آماده نبودن نیروهای ذخیره و نیروی زمینی را شماری از فرماندهان لشکرها و افسران با درجه سرهنگی که هنوز در خدمت هستند قبول دارند و سرتیپ یتسحاق بریک فرمانده سابق دانشکدههای امنیت ملی و کمیسر سابق رسیدگی به شکایات سربازان نیز همین مسئله را فاش کرده است. آنان وضع نیروی زمینی را «فاجعه آمیز توصیف کردند که عمیقاً در حال بدتر شدن است.» آنها خاطر نشان میکنند میترسند که حقیقت را به رئیس ستاد مشترک بگویند، زیرا «او و دوستانش میگویند چنین چیزی وجود ندارد.»
خلاصه آنچه گفته شد آن است که نیروی زمینی اسرائیل همچنان برای ورود به نبردهای گسترده و طولانی آمادگی ندارد، اما مهمترین نتیجه از کار افتادن توانایی ارتش در فیصله دادن به جنگ و پذیرفتن ادامه اصابت موشکها به جبهه داخلی در هرگونه رویارویی نظامی است البته پس از آنکه ثابت شد نیروی هوایی و شلیک از دور نمیتوانند جلوی شلیک موشکها را به سمت اسرائیل بگیرند.
بیشترین ظهور و بروز این حقیت نیز در نبردهای نوار غزه با وجود مساحت محدود آن بود که حدود ۳۷۵ کیلومتر مربع مساحت دارد. به همین سبب این افسر از وارد نشدن ارتش در سال ۲۰۲۱ میلادی به غزه انتقاد کرد و گفت خودداری از این کار یک اشتباه بود، اما در عین حال اذعان کرد خودداری ارتش در آن زمان از ورود به غزه ناشی از ترس فرماندهی از خطری بود که ارتش با آن روبرو میشد حال آنکه بر اساس نقشه قرار بود صدها نفر از جنگجویان حماس در تونلها به قتل رسانده شوند.
اما آنچه فاش میکند اختلاف کنونی به زمان و مکان خاصی محدود نمیشود؛ آن است که انتقادات افسر اسرائیلی از کوخاوی رئیس ستاد مشترک شامل خودداری ارتش از هرگونه گزینه عملیاتی علیه حزب الله لبنان نیز است و این در حالی است که حزب الله به گفته وی «به آرامی در لبنان در حال احداث کارخانجات است و به ساخت و ارتقای موشکهای نقطه زن و موشکهای دوربرد ادامه میدهد بدون آنکه اسرائیل به آن پاسخ دهد.»
وی هشدار داد «زمانی که آنان موشکهای نقطه زن در اختیار داشته باشند جنگ نیز متفاوت خواهد بود.».
اما مهمترین پرسش درباره پیش زمینه تمرکز انتقادات به رئیس ستاد مشترک به جای سیاستمداران است که تصمیم گیری نهایی از نظر حقوقی در این زمینه با آنهاست. به نظر میرسد علتش آن است که این ارتش است که ارزیابیهای فواید و خطرات گزینهها را پیش روی سیاستمداران قرار میدهد و همین باعث شده است آنان مردد باشند و به لاک خودشان بروند و دست بسته باشند.