پخش زنده
امروز: -
خطاهای شناختی افکاری هستند که باعث میشوند فرد درک درست و منطقی از مسائل نداشته باشد. تحریفات شناختی احساسات منفی را در فرد تقویت میکند.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زآن جهت دنیا کبودی مینمود
خطاهای شناختی، الگوهای تفکر اغراق شده یا غیر منطقی هستند که برای فرد نهادینه شدهاند و باعث وضعیت ناخوشایند روانی فرد مخصوصا افسردگی، اضطراب و .. میشوند. به عبارت دیگر تحریفات شناختی افکاری هستند که باعث میشوند که فرد درک درست و منطقی از مسائل نداشته باشد. این الگوهای تفکر، اغلب افکار و احساسات منفی را تقویت می کنند و مداومت در داشتن این نگرش منفی نسبت به خود، آینده و دنیا، باعث اضطراب و افسردگی و بیماریهای روانی میشود.
انسان در طی سالهای رشد خود بنا بر تجربهها و گاه یادگیریهای زیانبار قواعدی وضع میکند که ممکن است انعطاف ناپذیر باشند و در بسیاری از موارد به دادههایی که ذهن از دنیای اطرافش دریافت میکند فرم داده، آنها را باب میل خود تغییر میدهند. خطاهای شناختی مثل آینه و یا دوربینی هستند که اشکال را به همانگونه که هستند بازنمایی نمیکنند، بلکه شکلهای عجیب و غریبی از اشیاء را نشان میدهند.
۱- خطای شناختی تفکر همه یا هیچ
۲- خطای شناختی تعمیم افراطی یا مبالغه آمیز
۳- خطای شناختی فیلتر ذهنی
۴- خطای شناختی بی توجهی به امر مثبت
۵- خطای شناختی نتیجه گیری شتاب زده (ذهن خوانی، پیشگویی کردن)
۶- خطای شناختی فاجعه سازی یا درشت نمایی
۷- خطای شناختی استدلال احساسی
۸- خطای شناختی عبارتهای باید دار
۹- خطای شناختی برچسب زدن
۱۰- خطای شناختی شخصی سازی و سرزنش
قدم اول در جهت تصحیح شناختها، آگاهی از افکار خود و تحریف های شناختی است. تحریف های شناختی هسته اصلی تلاشهای بسیاری از متخصصان روان درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری و سایر متخصصان است و به فرد کمک میکند تغییر کردن را یاد بگیرد. وقتی یاد بگیرید این نوع طرزفکر را به درستی تشخیص دهید، آن وقت خواهید توانست به آن پاسخ دهید و آن را رد کنید. با رد کردن مداوم تفکر منفی، کمکم و به مرور زمان از بین می رود و به صورت خودکار با طرزفکری منطقیتر و متعادلتر جایگزین خواهد شد.
بعد از اینکه با خطاهای شناختی آشنا شدید عبور از چهار مرحله زیر به شما کمک میکند تا احساس منفی خود را تغییر دهید:
مرحله اول: موقعیت ناراحت کننده را شناسایی کنید
یک قلم و کاغذ بردارید و حادثه ناراحت کننده را شرح دهید. از کی یا چی ناراحت هستید؟
مرحله دوم: احساسات منفی خود را بنویسید
درباره موقعیت ناراحت کننده چه احساسی دارید؟ از کلماتی مانند اندوه، خشم، نگرانی، احساس گناه، دلسردی، درماندگی استفاده کنید. برای هر احساس منفی نمرهای از یک تا صد در نظر بگیرید.
1- احساس شدت
2- احساس شدت
3- …
مرحله سوم: از روش سه ستونی استفاده کنید
افکار منفی مرتبط با این احساسات را بیابید. در ارتباط با مسئله به خود چه می گویید؟ این افکار را در ستون افکار اتوماتیک بنویسید و با توجه به باور خود، برای هر کدام از صفر تا صد عددی را در نظر بگیرید. خطاهای شناختی هر یک از این افکار را شناسایی کنید. آنگاه واکنش های منطقی را در ستون سمت چپ بنویسید و این بار نیز با توجه به باور خود برای هر کدام از صفر تا صد عددی را در نظر بگیرید. دقت کنید که واکنش منطقی شما مجاب کننده و معتبر باشند و نادرستی افکار اتوماتیک شما را مشخص سازند.
مرحله چهارم: نتیجه گیری
شدت باور خود را به هریک از افکار اتوماتیک به کمک اعداد از صفر تا صد مشخص نمایید. در صورتی که از اعتقاد شما به این باورها تا حدود زیاد کاسته شده باشد، شدت احساس بهتر خود را مشخص سازید.
یادداشت کردن هیجانات درست بعد از وقوع حادثه حتی اگر دلیل نامعقول آن را درک نکنیم، در کنترل خشم و استرس به ما کمک میکند. اما گاهی میزان خشم آنقدر زیاد است و افکار اتوماتیک آنقدر آنی و سریع به سراغ ما میآیند که فرصتی برای تفکر منطقی نیست. برای این مشکل نباید توقع داشته باشیم به آسانی و در مدت کمی قادر به کنترل آنها باشیم. کنترل احساسات و هیجانات به یک باره ممکن نیست و به تناسب سن، موقعیت و دیگر دلایل روانشناختی نیاز به زمان تمرین و تلاش فراوان داریم اما به تدریج آسان و در ما درونی میشود. با تمرین و تکرار میتوانید کنترل افکار و احساسات خود را بیش از پیش به دست بگیرید.