پخش زنده
امروز: -
مدیر طرح سامان خانواده استان یزد: برای نجات از فاجعه اجتماعی و عبور از تله جمعیت فقط چهار سال طلایی پیش رو داریم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز یزد، نیروی جوان از مهمترین سرمایههای هر کشوری است، اما امروزه به دلایل مختلف نظیر کاهش تمایل زوجهای جوان به فرزندآوری، مسائل و مشکلات اقتصادی، هزینههای بالای تولد تا تحصیل و دردسرهای تربیت فرزند شاهد کاهش رشد جمعیتی و حرکت به سوی سالمندی هستیم.
زنگ خطر پیری جمعیت در کشور به صدا درآمده، نرخ رشد جمعیت در کشور در حال کاهش است و مسائل متعددی در بحث فرزندآوری در جامعه مطرح میشود، اما مساله اصلی اینست که فرهنگ حاکم بر دهه ۶۰ و ۷۰ و شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در جامعه رسوخ کرده است.
این فرهنگ چنان نهادینه شد که به خانوادههای بیش از دو فرزند با چشم تحقیر نگریسته شد و رفتارهایی با این خانوادهها انجام گرفت که گویی مرتکب جرم و جنایتی شده اند. کار حتی به جایی رسید که فرزندان چهارم به بعد از داشتن برخی حقوق اجتماعی محروم میشدند.
اکنون پس از چند دهه تبلیغات گسترده در حوزه کنترل جمعیت، شعار «فرزند بیشتر، زندگی بهتر» جایگزین شعار قبلی شده است، ولی تشویق مجدد خانوادهها به فرزندآوری کاری بسیار دشوار است، چراکه بسیاری از خانواده از نظر فرهنگی نمیپذیرند تعداد فرزندان آنها از دو فرزند تجاوز کند.
بر این اساس مجلس شورای اسلامی برای جلوگیری از تبعات پیری جمعیت در کشور، طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده را مصوب کرد.
در این راستا با محمدحسین رحیمی نسب مدیر طرح سامان خانواده به گفتگو نشستیم تا ابعاد مختلف این ماجرا که به یکی از مهمترین مسائل کشور مبدل شده است را بررسی کنیم.
ـ چند سالی است که هشدارهای فراوانی درباره کاهش جمعیت در ایران شنیده میشود و تلاشهای گستردهای برای جبران این مساله صورت میگیرد. چه شد که ما به چنین روزی رسیدیم؟
در بحث جمعیت یک نرخ جایگزین جمعیت داریم که ۲/۱ است و اگر بخواهیم جمعیت یک محل را ثابت نگهداریم باید نرخ جمعیت ۲/۱ باشد. کمتر از این عدد نشان دهنده روند کاهشی و بالاتر از آن هم نشان میدهد جمعیت در حال افزایش است.
کشور ما در سال ۱۳۶۰ رشد جمعیتی با عدد ۳/۹ داشت که رشد خوبی به شمار میآمد. برخی در آن زمان اعتقاد داشتند که ادامه این رشد یا بیشتر شدن آن خطرآفرین است و نمیتوانیم این حجم جمعیت را دنبال کنیم.
پس از بررسیهای مختلف به این نتیجه رسیدند که باید سیاست کنترل و کاهش جمعیت در پیش گرفته شده و بر این اساس به یک قانون مبدل و به سمت کاهش جمعیت پیش رفتیم.
ـ سیاست کاهش جمعیت در آن دوران یک سیاست جهانی بود یا فقط در کشور ما اجرا میشد؟
کاهش جمعیت یک سیاست جهانی بود، اما نه برای همه کشورها. به عنوان مثال این سیاست هیچگاه در کشورهای نظیر آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه و رژیم صهیونیستی انجام نگرفته و کاملا سیاستی معکوس را در پیش گرفته اند.
کاملا مشخص بود که سیاست کاهش فرزندآوری در ایران مورد رضایت بیگانگان قرار داشت، چرا که ما دو بار جایزه جهانی کاهش جمعیت را دریافت کردیم و موفقترین کشور در این زمینه معرفی شدیم.
این سیاست در کشورهای جهان سوم اعمال شده و همچنان ادامه دارد و ما به عنوان یک کشور انقلابی کاملا سرماه کلاه رفت.
ـ این قانون فشار زیادی به خانوادههایی وارد کرد که بیش از دو فرزند داشتند.
بله کاملا درسته و یک جریان حجیم اجتماعی و رسانهای و حتی قانونی در کشور به راه افتاد تا جایی که به بچه چهارم هیچ امکاناتی تعلق نمیگرفت، از بیمه محروم بود و حق عائله مندی در فیش حقوقی برای این فرزند اعمال نمیشد.
همچنین نگاه بسیار سنگینی به این خانوادهها در جامعه وجود داشت که گویی تخلفی مرتکب شده اند و حتی با مادران در هنگام زایمان برخوردهای بدی میشد.
ـ چرا قانونی که قرار بود ۱۰ سال اجرا شود، بیش از این مدت طول کشید؟
قرار بود این قانون ۱۰ سال ادامه یابد و بر این اساس در سال ۱۳۷۰ به سمت حد جانشینی مطلوب برویم، اما متاسفانه کسانی که باید پایش انجام دهند تا به وضعیت کنونی مبتلا نشویم به وظیفه خود عمل نکردند.
وقتی این وضعیت ادامه یافت کاملا مشاهده شد که اتفاق بسیار بدی در حال رخ دادن است، اما برخی گفتند که آمارهای شما اشتباه است چرا که نرخ فرزندآوری ۲/۷ است و بالاتر از قانون قرار داریم. این آمارهای نادرست سبب شد تا مسئولان هم دچار اشتباه شده و به هشدارها توجهی نکنند.
تا اینکه نمکی وزیر وقت بهداشت و اعضای وزارتخانه با رهبر معظم انقلاب دیدار کرده و گفتند که آمار ۲/۱ است که رهبری فرمودند به نظر میرسد که این آمار درست نباشد. وزیر نیز پس از سه ماه رسما اعلام کرد که نرخ رشد جمعت ۱/۷ است.
البته این آمار نیز اشتباه بود و سرانجام در سال ۱۴۰۰ رسما اعلام شد که رشد جمعیت ما به ۰/۷ رسیده است.
ـ چطور میشود که رشد جمعیت از ۳/۹ به ۰/۷ برسد، ولی کسی متوجه نشده و جلوی قانون کاهش جمعیت گرفته نمیشود؟
قانون پس از پایان این مدت، بدون اینکه تمدید شود همچنان ادامه یافت. از سوی دیگر رصد و پایش هم انجام نگرفت و اقدام به ارائه آمارهای نادرست کردند.
اینکه رشد جمعیت از ۳/۹ به زیر یک برسد در تاریخ بشریت فقط پنج یا شش مورد رخ داده و فرق عمده ما با این کشورها اینست که آنان پس از حداقل ۶۵ سال به این وضع رسیدند و در برخی کشورها ۸۰ سال طول کشید تا رشد جمعیت در آنها به زیر یک برسد، اما در کشور ما کمتر از ۳۰ سال طول کشید.
ادبیات و فشار و گفتمان در جامعه به گونهای بود که زیر ۳۰ سال به این وضعیت رسیدیم.
ـ هم اکنون هجمههای مختلفی خصوصا در فضای مجازی علیه طرح افزایش جمعیت صورت میگیرد. بفرمایید هدف از این طرح چیست؟
متاسفانه برخی همچنان به عمق بحران نرسیده و میپرسند که با رشد جمعیت به دنبال چه هستید و آیا جمعیت کشور به ۲۵۰ یا ۳۰۰ میلیون برسد، راضی میشوید؟
این در حالی است که ما اصلا به دنبال چنین رشدی نیستیم، بلکه میخواهیم به نرخ ۲/۱ رسیده و از نابودی کشور جلوگیری کنیم.
ما میخواهیم جمعیت کشور را تا ۳۰ سال آینده در ۸۰ میلیون نگهداریم و گرنه در بدترین شرایط به ۳۵ میلیون و اکثرا پیر و بدون نیروی کار و در شرایط متوسط به ۵۰ میلیون میرسد.
فاصله بین ۰/۷ تا ۲/۷ بسیار زیاد است و کارشناسان میدانند پر کردن این فاصله کار سادهای نیست.
هم اکنون در آستانه فرتوتی جمعیت هستیم که ابعاد مختلف اقتصادی، امنیتی و روانی را به دنبال دارد. نمیتوانیم نصف یزد را به خانه سالمندان مبدل کنیم و نگهداری آنان با وضعیت کنونی در آینده بحران خواهد شد.
در حال حاضر به صورت متوسط یک نفر مشغول به کار بوده و نان آور چهار نفر است، اما با ادامه این شرایط این نسبت به یک به هشت یا ۱۰ نفر میرسد یعنی یک نفر نان آور ۱۰ نفر خواهد بود.
اینکه در جامعه گفته میشود که اینها میخواهند کشور به ۲۰۰ میلیون افزایش یافته، در حالی که منابع کشور کفاف این جمعیت را نمیدهد، کاملا اشتباه است بلکه ما فقط میخواهیم ۸۰ میلیون یا حداقل ۶۰ میلیون را حفظ کنیم.
ـ قانون ایران درباره رشد جمعیت چه میگوید؟
در قانون ما نیز رشد ۲/۵ پیش بینی شده که یک رقم معقول جهانی است و همه کشورها به دنبال آن هستند و شیب ملایم رشد و نیروی کار به اندازه خواهد بود.
ما وارد تله جمعیت شده ایم و اگر نتوانیم تا چهار یا پنج سال آینده جبران جمعیت کنیم، مسلما دیگر توانایی رسیدن به وضعیت قابل قبول را نخواهیم داشت و بر این اساس دستگاهها و مردم باید در این راستا تلاش کنند.
ـ همواره بحث درباره چهار سال طلایی برای جبران کاهش جمعیت است، چرا بر روی چهار سال تمرکز شده و اگر در این مدت به نتیجه نرسیدیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
کسانی که قدرت باروری دارند و میتوانند جمعیت کشور را تامین کنند روز به روز کمتر میشوند و از چرخه باروری خارج میشوند. اگر این افراد در این چهار سال باردار شوند، میتوانند از بروز فاجعه خودداری کنند.
مثلا ما ۱۰۰ هزار خانم در جامعه داریم که توانایی بارداری دارند. طبیعتا روز به روز تعدادی از این بانوان از چرخه باروری خارج شده و تعداد بانوانی که میتوانند ما را از فاجعه جمعیتی نجات دهند، کمتر میشود.
فرض کنیم که این جمعیت به ۶۰ هزار نفر برسد و در این صورت اگر همه آنها نیز باردار شوند ما ۴۰ هزار خانم توانا در عرصه باروری را از دست داده ایم.
به همین دلیل است که این چهار سال را تایم طلایی نامیده اند و باید همه به این مساله مهم واقف باشند و از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
ـ اما فرهنگ زندگی بهتر با فرزند کمتر به شدت در جامعه نهادینه شده است، چگونه میتوان این فرهنگ تعمیق یافته را تغییر داد؟
در فضای مجازی به شدت علیه این طرح هجمه وارد میشود که برخی نادانسته و برخی کاملا دانسته به این مساله میپردازند. البته مخالفتهای این چنین بی سابقه نیست و حتی در جنگ تحمیلی که دشمن به مرزهای کشور حمله ور شده بود نیز برخی شبهه وارد میکردند که چرا باید به جبهه بروید؟
بیگانگان نیز به شدت در تلاش هستند تا در برابر این طرح سنگ اندازی کنند چرا که به اهمیت آن برای ایران واقف هستند.
به نظر میرسد بهترین راه برای گسترش فرهنگ فرزندآوری در جامعه، تبیین باشد. رهبر معظم انقلاب برای این مساله از تعابیری نظیر «وحشتناک»، «دهشتناک» و «نگرانم» استفاده کرده که حتی در طول جنگ هشت ساله و فشارهای اقتصادی نیز چنین واژههایی بیان نکرده اند.
این واقعیتها را باید تبیین کنیم، گرچه کار سادهای نیست چرا که زمینههای ذهنی قوی علیه آن وجود دارد و شرایط اقتصادی نیز مزید علت شده تا مخالفتها بیشتر باشد.
ـ دقیقا به یکی از مهمترین مباحث اشاره کردید یعنی شرایط اقتصادی. بسیاری از خانوادهها میگویند که زمینههای فرزند بیشتر در شرایط کنونی اصلا فراهم نیست و هر چه فرزند بیشتر شود مخارج اقتصادی نیز بیشتر و فشار سنگینی بر آنها اعمال میشود. در این زمینه چه پاسخی میتوان داد؟
اگر رشد جمعیت بدین منوال باشد فرزندان ما در آینده به ما معترض خواهند شد که چرا به فکر رفاه اقتصادی ما بودید، اما از امنیت و مباحث اجتماعی و پیامدهای آنها غافل شدید.
هیچ شکی نیست که در شرایط اقتصادی خوبی قرار نداریم و فشارها در این زمینه زیاد است، اما باید میان مهم و اهم انتخاب کنیم که مطمئنا آینده فرزندانمان از توجه اقتصادی در حال حاضر مهمتر است.
ما نمیتوانیم در آینده به فرزندان بگوییم که ۳۰ سال پیش مثلا برایتان به جای کفش ۱۰۰ هزار تومانی یک کفش ۲۰۰ هزار تومانی خریده ایم، چرا که پاسخ میدهد من اصلا یادم نمیآید که چنین کفشی برایم خریده اید و ثانیا اصلا نیازی به چنین کفشی نداشتم بلکه باید به آینده من فکر می کردید.
در دوران جنگ نیز اوضاع اقتصادی چندان خوب نبود، اما مردم از کمک به رزمندگان دریغ نمیکردند. برخی خانوادههای روستایی از شکم خود میزدند تا کمکهای خود را به جبهه ارسال کنند. آن زمان هم مشکل اقتصادی بود، اما این خانوادهها میدانستند اگر دشمن بیاید دیگر همین زندگی را هم نخواهند داشت.
باید بدانیم که در کارزار جمعیتی قرار داریم و درک کنیم که فرزندانمان برای آیندهای بهتر نیازمند افزایش جمعیت هستند، نه اینکه فقط به فکر الان آنها باشیم.
ـ اما این ذهنیت که فرزند کمتر در شرایط کنونی اقتصادی بهتر است، در جامعه تعمیق یافته است.
بله و این تبیین است که میتواند راهگشا باشد، البته کار آسانی نیست چرا که زمینههای ذهنی قوی علیه آن وجود دارد، اما قطعا آینده یک کشور از آن کسی است که ژن او در کشور بیشتر باشد.
ما هم اکنون با کمبود نیروی کار کم مواجه هستیم و بنده لیست ۱۴۰ کارخانه را دارم که مدیران آنها خواستار کارگر هستند و در آینده نیز این مشکل به مراتب بیشتر خواهد شد و مجبور میشویم مهاجرپذیرتر باشیم که تبعات آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
ذی نفوذان اجتماعی باید خطر را حس کنند و باید جامعه هدف گفتگو کنیم تا بتوانیم رشد معقول داشته باشیم.
ـ بحثهای شما متوجه مردم و نقش آنان در فرزندآوری است، وظیفه دولت در این زمینه چیست؟
دولت هم باید کارسازی و زمینه سازی کند و همه دستگاهها شرایط را فراهم کنند که نگرانی اقتصادی کمتر شود، مثل همین امتیازهایی که برای فرزندآوری داده شده است. قانون جوانی جمعیت خوب است و به نسبت امتیازهای سایر کشورها قانون خوبی به شمار می آید مثل وام، خودرو، استخدام، زمین و... .
تعداد وامهای پرداخت شده از ابتدای سال تاکنون قابل قبول بوده و جریان خوبی به وجود آمده است. ما در جلسات به دنبال قانون بودیم که هم اکنون تصویب شده است.
ـ آیا امتیازهای داده شده در این قانون برای ایجاد انگیزه فرزندآوری کافی است؟
در حال حاضر گام اول برداشته شده و باید امتیازهای دیگر اضافه شود و قانون ارتقا یابد و امکانات افزوده شود.
قانون جوانی جمعیت، تنها قانونی است که ۸۰ درصد آیین نامههای آن زیر یکسال به مرحله اجرا رسیده است.
اما مهمتر از امتیازهای این قانون برای فرزندآوری اینست که اگر یک ایرانی، آینده ایران را با این جمعیت کم تصور کرده و به خطرهای آن بیندیشد، دیگر نیازی به امتیازهای قانونی ندارد و به وظیفه خود در قبال کشور پایبند خواهد بود.
خانوادههای ایرانی در زمان جنگ تحمیلی، جگرگوشههای خود را برای دفاع از کشور تقدیم کردند که انصافا کار بزرگی است و بنده از فکر اینکه فرزندم را از دست بدهم، به شدت پریشان میشوم، اما این خانوادهها فرزندان خود را تقدیم کردند.
آنان خطر را پیش روی کشور دیدند و فرزندان خود را برای حراست از کشور فرستادند، هم اکنون نیز باید به این نتیجه برسیم که آینده کشور به دلیل کاهش شدید رشد جمعیت در خطر است و حتی با یک فرزند بیشتر میتوانیم خطر را دور کنیم.
ضمن اینکه با وجود وضعیت کنونی اقتصادی، اعتقاد دینی ما بر اینست که رزق توسط خدا تامین میشود.
ـ چرا بیشتر امتیازهای داده شده در این قانون برای فرزند سوم به بعد است در حالی که حتی یک فرزند هم در شرایط کنونی میتواند ما را از این فاجعه دور کند؟
در قانون جوانی جمعیت هم برای فرزند اول امتیازهایی اختصاص یافته است، اما امتیازها در جایی قرار میگیرد که تحریک کافی به دنبال داشته باشد چرا که هر زوج به صورت طبیعی، یک یا دو فرزند خواهد داشت و بر این اساس امتیازهای بیشتری برای فرزند سوم به بعد اختصاص مییابد.
به نظرم قانون جوانی جمعیت یک قانون خوبی است که میتوان آن را به خوبی به ویژه در رسانهها تبیین کرد و کار را به سرانجام رساند.
ـ ازدواج یکی از مسائل بسیار مهم برای افزایش فرزندآوری به شمار میآید، برای حل مشکلات ازدواج جوانان چه تدبیری اندیشیده اید؟
نکته بسیار مهمی بیان کردید. در بحث کمیت جمعیت دو مساله لازم است که اولی افزایش ورودی جمعیت و دومی هم کاهش خروجی جمعیت.
وضعیت در جامعه به گونهای است که انسانهایی که باید ۸۰ سال زندگی کنند به دلایل مختلف نظیر حوادث و بیماری و سبک زندگی غلط در سنین ۵۰ یا ۶۰ سالگی از دنیا میروند.
بخش سلامت و بهداشت باید فعالتر شود و روی پیشگیریها کار کند، در حالی که تمرکز ما به جای پیشگیری روی درمان است. سبک زندگی ما هم باید تغییر کند چرا که بیش از ۷۰ درصد سبک زندگی ما غلط است. در زمینه حوادث رانندگی نیز باید با تولید خودروهای امنتر از جان مردم محافظت کنیم.
بخش دوم هم که افزایش فرزندآوری و ازدواج جوانان است، یعنی کسانی که ازدواج کرده اند از آنچه در ذهنشان بود، یک فرزند بیشتر داشته باشند مثلا زوجی که میخواستند دو فرزند داشته باشند، یک فرزند دیگر نیز به دنیا بیاورند.
مساله دیگر هم جوانانی است که پشت خط ازدواج قرار دارند و باید آنان را زودتر به خانه بخت فرستاد تا با فرزندآوری به رشد جمعیت کمک کنند.
ـ اما این جوانان برای تشکیل خانواده با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و به نظر میرسد دولت باید به صورت جدیتر به حل مشکلات آنان بپردازد.
بله مشکلات اقتصادی و گرانی که وجود دارد، اما این جوانان سرانجام باید ازدواج کنند و چه بهتر که زودتر تشکیل خانواده داده و به افزایش جمعیت کمک کنند.
همگی باید دست در دست هم دهیم و خانوادهها و دولت و خیران در راستای ازدواج جوانان همت بیشتری به خرج دهند تا این بحران جدی را پشت سر بگذاریم.
ما باید از این پیچ خطرناک عبور کنیم و باید دست به دست هم داده و مردم و سازمانها و رسانه و افراد ذی نفوذ و مسئولان وارد گود شوند.
ـ و حرف پایانی؟
کسانی که قدرت فرزندآوری دارند باید به این نکته توجه کنند که تلاشهای ما برای آیندگان است و تا ۳۰ سال دیگر یا وجود نداریم یا اینکه دوران آخر زندگی خود را طی میکنیم.
کسانی که قرار است ضرر فاحش و لطمه اصلی کاهش جمعیت را بخورند، بچههایی هستند که در کوچهها بازی کرده و پشت نیمکت مدرسه قرار دارند. کاش میشد بچههای مدارس را جمع کرده و مضرات بزرگ کاهش جمعیت را بازگو میکردیم تا خودشان تصمیم میگرفتند.
مسئولان باید برای ۳۰ سال آینده تصمیم گیری کنند و نباید نسل آتی را با تصمیمهای اشتباه بسوزانیم و روزی برسد که فرزندانمان بگویند میتوانستید اقدامی انجام ندهید، ولی نکردید.
بنابراین هر کاری که در راستای افزایش جمعیت انجام میدهیم یک خدمت تاریخی ماندگار برای آیندگان به شمار میآید.
مصاحبه کننده: محمدرضا جایروند