پخش زنده
امروز: -
دبیرکل حزب الله لبنان بر سه عامل مهم؛ شخصیت حاج قاسم، رهبری جمهوری اسلامی و آمادگی نیروهای مقاومت در موفقیت شهید سلیمانی در ساماندهی محور مقاومت تاکید کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از شبکه تلویزیونی المنار؛ دبیرکل حزب الله لبنان بر سه عامل مهم؛ شخصیت حاج قاسم، رهبری جمهوری اسلامی ایران و آمادگی نیروهای مقاومت در موفقیت شهید حاج قاسم سلیمانی در ساماندهی محور مقاومت تاکید کرد.
سید حسن نصرالله در مراسم سومین سالگرد شهادت شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و یارانشان گفت بر پیامبر اعظم و خاندان پاک و مطهرش و اصحاب برگزیده اش و همه انبیا و رسولان سلام و درود میفرستم. سلام و رحمت خداوند بر همه شما.
اولا از حضور گسترده و مبارک شما در مراسم گرامیداشت فرماندهان شهید بزرگ زمان ما و در محور مقاومت ما، تمجید و قدردانی میکنم. در آغاز میخواهم از همه طرفداران درباره اتفاقات و بیماری که برای ما در ایام اخیر افتاد، عذرخواهی کنم. من زمانی که برای سخنرانی آماده میشدم با خودم میگفتم در یک مراسم عمومی نمیتوان حق مطلب را ادا کرد و در همه مسائل محلی و منطقهای سخن گفت به ویژه این که تقریبا یک ماه و نیم است، سخنرانی نداشته ام، فکر کردم روز جمعه گذشته سخنرانی داشته باشم و بر پروندههای محلی متمرکز شوم و به برخی حوادث که در لبنان اتفاق افتاد و همچنین درباره موضوعات سیاسی درباره ریاست جمهوری و روابط سیاسی اشاره کنم و آماده شدم بودم؛ اما حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند من خدا را با فسخ ارادهها و همتها شناختم. خداوند چیز دیگری برای من مقرر کرده بود. به هر حال دوست داشتم با شما شفاف و صادق باشم، زیرا لغو سخنرانی پس از تبلیغات و انتظار، حرف و حدیثهای زیادی به همراه داشت که برخی از آنها اشتباه بود.
من عذرخواهی میکنم که ذهن شما را مشغول کرده بودم و از ابراز محبت شما هم تشکر میکنم. از همه کسانی که برای من دعا کردند و برای من صدقه دادند و قربانی کردند، تشکر و قدردانی میکنم. من دیدم در برخی از رسانههای صهیونیستی و برخی رسانههای کشورهای خلیج فارس اینگونه مطرح شد که من سکته مغزی کردهام که درست نیست و من دوست دارم به شما اطمینان دهم که هیچ جای نگرانی نیست. من سی سال است که در ریه هایم حساسیت دارم، حتی موقعی که شهید سید عباس الموسوی (ره) به شهادت رسید، من به دلیل همین حساسیت در بستر بیماری بودم. این تقریبا بیش از سی سال پیش بود. برادران حال مرا خوب میشناسند، اما زمانی که این حساسیت مرا فرا میگیرد، من معمولا از سخنرانی اجتناب میکنم، اما روز جمعه این حساسیت به طور ناگهانی مرا مبتلا کرد و مجبور شدم سخنرانی را لغو کنم؛ بنابراین هیچ چیز نگران کنندهای وجود ندارد. اگر سخنرانی روز جمعه نبود، هیچ کس هیچ چیزی احساس نمیکرد و بسیار طبیعی بود، اما این چیزی است که رخ داد.
سید مقاومت در ادامه افزود ان شاءالله امروز دوست دارم که به مناسبت این روز و آنچه ما را با واقعیت کنونی متصل میکند، متمرکز شوم و در پایان سخنرانی، فرصتی هم برای پرونده سیاسی لبنان میگذارم.
روز جمعه میخواستم اعیاد کریسمس را تبریک بگویم و الان این کار را انجام میدهم و اعیاد روز تولد حضرت مسیح علیه السلام و سال نو میلادی را تبریک میگویم. حضرت مسیح برای ما مسلمانان و مسیحیان شخصیت مهمی هستند. من امیدوارم سال نو سال خیر و برکت و گشایش و امید برای مردم لبنان و همه ملتهای منطقه ما باشد. همچنین در روزهای گذشته، سالروز شهادت حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سرور زنان جهانیان (سلام الله علیها) را داشتیم. حضرت فاطمه پاره تن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودند. ایشان درباره دخترشان میفرمودند فاطمه جان من است که در درون کالبدم وجود دارد.
دبیرکل حزب الله لبنان گفت همچنین سالروز درگذشت برخی از علمای ما از جمله آیت الله مصباح یزدی، فیلسوف و متفکر اسلامی بزرگ و علامه شهید شیخ نمر النمر بود که شهید مظلوم و صابر و شجاع بود. همچنین در هفتههای گذشته تعدادی از برادران و عزیزان خود از جمله پدران و مادران شهدا را از دست دادیم که به همه این مناسبتها تسلیت میگویم. به ویژه عالم جلیل القدر و مبلغ دعوت کننده به سمت پروردگار جهان را از دست دادیم. او عمر مبارک خود را در تبلیغ اسلام و دعوت به سمت خداوند و خیر و معروف گذراند. او سید نسیم عطری (ره) است که به خانواده ایشان نیز تسلیت میگویم. اما مناسبت سومین سالگرد شهادت فرماندهان بزرگ پیروزی، حاج قاسم سلیمانی و حاج جمال (ابومهدی) المهندس را نیز داریم. بار دیگر شهادت این دو شهید بزرگوار را به رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، آیت الله امام سید علی خامنهای و برادران مسئول در جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران و خانواده شهید حاج قاسم سلیمانی، تبریک و تسلیت عرض میکنم. همچنین به مرجعیت دینی شریف در نجف اشرف و ملت عراق و جریانهای عراقی و برادران ما در الحشد الشعبی و گردانهای مقاومت و خانواده شهید حاج ابومهدی نیز صیمیمانه تبریک و تسلیت میگویم.
اولویت حاج قاسم سلیمانی حضور در میدانهای نبرد و خطوط مبارزه و دفاع بود
سید حسن نصرالله افزود یکی از دلایل و عواملی که عظمت هر شخصیت یا جایگاه یا حقیقت او را به ما نشان میدهد عمل و دستاوردهای او در دنیاست. آیا کارهای او بزرگ و مهم است یا خیر؟ اینها چیزی است که برای ما عظمت یک شخص را آشکار میکند. زمانی که از شهید فرمانده حاج قاسم سلیمانی سخن میگوییم، میبینیم از طریق کارها و اعمال بزرگی که انجام داد و موفقیتهایی که به دست آورد، به عظمت شخصیت ایشان پی میبریم. تا جایی که خداوند سبحان با این مدال پرافتخار شهادت عمر او را ختم به خیر کرد که با دست شیطان بزرگ و بزرگترین طاغوتهای جهان در عصر کنونی به شهادت رسید. تقریبا در دو دهه گذشته، حاج قاسم سلیمانی فرماندهی سپاه قدس را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران برعهده داشت. سپاه قدس به منظور ساماندهی وضع جهادی در منطقه ما تاسیس شد. عنوان بارز سپاه قدس، همان قدس و بیت المقدس است، زمانی که حاج قاسم بیش از بیست سال پیش، به منطقه ما و میدان وارد شد، سه عنصر و عامل اساسی در اختیار داشت. اولین عامل، شخصیت خود او بود. او از صداقت زیاد و اخلاص به درگاه الهی برخوردار بود. شهید سلیمانی به دنبال ریا، شهرت، مناصب و پستهای دنیوی نبود. او در سالهای اخیر، از برجستهترین و محبوبترین افرادی بود که برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ایران بود و نظرسنجیها وی را بسیار بسیار تایید میکرد، اما او ترجیح داد در میدانهای نبرد و جبههها و در خطوط مبارزه و دفاع باقی بماند. او هیچ چیزی مطالبه نمیکرد. بسیار با تقوا و متدین بود و به مسائل شرعی بسیار پایبند بود. او عشق و محبت زیادی به خدا داشت و اشتیاق خاصی برای دیدار با خدا و شهادت داشت.
سید حسن نصرالله گفت از جمله صفات شخصی او عقلانیت، حکمت، تدبیر، هوش زیاد، خلاقیت، قدرت برنامه ریزی زیاد، قدرت بسیار زیادی در تحمل سختیها و دشواریها و امید فراوان به آینده بود. بدون شک او یک شخصیت ممتاز و بی نظیری بود.
دومین عاملی که در اختیار داشت، او به رهبری بسیار اعتماد داشت و به این رهبری استناد میکرد، رهبری حکیم، فرزانه، بزرگ، شجاع، مدیر، مدبر و مشرف بر همه میدانهای جهانی که همان امام سید علی خامنهای رهبر جمهوی اسلامی ایران است که سایه او همیشه مستدام باد.
حاج قاسم سلیمانی سرباز ولایت بود
سید حسن نصرالله تاکید کرد آنچه را که حاج قاسم در راهبرد و خطوط کلی و دستورالعملهای اساسی انجام میداد، رهنمودها و ضابطههای امام خامنهای بود. در اینجا من به صفات شخصی حاج قاسم دوباره باز میگردم. او ژنرال ولایت نبود بلکه او سرباز ولایت بود. وصیت نامهای که به دست خود نوشته بود، نیز بر این مطلب تاکید کرد. در وصیت خود نوشت بر مزارش ژنرال یا سپهبد یا هیچ چیز دیگری ننویسند بلکه عبارت سرباز ولایت قاسم سلیمانی بنویسند. او همینگونه نیز زندگی کرد. او به همراه رهبر به جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی منطقهای بزرگ و مهم و توانا و موثر در منطقه استناد میکرد، به طوری که میتواند به یاری ملتهای منطقه بشتابد. همه ملتهای مظلوم و ستمدیده منطقه ما را که با طرحهای آمریکا و رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفتند، یاری میکرد.
حاج قاسم سلیمانی یاور محور مقاومت در عراق ،فلسطین،لبنان بود
سید مقاومت افزود عامل سوم وی این بود که او به سمت میدانی آمد که در آن بر ملی بودن محور مقاومت تاکید میکرد. وقتی در آغاز فرماندهی سپاه قدس به لبنان آمد و با برادران فلسطینی تماس میگرفت با مقاومتی موجود و آماده سخن میگفت، او با اراده لبنانیها برای مقاومت و مبارزه مواجه شد. همچنین با اراده فلسطینیان برای مقاومت و مبارزه که به دهها سال میرسید، مواجه شد. پس از اشغال عراق، شهید قاسم سلیمانی به عراق آمد و با عراقیهایی مواجه شد که دارای اراده و تصمیم گیری برای مقاومت بودند. متاسفانه برخی تصور میکنند کشورها و جنبشها و جریانهای محور مقاومت وابسته به جمهوری اسلامی هستند، اما اینطور نیست. آنها نیروهای مقاومت ملی و حقیقی و مومنانه و مجاهدانه هستند و آمادگی کامل برای ایثارگری دارند، در حالی حاج قاسم به سمت نیروهای مقاومت آمد که این نیروهای مقاومت به کشورها و میهنها و ملتها و مقدسات خود ایمان داشته و دارند. حاج قاسم آمد تا به این نیروهای مقاومت یاری کند.
دبیرکل حزب الله لبنان گفت وقتی که میخواهیم از این دو دهه به طور خلاصه سخن بگوییم، میگویم که نقش حاج قاسم سلیمانی در این دو دهه در رویارویی با طرحهای آمریکایی با توجه به تواناییهای شخصیتی وی و با استناد به رهبری و همچنین با استناد به جمهوری اسلامی ایران و با توجه به اینکه در مقابل خود امتی زنده و ملتهای زنده وجود داشتند، توانست با استفاده از عقل و تدبیر و اخلاص و حضور دائمی خود و تلاشها و بی خوابی هایش که تنها چند ساعت در شبانه روز میخوابید. جریانهای محور مقاومت را با هم مرتبط کند که بعدها به محور مقاومت تبدیل شد. ارتباط و هماهنگی بسیارقوی بین نیروهای مقاومت ایجاد کرد. با هر نیروی مقاومت که مواجه میشد کمکها و حمایتهای خود از جمله حمایتهای فکری و معنوی و پشتیبانی را ارائه میداد. او سهم زیادی در حضور مستقیم در جبهههای نبرد داشت. او همواره در خط مقدم جبههها به سر میبرد؛ بنابراین نقطه وصل واقعی بود که خونها و روحیه و معنویات و عقل و فکر را در این محور به هم مرتبط کرد و در این بیست سال، شهید فرمانده قاسم سلیمانی محور مقاومت را مجسم کرده بود. خداوند او را بیامرزد
حاج قاسم مبارز طرح های آمریکا در دو دهه بود
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود گفت حاج قاسم در دو دهه با دو طرح آمریکا با قدرت مبارزه کرد. میخواهیم بدانیم که چه گذشت و از آن درس بگیرم و با طرح سوم آمریکاییها مقابله کنیم. در اینجاست که میفهمیم که چرا ترامپ حاج قاسم و ابومهدی المهندس را ترور کرد.
وی تصریح کرد همه میدانیم آمریکا طرحها و اهداف ثابتی را در منطقه دنبال میکند. سلطه، تسلط و کنترل نفت و گاز و منابع طبیعی و بازارها و تصمیم سازیهای سیاسی، اهداف آمریکا در منطقه ما هستند. بازارهای داخلی را که پادشاهان و امیران و شاهزادگان بر آنها تسلط دارند کنار میگذاریم. در خاطرات یاران شاه ایران این مسائل دیده میشود. شاهی که ادعای بزرگی و شکوه داشت، جرات نداشت هیچ کاری حتی در امور داخلی ایران را قبل از نظرخواهی از سفیر آمریکا و انگلیس انجام دهد که بعد از آن فقط سفیر آمریکا بود. در این باره طبقاتی وجود دارد، وزرا، نخست وزیران و پادشاهان و امیران در سطح کاردار سفارت یا سفیر آمریکا هستند و برخی در سطح رئیس یک اداره و معاون وزیر هستند، در این میان کسی در حد و سطح رئیس جمهوری آمریکا نیست که با او صحبت کند مگر اینکه به انداز ۴۵۰ میلیارد دلار شیر بدهد.
طرح آمریکا برای منطقه، سیطره، سلطه و کنترل و در دست گرفتن همه چیز است. اسرائیل در مرکز این طرح قرار دارد. این رژیم پایگاه نظامی آمریکا در خط مقدم است که براساس راهبرد همه دولتهای آمریکا باید قدرت برتر باقی بماند و بقیه در منطقه باید ضعیف باشند.
در هر مرحله بر حسب طرحی که در دست اجرا بود، درگیریها و تحولاتی برای تثبیت این اهداف وجود داشته است. این مسائل را از بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی میبینبم.
در طرح نخستی که حاج قاسم سلیمانی با آن مقابله کرد، حاج ابومهدی المهندس و حاج عماد مغنیه و فرماندهان شهید در فلسطین و عراق و منطقه او را همراهی میکردند. در طرح نخست میدان عملیات، ابتدا فلسطین و لبنان بود یعنی بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱. این طرح، طرح خاورمیانه جدید بود. لبنان، فلسطین و عراق میدان جنگ بودند. سوریه و ایران میدان پشتیبانی از مقاومت بودند. یمن در آن زمان چیزی نبود. در این طرح یعنی در سال ۲۰۰۱ و بعد از اینکه جرج بوش پسر ریاست جمهوری آمریکا را در دست گرفت و نومحافظه کاران روی کار آمدند، تا آنجا که ما اسناد و خاطرات و آنچه منتشر شده است را مشاهده کردیم، افغانستان در طرح وجود نداشت بلکه به علت اقدام القاعده در ۱۱ سپتامبر مجبور شدند به افغانستان حمله کنند.
سید مقاومت افزود اما علل روی آوردن به این طرح چه بود؟ به یاد میآورید در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ میلادی شاهد پیروزی مقاومت در لبنان و وقوع انتفاضه در فلسطین بودیم؛ انتفاضهای که اسرائیل را لزراند. رهبری جدید در سوریه برنامهها و شروط این رژیم و ورود به سازش ذلیلانه با آنها را نپذیرفت. در عراق مشکلاتی وجود داشت. ایران قدرتی در حال رشد بود. در واقع، کشورهایی خارج از کنترل آمریکا وجود داشتند. نومحافظه کاران تصمیم نهایی را اتخاذ کردند. در خاطرات و اسناد و اعترافات ژنرالهای بزرگ آمریکایی آشکارا میبینیم طرحی برای سرنگون کردن حکومتها و ایجاد هرج و مرج وجود نداشته است. بلکه طرح و برنامه، حمله گسترده و اشغال چند کشور در پنج تا هفت سال بود. یعنی در زمان ریاست جمهوری جرج بوش، با فرض اینکه جرج بوش دو دوره رئیس جمهور میماند که معمولا این گونه است و ترامپ و جرج بوش پدر استثنا بودند. قرار بود در این مدت سوریه، لبنان، ایران، لیبی، سودان و سومالی به اشغال درآید. البته عراق افغانستان در طرح نبود و حمله به آن خارج از محاسبات به وقوع پیوست. علت چه بود؟ برخی از این کشورها خارج از کنترل بودند، برخی از آنها سرکشی میکردند، برخی برای طرحهای آمریکا و اسرائیل تهدید محسوب میشدند که جمهوری اسلامی ایران و سوریه و جریان مقاومت در راس آنها قرار داشت.
قرار بود این طرح اجرا شود، اما حادثه ۱۱ سپتامبر رخ داد و انگیزه بزرگی برای اجرای طرح بوجود آورد و باعث فشارهای بسیار شدید و غوغای رسانهای شد و جهان به دو قطب تقسیم شد. آمریکا اعلام کرد یا با ما هستید یا ضد ما- و کشورها را میترساند. به افغانستان حمله کرد و حکومت طالبان به سرعت از بین رفت و آمادگیها برای حمله به عراق آغاز شد. به عراق حمله کرد و حکومت آن را به سرعت از بین برد. ارتش آمریکا و تجهیزات آن در مرزهای شرقی و غربی ایران و مرزهای شرقی سوریه مستقر شدند. کالین پاول هم به سوریه آمد. آنها در فکر ضربه وارد کردن به مقاومت فلسطین و لبنان بودند که جنگ ۲۰۰۶ میلادی رخ داد. یادآوری میکنم که در مذاکرات آن سال چه گذشت، آنها در فکر اشغال لبنان بودند. میخواستند اسرائیل چندین ماه در خاک لبنان باقی بماند تا اینکه نیروهای چند ملیتی وارد لبنان شوند. نه اینکه سازمان ملل نیرو بیاورد. بلکه قرار بود نیروهای چند ملیتی در مرز لبنان با فلسطین، مرز فلسطین با سوریه، در فرودگاه، در بنادر و در گذرگاههای مرزی مستقر شوند. اسم این اقدام چیست؟ چیزی جز اشغال است؟
کشورها در برابر این طرح سکوت کردند. روسیه، فرانسه و همه جهان در سکوت بسر میبردند و برای هیچ کس مهم نبود. عراق اشغال شد، سوریه تهدید شد. به لبنان حمله شد و اگر با موفقیت همراه میشد، به سراغ سوریه میرفتند و مقاومت فلسطین را نابود میکردند. این طرح نخست آنها بود.
حاج قاسم به عنوان یک فرمانده ایرانی وارد خط مقدم جنگ در منطقه شد
سید حسن نصرالله گفت در اینجا بود که حاج قاسم سلیمانی با تواناییهای شخصی خود و به نمایندگی و بدور از چشم رسانهها ظاهر شد. در این جنگ، نام قاسم سلیمانی در رسانهها مطرح نشد و برای سالها حضور او محرمانه ماند. دستکم نام او مانند حضورش در مقابله با طرح دوم، در رسانهها مطرح نشد و همین چند سال قبل بود که ما اعلام کردیم حاج قاسم در سال ۲۰۰۶ در کنار ما بود. حاج قاسم به عنوان یک فرمانده ایرانی وارد خط مقدم جنگ در منطقه شد.
در آن زمان ایران مقاومت کرد و از محاصره نظامی نترسید. سوریه هم پایدار ماند و به یاد دارید که کالین پاول با شروط ذلیلانهای به سوریه آمد و بشار اسد آنها را رد کرد. تحولات ادامه داشت تا اینکه جنگ ۳۳ روزه رخ داد و اسرائیل در آن شکست خورد. این در حالی بود که در سال ۲۰۰۳ میلادی مقاومت در عراق آغاز شده بود.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود گفت اجازه بدهید داخل پرانتز راجع به مقاومت عراق از سال ۲۰۰۳ میلادی تا سال ۲۰۱۱ یعنی از زمان جنگ تا زمان خروج نیروهای آمریکایی مطلبی را عرض کنم. در آن زمان مقاومت عراق، مظلوم بود. آنچه را نیروهای مقاومت عراق انجام دادند (کار بزرگی بود). طبیعتا من اینجا درباره گروههای مقاومتی صحبت میکنم که با اشغالگران جنگیدند و از گروههای تروریستی که عراقیها را اعم از شیعه و سنی و کرد و مسلمان و مسیحی و ترکمان به قتل رساندند و هیچیک از اتباع و پیروان ادیان را از جنایات خود در امان نگذاشتند و حتی به مساجد و کلیساها و حسینهها و مدارس و بازارها و کتابخانهها و زائران رحم نکردند؛ صحبت نمیکنم. من درباره پنج هزار تروریستی که القاعده به عراق آورد و دهها هزار نفر از مردم این کشور را با حمایت کشورهای معروف عربی به قتل رساند؛ صحبت نمیکنم. من از گروههای مقاومت اعم از شیعه و سنی صحبت میکنم که با حق و اخلاص با نیروهای اشغالگر جنگیدند و از پوشش رسانهای کافی هم برخوردار نبودند. من به یاد دارم که در آن روزها عملیاتهایی ممتاز و بزرگ صورت میگرفت که نیروهای آمریکایی در عراق را هدف قرار میداد.
وی افزود گروههای مقاومت عراق به یک سری دستاوردها و پیشرفتهایی در ضبط زنده حملات خود دست یافته بودند و نوارهایی ارسال میکردند که هیچیک از شبکههای ماهوارهای عربی به سبب آنکه تحت کنترل آمریکا بود، جرأت پوشش دادن آنها را نداشتند و فقط شبکه المنار به این موضوع میپرداخت. این مقاومت عراق بود که در سالهای مقاومت خود به دولت آمریکا تحمیل کرد که در سال ۲۰۱۸ میلادی با دولت عراق توافقنامه امضا کند و جدول زمانبندی شدهای را برای عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق وضع کند و هر چقدر آمریکاییها در این قضیه تعلل به خرج دادند، مقاومت عملیات خود را تشدید کرد تا نیروهای آمریکایی را مجبور به خروج کرد. شما میتوانید در همه خاطرات مسئولان آمریکایی اینها را مشاهده کنید. این در حالی بود که آنها آمده بودند تا در منطقه بمانند نه تنها در عراق بلکه آمده بودند تا دهها سال در تمام منطقه بمانند؛ بنابراین ما شاهد ایفای نقش تاریخی و بزرگ مقاومت عراق در تحقق این پیروزی و وارد کردن شکست به اشغالگران هستیم.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد ایستادگی و پایداری در جنگ ژوئیه، مقاومت در فلسطین و پایداری ایران و ایستادگی سوریه باعث شکست نسخههای آمریکا برای منطقه شد. با عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱، چهره منطقه تغییر کرد. اگر بخواهیم به آخرین پیامدهای نسخه نخست آمریکا اشاره کنیم باید عقب نشینی سال گذشته نیروهای آمریکایی از افغانستان را یادآور شویم. حال نتیجه چه بود. این بود که ترامپ در دو جمله خلاصه همه چیز را گفت. اینکه دهها هزار آمریکایی در عراق و منطقه کشته شدند و هفت هزار میلیارد دلار یعنی هفت تریلیون دلار برای مرحله اول این جنگ یا نسخه اول این طرح هزینه کردند، زیرا تامین هزینه مرحله دوم بر دوش رژیمهای عربی بود و آمریکا چیزی پرداخت نکرد. در مرحله اول آنها هزینهها را پرداخت کردند، اما در مرحله دوم به طور علنی از کشورهای عربی گرفتند. این در حالی بود که بعد از این فداکاریها ترامپ گفت مجبور شده است در خفا وارد آسمان عراق شود و شیشههای هواپیما را بکشد و چراغها را خاموش کند و این موضوع را به هیچیک از مسئولان عراقی اعم از رئیس جمهور یا نخست وزیر یا دیگران اطلاع ندهد و وقتی به پایگاه نظامی آمریکاییها رسید آنگاه مسئولان عراقی را برای دیدار فرابخواند. این نتیجه نسخه اول آمریکا بود.
وی افزود حضور حاج قاسم سلیمانی در عراق امری مخفی و پنهان نبود و آمریکاییها به خوبی این را میدانستند و او را میشناختند. این درست نیست که کسی بگوید این ایران بود که آمد و مقاومت را به عراق آورد. کسانی که مقاومت را در عراق آغاز کردند خود عراقیها اعم از رهبران و علما و جریانهایی بودند که من نمیخواهم وارد اسامی آنها شوم و به همه آنها احترام میگذارم. جمهوری اسلامی از این رویکرد حمایت کرد. حاج قاسم حمایت معنوی و فکری و پشتیبانی و آموزشی و هماهنگی و ایجاد ارتباط به عمل آورد. حضور حاج ابومهدی المهندس نیز در کنار حاج قاسم سلیمانی حضوری قوی و کارساز بود. او در خفا و نهان نقش هماهنگ کننده اساسی میان گروههای مقاومت را از سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ ایفا میکرد. وقتی از نقش مقاومت در عراق و به شکست کشاندن این نسخه از طرحهای آمریکا صحبت میکنیم، یقینا حاج قاسم و حاج ابومهدی با قدرت در این مسیر حضور داشته اند. طبیعتا شهدای بسیار زیادی در مقاومت عراق ایفای نقش کرده و به شهادت رسیده اند. این در لبنان و منطقه ما اتفاق افتاده است. اگر بخواهیم به پایان این نسخه و صحنه اشاره کنیم تا عظمت و بزرگی این دستاورد را بدانیم این سوال را مطرح میکنم که اگر موضع جمهوری اسلامی چنین نبود چه اتفاقی میافتاد؟ اگر سوریه مقاومت نمیکرد چه میشد؟ اگر اراده مقاومت نزد ملتهای منطقه وجود نداشت و اگر قاسم سلیمانی و همراه او ابومهدی المهندس در عراق و عماد ابومغنیه در لبنان و دیگر برادران در جاهای مختلف در فلسطین و دیگر اماکن نبودند که برخی از آنها به شهادت رسیدند و برخی در قید حیات هستند، چه اتفاقی میافتاد؟
وی تصریح کرد یقینا آمریکا منطقه ما را اشغال میکرد. لبنان، عراق، سوریه و ایران را اشغال میکرد و موضوع فلسطین قطعی میشد و پایان مییافت، زیرا نزد نو محافظه کاران آمریکایی چیزی به نام طرح تشکیل دو کشور وجود ندارد. آنها دنبال اسرائیل بزرگ به عنوان سنگ اصلی آسیاب منطقه و تاج سر هستند. اگر این نسخه موفق میشد؛ چه اتفاقاتی ممکن بود رخ دهد.
وی افزود نسخه دوم با آمدن اوباما شروع شد. آنها بعد از ارزیابی هایشان به این نتیجه رسیدند که جنگهای گسترده نظامی که آمریکا به آنها مبادرت میکند، بسیار هزینه بر و محکوم به شکست است و بنابراین راهبرد خود را بر کاهش حضور نظامی از افغانستان و عراق و به طور کلی از منطقه استوار ساختند و بعد از آمدن ترامپ نیز چنین رویکردی دنبال شد.
از سوی دیگر مشخص شد که اتکا به اسرائیل در جنگها، جواب نمیدهد چرا که در تمام جنگهایی که اسرائیل از سال دو هزار به بعد انجام داده هیچیک از اهداف خود را محقق نکرده است. بله زنان و کودکان را به قتل رساند و خانهها و زیر ساختهای زیادی را ویران کرده است، اما در محقق کردن اهداف این جنگها شکست خورده است. این در لبنان و فلسطین و غزه و در جنگهای مکرر اتفاق افتاد.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود گفت این در حالی بود که بعد از این، آنها به سمت چیزهای جدیدی رفتند و از اوایل سال ۲۰۱۱ زمانی که حوادث تونس رقم خورد و به سرعت فروغلتید و به سقوط نظام زین العابدین بن علی و فرار او به عربستان سعودی منجر شد و آنگاه این حوادث مصر، لیبی، یمن، بحرین و بسیاری دیگر از کشورهای عربی را فرا گرفت و حتی عمان و کویت نیز بی نصیب نماندند و برخی قدرتهای سیاسی عربستان سعودی را تهدید کردند و نوعی حالت رعب و وحشت حتی هم پیمانان آمریکا را دربرگرفت، زیرا همپیمانان آمریکا در منطقه مشاهده میکردند که این کشور از امثال زین العابدین بن علی و حسنی مبارک و دیگران اعلام برائت کرد و پشت آنها را خالی کرد. ترس و وحشت شدید این نظامها را فراگرفت. در هر صورت ما هنوز هم معتقدیم و همانگونه که گفتیم اینها انقلابهای حقیقی مردمی بودند که دولت آمریکا با همکاری برخی نظامها و با هماهنگی سیاسی و تبلیغاتی و مالی مشخص بر این انقلابها فائق آمد و منطقه را به سمت و سویی خطرناک برد تا واقعیتی جدید در خدمت منافع و مصالح خود تولید و ایجاد کند و پس از آنکه دریافت دوره این رژیمها پاین یافته است، بتواند بار دیگر بر منطقه سیطره پیدا کند که در گذشته در این باره زیاد صحبت کرده ایم. اما عنوان مرحله جدید خطرناکتر از جنگهای گذشته است. در نسخه اول، آمریکاییها به عنوان قدرت اشغالگر و رژیم اسرائیل نیز به عنوان اشغالگر بود، اما در این نسخه جنگها شروع به گرفتن ابعاد داخلی کرد و ملت و کشورها و دولتهای منطقه با یکدیگر وارد نزاع و جنگ شدند و بدتر از همه این بود که از عناوین طائفی و مذهبی استفاده شد و بدتر از این هم، تمام تکفیریهای جهان را برای ورود به این جنگ بویژه در عراق، سوریه و لبنان گسیل کردند و از اینرو ما از این نسخه به عنوان نسخه نابودی یعنی نابودی کشورها، نابودی ملتها، نابودی ارتشها و نابودی جوامع و متلاشی کردن هر آنچه در منطقه هست، یاد میکنیم تا آمریکا خود را بر این اجسام و بدنههای متلاشی شده به عنوان منجی و رهایی کننده معرفی کند همچنانکه تلاش کرد در سوریه و عراق خود را اینگونه معرفی کند و تلاش کرد بار دیگر اهداف طرح اولیه را که به شکست انجامید؛ اجرا کند.
حاج قاسم در تمامی محورها و جبههها اعم از عراق، سوریه، لبنان و یمن حضور داشت
سید مقاومت افزود اینجا نیز قاسم سلیمانی حاضر بود، اما به صورت علنی. از این جهت به صورت علنی که مجبور بود وارد میدان شود تا با دستان خودش بجنگد. ابومهدی المهندس نیز به طور علنی در میدان حاضر بود، زیرا مجبور بود به جبههها برود، صف آرایی کند و آموزش دهد و عملیات را فرماندهی کند. این حضور علنی به علل و اسباب روحی و معنوی و فرهنگی و اراده، امری مطلوب بود. اینها اتفاقات دهه گذشته از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ و تا زمان شهادت بود. در این برد حاج قاسم و ابومهدی المهندس حضور داشتند. حاج قاسم در تمامی محورها و جبههها اعم از عراق، سوریه، لبنان و یمن حضور داشت و طبیعتا آنها از تکفیریها در منطقه ما و از هم پیمانانشان در جنگ یمن بهره گرفتند که تجاوز به یمن هنوز هم ادامه دارد. حاج ابومهدی المهندس نیز در عراق حضور پررنگ و بزرگی داشت. به برکت این رویارویی و فتوای مرجعیت دینی شریف که یک فتوای تاریخی بود، شاهد خیزش مردم عراق و همبستگی آنها و وجود گروههای مقاومت تا تشکیل نیروهای حشد الشعبی بودیم که تا به اکنون هم ادامه دارد. جنگ در عراق با داعش برای چند سال و نبرد در سوریه به مدت چند سال و جنگ در لبنان برای چند سال و ایستادگی در یمن برای چندین سال همگی باعث شد که نسخه دوم در تحقق اهداف خود با شکست مواجه شود و نتوانند ایران، یمن، فلسطین و دیگر کشورها را تسلیم کنند. این در حالی بود که عناصر قدرت جدیدی در منطقه ما پدیدار گشت. در طول جنگها در یمن و سوریه و عراق و لبنان، دشمن اسرائیلی به تکروی خود در حمله به مقاومت و ملت فلسطین ادامه داد، اما شاهد بودیم که نسخه دوم آنها نیز چگونه به شکست انجامید. در اینجا باز هم همان سوال مشابه سوال نخست مطرح میشود که اگر ایران اینگونه موضعگیری نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟ اگر مقامت سوریه نبود و رهبری این کشور موضع مقاومت و پایداری اتخاذ نمیکرد، چه اتفاقی رخ میداد؟ اگر صدور فتوای تاریخی مرجعیت نجف اشرف نبود چه اتفاقی رقم میخورد؟ اگر اراده عراقیها و سوریها و لبنانیها و یمنیها و فلسطینیان در نبرد و رویارویی نبود؛ چه پیش میآمد. اگر قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و بسیاری از دیگر فرماندهان نبودند، چه اتفاقاتی رخ میداد و و ضعیت منطقه به چه شکل بود؟ در گذشته نیز این سوال مطرح شده و به آن پاسخ گفته ام، اما تلاش میکنم بر آن تاکید کنم.
مکتب سردار شهید قاسم سلیمانی باید ادامه یابد
دبیرکل حزب الله لبنان، بر لزوم تداوم یافتن مکتب سردار شهید قاسم سلیمانی تاکید کرد و گفت در اینجا در برابر دو ناکامی بزرگ و تاریخی برنامه آمریکا قرار داشتیم و به ترامپ رسیدیم که به این نتیجه رسید باید ضربه شدید و سختی به این محور یا این جبهه و نقطه مرکزی در آن بزند. ترور این دو فرمانده در شب جمعه دوم ژانویه سال ۲۰۲۰ به این شکل علنی رخ داد و ترامپ مسئولیت آن را برعهده گرفت. تردیدی نیست که دولت آمریکا به خوبی این اقدام را بررسی کرده بود. مسئله اینطور نیست که ترامپ شخصا این تصمیم را گرفته بود. به عنوان مثال، وزیر امور خارجهی وقت آمریکا گفت ترامپ را به این اقدام تشویق کردم و سازمان سیا هم در این باره نقش داشت. این عملیات ترور را از پیش برنامه ریزی کرده بودند و میخواستند به اهدافی برسند. از جمله این اهداف، در هم شکستن محور مقاومت بود. مسئله فراتر از ایران بود. در درجه اول میخواستند محور مقاومت را در هم بشکنند و باعث فروپاشی آن شوند. زیرا به این نتیجه رسیده بودند که حلقه اتصال، هماهنگ کننده و ارتباط دهنده محور مقاومت، قاسم سلیمانی است. در کنار او حاج ابومهدی المهندس را هم ترور کردند، زیرا همچنین میخواستند به طور خاص، روحیه مقاومت در عراق و در سازمان بسیج مردمی را در هم بشکنند.
وی افزود هدف دیگر، به زانو درآوردن و ترساندن ایران و وادار کردن آن به عقب نشینی، عقبگرد و تسلیم شدن در برابر شروط آمریکا و پذیرفتن شروط ترامپ برای مذاکره بود. ترامپ با صراحت در این باره سخن میگفت. دیگر اهداف این اقدام، ترساندن عراقیها و وادار کردن آنها به تسلیم شدن در برابر اراده آمریکا بود. زیرا آمریکاییها به بهانه داعش به عراق بازگشته بودند و میخواستند در این کشور باقی بمانند. ترامپ گفت طرح اصلی، سلطه بر چاههای نفت در عراق است؛ بنابراین میخواستند عراقیها را به زانو درآوردند و عراقیها را با قتل حاج ابومهدی المهندس بترسانند. او تصور میکرد با این اقدام، عراقیها باقی ماندن آمریکا را خواهند پذیرفت. تضعیف محور مقاومت در سوریه، لبنان، فلسطین و یمن از جمله دیگر اهداف این اقدام بود. زمانی که یک ژنرال رسمی یک کشور کشته میشود، سخن از جنبشهای مردمی نیست، بلکه سخن از یک ژنرال و مقام رسمی یک نظام است که در صحنه بین المللی به رسمیت شناخته میشود. حاج ابومهدی المهندس هم معاون رئیس سازمان بسیج مردمی عراق یعنی یک ژنرال رسمی در دولت عراق بود. کشتن این دو به این صورت، پیامی برای همه رهبران در منطقه بود. هدف دیگر، دور کردن مهمترین خطر راهبردی که اسرائیل آن را تهدیدی برای خودش میدانست و از حاج قاسم سلیمانی نام میبرد.
حاج قاسم یک الگوی اسلامی، بین المللی است
سید حسن نصرالله گفت از زمان شهادت این دو فرمانده تا امروز سه سال میگذرد، چه نتیجهای به دست آمد. اینجا جایی است که از پیروزی خون بر شمشیر سخن میگوییم. در نتیجه این عملیات، ایران موضع قوی اتخاذ کرد و تسلیم نشد و نترسید. رهبر ایران و مقامات ایرانی، موضعگیریهای عالی داشتند و شاهد تشییع جنازه میلیونی و تاریخی بودیم که در تاریخ بشریت هیچ سابقه و نمونهای ندارد. بسیاری از گزارشها بعدا حاکی از آن بود که ترامپ امیدوار بود تشییع جنازه محدودی در ایران برای حاج قاسم سلیمانی برگزار شود و ملت ایران عقب بنشیند. اما از این حضور عظیم مردم، غافلگیر شد. ولادت جدید انقلاب اسلامی رخ داد و شاهد حمله به پایگاه عین الاسد بودیم که در آن، یک کشور، پایگاه کشور قاتل را هدف قرار داد. ایران در صورت پاسخ دادن ترامپ به این حمله، برای جنگ اعلام آمادگی کرد. ایران به طور کامل مذاکره با ترامپ را درباره هر پروندهای رد کرد. حاج قاسم سلیمانی به الگوی ملی و الهام بخش برای همه ایرانیها و به یک الگوی اسلامی و نیز بین المللی، تبدیل شد؛ بنابراین در ایران، برعکس خواست ترامپ محقق شد. یعنی نتایج کاملا معکوس از اهدافی که میخواستند، به دست آمد. اینها نتیجه شهادت حق و خونی است که در دست الهی میریزد.
سید مقاومت تصریح کرد آمریکاییها تصور میکردند، ایرانیها آنچه را که از پیکر تکه تکه شده شهید قاسم سلیمانی باقی مانده بود، شبانه به ایران منتقل خواهند کرد تا آن را دفن کنند و شمار اندکی از عراقیها هم در مراسم تشییع پیکر حاج ابومهدی المهندس شرکت خواهند کرد. اما آمریکاییها از حضور گسترده مردم در بغداد، کربلا و نجف اشرف غافلگیر شدند. مرجعیت دینی هم در آن زمان، بیانیه بسیار خوبی صادر کرد و شاهد همبستگی مراجع دینی و حوزههای علمیه و گروههای سیاسی و همه قشرهای ملت عراق بودیم که تا امروز هم ادامه دارد. ملت عراق، وفاداری بزرگی از خودش در برابر این دو فرمانده نشان داد. آنچه در ماه اکتبر و در سال ۲۰۱۹ و پس از آن شاهد بودیم که عده ای، عکسهای حاج قاسم یا عکسهای ابومهدی را آتش میزدند، این عده مشخص است که در کجا (چه جایگاهی) هستند. صحنههای واقعی چیزی بود که مردم در تشییع پیکر شهدا و راهپیماییهای میلیونی و زیارت اربعین مشاهده کردیم. امسال حضور حاج قاسم و حاج ابومهدی در زیارت اربعین، قویتر از سال گذشته بود. تظاهرات میلیونی در عراق برای درخواست بیرون کردن نیروهای آمریکایی برگزار شد. پارلمان عراق هم مصوبهای برای بیرون کردن نیروهای آمریکایی داشت. گروههای مقاومت، نیروهای آمریکایی را هدف قرار دادند و آنها دیگر در عراق امنیت نداشتند. آنها این اقدام را انجام داده بودند تا در عراق سالها و دهها سال بمانند، اما در نهایت مجبور به تصمیم خروج از عراق شدند.
دبیرکل حزب الله خاطرنشان کرد در فلسطین پس از حاج قاسم سلیمانی، دو نبرد «شمشیر قدس» و «وحدت میدان ها» رخ داد. همه اینها را میگویم تا به این نتیجه برسم که محور ما، با این خونهای پاک و با این شهادت عظیم، قویتر شده است. شهدا الهام بخش و از جایگاه متفاوت با جایگاهی که در آن قرار داشتند، قدرت ایجاد میکنند. امروز شاهد مقاومت در کرانه باختری و فلسطین هستیم. معامله قرن پس از شهادت قاسم سلیمانی، از بین رفت. شاهد حمایت گسترده مردمی از مقاومت در فلسطین، پس از ۶۵ سال اشغالگری و جنگ هستیم. برنامهها برای اسکان دائم آوارگان فلسطینی در خارج ناکام ماند. شاهد آن بودیم که اسرائیلیها درباره آنچه در جام جهانی قطر رخ داد و درباره تظاهرات بحرین در مخالفت با عادی سازی، چه گفتند. لبنان توانست قواعد بازدارندگی را در سالهای اخیر تثبیت کند و در پرونده مرزهای دریایی و نفت و گاز پیروز شد. شاهد تثبیت بیش از پیش اوضاع سیاسی حکومت سوریه و بهبود اوضاع امنیتی و عقب نشینی دشمنان، هستیم و به جایی رسیدیم که ترکیه که آخرین طرفی است که در جبهه نبرد علیه سوریه ایستاده بود، امروز به دنبال سازماندهی روابط با حکومت و دولت سوریه است. این موضوع به نوبه خودش جای بحث دارد. در یمن هم شاهد تثبیت، وجود و تحمیل معادلات جدید از موضع قدرت و آزادسازی زمینهای بیشتر و سردرگمی متجاوزان بوده ایم.
مکتب حاج قاسم سلیمانی با قدرت، توسط فرماندهی جدید نیروی قدس، زیر نظر رهبری ادامه دارد
سید حسن نصرالله افزود ای برادران و خواهران! در سومین سالگرد شهادت این دو فرمانده بزرگ به شما میگویم، مکتب حاج قاسم سلیمانی با قدرت، توسط فرماندهی جدید نیروی قدس، زیر نظر رهبری ادامه دارد و امانت شهید ابومهدی المهندس هم در عراق توسط فرماندهی بسیج مردمی پیگیری میشود که تنها ضامن برای امنیت، ثبات و استقلال در عراق است. اینها به برکت خونهای پاک است. حاج قاسم هدفی داشت که در چنین شبی محقق شد. ابومهدی هم هدفی داشت که در چنین شبی محقق شد و آن دیدار الهی بود. امروز میراث عظیم این خونهای پاک در برابر ما قرار دارد که محور مقاومت است و باید با قدرت از آن و انسجام آن حفاظت و آن را تقویت کنیم. در این چارچوب، دیدار اخیر گروههای مقاومت فلسطین از جمله جنبش حماس با بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای تکمیل این انسجام و ارتباط، اهمیت داشت. امروز این محور در موضع قدرت قرار دارد. ما وارد سومین نسخه از برنامه آمریکا شده ایم که به مسایل اقتصادی، معیشتی، محاصره و تحریمها ارتباط دارد که باید به طور جداگانه درباره آن سخن گفت. اما میخواهم بر این موضوع تاکید کنم که این نسخه هم بخشی از نبرد است
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در ادامه گفت با توجه به مطالبی که گفته شد من میخواهم با دو عنوان و سرفصل به سخنان خود پایان دهم. عنوان نخست ارسال پیام برای دولت جدید اسرائیل و عنوان دوم مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و پرونده سیاسی در لبنان است. درباره عنوان نخست مربوط به دولت جدید اسرائیل باید بگویم ما نتانیاهو را سالهای طولانی آزموده ایم. اگر فرض این است که مثلا ما از نتانیاهو یا وزیر جنگ جدید یا دیگران بترسیم باید بگویم که ما در سالیان گذشته همه اینها را آزموده ایم. آنچه که در این دولت، مساله تازهای به نظر میرسد این است که این دولت تلفیقی از افراد فاسد است که برخی از آنها به خاطر فسادشان برایشان حکم صادر شده و زندانی شده اند و برخی دیگر از دیوانگان و تندروها هستند. این چیز جدیدی است. یعنی جدید با این حجم و این شفافیت؛ بنابراین ما در برابر حکومت فاسدان و مجرمان و تندروها و افراط گرایان قرار داریم. طبیعتا این دولت هرگز ما را نخواهد ترساند و هیچ روزی از روزها نبوده است که ما بخواهیم از این دولتها بترسیم. روی کار آمدن کابینه فاسدان و دیوانگان به امید خدا، زوال و پایان این رژیم موقت را جلوتر خواهد انداخت. به کارهایی که این دیوانگان این روزها و از جمله امروز صبح انجام دادند نگاه کنید. صبح امروز تعدادی (صهیونیست) به همراه وزیر امنیت ملی این رژیم به مسجد الاقصی رفتند. پایان این رژیم ان شاء الله جلوتر خواهد افتاد.
دبیرکل حزب الله گفت میدانید در داخل این رژیم همانگونه که بسیار صحبت کرده ایم، با خطرات داخلی و اختلافات شدید و زیادی مواجه است. بی اعتمادی زیادی به مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی و رهبران دینی این رژیم وجود دارد و فساد گسترش یافته است و صحبت از وجود و عمر این رژیم است که چند سال خواهد بود. ان شاء الله به کمک خدا و لطف دولت جدید اسرائیل که ترکیب فاسدان و دیوانگان است، نهایت و پایان این رژیم از طریق ارتکاب اشتباهات و حماقتهایی که آنها را به لبه پرتگاه خواهد برد، جلو خواهد افتاد. نخست اینکه ما نه تنها هرگز از این دولت اظهار ترس نمیکنیم بلکه برعکس معتقدیم در این حالت بدی، امید زیادی وجود دارد. دوم اینکه طبیعتا، موضوع اساسی این دیوانگان در وهله نخست موضوع داخلی در فلسطین است. موضوعاتی نظیر شهرکسازی در کرانه غربی، مسجد الاقصی و موضوع قدس. آنچه امروز اتفاق افتاده است و همچنین موضعگیری فلسطینیان و بسیاری از موضعگیریهای کشورهای عربی و اسلامی و مواضع بین المللی بر این مساله تاکید دارد که آنها به سوی وضع خطرناکی گام برمی دارند.
هرگونه تعرض به مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی در فلسطین و قدس محکوم است
وی تصریح کرد من امشب میخواهم صدای مقاومت در لبنان را به صدای مقاومت در فلسطین ملحق کنم و بگویم هرگونه تعرض به مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی در فلسطین و قدس بخصوص از جانب صهیونیستها نه تنها اوضاع داخلی فلسطین بلکه اوضاع منطقه را منفجر خواهد کرد. این چیزی است که پیشتر گفته ایم و بار دیگر بر آن تاکید میکنیم. ما به همه کشورهای جهان و به حامیان این رژیم غاصب اعلام میکنیم اگر نمیخواهید جنگ دیگری در کنار جنگ روسیه و او کراین در منطقه درگیرد، بر شما لازم است که این رژیم را مهار کنید. در خصوص احتمال درگیری با دولت جدید باید بگویم ما نتانیاهو را آزمایش کرده ایم و چیز جدیدی نیست. با آغاز به کار دولت جدید ما خطاب به آنها میگوییم ما هوشیار و بیداریم و هرگز اجازه هیچگونه تغییری را در قواعد درگیری و موازنه قدرت بازدارندگی با لبنان به هیچ شکلی از اشکال نخواهیم داد و کسانی که غیر از این فکر میکنند، متوهم هستند. به هر حال ما طی چند ماه گذشته شاهد بودیم زمانیکه برای نبرد بر سر مرزهای دریایی و نفت و گاز اعلام آمادگی کردیم، گفتیم که در این نبرد و رویارویی با دشمن حاضریم بسیار فراتر از این موضوع (میدان نفت و گاز) عمل کنیم. آنها یقینا از این موضوع آگاهی کامل داشتند که ما حاضر و آماده چنین اقدامی هستیم. به همین خاطر ما هرگز اجازه هیچ تغییری را در قواعد درگیری نخواهیم داد و مانع هرگونه آسیب زدن به وضع موجود در سطح حمایت از لبنان و مقدرات و امنیت و حاکمیت آن خواهیم شد.
همچنین وی بر اهمیت استمرار وادامه مسئولیت دولت لبنان در موضوع استخراج نفت و گاز تاکید کرد و افزود البته برخی از این اظهار نگرانی کرده اند که با آمدن نتانیاهو ممکن است توافقنامه ملغی شود. آنها به این توافق اعلام پایبندی کرده اند و شاخص های ارسالی از جانب شرکتهای ذیربط نشان از خوشبینی است و از اینرو جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. در حقیقت باید در این دولت در درجه نتخست باید چشمانمان بیشتر متوجه داخل فلسطین اشغالی و قدس باشد.
موضوع دیگر انتخابات ریاست جمهوری است. من گفتم در انتخابات ریاست جمهوری حق ماست که دنبال رئیس جمهور باشیم. من شفاف بوده ام. ما رئیس جمهوری نمیخواهیم که از مقاومت دفاع کند یا از مقاومت حمایت کند یا رئیس جمهوری که به مقاومت پشت کند. من همه این تعابیر را استفاده کردم. همه آنچه که ما میگوییم این است که حق طبیعی ماست که دنبال رئیس جمهوری باشیم که به مقاومت از پشت خنجر نزند. به عنوان مثال نگاه کنید به عرصه سیاست در لبنان و تلویزیونها و اظهار نظرهایی که در این باره میشود مبنی بر اینکه حزب الله خواهان رئیس جمهوری است که حامی پدیده مقاومت باشد. من مطلقا چنین نگفته ام. ما رئیس جمهوری نمیخواهیم که مقاومت را پوشش دهد، ما رئیس جمهوری نمیخواهیم که از مقاومت حمایت کند. مقاومت در لبنان نیاز به پوشش و حمایت ندارد. آنچه را که میخواهیم رئیس جمهوری است که از پشت به مقاومت خنجر نزند و علیه آن توطئه نکند و مقاومت را نفروشد. فقط و فقط. این حق طبیعی ماست.
سید حسن نصرالله گفت حق همه شاخههای مقاومت این است که رئیس جمهور لااقل این معیار را داشته باشد. شروط مطلوب و لازم دیگری برای شخص رئیس جمهور مانند لیاقت و شایستگی و توانمندی برای پذیرش این پست وجود دارد. من نمیخواهم در این سخنرانی ویژگیها و معیارها را بشمارم. در نهایت شخص رئیس جمهور باید دارای ویژگیهای طبیعی مورد نیاز برای این منصب باشد، اما من میخواهم این صفت (خنجر نزدن به مقاومت) را به صفات دیگر او اضافه نکنم. رئیس جمهوری که به مقاومت خنجر نزند به این معنی است که مصلحت ملی را در نظر میگیرد و کشور را به سمت جنگ داخلی نمیبرد.
وی افزود بخش دوم این است که ما زیاد طی این دوره شنیده ایم و خوانده ایم که انتخابات ریاست جمهوری لبنان به این خاطر به تعویق افتاده است که در انتظار نتایج مذکرات هستهای آمریکا و ایران است. من خطاب به همه لبنانیها، سیاستمداران، تصمیم گیران و قلم به دستان میگویم که این یک برداشت و درک نادرست است که از اساس صحت ندارد. من به شما میگویم صرف نظر از اینکه مذاکرات ادامه داشته باشد یا نداشته باشد به نتیجه برسد یا نرسد؛ این بحثهایی است که مربوط به خود ایرانیان است. اما از روز اول مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران تا روز آخر این مذاکرات، این کشور جز بر سر پرونده هستهای بر سر موضوع دیگری بحث نمیکند. طی سالهای گذشته این ثابت شده است. آمریکاییها تلاش میکنند پروندههای دیگری را نیز وارد مذاکرات کنند نظیر پروندههای منطقهای یا پرونده موشکی و پهپادها یا موضوع جنگ روسیه و اوکراین، اما ایرانیها چیزی جز پرونده هستهای را در مذاکرات مورد بحث و بررسی قرار نمیدهند؛ بنابراین ممکن است مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا سالهای سال طول بکشد و کسانی که پرونده انتخابات ریاست جمهوری لبنان را به پرونده هستهای ایران گره میزنند کوته بین و جاهل هستند. موضوع «کاریش» را به خاطر بیاورید. برخی از سیاستمدران و روزنامه نگاران و کارشناسان و برخی از افراد خاص تاکید داشتند که نتیجه مذاکرات درباره مرزهای دریایی و موضوع نفت و گاز در آبهای منطقهای به نتایج مذاکرات هستهای مرتبط است و اگر این مذاکرات به نتیجه برسد مذاکرات کاریش هم به نتیجه خواهد رسید و اگر به نتیجه نرسد این مذاکرات هم شکست خواهد خورد. اما ما دیدیم که ارتباطی نداشت و گذر زمان همه چیز را ثابت کرد و نشان داد بین دو موضوع ارتباطی وجود نداشت.
وی خاطرنشان کرد این در حالی است که برخی نیز موضوع انتخابات را در انتظار به نتیجه رسیدن توافق عربستان سعودی و ایران میدانند. به دو علت میگویم چنین نیست. نخستین دلیل مانند دلیل قبل است که ایران انتخابات ریاست جمهوری لبنان را با این کشور بررسی نمیکند و در امور لبنان و امور داخلی هیچ کشوری مداخله نمیکند. ایران ظرف چهل سال گذشته در امور داخلی لبنان دخالت نکرده است نه در انتخاب رئیس جمهور نه نخست وزیر و نه تشکیل دولت. همه کسانی که مواضع ایران را طی سالها و دهههای گذشته بررسی کرده اند ملاحظه کرده اند که در هر مورد از این مسائل ایرانیها گفته اند این مسائل به خود لبنانیها مربوط است و اکنون هم همین جواب را میشنویم. برادران ایرانی به من گفتند کشورهایی تماس میگیرند و در این مورد صحبت میکنند، اما ما گفته ایم این مساله داخلی لبنانیها و مربوط به خود آنهاست و با دوستان لبنانی صحبت کنید. امروز هم چنین است. حتی اگر سعودیها و ایرانیها توافق کنند. البته اولویت سعودیها لبنان نیست بلکه اولویتشان یمن است. ایران در موضوع یمن مداخله نمیکند.
وی افزود اگر سعودیها میخواهند مشکل یمن حل شود باید با یمنیها و آقای عبدالملک و جنبش انصار الله یا شورای عالی سیاسی یمن صحبت کنند. در هر صورت من به لبنانیها و ملت لبنان میگویم ما در خصوص اهمیت انتخاب رئیس جمهور اجماع و توافق نظر داریم، زیرا اولا رئیس و جایگاه آن در نظام سیاسی ما مهم است و پیش درآمد و مدخلی برای تشکیل دولت جدید است. برخی از دیدارهای دو جانبه و سه جانبهای که هفتههای اخیر انجام شده از دیدگاه ما دیدارهای خوبی بوده اند و ما از آنها حمایت میکنیم. برخی لبنانیها با بازی و توطئه سیاسی به موضوع مینگرند، اما ما با این عینک و از این منظر به موضوع نگاه نمیکنیم و بالعکس ابراز امیدواری میکنیم که افزون بر گفتگوهای دو جانبه و سه جانبه، گفتگوهای جامع نیز آنگونه که دولت نبیه بری خواستار آن شده است، امکانپذیر شود اگرچه تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
گفتگوها و ملاقاتهای بیشتر میتواند ثمر بخش باشد و من میگویم منتظر خارج نباشید چرا که بسیاری از چیزهایی که در رسانهها میبینیم انتظار برای ایفای نقش فرانسه و قطر و دیگر طرفهاست که درباره آنها مبالغههای بسیار زیادی صورت میگیرد. همه بر این اتفاق نظر داریم که اکنون وقت برای همگان تنگ است و شرایط کشور با هر زمان دیگر متفاوت است. اوضاع اقتصادی، اوضاع لیره، اوضاع حقوقهای مردم، بخش عمومی، گرانیها و شرایط داخلی و تعطیلی برخی نهادها بر همگان فشار میآورد و باید هم فشار وارد کند. در نتیجه ما امروز بار دیگر تاکید میکنیم چشم دوختن به خارج دردی را دوا نخواهد کرد و اگر ما در آن مرحله یعنی مرحله انتخاب رئیس جمهور میشل عون منتظر خارج میماندیم، همه کارها به تعلیق درمی آمد. امروز شرایط دشوارتر است و وظایف فراکسیونهای پارلمانی و رهبران سیاسی از هر زمان دیگری سنگینتر است. در خصوص مشکل یا اختلافی نیز که میان حزب الله و جریان آزاد ملی بوجود آمده است طبیعتا برادران ما در پی حل آن از طریق برقراری ارتباطات هستند. بزودی دیدارهایی برگزار خواهد شد و مسائل نیازمند بحث و بررسی است. ما خواهان روابط هستیم. ما جلسات و گفتگوها در لبنان را همواره تشویق کرده ایم. ما بر حل اختلاف میان حزب الله و جریان آزاد ملی تاکیداریم و من همواره به جبران باسیل گفته ام اگر به خاطر ائتلاف با ما تحت فشار هستید به هیچ وجه ملزم به چنین ائتلافی نیستید. ما همیشه در دایره همپیمانان و دوستان بحث و گفتگوهای داخلی را ترجیح داده ایم و حتی اگر انتقاد هم کرده ایم تلاش و پافشاری مان بر این بوده است که مراقب ادبیات و کلماتی که در قبال طرف دیگر استفاده میکنیم، باشیم. ممکن است خللی میان ما در سیاست و رسانهها ایجاد شده باشد که ان شاء الله آنرا برطرف خواهیم کرد. برخی روی این چیزها حساب میکردند و در هر مرحلهای بر سقوط ائتلافها و از هم گسیختگی آنها شرط بسته اند، اما این شرایط سخت به هر شکل پشت سر گذاشته شده است. هر چقدر هم مشکلات و دشواریها و ابهامات زیاد باشد از طریق ارتباطات و تماسهای مستقیم امکان برطرف شدن آنها از موضع مسئولیت پذیری وجود خواهد داشت و لبنانیها در هر صورت میتوانند راه حلهایی ارائه کنند که به ذهن هیچ کس خطور نمیکند.
وی گفت در هر صورت ما به حفظ روابط و پافشاری به ادامه آن تاکید داریم. هر گونه اختلاف و خللی که با دوستان پیش آید ملت لبنان میداند که ما به مانند اخلاق پیامبر گرامی دستان خود را از دست هیچ دست و هم پیمانی بیرون نمیکشیم. در هر صورت صحبتها طولانی شد و غیبت یک ماه و نیمه باعث شد که سخنرانی طولانی شود. مدرسه شهید حاج قاسم سلیمانی و مدرسه ابومهدی مهندس و این محور با عزم و قدرت و با حضور و حمایت و پشتیبانی و محبت و فداکاری و صبر شما به سمت پیروزی خواهد رفت و خون این دو شهید بزرگوار باعث آغاز مرحله جدید تاریخی ومنحصر به فرد در منطقه خواهد شد که یقینا به پیروزی نهایی ختم خواهدشد.