پخش زنده
امروز: -
مدیر مرکز پژوهشهای اقتصاد ژئوپلتیک در کانادا، تاکید کرد تقویت همکاری روسیه و چین، پایهگذاری برای نظم جدید جهانی است و افول سلطه غرب را تسریع میکند
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، رادیکا دیسای در مصاحبه با این شبکه گفت: دشمنی آمریکا با روسیه و چین، این دو کشور را به متحد شدن و دفاع در همه سطوح، وادار میکند.
اعلام ارتقای همکاری نظامی بین پکن و مسکو، به معنای آن است که روابط در مسیر درست حرکت میکند. مشکلات اقتصادی که در مسیر روسیه و چین قرار دارد، واقعی است، اما رسانههای غربی درباره کارآیی آن مبالغه میکنند. غرب نیاز دارد که سیاست مجازات و تحریمهای اعمال شده بر روسیه و چین را موفقیت آمیز جلوه دهد. دولتها و رسانههای غربی تمایل دارند، این تحریمها را با کارآیی حداکثری جلوه دهند. در حالی که میدانیم در عمل این تحریمها، نتیجه مورد نظر را نداشته است.
روسیه و چین فقط از روی ناامیدی و سرخوردگی با یکدیگر همکاری نمیکنند، بلکه آنچه رخ میدهد بسیار فراتر از اینهاست. در سال ۲۰۲۲ شاهد تسریع حرکت در مسیر جهان چند قطبی و تسریع افول سلطه غرب و آمریکا در جهان تک قطبی بودیم. سال آینده هم شاهد سرعت گرفتن حرکت در مسیر جهان چندقطبی و افول نظام تک قطبی خواهیم بود.
دیسای افزود: تجاوزگری ناتو امروز به ماهیت ریشهداری در غرب تبدیل شده است که به طور مستمر شکست میخورد. در اوکراین شکست میخورد و در تایوان هم شکست خواهد خورد. عامل بخش اعظم این درگیری، غرب است. غرب علت اصلی ویرانیها در اوکراین است.
غرب در جنگ فعلی عامل متجاوز و تحریککننده است، همانطور که جنگ سرد سابق نیز همینطور بود. ما شاهد شکل گیری جهان جدیدی هستیم که در آن، هر کشوری برای تشکیل ائتلافهایش مطابق منافعش، تلاش میکند.
وی خاطر نشان کرد: مهمترین موضوع برای من آن است که نخستین بار از زمان آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، چنین نشستی بین سران روسیه و چین بر خلاف آنچه رسانههای غربی تبلیغ میکنند، برگزار میشود. این نشست، حاکی از آن است که روابط مسکو و پکن مانند گذشته و شرایط پیش از فوریه سال ۲۰۲۲ است. دو کشور روابط پایدار، استثنائی و عمیقی دارند. در مرحله قبلی، روسیه و چین برای روابط اقتصادی و دیپلماتیک تلاش میکردند. چین برای مقابله با تهاجم نظامی آمریکا در حیاط خلوت پکن تلاش میکند، به همین علت به این همکاری نظامی با روسیه نیاز دارد. فاصله گرفتن کشورها از دلار آمریکا، یک واقعیت است. تردیدی نیست که همکاری گستردهتر و عمیقتر بین روسیه و چین، میتواند پایه اساسی برای نظم نوین جهانی باشد. تولد این جهان در برابر چشمان ما صورت میگیرد. اعتبار غرب به طور مشخص در کشورهایی مانند هند، مخدوش شده است. هند که در طول تاریخ، روابط نزدیک با آمریکا داشته است، اما امروز با تردید زیادی به واشنگتن نگاه میکند. همه اینها نشان میدهد جهان در حال پشت کردن به غرب است و چین و روسیه میتوانند پایه نظم نوین جهانی و ریشه ائتلافهای گستردهتر باشند که مبتنی بر توسعه و آزادیهای واقعی است. در حالی که غرب با حمایت از آزادیهای مورد نظر خود، به عنوان بهانهای برای ویرانی در جهان استفاده میکرد. ما شاهد تقویت روابط روسیه و چین با هدف تسریع در شکل گیری نظام چند قطبی و افول قدرتهای غربی هستیم. همکاریهای پکن و مسکو به این دو کشور امکان میدهد تا از مشکلات اقتصادی که با آن روبرو هستند، راحتتر عبور کنند. این دو کشور رویکرد جدیدی در زمینه توسعه اقتصادی و روابط بینالمللی، ایجاد خواهند کرد؛ بنابراین به نظر من، شاهد تولد دشوار نظم جدید جهانی هستیم که البته قطعی است. در زمان جنگ سرد، آمریکا متجاوز اصلی بود و اردوگاه کمونیست همواره موضع دفاعی داشت. این موضوع شامل موضعگیری کلاسیک نظامی و نیز موضعگیری اقتصادی و سیاسی است و غرب و آمریکا متجاوز بودند. بر این اساس میتوانیم بگوییم دشمنی آمریکا در برابر روسیه و چین، تکرار همان شرایط است و این دو کشور را وادار میکند، تا تشکلی شبیه جنگ سرد تشکیل دهند که برای دفاع از خود تلاش میکند. این تشکل، در سطح نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی دفاعی است.
روسیه و چین بر توسعه تاکید دارند و به همین علت، شرکای فزایندهای پیدا میکنند، تا جایی که شرکای سنتی آمریکا در خاورمیانه، در حال چرخش به طرف روسیه و چین هستند. به ویژه که سران عربستان برای آینده بدون نفت برنامه ریزی میکنند؛ بنابراین با توجه به همین این مسایل، شاهد آن هستیم که مجبورند موضع دفاعی اتخاذ کنند. تا زمانی که تجاوزگری غرب ادامه پیدا کند، این شرایط هم ادامه خواهد داشت.
آمریکا، هزینه این رویارویی را بر دوش اروپاییها میاندازد. این تحولات، ائتلافهای غربی را با آزمون مواجه کرده است و در صورتی که همانطور که پیش بینی میشود غرب در اوکراین شکست بخورد، ائتلاف بین آمریکا و اروپا تا حد زیادی بر هم خواهد خورد. زیرا آمریکا، اروپاییها را وادار کرد برای حمایت از اوکراین، هزینه سنگینی پرداخت کنند. غرب و آمریکا از خاک اوکراین برای جنگ نیابتی علیه روسیه استفاده کردند.
اگر غرب اقدامات تحریکآمیز انجام نمیداد، اوکراین امروز همان شرایط ماه ژانویه سال ۲۰۲۲ خود را داشت. زمانی که مردم در آینده، اقدامات غرب را ارزیابی کنند، اطمینان پیدا خواهند کرد که تا چه اندازه، اقدامات غرب ویرانگر بوده است. کشمکشها در همه جا قابل پیش بینی است. موضع غربیها به حدی از روی سرخوردگی و سردرگمی است که بسیاری از اقداماتشان، تاثیر منفی بر خود غربیها یا دستکم بعضی کشورهای غربی دارد و میتواند پایههایی را نابود کند که زمانی غرب بر اساس آنها نفوذ خودش را به جهان گسترش داده است و سازمان جهانی تجارت از جمله آنهاست.
نظم فعلی جهانی در حالت احتضار قرار دارد و جهان جدید در برابر چشمان ما در حال شکل گیری است که بدون شک، این شرایط، پسلرزههای زیادی دارد. در جنگ سرد قبلی، آمریکا و غرب، ثبات و شکوفایی بیشتری داشتند، در حالی که امروز به پایان روند رشد خودشان نزدیک میشوند و نئو لیبرالیسم، اقتصادهای غرب را نابود کرد. به همین علت، معادلات جهانی در حال تغییر است و هر کشوری برای شکل گیری ائتلاف خاص خودش تلاش میکند. چین میتواند کاهش صادرات انرژی روسیه به کشورهای اروپایی را جبران کند. همه نفتی که اروپا از خرید آن محروم میشود، به شیوه سودآوری به کشورهای دیگری فروخته میشود.