به گزارش
سرویس وبگردی سازمان صدا وسیما، به نقل از تایم، وقتی از والدین میپرسید که برای فرزندانشان چه میخواهند، معمولاً رایجترین پاسخ چیست؟ آنها میخواهند فرزندانشان شاد باشند.
اکنون اطلاعات زیادی در مورد تربیت بچههای باهوش و بچههای موفق وجود دارد، اما چگونه میتوان بچههای شاد تربیت کرد؟
گاهی اوقات سخت است که بهترین چیز برای کودکان را با چیزی که آنها را خوشحال میکند متعادل کنید، اما این دو نباید متقابل باشند.
احتمال اینکه بچههای شادتر به بزرگسالانی موفق و کارآمد تبدیل شوند، بیشتر است.
۱۰ گام ساده برای کودکان و والدین شادتر
در دنیایی که بر عملکرد تاکید دارد، شادی یک مزیت فوق العاده است. به طور متوسط، افراد شاد هم در کار و هم در عشق موفقتر از افراد ناراضی هستند. آنها بررسیهای عملکرد بهتری دریافت میکنند، مشاغل معتبرتری دارند و حقوق بیشتری دریافت میکنند. احتمال ازدواج آنها بیشتر است و پس از ازدواج، رضایت بیشتری از ازدواج خود دارند. بنابراین، با نگاهی به علم، چه چیزی در تربیت فرزندان شاد واقعاً کارساز است؟
مرحله ۱: خودتان شاد باشید
اولین قدم برای داشتن بچههای شادتر، از قضا کمی خودخواهانه است. میزان خوشحالی شما به طور چشمگیری بر شادی و موفقیت فرزندان شما تأثیر میگذار.
تحقیقات گسترده، ارتباط قابل توجهی بین مادرانی که احساس افسردگی میکنند و «نتایج منفی» در فرزندانشان، مانند بازی کردن و سایر مشکلات رفتاری، ایجاد کرده است. افسردگی والدین در واقع باعث ایجاد مشکلات رفتاری در کودکان میشود. همچنین باعث میشود فرزندپروری ما اثربخشی کمتری داشته باشد و این فقط به دلیل ژنتیک نیست.
اگرچه این مطالعه نشان داد که والدین شاد از نظر آماری احتمال بیشتری برای داشتن فرزندان شاد دارند، اما نتوانست هیچ مولفه ژنتیکی را پیدا کند.
پس اولین قدم برای شادتر شدن شما چیست؟ هر هفته زمانی را به تفریح با دوستان اختصاص دهید.
از آنجایی که خنده مسری است، با دوستان یا اعضای خانواده که احتمالاً خودشان میخندند معاشرت کنید. خنده آنها شما را نیز به خنده وا میدارد، اگرچه حتی برای بهتر شدن روحیه شما نیازی به خنده ندارد.
دانشمندان علوم اعصاب بر این باورند که شنیدن خنده شخص دیگری باعث ایجاد نورونهای آینهای در ناحیهای از مغز میشود که باعث میشود شنوندگان احساس کنند که در واقع خودشان میخندند.
مرحله ۲: به آنها بیاموزید که روابط خود را ایجاد کنند
هیچ کس انکار نمیکند که یادگیری در مورد روابط مهم است، اما واقعاً چند والدین وقت خود را صرف آموزش به بچهها میکنند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند؟
(فقط گفتن «هی، ولش کن» وقتی بچهها با هم کنار نمیآیند، واقعاً در ایجاد مهارتهای ضروری افراد تأثیر زیادی ندارد.)
میتوانید با تشویق کودکان به انجام اعمال کوچک مهربانی برای ایجاد همدلی شروع کنید. این نه تنها مهارتهای اساسی را ایجاد میکند و فرزندان شما را افراد بهتری میکند، تحقیقات نشان میدهد که در طولانی مدت آنها را شادتر میکند.
بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS) که از طریق تماسهای تلفنی پانزده دقیقهای ماهانه برای ایجاد توجه مثبت و دلسوزانه و بدون قید و شرط برای سایر مبتلایان به اماس آموزش دیده بودند، طی دو سال بهبود قابل توجهی در اعتماد به نفس، عزت نفس، افسردگی و عملکرد نقش داشتند. این کمک کنندگان به ویژه در برابر افسردگی و اضطراب محافظت میشدند.
مرحله ۳: انتظار تلاش داشته باشید، نه کمال
کوبیدن بی امان طبل دستاوردها بچهها را آشفته میکند. والدینی که بیش از حد بر موفقیت تاکید دارند، در مقایسه با سایر کودکان، احتمال بیشتری دارد که فرزندانی با سطوح بالای افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد داشته باشند.
تلاش را ستایش کنید. اکثر بچههایی که به خاطر هوششان تحسین شده اند، معمای سادهتر را میخواستند. آنها خطر اشتباه کردن و از دست دادن موقعیت خود را داشتند. از سوی دیگر، بیش از ۹۰ درصد از کودکانی که دارای ذهنیت رشد هستند، پازل سخت تری را انتخاب کردند.
وقتی کودکان را به خاطر تلاش و کار سختی که منجر به موفقیت میشود ستایش میکنیم، آنها میخواهند به این فرآیند ادامه دهند. آنها از وظیفه یادگیری منحرف نمیشوند و نگرانی در مورد اینکه چقدر باهوش به نظر میرسند یا ممکن است نباشند را ندارند.
مرحله ۴: خوش بینی را آموزش دهید
آیا میخواهید از برخورد با یک نوجوان احمق اجتناب کنید؟
کودکان ده سالهای که به آنها آموزش داده میشود چگونه خوش بینانه فکر کنند و جهان را تفسیر کنند، نیمی از آنها در معرض ابتلا به افسردگی هستند که بعداً به بلوغ میرسند.
خوش بینی به قدری با شادی مرتبط است که عملاً میتوان این دو را برابر دانست.
او خوش بینها را با بدبینها مقایسه میکند و خوش بینها را به شکل زیر مییابد:
- در مدرسه، کار و ورزش موفق ترند
- سالمتر هستند و عمر طولانی تری دارند
- در نهایت از ازدواج خود راضیتر میشوند
- کمتر با افسردگی و اضطراب مقابله میکنند
مرحله ۵: آموزش هوش هیجانی
هوش هیجانی یک مهارت است نه یک ویژگی ذاتی. بچههای متفکر به طور طبیعی به درک احساسات خود (چه رسد به احساسات دیگران) میرسند، آنها را برای موفقیت آماده نمیکند.
اولین قدم ساده در اینجا این است که زمانی که با عصبانیت یا ناامیدی دست و پنجه نرم میکنند، «همدلی» را انجام دهند.
مولی: «من خیلی از دستت عصبانی هستم.»
من: «تو از دست من عصبانی هستی، خیلی از دست من عصبانی هستی. درباره آن به من بگو. آیا تو هم احساس ناامیدی میکنید، زیرا من به شما اجازه نمیدهم در حال حاضر یک بازی داشته باشید؟»
مولی: "بله؟! من میخواهم همین الان یک بازی داشته باشم.»
من: "به نظر غمگینی. " (در حالی که به دامان من خزیده، مولی کمی ناله میکند و سرش را روی شانه من میگذارد.)
با کودک ارتباط برقرار کنید، به او کمک کنید تا احساس خود را تشخیص دهد و به او بگویید که این احساسات خوب هستند. (حتی اگر رفتار بد ممکن است نباشد).
مرحله ۶: عادات شادی را شکل دهید
ما در مرحله ۶ هستیم و ممکن است به نظر برسد که برای شما چیزهای زیادی برای به خاطر سپردن است، چه رسد به یک کودک. ما میتوانیم با عادتهای خوب بر آن غلبه کنیم.
اندیشیدن از طریق این روشها کمی سخت است، اما به محض ایجاد عادتها، عمل کردن از روی عادت آسان است.
چگونه به بچهها کمک میکنید تا عادتهای شادی پایدار بسازند؟ کارتر چند روش قدرتمند را که توسط تحقیقات پشتیبانی میشود توضیح میدهد:
حذف محرک: عوامل حواس پرتی و وسوسه را از سر راه خود دور کنید.
آن را عمومی کنید: اهدافی را برای افزایش حمایت اجتماعی و فشار اجتماعی تعیین کنید.
یک هدف در یک زمان: اهداف بیش از حد بر اراده غالب میشود، به خصوص برای بچه ها. قبل از افزودن یک عادت دیگر، عادت قبلی را تقویت کنید.
به آن ادامه دهید: بلافاصله انتظار کمال نداشته باشید. طول میکشد و طول کشیدن آن طبیعی است. به تقویت آن ادامه دهید.
مرحله ۷: انضباط شخصی را آموزش دهید
انضباط شخصی در بچهها بیشتر از هوش (یا بیشتر هر چیز دیگری)، پیش بینی کننده موفقیت آینده است.
بچههایی که بهتر در برابر وسوسه مقاومت میکردند، سالها بعد زندگی بسیار بهتری داشتند و شادتر بودند.
توانایی کودکان پیش دبستانی در به تعویق انداختن رضایت (منتظر ماندن برای دومین جایزه) هوش، موفقیت مدرسه و مهارتهای اجتماعی را در نوجوانی پیش بینی میکند. این حداقل تا حدی به این دلیل است که خود انضباطی یادگیری و پردازش اطلاعات را تسهیل میکند. علاوه بر این، بچههای خود انضباط بهتر با ناامیدی و استرس کنار میآیند و تمایل دارند که احساس مسئولیت اجتماعی بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، انضباط شخصی نه تنها به موفقیت مدرسه و نشستن خوب پشت میز شام، بلکه به شادی بیشتر، دوستان بیشتر و افزایش مشارکت جامعه منجر میشود.
راه خوبی برای شروع آموزش خود انضباطی چیست؟ به کودکان کمک کنید یاد بگیرند که حواس خود را از وسوسه منحرف کنند.
بیشتر بخوانید:
یکی از راههای انجام این کار پنهان کردن وسوسه است (پوشاندن فیزیکی مارشمالو وسوسهانگیز) هنگامی که یک جایزه پنهان میشود، ۷۵ درصد از بچهها در یک مطالعه توانستند پانزده دقیقه کامل برای دومین مارشمالو صبر کنند. هیچ یک از بچهها زمانی که پاداش آنها قابل مشاهده بود، نتوانستند صبر کنند.
مرحله ۸: زمان پخش بیشتر
ما این روزها در مورد تمرکز حواس و مراقبه زیاد میخوانیم و هر دو بسیار قدرتمند هستند؛ با این حال، واداشتن بچهها به انجام منظم آنها میتواند یک چالش باشد. چه چیزی تقریباً به خوبی کار میکند
اکثر بچهها در حال حاضر هنگام بازی، تمرکز حواس را تمرین میکنند و از لحظه حال کاملاً لذت میبرند. اما امروزه بچهها زمان کمتری را صرف بازی کردن در داخل خانه و خارج از خانه میکنند. همه میگویند، در دو دهه گذشته، کودکان هشت ساعت در هفته را از بازی رایگان، بدون ساختار از دست دادهاند. زمان بازی بی اهمیت نیست. برای کمک به رشد و یادگیری کودکان ضروری است.
محققان بر این باورند که این کاهش چشمگیر با زمان بازی بدون ساختار تا حدودی مربوط میشود. ب رای کند کردن رشد شناختی و عاطفی کودکان مفید است؛ علاوه بر کمک به کودکان در یادگیری خودتنظیمی، بازی بدون ساختار به رهبری کودک (با یا بدون بزرگسالان) بهزیستی فکری، جسمی، اجتماعی و عاطفی را ارتقا میدهد. بازی بدون ساختار به کودکان کمک میکند یاد بگیرند که چگونه در گروه کار کنند، به اشتراک بگذارند، مذاکره کنند، تعارضات را حل کنند، احساسات و رفتار خود را تنظیم کنند و برای خودشان صحبت کنند.
در اینجا هیچ دستورالعمل دقیقی لازم نیست: زمان بیشتری را برای فرزندان خود اختصاص دهید تا فقط بیرون بروند و به سادگی بازی کنند.
مرحله ۹: محیط خود را برای شادی تنظیم کنید
ما دوست نداریم آن را بپذیریم، اما همه ما بسیار تحت تأثیر محیط خود هستیم؛ اغلب بیشتر از آنچه تصور میکنیم. تلاش شما با زمان و تلاش محدود خواهد شد، در حالی که زمینه به طور مداوم بر ما (و کودکان) تأثیر میگذارد.
راه سادهای برای کنترل بهتر محیط اطراف کودک و اجازه دادن به تلاشهای عمدی شادی شما چیست؟ تلویزیون کمتر.
تحقیق ارتباط قوی بین شادی و تماشا نکردن تلویزیون را نشان میدهد. جامعه شناسان نشان میدهند که افراد شادتر نسبت به افراد ناشاد تمایل به تماشای تلویزیون کمتری دارند. ما نمیدانیم که آیا تلویزیون مردم را ناراضی میکند یا اینکه افراد ناراضی بیشتر تلویزیون تماشا میکنند؛ اما میدانیم که فعالیتهای زیادی وجود دارد که به فرزندان ما کمک میکند تا به افراد شاد و سازگار تبدیل شوند. اگر بچههای ما در حال تماشای تلویزیون هستند، کارهایی را انجام نمیدهند که در درازمدت میتواند آنها را خوشحالتر کند.
مرحله ۱۰: با هم شام بخورید
گاهی اوقات تنها کاری که علم انجام میدهد این است که چیزهایی را که پدربزرگ و مادربزرگ ما همیشه میدانستند تأیید میکند. بله، شام خانوادگی مهم است.
این سنت ساده به تربیت بچههای بهتر کمک میکند و آنها را نیز شادتر میکند.
مطالعات نشان میدهد که کودکانی که به طور منظم با خانواده خود شام میخورند، از نظر عاطفی ثبات بیشتری دارند و کمتر احتمال دارد که مواد مخدر و الکل را مصرف کنند. نمرات بهتری میگیرند. آنها علائم افسردگی کمتری دارند (به ویژه در میان دختران نوجوان) و کمتر دچار چاقی یا اختلال خوردن میشوند. شامهای خانوادگی حتی برای بچه هایتان از نظر آماده کردن آنها برای مدرسه، پیشی میگیرد و این پیوندها حتی پس از کنترل ارتباط خانواده توسط محققان برقرار است.
منبع: سلامت نیوز