لزوم تدوین سند دکترین حکمرانی هوشمند و هوش مصنوعی کشور
دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه، با تشریح ابعاد مساله هوش مصنوعی و تاثیرات آن بر تحول شیوههای حکمرانی، نکاتی را در خصوص لزوم تدوین سند دکترین حکمرانی هوشمند و هوش مصنوعی کشور بیان داشتند.
دکتر محمدرضا قاسمی در گفتگو با خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، درخصوص تاثیرات هوش مصنوعی در زندگی فردی و اجتماعی بشر، گفت: از نظر برخی اندیشمندان، جامعه بشری در اعصار گذشته با موجهای مختلفی روبرو بوده است که زندگی فردی و اجتماعی بشر را به شدت دستخوش تحولات کرده است. برخی این موجها را در قالب سه موج انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعاتی که با بروز و ظهور فناوریهای الکتریکی و ارتباطی همراه است تقسیم میکنند.
وی افزود: از زمان جایگزینی شمع و سوختهای فسیلی با انرژی الکتریکی برای تامین روشنایی منازل و معابر تا اختراع موتور الکتریکی و اختراع خودرو تا امروز بیش از یک قرن گذشته است؛ اما اختراع و تکامل ابزارهایی مانند بیسیم، کامپیوتر و تلفن همراه و در مرحله بعد اینترنت و شبکههای اجتماعی و بسیاری از فناوریها و ابزارهایی که در همین راستا به وجود آمدند و یا توسعه یافتند، اثرگذاری تحولات ناشی از تغییر نحوه تولید و کاربست الکتریسیته را صدچندان کردند.
دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه ادامه داد: هوش مصنوعی نیز پس از ورود به عرصه، موجب زمینهسازی تغییراتی گسترده شده است که البته همه این تغییرات صرفا مثبت نیست، لکن اثرات مثبت آن بسیار چشمگیرتر است. امروزه هوش مصنوعی میتواند تاثیراتی عظیم را در عرصههای فردی و اجتماعی جامعه داشته باشد.
دکتر قاسمی بیان کرد: گرچه امروزه در ظاهر، هوش مصنوعی در عرصه فنی به صورت فراگیر ایفای نقش کرده و مورد کاربرد قرار میگیرد و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند گوشیهای هوشمند، اپلیکیشنهای مبتنی بر هوش مصنوعی، رباتها و ... شاهدی بر این مدعاست، اما به نظر بنده مهمترین سرمایهگذار و بهرهبردار هوش مصنوعی نهادهای حاکمیتی هستند و طبیعتا روی ابزارهای موثر در حکمرانی مطلوب خودشان سرمایهگذاری میکنند. پس از آن در سطوح گوناگون از سطح فردی تا سطح حاکمیتی در دنیای امروز مطرح است و هر چه زمان بیشتر میگذرد، اهمیت آن بیشتر شده و وابستگیهای بیشتری به آن شکل میگیرد. به همین دلیل کشورهای مختلف جهان تلاش میکنند ساختارها و برنامههای خود را متناسب با این پدیده بازبینی و بهروزرسانی کرده و چارچوبهای جدید را تدوین و نهادینه کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز از این مسئله مستثنی نیست و ضرورت دارد که دستگاهها و مجموعههای گوناگون نظام، از جنبهی سیاستگذاری، تدوین راهبرد و راهکارهای عملیاتی و اجرایی برای بهکارگیری ظرفیتهای هوش مصنوعی در حوزههای مختلف و البته جلوگیری از تهدیدهای آن بهطور فعال وارد صحنه شوند.
وی گفت: آنچه امروز با عنوان «هوش مصنوعی» در جهان ترویج میشود، یک قرائت خاص از این پدیده است که در سطح کلان خود ذیل مفهوم «نظم نوین جهانی» تعریف میشود. این قرائت از طریق سازمانهای اصطلاحاً بینالمللی ترویج میشود و هدف از آن قرار دادن حاکمیتها در ذیل نظم نوین جهانی است. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران، در مقابل نظم نوین جهانی، «تمدن نوین اسلامی» را مطرح کرده است و بر این مفهوم در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توسط رهبر حکیم انقلاب (مد ظله العالی) تاکید شده است، ضروری است که ما قرائت اختصاصی خودمان را از پدیده هوش مصنوعی ذیل مفهوم کلی تمدن نوین اسلامی ارائه دهیم تا حرکت بهسوی هوش مصنوعی بتواند با الگوی بومی انجام شود. برای این منظور، نیازمند دکترین هوش مصنوعی هستیم که تمامی استراتژیها، تاکتیکها و تکنیکها مبتنی بر آن تهیه و اجرا شود.
دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه اظهار کرد: این مساله یکی از جنبههای بیان مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان مورخ ۲۶ آبان ۱۴۰۰ میباشد که فرمودند: «من پیشنهاد میکنم یکی از مسائلی که مورد تکیه و توجّه و تعمیق واقع میشود، مسئله هوش مصنوعی باشد که در اداره آینده دنیا نقش خواهد داشت؛ باید کاری کنیم که ما در دنیا حدّاقل در [بین]ده کشور اوّل در مورد هوش مصنوعی قرار بگیریم.»؛ بنابراین با توجه به تفاوت نگاه تمدنی ما به مقوله هوش مصنوعی و همچنین اهمیت حرکت فعالانه در عرصههای مرتبط با پیشرفت، ضروری است که در راستای طراحی و تبیین دکترین هوش مصنوعی حرکت کنیم که در واقع نگرش ما به مساله هوش مصنوعی همراه با شاخصههای تمدن ایرانی و اسلامی است و البته این به معنای طرد کامل افکار و تجارب سایرین در این مقوله نیست.
وی ادامه داد: در دکترین هوش مصنوعی، قواعد بنیادی حاکم بر این پدیده تبیین میشود و «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» آن تشریح میگردد. هدف ما در دکترین هوش مصنوعی، تهیه سندی تمدنی است که این اجزاء در آن جانمایی شده و بتواند بهعنوان یک سند بالادستی در تهیه سایر اسناد ملی و حاکمیتی ایفای نقش نماید. درک نقش هوش مصنوعی در اداره دنیا (که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است) و تغییراتی که در نظامسازی و ساختار حاکمیت ایجاد میکند، ضرورت تدوین دکترین هوش مصنوعی برای نظام جمهوری اسلامی را بیش از پیش روشن میکند. قبل از هر چیز، باید اشاره کنیم که توقع ما از پدیدههای تکنولوژیکی این است که در راستای تحقق اهداف ما نقش بازی کنند و رسیدن به اهداف را تسهیل نمایند؛ اما آنچه در عمل اتفاق میافتد این است که پدیدههای تکنولوژیکی اهداف جدیدی را تعریف میکنند و متناسب با قابلیتها و محدودیتهای خود، نظامهای جدیدی را شکل میدهند. هوش مصنوعی از جنبه تکنولوژیکی خود، از این موضوع مستثنی نیست و چهبسا نسبت به دیگر پدیدههای تکنولوژیکی موجود، ظرفیت ایجاد چالشهای بزرگتری را داراست. از سوی دیگر، باید توجه داشت که دو گونه متفاوت از تکنولوژی قابل تصور است. گونه نخست، شامل تکنولوژیهایی است که تحت کنترل استفاده کننده از آنها در میآیند و گونه دوم، آن دسته از تکنولوژیهایی است که استفاده کننده را تحت کنترل خویش درمیآورند. این دو گونه تکنولوژی، تبعات اجتماعی و انسانی متفاوتی خواهند داشت و هوش مصنوعی عموماً در توسعه تکنولوژیهای گونه دوم ایفای نقش میکند.
دکتر قاسمی بیان کرد: نظام سلطه، تلاش میکند تمامی ظرفیتهای آشکار و پنهان موجود در جهان را برای تشکیل جهان تکحکومتی بر اساس معیارها و ارزشهای غیرتوحیدی بهکار بگیرد و در راستای این هدف از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. یکی از این کوششها بهرهگیری از ساختار سازمان ملل متحد در نهادینهسازی سند دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعهی پایدار است. اجرای مفاد این سند توسط کشورها، موجب میشود که حاکمیتها و دولتهای محلی در کشورها ضعیفتر و کمرنگتر شوند و در مقابل یک حاکمیت جهانی با ارزشهای خاص خود که عموماً غیرتوحیدی و ضد توحیدی است تقویت شده و پررنگتر شود. نکته مهم در ارتباط با مسئله ما این است که قرائتی که امروز از هوش مصنوعی در جهان ترویج میشود، تحقق اهداف سند ۲۰۳۰ را در نظر دارد، تا جایی که سازمان ملل «توصیههایی برای تدوین استراتژی ملی هوش مصنوعی کشورها» را با همین دیدگاه تدوین و ابلاغ نموده است. فراتر از آن سند اخلاق هوش مصنوعی با همین مبانی غیرتوحیدی توسط آن تدوین شده است و در حال تصویب میباشد.
وی گفت: بدیهی است که اگر جمهوری اسلامی ایران، نگاه خود به پدیده هوش مصنوعی را در قالب یک دکترین، روشن اعلام نکند، سیل دیدگاههای متأثر از این اقدام فعال تمدن غرب بر تمامی ارکان حاکمیتی و اجتماعی ما سیطره پیدا خواهد کرد و چالشهای جدیدی را برای ما به وجود خواهد آورد. تبیین دکترین یک حوزه، نه تنها در پیشرفت آن حوزه محدودیت ایجاد نمیکند، بلکه با جهتدهی به رویکردها و مناسبات، امکان همافزایی بیشتر و پیشرفت سریعتر را مهیا میکند. برای مثال، وجود دکترینهای مشخص در حوزههای دفاعی و هستهای جمهوری اسلامی ایران، رویکردهای بنیادی و شیوههای اقدام را تعیین کرده است و بخش مهمی از پیشرفتها و امتیازات نظام در این حوزهها مرهون وجود دکترینهای بومی ماست. این نکته در خصوص موضوع هوش مصنوعی نیز صدق میکند.
دکتر قاسمی ادامه داد: برای تدوین اصولی سند دکترین هوش مصنوعی، اقدامات زیر قابل انجام است:
۱. تشکیل دبیرخانه برای پیگیری امور مرتبط با تدوین سند
۲. تشکیل کمیته علمی و برگزاری جلسات برای استخراج محورها و محتوای سند
۳. برگزاری نشستهای تخصصی داخلی با صاحب نظران مرتبط با موضوع و اخذ نظرات و پیشنهادات ایشان
۴. برگزاری کنفرانسها، سمینارها و جلسات علمی متعدد در محیطهای دانشگاهی و حوزوی بهمنظور گفتمانسازی و مشارکت دادن مجموعههای علمی در این کار
۵. دعوت از ذینفعان و کاربران نهایی بخشهای گوناگون برای اعلام نظر بهمنظور همگرایی نهادی
۶. جمعبندی محتوایی توسط دبیرخانه
وی اظهار کرد: لازم است در سند دکترین هوش مصنوعی مسائل کلان مرتبط با کاربست هوش مصنوعی همچون هوش مصنوعی و سطوح اقدام (استراتژیکی، عملیاتی، تاکتیکی، تکنیکی)، هوش مصنوعی و قدرت (طیف قدرت – منابع قدرت)، هوش مصنوعی و امنیت (مکاتب امنیتی)، هوش مصنوعی و انسان (انسانیت، آزادیها، حریمها، حقوق)، هوش مصنوعی و جامعه (هرم جامعه، زنجیرهی ایده تا جامعه، نظامهای اجتماعی) مورد توجه قرار گیرد. همچنین با توجه به نقش آفرینی هوش مصنوعی در مسائل اجتماعی لازم است به ارتباط هوش مصنوعی با مقولاتی همچون امنیت و دفاع، سلامت و بهداشت، آموزش و پرورش، پژوهش و تکنولوژی، صنعت، بازار، کشاورزی و دامپروری، انرژی و آب، غذا و دارو، حمل و نقل، تجارت و کسبوکار، تفریح و سرگرمی، سفر و گردشگری، پولی و مالی، رسانه و اطلاعرسانی پرداخته شود.
دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه تاکید کرد: یکی از مسائلی که لازم است در تدوین سند دکترین هوش منصوعی به آن توجه ویژه شود وجود رویکرد مسئله محوری در توسعه هوش مصنوعی است. چنانچه ما در مقوله هوش مصنوعی با نگاه مسئله محوری ورود نکنیم ممکن است در نیل به اهداف خود دچار مشکل شویم. نکته دیگری که با آن مواجه هستیم این است که مساله هوش مصنوعی را نباید به صرف یک تکنولوژی تقلیل دهیم، هوش مصنوعی امروز تاثیراتی فراتر از تولیدات فنی را درگیر خود نموده است. همچنین ما بایستی در تمامی مسائل مرتبط با هوش مصنوعی به فلسفه و مبانی فکری خاستگاه این فناوری دقت کنیم که غفلت از این مهم، ممکن است موجب شود با گسترش کاربست هوش مصنوعی در حوزههای فنی و حکمرانی، میزان وابستگی ما به دنیای غرب و نظام سلطه منجر گردد. اینکه ما در بین ده کشور دنیا باشیم و کشور توسعه یافته شویم، اما با مدلی که با مبانی اخلاقی، فرهنگی، اعتقادی و ارزشی ما و همچنین با مبانی راهبردی در سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری ارتباطی نداشته باشد به نظر ما این پیشرفت نخواهد بود و چه بسا در زمینههایی منجر به پسرفت کشور ما شود. امیدواریم بتوانیم در میهن اسلامیمان به لطف الهی و با عزمی جمعی، دوراندیشانه و ناشی از دلسوزی، همراه با لحاظ ملاحظات تخصصی و توجه به مبانی ارزشی و بومی، به سوی تدوین دکترین هوش مصنوعی حرکت نماییم.