رسیدگی به پرونده شهادت شهید عجمیان در کمتر از یک ماه

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده ضاربان شهید روح الله عجمیان صبح امروز نهم آذر در استان البرز برگزار شد.

نماینده دادستان در بخشی از کیفرخواست قرائت شده در صحن علنی دادگاه گفت: با توجه به شکایت اولیای دم شهید سید روح الله عجمیان، گواهی پزشکی قانونی، بازسازی صحنه جرم، اظهارات و اقرار صریح متهمان مبنی بر ارتکاب جرایم، کشف آلات و ادوات جرم از متهمان، بازبینی تلفن همراه متهمان و کشف مطالب مجرمانه در آن‌ها و همچنین تصاویر منتشر شده مبنی بر به شهادت رساندن بسیجی شهید سید روح الله عجمیان، از ریاست دادگاه تقاضای اعمال اشد مجازات را برای متهمان و صدور احکام متناسب با جرایم متهمان دارم.

شهید سید روح‌الله عجمیان، متولد ۲۰ بهمن سال ۱۳۷۳ از بسیجیان حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان در جریان اغتشاشات و ناامنی‌های آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج با ضربات چاقو برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

۱۴ آبان و ۲ روز بعد از این حادثه، حسین فاضلی هریکندی رئیس کل دادگستری استان البرز از دستگیری عده ای از عوامل شهادت این بسیجی خبر داد.

به گفته رئیس کل دادگستری استان البرز عده ای از اراذل و اوباش که با استفاده از چاقو، قمه، پنجه بوکس و سنگ در به شهادت رساندن بسیجی سید روح الله عجمیان در روز پنجشنبه ۱۲ آبان در کمالشهر کرج نقش داشتند شناسایی و بازداشت شدند.

۲۱ آبان و ۹ روز بعد از این جنایت کیفرخواست متهمان پرونده شهادت روح الله عجمیان صادر شد.

به گفته رئیس کل دادگستری استان البرز «افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم متعدد علیه امنیت کشور و حمله به ماموران نیروی مقاومت بسیج و فراجا و جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور و منتهی به شهادت بسیجی حافظ امنیت، سید روح الله عجمیان شد»، «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» برخی از اتهامات متهمان است که در کیفرخواست قید شده است.

امروز چهارشنبه ۹ آذر و ۱۸ روز بعد از صدور کیفرخواست اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۵ نفر در شعبه اول دادگاه انقلاب استان البرز به ریاست حجت الاسلام و المسلمین سید موسی آصف الحسینی با حضور مستشاران دادگاه، وکلای متهمان، متهمان و همچنین پدر، مادر و بستگان بسیجی شهید سید روح الله عجمیان آغاز شد.

در دادگاه امروز ۳ نفر از ۱۵ متهم پرونده ۱۷ سال سن دارند. براساس ماده ۳۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری پرونده افراد بالغ زیر ۱۸ سال که اتهام آن‌ها در صلاحیت رسیدگی در دادگاه انقلاب است و با تعدد قضات رسیدگی می‌شود باید در شعبه یک دادگاه کیفری یک استان ویژه رسیدگی به جرایم نوجوانان رسیدگی شود.

با پیگیری‌های انجام شده مشخص شد که قضات دادگاه امروز هم ابلاغ دادگاه انقلاب را دارند و هم مستشار دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرایم نوجوانان و دارای ابلاغ ویژه هستند. در جریان رسیدگی به این پرونده تمام تشریفات قانونی برای رسیدگی به پرونده متهمان زیر ۱۸ سال رعایت شده است و متهمان از تمام امتیازاتی که قانون برای آن‌ها در نظر گرفته است از جمله داشتن وکیل و حضور مددکار برخوردار هستند.

در دادگاه امروز کلیپی از اقدامات متهمان اعم از بستن اتوبان کرج – قزوین در نزدیکی بهشت سکینه (س) در استان البرز، روایت نحوه شهادت بسیجی شهید سید روح الله عجمیان پخش شد.

در ادامه رئیس جلسه دادگاه از نماینده دادستان خواست تا با حضور در جایگاه کیفرخواست متهمان را قرائت کند.

نماینده دادستان با حضور در جایگاه گفت: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ به دنبال فراخوان‌های شبکه‌های معاند و ضد انقلاب، جهت تجمع در مراسم چهلم خانم حدیث نجفی و برنامه ریزی اراذل و اوباش و حضور سایر افراد، اغتشاشگران مبادرت به انسداد مسیر اتوبان کرج – قزوین کردند که منجر به اختلال شدید در عبور و مرور و درگیری با ماموران انتظامی و مقاومت بسیج و سردادن شعار‌های هنجارشکنانه به قصد مقابله با حکومت و ایجاد ناامنی شد. در این بین شهید مدافع امنیت آقای سید روح الله عجمیان جهت کنترل تجمعات و بازگشایی مسیر اتوبان و بدون هیچ ادوات و بدون اینکه، کسی چنین ماموریتی به وی محول کند، در جهت کمک به رفع انسداد اتوبان در محل حضور می‌یابد، اما اغتشاشگران به نحو بسیار فجیع و ناجوانمردانه وی را با ضربات متعدد و با استفاده از چاقو و جسم سخت از قبیل سنگ، لگد و مشت به شهادت می‌رسانند.

نماینده دادستان به معرفی متهمان و اتهامات آن‌ها پرداخت و گفت: متهم محمد مهدی کرمی فرزند ماشاالله به اتهام افساد فی الارض از طریق جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران بسیجی، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، انتشار فراخوان علیه نظام در فضای مجازی بازداشت شده است.

وی افزود: متهم محمد مهدی کرمی به همراه دوستانش علی معظمی، رضا شاکر و نجیب محمدی از نظر آباد خارج  شده و برای حضور در تجمعات غیر قانونی به کرج آمده است.

نماینده دادستان گفت: همچنین متهم سید محمد حسینی فرزند سید حسن به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران پلیس و بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، متهم آرین فرزام نیا فرزند علی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت داخلی کشور حمله به ماموران بسیج و فراجا، متهم امین مهدی شکراللهی فرزند فرهاد به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت داخلی کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیجی، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، متهم رضا آریا فرزند یحیی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اقدامات علیه نظم عمومی، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، متهم مهدی محمدی فرزند غلامعلی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد علیه امنیت کشور، متهم شایان چارانی فرزند سعید به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد علیه امنیت کشور، متهم محمد امین اخلاقی فرزند عبدالله به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، متهم حمید قره حسنلو فرزند محمد علی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، متهم امیر مهدی جعفری فرزند پرویز به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت داخلی کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، متهم رضا شاکر زواردهی فرزند منوچهر به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، متهم فرزانه قره حسنلو فرزند قربانعلی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب علیه امنیت ملی کشور، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، متهم جواد زرگران فرزند محمدرضا به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب علیه امنیت کشور، متهم بهراد علی کناری فرزند عبدالرضا به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، متهم علی معظمی گودرزی فرزند داریوش به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، اجتماع و تبانی به قصد علیه امنیت کشور، من جمله در شهادت بسیجی شهید سید روح الله عجمیان نقش داشتند.

وی افزود: با توجه به شکایت اولیای دم شهید سید روح الله عجمیان، گواهی پزشکی قانونی، بازسازی صحنه جرم، اظهارات و اقاریر صریح متهمان مبنی بر ارتکاب جرایم، کشف آلات و ادوات جرم از متهمان، بازبینی تلفن همراه متهمان و کشف مطالب مجرمانه در آن‌ها، تصاویر منتشر شده مبنی بر به شهادت رساندن بسیجی شهید سید روح الله عجمیان، از ریاست دادگاه تقاضای اعمال اشد مجازات برای متهمان و صدور احکام متناسب با جرایم متهمان را دارم.

در ادامه جلسه دادگاه، قاضی از پدر شهید روح الله عجمیان خواست با حضور در جایگاه به بیان اظهارات خود بپردازد.

وی در محضر دادگاه گفت: من این افراد و متهمین را به قانون می‌سپارم. ما در برابر قانون تسلیم هستیم. بنده از دادگاه مجازات قطعی این افراد را درخواست می‌کنم و می‌خواهم این افراد در محل شهادت پسرم مجازات شوند.

پدر شهید روح‌الله عجمیان گفت: این افراد باید بگویند چرا چنین کارهایی را انجام داده‌اند. این افراد باید بگویند برای چه  کسانی کار می‌کنند و از چه کسانی دستور می‌گیرند.

وی افزود: ما به قانون احترام می‌گذاریم و تشخیص این حادثه را به قانون وا‌گذار می‌کنیم.

حجت الاسلام والمسلمین آصف الحسینی در ادامه از متهم ردیف اول محمد مهدی کرمی فرزند ماشالله خواست که در جایگاه متهمین قرار گرفته و توضیحات خود را ارائه دهد.

متهم در ادامه جلسه دادگاه گفت: حرف‌های نماینده دادستان درست است اما گفته شد که من یک ضربه به پهلوی شهید وارد کردم که اینطور نبوده است.

وی افزود: آقای قاضی من جوان هستم و گول خوردم چرا که جو زیاد سنگینی در صحنه واقعه حاکم بود. در حضور شما از گناهی که مرتکب شده‌ام توبه می‌کنم و به خانواده شهید هم تسلیت می‌گویم.

در ادامه قاضی پیرو سوالی از متهم پرسید: به ما بگویید جرم این شهید چه بوده که باید به این نحو مظلومانه کشته شود و چرا باید این شهید مثل اربابش سیدالشهدا عریان به شهادت برسد؟

متهم در ادامه گفت: آقای قاضی من جو زده بودم. پیرو مطالبی که از رسانه‌های خارجی می‌شنیدم گول خوردم و خیلی چیزها موجب این شد که این مسائل پیش بیاید.

قاضی در ادامه پرسید: بگویید چه کسانی با شما تماس گرفته بودند یعنی چه گروهک‌ها و چه شبکه‌هایی به شما برای این قبیل اقدامات دستور می‌دهند؟

متهم در پاسخ گفت: شب یازدهم آبان ماه بود که یکی از دوستانم به من پیام داد و گفت فردا دوازدهم آبان روز چهلم حدیث نجفی است و ما هم برای ابراز همدردی در آن مراسم آماده می‌شویم لذا من هم قصد کردم که در این مراسم حاضر شوم. در روز ۱۲ آبان نزدیک ۱۱ صبح بود که به ترافیک اتوبان رسیدم. از ماشین پیاده شدم و با افراد حاضر در صحنه شعار دادم و به سمت مأمورین سنگ پرتاب کردم. در ادامه به سمت زیرگذر که رفتم مشاهده کردم که جمعی از افراد در آنجا تجمع کرده‌اند. لذا در ادامه من هم به این جمع پیوستم و شنیدم که فردی فریاد می‌زند بسیجی بسیجی. در ادامه دیدم که بسیجی روی زمین افتاده و دو الی سه نفر بالای سرش ایستاده‌اند و با سنگ و چوب به سر و صورتش ضربه می‌زنند.

وی تأکید کرد: ۳۰ الی ۴۰ نفر بالای سر بسیجی شهید تجمع کرده بودند و به آن ضربه می‌زدند.

متهم در ادامه گفت: در محل صحنه حادثه شاهد این بودم که برخی افراد سلاح سرد اعم از چاقو و پنجه‌بوکس و سنگ در دست داشتند.

قاضی در ادامه از متهم پرسید: آیا کسی که اعتراض دارد باید با اسلحه سرد به خیابان بیاید؟

متهم: خیر. چیزی که عقل حکم می‌کند نباید اینطور باشد. افرادی که در آن صحنه حاضر بودند هرکاری می‌کردند.

قاضی در ادامه از متهم پرسید، شما جزو اولین نفراتی بودید که به شهید ضربه زدید، مقداری درباره صحنه واقعه توضیح دهید.

متهم در پاسخ گفت:‌ شهید عجمیان زیر سه دقیقه به شهادت رسید. من با دست چپم دستم را روی شانه شهید انداختم و با یک سنگ به سرش ضربه زدم. سنگ وقتی به سرش خورد خرد شد. بعد از اینکه سنگی به سر شهید زدم سه ضربه با مشت به سرش کوبیدم و دیدم که با چاقو و سنگ شهید را می‌زنند و در ادامه دیدم شهید روی زمین افتاده است.

وی افزود: همچنین در صحنه حادثه مشاهده کردم که فردی روی پهلو و شکم شهید عجمیان می‌پرید. من هم وقتی وضعیت خلوت شد یک ضربه به شهید زدم و فرد دیگری با چاقو به دنده چپ شهید ضربه وارد کرد.

در ادامه قاضی از متهم پرسید: چه کسی با چاقو به دنده شهید ضربه کرد.

متهم در ادامه گفت: سید محمد حسینی سه ضربه چاقو به ناحیه شکم و پهلوی شهید وارد کرد.

متهم در ادامه گفت: من بعد از مشاهده این صحنه شهید را روی زمین کشیدم و بعد یک ضربه به سر و صورت شهید وارد کردم.

قاضی پرونده در ادامه از متهم پرسید: چه کسان دیگری به شهید ضربه زدند، اسامی آنها را نام ببرید.

متهم در پاسخ گفت: در این جمع فقط می‌توانم به اسم سید محمد حسینی اشاره کنم چرا که من ضربات چاقوی وی را با چشم خودم مشاهده کردم.

متهم در ادامه گفت: حاضرم قسم بخورم که بیش از ۳۰ الی ۴۰ نفر در به شهادت رساندن شهید دست به یکی کرده بودند.

قاضی پرونده در ادامه از متهم پرسید: چرا شما با این بسیجی این رفتار را داشته‌اید؟ چرا جنازه شهید را عریان و در آسفالت می‌کشیدید؟

متهم در پاسخ به قاضی گفت: اگر می‌خواهید از من واقعیت را بشنوید باید بگویم که من قربانی حرف‌های رسانه‌های دشمن شدم.

قاضی در ادامه از متهم پرسید: چرا باید وقتی شهید جان دارد به سر و صورت آن ضربه بزنید؟ دشمن چه نقشی به شما داده بود؟ عوامل دشمن در داخل چه کسانی بودند و شما از چه کسانی دستور می‌گرفتید؟

متهم در پاسخ گفت: من تحت تأثیر این حرف‌ها بودم و با صراحت می‌گویم که گول خوردم.

در ادامه این جلسه قاضی پرونده از نماینده دادستان خواست تا اظهارات باقیمانده خود را مطرح کند.

نماینده دادستان در ادامه این جلسه خطاب به متهم گفت: شما حضور خودتان در فیلم منتشر شده را قبول دارید؟

متهم : بله.

نماینده دادستان در ادامه گفت: اقدام شما باتوجه به اینکه شهید زخمی بوده مصداق بارز قتل عمد است چرا که ضربه شما به پهلوی متهم در فیلم قابل مشاهده است.

متهم در ادامه گفت: من به پهلوی شهید ضربه نزدم من فقط دو الی سه ضربه به صورت شهید وارد کردم.

متهم در ادامه بیان کرد: اگر یقین داشتم امروز اینجا نبودم لذا من نمی‌توانستم موضوعات را درست تحلیل کنم و گول خوردم.

در ادامه این جلسه وکیل مدافع متهم کرمی گفت: صرف نظر از اقرار متهم و باتوجه به اینکه وی صداقتی در بیان موضوعات داشته لذا از دادگاه تقاضای عفو و بخشش برای وی دارم.

قاضی در ادامه از متهم خواست که آخرین دفاعیات خود را در این جلسه مطرح کند.

متهم گفت: من در جریان این حادثه در حال خودم نبودم و کاملاً تحت تأثیر جو  قرار گرفته بودم. ضربات من به شهید کشنده نبود. من امروز پشیمان هستم و از خدا طلب بخشش و توبه دارم.

در ادامه جلسه قاضی آصف الحسینی از متهم سید محمد حسینی فرزند سید حسن خواست تا با حضور در جایگاه از اتهامات وارده نسبت به خود دفاع کند.

متهم سید محمد حسینی گفت: برخی از اتهامات منتسب به خود را قبول ندارم.

وی افزود: در نزدیکی بهشت سکینه (س) دیدم ترافیک هست، نیت داشتم تا به سر مزار پدر و مادرم بروم.

متهم سید محمد حسینی گفت: چاقوی همراه من به دلیل کندن حریم اطراف مزارشان برای گل کاری و کاشتن گل بود.

وی افزود: دیدم آن طرف بهشت سکینه (س) شلوغ شده و سوال کردم که ورودی آن را بسته‌اند.

متهم سید محمد حسینی گفت: ماموران به جلوی ما آمدند. در زمان فرار دو عدد سنگ به سمتشان پرتاب کردم.

وی افزود: من جزو آخرین نفراتی بودم که به بالای سر شهید عجمیان آمدم، افرادی به شهید توهین می‌کردند و به وی لگد می‌زدند.

وی افزود: به اندازه دو بند انگشت دو مرتبه چاقوی خود را به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم.

متهم سید محمد حسینی گفت: تمام زمانی که در محل بودم کمتر از ۱۰ ثانیه بود. در آن محل یک خانم بود، ۵ نفر آقا بودند که در دست یک نفر کارد بود و به شهید اهانت می‌کرد که بعد از دیدن این صحنه‌ها از محل رفتم و در آنجا نماندم.

نماینده دادستان در ادامه با نشان دادن تصاویر و فیلم‌هایی از عملکرد متهم سید محمد حسینی در زمان وقوع اقداماتش، گفت: متهم در زمان انسداد اتوبان تهران – کرج و در زمان شهادت شهید سید روح الله عجمیان حضور فعال داشته است.

قاضی آصف الحسینی با اشاره به تصاویر مستند مبنی بر در دست داشتن سنگ توسط متهم سید محمد حسینی خطاب به وی گفت: چاقو را برای گل کاری اطراف مزار پدر مادرت آورده بودی، این سنگ در دست شما برای چیست؟ شما به طرف مامور سنگ پرتاب کردید.

متهم سید محمد حسینی در پاسخ به سوال قاضی آصف الحسینی گفت: نادم و پشیمان هستم.

در ادامه نماینده دادستان با انتشار تصاویر و فیلم‌هایی از متهم سید محمد حسینی در زمان انجام اقدامات مجرمانه‌اش، به تشریح ارتکاب جرایم وی پرداخت.

در ادامه قاضی آصف الحسینی از وکیل مدافع متهم سید محمد حسینی خواست تا با حضور در جایگاه از موکل خود دفاع کند.

وکیل مدافع متهم سید محمد حسینی گفت: بنده به وکالت از سه نفر از متهمان در جلسه دادگاه حضور دارم.

وی افزود: مجموعه اقداماتی که توسط موکلم صورت گرفته برایم اینگونه احراز شد که وی فاقد سابقه کیفری است.

وکیل مدافع متهم سید محمد حسینی گفت: موکلم از اقدامات خود نادم است، اگر مصلحت می‌دانید در هنگام صدور مجازات با رأفت و مصلحت اسلامی با وی برخورد شود.

در ادامه قاضی آصف الحسینی از متهم سید محمد حسینی خواست تا با حضور در جایگاه آخرین دفاعیات خود را بیان کند.

متهم سید محمد حسینی گفت: لحظه‌ای که من به اتوبان رسیدم(ساعت ۱۲ ظهر) بود و آنجا را بسته بودند.

قاضی آصف الحسینی گفت: چند نفر به بدن شهید عجمیان چاقو زدند؟

متهم سید محمد حسینی گفت: من ندیدم چند نفر به بدن شهید چاقو زدند. از دادگاه و پدر و مادر شهید تقاضا می‌کنم که من را ببخشند.

وی افزود: زمانی که من به محل رسیدم تمام اتفاقات رخ داده برای شهید عجمیان رخ داده بود. من بالاسر شهید آمدم و فقط سه ضربه به بدن شهید عجمیان از ناحیه پهلو وارد کردم‌.

در ادامه قاضی آصف الحسینی با اعلام تنفس یک ساعته، گفت: نوبت دوم جلسه امروز پس از اذان و اقامه نماز ظهر و عصر برگزار خواهد شد.

در ادامه جلسه دادگاه، متهم ردیف سوم مهدی محمدی دفاعیات خود را در رابطه با کیفرخواست علیه وی مطرح کرد.

متهم گفت: بله من تا آنجایی که کیفرخواست ارائه شد قبول دارم. من ناخواسته به سمت محل تجمع کشیده شدم.

وی افزود: من ناخواسته به سمت تجمع‌کنندگان کشیده شدم. البته باید بگویم که پنجه بوکسی که حمل کرده بودم همیشه در ماشینم وجود دارد و از آن استفاده نمی‌کنم و فقط برای کاهش استرس آن را در ماشین حمل می‌کنم. در این حادثه وقتی از ماشین پیاده شدم رفتم جلو و به صورت شهید نگاه انداختم. من در ادامه یک تکانی با پایم به بدن شهید زدم تا بدانم زنده هست یا نه. در جریان این موضوع هیچ ضربه‌ای به شهید وارد نکردم. البته من نه سنگی پرتاب کردم و نه شعار دادم و فقط می‌خواستم ببینم شهید زنده هست یا نه.

قاضی در ادامه در سوال از متهم گفت: آیا شما می‌خواستید با پنجه بوکس بدن شهید را تکان بدهید؟

متهم در پاسخ گفت: من اصلا با شهید کاری نداشتم.

در ادامه جلسه وکیل مدافع متهم توضیحات خود را ارائه کرد و گفت: در خصوص اتهام افساد فی الارض باید بگویم که جای تردید وجود دارد.

وی افزود: همچنین متهم با قصد قبلی جرایمی در راستای امنیت کشور نداشته است البته وی در صحنه حضور داشته اما جرم اتهامی به وی وارد نمی‌شود.

وکیل مدافع متهم تأکید کرد: همچنین از لحاظ جرم اجماع و تبانی باید بگویم هیچ هماهنگی در رابطه با حضور متهم در صحنه نبوده و وی شناختی نسبت به شهید نداشته است.

در ادامه این جلسه نماینده دادستان در رابطه با اتهام اجتماع و تبانی باید بگویم که نیازی نیست چند نفر با هم قرار بگذارند و کاری بکنند لذا همه افراد باتوجه به فراخوان رسانه‌های معاند در صحنه حادثه حاضر شده بودند. اینکه بگوییم تمامی افراد حضور یافته اتفاقی و بر حسب حادثه در آن محل حاضر شده بودند، درست نیست. چرا که بعد از این حادثه راهپیمایی شکل گرفت که باعث اخلال در استان البرز شده است و اقدامات افراد حاضر در صحنه از باب افساد فی الارض با ارکان جرم منطبق است.

در ادامه متهم گفت: من داخل ترافیک گیر کرده بودم و نه شعاری می‌دادم و نه سنگی پرتاب می‌کردم. همچنین پنجه بوکس را هم به دلیل استرسی که دارم با خود حمل می‌کنم.

متهم در جریان آخرین دفاعیات خود در دادگاه گفت: با کمال احترام خواستار بخشش از دادگاه هستم.

در ادامه جلسه، قاضی آصف الحسینی متهم آرین فرزام نیا را برای دفاع از خود به جایگاه فراخواند.

متهم آرین فرزام نیا به دلیل اینکه به سن ۱۸ سال نرسیده و ۱۷ سال و نیمه است، محاکمه وی با حضور پدرش و مددکار اجتماعی و همچنین وکیل تسخیری وی برگزار شد.

 قاضی آصف الحسینی گفت: پرونده متهم آرین فرزام نیا به لحاظ اینکه چند ماهی به ۱۸ ساله شدن وی باقی مانده است، در دادگاه کیفری یک استان ویژه رسیدگی به جرایم نوجوانان تشکیل شد اما با توجه به دارا بودن صلاحیت‌های قانونی و از این نظر که پرونده وی با متهمان دیگر این پرونده جداگانه بررسی نشود، با رعایت موارد قانونی به این دادگاه ارجاع و بررسی خواهد شد.

وی خطاب به متهم گفت: اتهامات وارده نسبت به خود را قبول داری؟

متهم آرین فرزام نیا گفت: بله. وقتی که چهلم خانم حدیث نجفی شد، دوستم با من تماس گرفت تا به مزار وی برویم.

قاضی آصف الحسینی گفت: حدیث نجفی با شما نسبتی دارد؟

متهم گفت: خیر.

قاضی آصف الحسینی گفت: پس از کجا وی را می‌شناسی؟

متهم آرین فرزام نیا گفت: تو گوشی بچه‌ها نشانم دادند و دیدم. در بهشت سکینه (س) بودیم که جمعیتی را دیدیم که پشت سرشان ماموران بودند، از محل می‌خواستیم فرار کنیم، در حال فرار بودیم که به شهید عجمیان رسیدیم.

وی افزود: چاقویی که همراه من بود چاقوی ضامن‌دار کوچک بود که شب قبل از دوستم به عنوان یادگاری گرفته بودم.

در ادامه جلسه دادگاه تصویری از متهم آرین فرزام نیا با این مضمون که در دستش چاقو است، نمایش داده شد.

قاضی آصف الحسینی گفت: این تصویر شماست؟

متهم فرزام نیا گفت: بله. در ادامه دو ضربه چاقو را به پیکر شهید از ناحیه پشت کتف راستش وارد کردم، یکی از ضربات به وی وارد شد و ضربه دوم هم به دست کسی که پیکر شهید را بر زمین می‌کشید اصابت کرد.

وی افزود: پس از وارد کردن ضربات چاقو فرار کردم.

در ادامه قاضی آصف الحسینی از وکیل مدافع متهم آرین فرزام نیا خواست تا با حضور در جایگاه از وی دفاع کند.

وکیل مدافع متهم آرین فرزام نیا گفت: با توجه به سابقه بیماری، موکل بنده دچار هیجانات می‌شود. از شما تقاضا دارم تا با توجه به سابقه‌اش، وی به پزشکی قانونی ارجاع شود.

وکیل مدافع متهم آرین فرزام نیا لایحه خود برای دفاع از وی را به ریاست دادگاه ارائه داد.

در ادامه نماینده دادستان از متهم سوال کرد که کتانی شما در حال حاضر کجاست؟

طبق تصاویر منتشر شده در جلسه دادگاه کتانی سفید رنگ مذکور متهم آغشته به خون شهید عجمیان شده و به رنگ قرمز درآمده بود.

متهم آرین فرزام نیا گفت: چون کتانی بو می‌گیرد، آن را دیگر نپوشیدم.

نماینده دادستان گفت: کتانی را سوزانده‌ای؟

متهم فرزام نیا گفت: نه اصلا، کتانی در خانه است.

قاضی آصف الحسینی خطاب به متهم فرزام نیا گفت: کتانی را به دادگاه تحویل دهید.

قاضی آصف الحسینی پس از اینکه از پدر متهم آرین فرزام نیا خواست تا در جایگاه قرار بگیرد، از وی سوال کرد که آیا با اقدامات انجام شده پسرت موافق هستید یا مخالف؟

پدر متهم فرزام نیا گفت: مخالف هستم، مجازاتی که در قانون برای اقدامات پسرم آمده را اعمال کنید. با در نظر گرفتن رأفت اسلامی قانون را در خصوص پسرم اعمال کنید.

متهم آرین فرزام نیا با حضور مجدد در جایگاه از خود دفاع کرد.

وی گفت: من فقط برای اینکه حدیث نجفی همسنم بود خواستم بر سر مزارش بروم که اینگونه شد.

در ادامه جلسه دادگاه امین محمد شکراللهی متهم دیگر این پرونده که سنش زیر هجده سال بود، دفاعیات خود را در محضر دادگاه ارائه کرد.

باتوجه به اینکه سن این متهم زیر ۱۸ سال بود پدر و مددکار اجتماعی در جلسه حاضر بودند.

وی گفت: بنده اتهامات مطرح شده را قبول دارم. بنده شب قبل از حادثه با محمدمعین مولا در باشگاه بدنسازی بودم. در آن زمان دوستم با محمدمعین تماس گرفت که باید ساعت ۱۱ جلوی دانشگاه باشیم تا به بهشت سکینه(س) برویم.

وی تأکید کرد: ما در ادامه چند نفر شدیم و به بهشت سکینه رفتیم، برخی از دوستان از من می‌پرسیدند که چه چیزی همراه خود دارم که به آنها گفتم من چیزی با خودم نیاوردم. در ادامه ما با یک خودروی شخصی به سمت بهشت سکینه (س) رفتیم. در جریان حوادث بهشت سکینه (س) من یک سنگ به سمت مأمورین پرتاب کردم.

قاضی در ادامه از متهم پرسید سنگ‌ها را از کجا جمع‌آوری کرده بودید؟

متهم در ادامه پاسخ داد: سنگ‌ها را در اتوبان به ما می‌دادند. افرادی در اتوبان سنگ توزیع می‌کردند و به ما می‌گفتند اگر قرار است سنگ پرتاب نکنید چرا به بهشت سکینه (س) آمدید؟ در جریان این حادثه ما دیدیم که افرادی فریاد می‌زنند بسیجی بسیجی.

پدر متهم به درخواست قاضی در جایگاه حاضر شد و گفت: بچه من نادانی کرده است. همیشه به فرزندم گفتم که به این تجمعات وارد نشود چرا که اینها همگی نقشه و برنامه دشمن هست.

قاضی در ادامه از پدر متهم پرسید: آیا از رفتار پسرتان راضی هستید؟ پدر متهم در پاسخ گفت: خیر، اصلا با رفتارش موافق نیستم. البته آقای قاضی باید این را هم بگویم که ما هرچه می‌کشیم از گوشی موبایل و فضای مجازی است.

در ادامه این جلسه وکیل مدافع متهم صحبت‌های خود را مطرح کرد.

وی در بخشی از اظهارات خود گفت: باتوجه به اینکه موکلم زیر هجده سال سن دارد باید گفت وی آگاه نبوده است.

بعد از ادای دفاعیات وکیل متهم، قاضی از متهم خواست برای بیان آخرین دفاعیات در جایگاه حاضر شود. متهم در دفاع از خود گفت: من اصلا قصد و نیتی نداشتم و قرار نبود در اتوبان بایستیم لذا قرار بود تنها بر سر مزار حدیث نجفی برویم. آقای قاضی در حال حاضر پشیمانم البته نمی‌گویم که هیچ کاری در رابطه با شهید عجمیان نکردم بلکه تنها یک سنگ پرتاب کردم و تقاضای عفو و بخشش از دادگاه دارم.

در ادامه جلسه قاضی آصف الحسینی از متهم امیر محمد جعفری فرزند پرویز خواست تا با حضور در جایگاه نسبت به اتهامات وارده به خود دفاع کند.

متهم امیر محمد جعفری نیز از آنجایی که سن زیر ۱۸ سال دارد در حضور پدرش و مددکار اجتماعی و همچنین وکیل خود محاکمه شد.

متهم امیر محمد جعفری گفت: من در به شهادت رساندن شهید عجمیان نقشی نداشتم و اظهارات نماینده دادستان مبنی بر اینکه بر اثر پرتاب سنگ من به زمین افتاد را قبول ندارم.

قاضی آصف الحسینی گفت: سنگ‌ها را از کجا آوردی؟

وی افزود: یک آقایی در اتوبان به من گفت از آنجایی که کیف داری، داخلش سنگ بذار تا زمانیکه ماموران به سمت تو آمدند، به طرف آن‌ها پرتاب کن.

پس از توضیحات متهم امیرمحمد جعفری در جایگاه، وکیل مدافع وی گفت: موکل بنده سنگی به سمت شهید پرتاب نکرد. هیچ ادله‌ای وجود ندارد که موکلم به پیکر شهید سنگ پرتاب کرده باشد.

متهم امیر محمد جعفری در آخرین دفاعیات خود گفت: آقای قاضی از کرده‌های خودم بسیار نادم و پشیمان هستم، از شما می‌خواهم تا من را عفو کنید. من قصد براندازی علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی نداشتم.

قاضی آصف الحسینی از پدر امیر محمد جعفری سوال کرد که آیا اقدامات فرزندش را قبول دارد و آن‌ها را تایید می‌کند؟

پدر متهم امیر محمد جعفری گفت: به اندازه خطایی که انجام داده وی را مجازات کنید.

در ادامه جلسه دادگاه نماینده مددکاری اجتماعی با حضور در جایگاه در خصوص سه متهم زیر ۱۸ سال حاضر در جلسه دادگاه، گفت: قرار بود پرونده شخصیت برای متهمان تشکیل دهم.

وی افزود: از آنجایی که نوجوان هستند و پردازش مغز در آن‌ها تکمیل نشده است، نمی‌شود برای این افراد به آن صورت که باید و شاید سخت‌گیری کرد.

نماینده مددکاری اجتماعی گفت: نمی‌دانم چه دست پنهانی بچه‌های ما را به این اقدامات آلوده کرده است.

در ادامه جلسه دادگاه رضا شاکر زواردهی دفاعیات خود را مطرح کرد.

وی ضمن قبول اتهامات گفت: من با نیت قبلی در صحنه حادثه حضور نیافته بودم.

قاضی در ادامه پیرو سوالی از متهم گفت: چه کسانی به شما دستور حضور در این محل را داده بودند؟ که متهم در پاسخ گفت: بنده فقط می‌خواستم در مراسم حدیث نجفی شرکت کنم و به قصد دخالت در شهادت شهید عجمیان کاری نکردم. من وقتی به محل حادثه رسیدم بسیجی شهید روی زمین افتاده بود و چندین نفر دور آن را گرفته بودند.

قاضی پیرو سوالی از متهم گفت: شما اتوبان را چطور بستید و زنجیره انسانی درست کردید؟

متهم در پاسخ گفت: ما دستان همدیگر را گرفته بودیم و تعداد افرادی که در زنجیره بودند را نمی‌دانم.

متهم در ادامه گفت: من تنها یک عدد سنگ داخل اتوبان پرتاب کردم و به طرف شهید سنگی پرتاب نکردم.

در ادامه نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: شما در تاریخ دوازدهم آبان برای چه به نظرآباد آمده بودید و از کجا می‌دانستید که چهلم حدیث نجفی است؟

متهم در پاسخ گفت: قصد من فقط شرکت در مراسم حدیث نجفی بوده است. اگر اشتباه نکنم پیج خاله و عمه خانم نجفی در رابطه با مراسم چهلم اطلاع‌رسانی کرده بود که من از این محل کسب اطلاع کردم.

در ادامه نوبت به وکیل مدافع متهم رسید. وی در جلسه دادگاه گفت: نظام جمهوری اسلامی برای کسانی که اجتماع می‌کنند و یا عملی را انجام می‌دهند وکیل تعریف می‌کند لذا واقعا در کجای دنیا چنین برخوردی می‌شود چرا که در کنار ما نیز در کشور ترکیه کودتایی شکل گرفت و ما دیدیم به چه نحوی دستگیری‌ها انجام شد. بنابراین اگر نعمات موجود را یادآوری نکنیم دچار گرفتاری می‌شویم.

وی افزود: باید بگویم که موکلم در جنایت صورت گرفته شرکت نداشته و همچنین سنگ‌پرانی هم به سر و صورت شهید نکرده است. البته مانع عبور و مرور در اتوبان شده است.

وکیل مدافع بیان کرد: موکل من علیرغم اینکه با مهدی کرمی دوست است اما در هیچکدام از کارهای وی حضور نداشته است.

در ادامه جلسه نماینده دادستان تأکید کرد: طبق گفته‌های متهم وی سنگی را به داخل اتوبان پرتاب کرده است بنابراین سنگ پرانی ولو برای توقف خودروها جرم تلقی می‌شود.

متهم در آخرین دفاعیات خود تأکید کرد: از کرده خود پشیمان هستم و ابراز ندامت دارم.

در ادامه جلسه به دستور قاضی آصف الحسینی متهم شایان چارانی برای دفاع از خود به جایگاه فراخوانده شد.

متهم چارانی گفت: من به پیکر شهید لگد پرتاب کردم اما واقعا این لگد به بدن وی اصابت نکرد.

وی افزود: من برای حضور سر مزار خانم نجفی به بهشت سکینه (س) رفتم، بد موقعی به محل شهادت شهید عجمیان رسیدم.

قاضی آصف الحسینی گفت: بله، به موقع به محل قرار رسیدی، زمانیکه شهید عجمیان را به شهادت رساندند.

متهم چارانی گفت: نه، من هیچ قراری برای انجام این کار با کسی نداشتم.

قاضی آصف الحسینی گفت: تلفن شهید به چه صورتی به دست شما رسید؟

متهم چارانی گفت: من‌ نمی‌دانستم که تلفن برای شهید است، یک‌ تلفنی بر روی زمین افتاده بود، آن را برداشتم، پرسیدم این تلفن برای کیست که یک نفر از من آن را گرفت و شکست.

در ادامه وکیل مدافع متهم چارانی با حضور در جایگاه از وی دفاع کرد.

وکیل مدافع متهم چارانی گفت: تنها حضور موکلم در محل شهادت شهید عجمیان، سنگ پرانی و شعار سر دادن بود.

وی از ریاست دادگاه درخواست عفو و بخشش برای موکل خود کرد.

قاضی آصف الحسینی خطاب به متهم چارانی گفت: قبل از اینکه ماجرا را خودم شرح‌ دهم، خودتان بگویید که چرا به بدن شهید عجمیان لگد زدید.

متهم چارانی گفت: به خدا قسم به جان بچه‌ام لگد من به بدن شهید نخورد. پا را پرت کردم اما به بدن شهید برخورد نکرد.

در پایان جلسه قاضی آصف الحسینی با اعلام ختم این جلسه از دادگاه گفت: زمان برگزاری جلسه بعدی دادگاه متعاقبا اعلام خواهد شد.