پخش زنده
امروز: -
هدف از خلق بحرانهای مزمن و بحرانهای امنیتی، ناامید کردن شهروندان يک کشور است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه گفتگوي ويژه خبري با بررسي حملات تروریستی در ایذه و اصفهان، به ناکامی طرحها و برنامه ریزیهای مختلف اتاق فکر تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت. در اين برنامه يکي از تحليلگران مسايل سياسي گفت: واقعیت این است که ما امروز با یک جنگ ترکیبی مواجه هستیم وقتی میگوییم جنگ ترکیبی در واقع یک کالکی را تنظیم کردند و این را به حسب میزان پیشرفتشان یا شکستشان مراحل بعدی را میخواهند به اجرا بگذارند، برایشان هم به نظر من تا این مقطع دچار یک نوع تعجیل هم شده اند، مثل اقدامی که در شاهچراغ صورت گرفت، قاعدتاً باید شاید این را در مراحل دیگری انجام میدادند، دستپاچه شدند که جامعه را تاب آوری را با سرعت بیشتر پایین بیاورند و بتوانند به آن صحنهای که میخواهند وارد کنند، اگر ما میخواهیم این شرایط را تحلیل کنیم در دو سطح حداقل باید بپردازیم یکی سطح داخلی که به نظرم در گام بعدی است، اما در سطح اول بایستی ما در محیط بین الملل ببینیم چه تغییراتی اتفاق میافتد، واقعیت را از این منظر ببینیم، چون ستاد فرماندهی در بیرون از مرزهاست، وقتی ستاد فرماندهی در بیرون از مرز است بنابراین باید ببینیم در آن طرف مرز چه میگذرد و چه اهداف و عواملی موجب شده که این گونه یک جنگ جهانی رسانهای و نرم را علیه ملت ایران در دستور کار بگذارند، بدنه اجتماعی قاعدتاً در این رویارویی یک جنگ شناختی است، کار ما نخبگان سیاسی و اجتماعی این است که در این جنگ شناختی ابتکار عمل را به دست بگیریم، من این را مدت هاست تحلیل داشتم و انتظار داشتم که اینها کلید کار را بخواهند بزنند. آقاي ظهره وند افزود: شاید حدوداً یکسال قبل، یعنی آن زمانی که آمریکاییها افغانستان را یکباره ترک کردند، برای من به عنوان یک کارشناس سوال بود که چرا اینها یکباره بر خلاف آنچه که توافق کرده بودند در دوحه میآیند با آن فضاحت صحنه را ترک میکنند و در واقع کلید یک پروژه بعدی را میزنند، میدانید که در عرصه سیاسی بازی صفر و یک نیست یعنی هر کجا که طرف شکست میخورد گام بعدی را سعی میکند در دستور کار بگذارد نکته بعدی که ما در این مدت شاهد آن هستیم که خیلی هم روند سریع است، آن در واقع یک شرایطی است که امروز محیط بین الملل در یک مقطعی گذار قرار گرفته یعنی نه یکجانبه گرایی قبل است و نه الان صورت بندی مشخص میکند آیا دوجانبه گرایی و چند جانبه گرایی هیچ مشخص نیست، در شرایط گذار ما باید اتفاقات زیادی را انتظار داشته باشیم، اما اینکه چرا الان روی ایران زوم کرده اند، یعنی مسئله، مسئله ایران است، بنده به عنوان یک دیپلمات و کارشناس در این عرصه به واقع میتوانم بگویم امروز روز جمهوری اسلامی ایران است، یعنی اصلا این اتفاقات طبیعی و قابل پیش بینی بود، طرف مقابل دیگر چیزی در چنته ندارد، امروز میبینیم همزمان در اسپانیا تظاهرات چند میلیونی برگزار میشود، در فرانسه وضع به آن شکل است، در آلمان بیش از ۵۰ درصد فعالیتهای کارخانهها متوقف میشود جنگ اوکراین برخلاف آن چیزی که پیش بینی میکردند تبدیل شده به پاشنه آشیل ناتو، این تغییرات، تغییرات شگرفی است، اینکه آقای بایدن میرود در نشست گروه ۲۰ سه ساعت با آقای شی جی پینگ ملتمسانه مذاکره میکند که بحث جنگ نیست و ... خلاصه یک جور التماس میکند که به ما کمک شود، اینها همه اش سوال است، ما باید موقعیت ژئوپولوتیکی ایران را هم در نظر بگیریم و نقشی که ایران در ایجاد ثبات در منطقه دارد.
غفاري کارشناس روابط بين الملل در تحليل دلایل ناکامی برنامه ریزی هاي دشمن و صحبتهای چندی پیش جان بولتون مبني بر مسلح شدن اغتشاشگران گفت: سال ۲۰۰۶ میلادی زمانی که بایدن رئیس جمهور فعلی سناتور بود در زمان اشغال عراق توسط دولت بوش، در آن زمان بایدن طرحی را به کنگره آمریکا داد و همچنین به اتاقهای فکر این کشور تحت عنوان طرح فدرالیزه کردن عراق یا همان طرح تجزیه عراق، گفت بر اساس فاکتورهای قومیتی و مذهبی باید عراق را به سه کشور تجزیه کنیم، عراق کرد نشین، عراق سنی نشین و عراق شیعه نشین که برای هر کدام از این کشورها هم مختصاتی را در نظر گرفته بود، بعداً گفتند آیا نظر شما این است که در همین نقطه آمریکا متوقف شود، گفتند نه این یک پایلوت یا نمونه است برای اینکه ما بتوانیم تجزیه جهان اسلام و مخصوصاً تجزیه ایران را کلید بزنیم، الان کسی که آن طرح را داده است شده رئیس جمهور امریکا، یعنی فردی که به لحاظ اجرایی دستانش باز است و فردی که طی این سالها ایده خودش را رها نکرده و در دولتهای مختلف امریکا ایده اش جاری بوده است. وي ادامه داد: یکی از راهکارهایی که اتفاقا خود آمریکاییها برای بحث تجزیه کشورهای منطقه در نظر دارند بحث خلق بحرانهای مزمن و بحرانهای امنیتی ناامید کننده برای شهروندان آن کشور است، از دل همین رویکرد داعش به عنوان یک کاتالیزور یا عامل تسریع کننده استخراج میشود برای اینکه کشورهای منطقه را ناامن کند که طرح تجزیه منطقه به اتمام برسد، ما وقتی این منظومه را میبینیم متوجه میشویم که چرا سال ۲۰۱۳ میلادی داعش توسط سرویسهای امنیتی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی خلق میشود و بعد وقتی که جلو میآییم متوجه میشویم که چرا حتی در دوران ریاست جمهوری ترامپی که خودش انتقاد کرده بود از خلق داعش توسط کلینتون باز داعش به حیات مسموم خودش ادامه میدهد و میرسیم به تحولات اخیر کشور اینکه فردی مانند جان بولتون اعلام میکند عملاً صحبت از مسلح شدن اغتشاشگران میدهد آن هم حادثهای مانند شاهچراغ این کاملا نشان میدهد که غرب دارد آن بحران سازی مزمن امنیتی با هدف تجزیه ایران قوی را به صورت علنیتر کلید میزند، طرحی که قبلاً بوده، طرحی که بارها پخت و پز شده در اتاقهای فکر آمریکا و اتفاقاتی که الان میافتد نقاط اغاز آن نیست نقطه آشکار ساز در حقیقت این روال بوده، اما اینکه انها در این طرح ناکام ماندند یکی از دلایل آن رصد هوشمندانه این منظومه و این ترکیب توسط جبهه مقاومت بوده، یعنی در سطوح منطقهای اگر مخصوصاً آن مقاومتی که ایران، حزب الله و اضلاع مقاومت، سوریه در مقابل داعش انجام نمیدادند که منجر به سرنگونی خلافت داعش در عراق و سوریه شد، اگر ان نبود باز این روند را آنها جلوتر کلید میزدند.
آقای ابراهیم متقی تحلیلگر مسائل سیاسی در ارتباط تلفنی در خصوص همزمانی حملات تروریستی اخیر در کشور در خوزستان و اصفهان و همزمانی آن با موضوع تلاش شورای حکام برای تصویب قطعنامه ضد ایرانی بر ضد جمهوری اسلامی ایران، گفت: واقعیت این است که هر جا معادله قدرت شکل بگیرد، زمینه برای ضد قدرت هم به وجود میآید، ایران در طی سالهای گذشته تبدیل به بخشی از معادله قدرت گریز از مرکز در فضای منطقهای شده ایالات متحده، انگلیس، عربستان و به ویژه اسرائیل در زمره بازیگرانی هستند که این معادل قدرت را بر نمیتابند، در این فضا مسئله این است که چه اقدامی شکل میگیرد، اقدامی که شکل میگیرد در قالب معادل ضد قدرت است، معادله ضد قدرت را اسرائیلیها در حدود ۱۵ سال در رابطه با جمهوری اسلامی ایجاد و آغاز کردند و روز به روز تاکتیک را تغییر میدهند. آقای متقی افزود: گام نخستینی که اسرائیلیها آغاز کردند و متاسفانه با واکنش متقابل ایران روبرور نشد و همین مسئله منجر به شکل گیری فزاینده تحرک آنها در محیط اجتماعی و امنیتی جمهوری اسلامی شد، با ترور آقای دکتر علی محمدی از اساتید دانشگاه تهران و کارشناسان هستهای آغاز شد، این روند ادامه پیدا کرده، امروز سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل از یک طرف، شبکههای رسانهای از یک طرف، فضای مجازی و از طرف دیگر فرماندهی اتاق درگیر سازی ایران را در داخل جامعه در برگرفتند حتی بحث مربوط به داعش، میدانید که داعشیها تکذیب کردند، ولی نکتهای که وجود دارد این است که عملیات را شبکههای اسرائیل محور انجام میدهند حتی ممکن است بیانیهای در این ارتباط دهند برای اینکه ایران استناد کند به داعش و بعد بیانیه داعش منجر به این شود که میزان پذیرش جامعه از خبرهای ایران کاهش پیدا کند، این نکته را باید بدانیم سوژههای امنیتی کارکردشان مربوط به دوران خارجی است هر سوژهای نظم امنیت اطلاعاتی یک دورانی را سپری میکند و یک نقشی را میآفریند همان نقشی که داعش در سوریه و در عراق و سطحی در داخل کشور، اما موصاد این سوژهها را جایگزین میکند، جوخههای امنیتی اسرائیل سازماندهی شده که اینها در روزهای گذشته و به احتمال زیاد در روزهای آینده کنش عملیاتی را برای ایجاد التهاب و فضای ناامن سازی که خود این ناامن سازی انگاره ابهام در فضای اجتماعی ایران ایجاد میکند.