پخش زنده
امروز: -
مردم ایران با حضور پرشور خود در راهپیمایی ۱۳ آبان، نسبت به سیاستهای آمریکا واکنش نشان دادند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در روز مبارزه با استکبار جهانی، مردم ایران با حضور پرشور خود در راهپیمایی ۱۳ آبان، نسبت به سیاستهای آمریکا واکنش نشان دادند. دکتر متقی؛ استاد دانشگاه با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری ضمن بیان این مطلب، در خصوص پیامی که راهپیمایی امروز به همه جهان مخابره کرد، افزود: جامعه ایرانی در طی سالهای گذشته در معرض محدودیتهای آمریکا قرار داشته، محدودیتهای آمریکا در برخورد با ایران به هیچ وجه منطق کنش سیاسی و راهبردی نداشته است. جامعه ایران و ساخت سیاسی حاکم بر آن این انگاره را دارند که الگوی رفتاری آمریکا بیش از آن که مبتنی بر یک نگاه موازنه گرایانه باشد بر اساس الگوهای کنش تهاجمی شکل گرفته است. وقتی یک بررسی تاریخی میکنیم آمریکاییها هیچ گاه انقلاب ایران و جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مقامات آمریکایی به این موضوع اشاره داشتند که ما از State حمایت میکنیم، State را به رسمیت میشناسیم در حالی که State یک شاخصی دارد به نام Government، بعد از انقلاب ایران، بعد از بسیاری از انقلابهای دیگر. State به معنای یک امر فراگیر که دارای چهار جزء حکومت، حاکمیت، مردم و جغرافیاست.
وی ادامه داد: آمریکاییها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ بحثی در رابطه با انقلاب نداشتند و گفتند که ما State را به رسمیت میشناسیم و State هیچ تغییری پیدا نکرده است. بعد از پیروزی انقلاب همانند آن چه آمریکاییها بعد از انقلاب کوبا، نیکاراگوئه، آنگولا و بسیاری دیگر از کشورها به انجام رساندند زمینه همکاری با گروههای خرابکار و مقابل شان، بقیه تضعیف ساخت سیاسی را به انجام رساندند. در ارتباط با کوبا شاهد این بودیم که زمینه برای آن بحران خلیج خوکها به وجود آمد. در ارتباط با نیکاراگوئه و ساندلیست ها، آمریکاییها از مجموعهای به نام کُنتِراها استفاده کردند. در رابطه با آنگولا بحث مربوط به مجموعههایی بودند که ضد ساختار سیاسی ایفای نقش میکردند. در رابطه با ایران هم ما شاهد این بودیم که سازماندهی گروههای مسلح انجام شد، بسیاری از آنها در ترکیه آموزش نظامی دیدند و مأموریت شان گسترش بحران امنیتی در مناطقی همانند کردستان، ترکمن صحرا و بلوچستان بود. بعد از آن بحثهای مربوط به کودتای نوژه را داریم. از همه مهمتر سازماندهی جنگ عراق علیه ایران در دورانی که جورج بال معاون وزیر خارجه آمریکا بود و برژنسکی محور اصلی کنش تعاملی با صدام حسین بود. بحثهای مربوط به آمریکا و جنگ ایران و عراق را حتی ما در خاطرات ویلیام برنز که به فارسی هم ترجمه شده شاهدش هستیم. در آن زمان برنز به عنوان کارشناس امنیتی آمریکا در اردن فعالیت میکرد و بسیاری از این فرآیندها را شاهدش بود. جامعه ایرانی میداند که بخش عمدهای از چالشهای اقتصادی که امروز دارد مربوط به تحریمهایی است که ایالات متحده اعمال کرده، تحریمهای اقتصادی به همراه یک طیف دیگر از محدودیتهایی که برجام یکی از موارد است. مذاکرات برجام را آمریکاییها در وضعیت محاء و همچنین کنترل مرحلهای قرار دادند. هر کدام از این مؤلفهها و موارد میبینیم که آمریکا آن الگوی موازنه فراساحلی که در راهبرد با ین دارد به معنای این است که قدرت ایران، قدرت ساختاری، اجتماعی، راهبردی، علمی و تکنولوژیکش کاهش پیدا کند و بر اساس آن زمینه برای مطلوبیت بیشتر بازیگرانی مثل اسرائیل، عربستان و برخی دیگر از مجموعههای منطقهای به وجود بیاید. یک نوع سیاست تبعیض، کنترل و محدودسازی که در راهبرد امریکاییها در قالب Containment and sanction یعنی محدودسازی، مهار و تحریم شکل گرفته. واکنش مردم ایران نسبت به این سیاستهای آمریکاست.
آقای زارعی درخصوص مهمترین راههای مقابله با جنگ ترکیبی این روزها گفت: جنگ ترکیبی که به معنای جنگ همه جانبه چند وجهی است در چهل و چهارمین سال خصومت آمریکا و انقلاب اسلامی صورت میگیرد این به چه معناست؟ اگر آمریکاییها موفق به تضعیف جمهوری اسلامی در این مسیر چهل و چهار ساله شده بودند که یک فهرست خیلی کوتاهی از آن را استاد عزیز بیان فرمودند، اگر آمریکاییها موفقیتی به دست آورده بودند نیازی به این که جنگ بزرگتری را علیه جمهوری اسلامی راه بیندازند نداشتند. پس خود این جنگ ترکیبی اولاً اعتراف به شکست سیاستهای غرب در مواجهه با انقلاب اسلامی و از طرف دیگر اعتراف به قدرت ملت ایران و قدرت جمهوری اسلامی در این صحنه است و این واقعیت هم دارد یعنی شما در صحنه عمل هم که نگاه میکنید میبینید روزی که آمریکاییها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خصومت با ایران را شروع کردند که البته خصومت از ۲۲ بهمن ۵۷ شروع نشده، خصومت آمریکا از زمانی که در عرصه بین الملل ایفاگر نقشی بوده علیه ملت ایران عمل کرده مخصوصاً از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به این طرف. به هر حال ما مقطع جمهوری اسلامی را بحث میکنیم، آمریکاییها در زمانی که دشمنی با جمهوری اسلامی را شروع کردند، جمهوری اسلامی خیلی کوچکتر، ضعیفتر و محدودتر از امروز بود، یک جمهوری اسلامی بود در جغرافیایی که دولتهای همگرا با آمریکا یا شوروی که اینها مشکل داشتند با جمهوری اسلامی دربر گرفته بود و ایران اصلاً عمق منطقهای نداشت، در عرصه بین الملل هم موقعیتی نداشت. امروز که آمریکاییها بعد از ۴۴ سال دارند جنگ ترکیبی را آن هم به شکل بسیار وقیحانه یعنی شما ببینید آقای بایدن رسماً از چاقوکشی در ایران حمایت میکند. یعنی یک کسانی در ایران چاقو دست بگیرند به شهروند جمهوری اسلامی حمله کنند، بکشند و از بین ببرند مورد حمایت یک قدرتی است که مدعی است من جهان را اداره میکنم و منطق من، امروز ادبیات حاکم بر جهان است. از چاقوکشی حمایت میکند در برخورد با جمهوری اسلامی و این نشان میدهد اینها دستشان چقدر خالی است که نمیتوانند به شکل خیلی قابل قبول، توجیه، اخلاقی، چیزی که دیگران بپسندند، وقتی صحنه را دیدند بگویند این یک نوع مبارزه شرافتمندانه است، خارج از این قواعد با ملت ایران به شکل زشت حمله میکند و اقدام انجام میدهد.
زارعی درباره راههای مقابله با این حمله گفت: گمان میکنم در این صحنه آمریکاییها مستقیماً با ملت ایران درگیر شدند، یعنی جنگ ترکیبی علیه ملت ایران است چرا؟ به علت این که در تجزیه و تحلیل آمریکاییها از جمله در صحبتهایی که ما مستقیماًَ از آقای پمپئو شنیدیم یعنی چیزی که پشت تریبون اعلام شد این بود که آمریکاییها علت بقا و قدرت جمهوری اسلامی را ملت ایران میدانند و این جنگ ترکیبی که ابعاد مختلفی دارد عمدتاً برای ایجاد انشقاق در جامعه ایران راه انداختند یعنی میخواهند گروهی از جامعه را در برابر گروه دیگری از جامعه قرار دهند. آمریکاییها گمان میکردند میتوانند در این فضا و صحنه جمعیت میلیونی مخالف جمهوری اسلامی را در مقابل جمعیت میلیونی موافق جمهوری اسلامی قرار دهند آن هم به شکل خشن با استفاده از سلاح سرد و گرم، با توجه به این مسأله که ملت در این صحنه آماج هدف دشمن است، طبیعتاً ملت باید توجه به این مطلب کند که انسجام خود را حفظ کند، یکپارچگی ملت ایران باید در مقابل دشمن حفظ شود و کارکردی که امروز راهپیمایی ۱۳ آبان برای ایران داشت، این کارکرد همین خنثی سازی جنگ ترکیبی بود. شما از آمار اگر سراغ بگیرید میبینید بر اساس کمترین آماری که بیان شده از سوی مراکز جمعیت شناسی دست کم ۲۰ میلیون نفر امروز در ایران تظاهرات کردند و ۲۰ میلیون نفر مخالفت شان را با سیاستهای آمریکا ابراز کردند. این بزرگترین کاری است که میشود در جهت خنثی سازی توطئههای آمریکا انجام داد و البته همان طور که جنگ ترکیبی است علیه ما، واکنش ما هم باید ترکیبی و ابعاد مختلفی را پوشش دهد.
آقاي متقی نيز گفت: بر اساس رویکرد مقام معظم رهبری جهاد شناخت مقدم است بر جهاد تبیین. جهاد شناخت یعنی چه؟ یعنی اول دشمنت را بشناس، ساز و کارهایش را بدان، ابزارش را بدان و استراتژی اش را هم نسبت به آن واقف باش. چرا جهاد شناخت اهمیت دارد؟ برای این که کشورها اولاً در دام فضای استراتژیک یک قدرت بزرگ که کنش اش تهاجمی است و این حوزه کنش تهاجمی را در الگوهای مختلف رفتاری داشته، آخرین موردش بحث مربوط به اقدام مشترک آمریکا و آلبانی در شورای امنیت بود. وقتی میگوییم آلبانی، یعنی سازمان مجاهدین خلق یعنی کنش همکاری جویانه ایالات متحده و مجاهدین خلق در شورای امنیت، مجاهدین خلقی که ۱۸ هزار نفر را در ایران ترور و شهید کردند. مجاهدین خلقی که متحد عراق صدام حسین در جنگ تحمیلی بود، مجاهدین خلقی که برای تمامی گروههای سیاسی و اجتماعی حتی اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور یک تهدید جدی تلقی میشود. این مسأله را ما باید بشناسیم ببینیم قالبهای ائتلافی آمریکا به چه صورتی است. بعد از این که این مسأله را درک کردیم، راهکارهای مقابله با آن را پیدا کنیم. اگر میگوییم جنگ ترکیبی، اگر میگوییم جنگ هیبریدی، بیانگر چیست؟ بیانگر این است که آمریکا به قدرت موسع و چندبعدی دست پیدا کرده و این قدرتش را علیه ایران به عنوان یک بازیگر منطقهای دارد اعمال میکند برای این که بتواند ایرانی که از یک نوع قدرت و استحکام ساختاری و ساختارسازی در فضای منطقهای برخوردار است ایران را از این وضعیت خارج کند؛ بنابراین نکته مهمی که وجود دارد؛ شناخت راهبردها و تاکتیکهای آمریکاست. اولین راهبرد آمریکا چیست؟ این است که مشروعیت نظام سیاسی ایران و اقتدار ساختار سیاسی را در یک وضعیتی قرار دهد که خدشه دار شود. چگونه این مشروعیت خدشه دار میشود؟ به این صورت که جامعه و حکومت در برابر هم قرار بگیرند. همان گونهای که جامعه باید هوشیار باشد و بصیرت داشته باشد، حکومت هم باید هوشیار باشد و بصیرت داشته باشد. برخی از تصمیم گیریهایی که انجام میشود اگر مبتنی بر فضای پیامدی آن نباشد طبیعی است ما را در زمین دشمن قرار میدهد. پس یک مسأله بسیار مهم این است که ما در زمین دشمن قرار نگیریم. نکته دوم این که نشان دهیم ساخت سیاسی با ساخت اجتماعی کاملاًَ هماهنگ است. بحثی که مقام معظم رهبری داشتند در ارتباط با تمایز جوانانی که یک نوع احساس سرخوردگی پیدا کردند از برخی از سیاستهای و الگوهای کنترل اجتماعی ما؛ این یک بحث جدی است که ما بتوانیم اگر جهاد شناخت انجام شود باید بفهمیم که نباید زمینه این وضعیت و فضا را به وجود بیاوریم و امروز فضایی که وجود دارد این بحث تمایز است. من مطمئنم که دانشجویان و جوانان اگر با آنها صادقانه برخورد شود اگر این انگاره به وجود بیاید که آنها امیدی پیدا کنند مطمئنم که شرایط تغییر پیدا میکند و این الگوی رفتاری که آمریکاییها دارند، این را داشته باشید بعضیها فکر میکنند که ایجاد شورش در ایران یک سیاست جدید آمریکاست، نه من خودم در یک کتابی که در سال ۱۳۹۱ نوشتم هشت الگوی رفتاری آمریکا در برخورد با ایران را بر اساس رویکرد و مواضع خود اتاقهای فکر، کارگزاران و سیاست گذاران آمریکایی بررسی کردم یکی از آن هشت مدل ایجاد آشوب است. فکر نکنید این بحثهایی که مطرح میشود میخواهم در قالب تبلیغاتی بحث کنم به هیچ وجه، این یک بحثی است که ۱۰ سال پیش مطرح شده، ما باید هوشیار باشیم و بازدارندگی ایجاد کنیم. این را بدانیم که اگر برخورد ادامه پیدا کند، فضا تشدید شود، زمینه برای تحقق اهداف بیشتر آمریکا به وجود میآید. خنثی کردن سیاست آمریکا نیازمند این است که ما با جامعه یک کنش ارتباطی داشته باشیم و بر این اساس زمینه آشکارسازی واقعیتهای رفتاری در سیاست آمریکا را فراهم کنیم. وی درباره جنگ روایتها در جنگ ترکیبی افزود: محور اصلی این بحث؛ روایت سازی است که آمریکاییها ایجاد کردند که ما غافل بودیم. ما پنج سال حداقل نسبت به این روایت سازی که آمریکاییها و شبکههای اسرائیل محور، ایران اینترنشنال را خیلیها فکر میکنند که مربوط به عربستان است، عربستان پولش را میدهد، اما جهت گیری و سازماندهی اش تماماًَ مربوط به بحث اسرائیل است.
آقای غفاری کارشناس مسائل سیاسی، در ارتباط تلفنی با برنامه درخصوص نقش آمریکا در اغتشاش و موضوع حوادث تروریستی و هر خرابکاری در کشور گفت: ما در حال حاضر با دو مقوله مواجه هستیم که باید آنها را در ارتباط مستقیم با یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. یکی جنگ شناختی دشمن و یکی جنگ ترکیبی دشمن است. اشاره فرمودند به موضوع جنگ ترکیبی دشمن و ابعادی که جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران دارد، اما وقتی میخواهیم این را در بطن جنگ شناختی دشمن تفسیر کنیم معادله به مراتب پیچیدهتر میشود. ما یک باور، یک راهبرد و یک تاکتیک داریم؛ باید اول بین اینها ما تفکیک و تمایز قائل شویم. در جنگ ادراکی دشمن میآید باور را هدف قرار میدهد یعنی در حقیقت آن استخوان بندی اصلی یک ساختار را که راهبردها و تاکتیکها بر اساس آن شکل میگیرند. وقتی باورها تغییر پیدا کند، وقتی پیش فرضها و سوابق ذهنی و فکری تغییر کند و یک روایت کاملاً مغایر با واقعیت به مثابه واقعیت جا بیفتد در اذهان، آن موقع ما شاهد هستیم که گفتارها، رفتارها و حتی برداشتها از بازی دشمن به هم میریزد. اشاره فرمودید به صورت سؤال که این تحلیلهایی که به لحاظ امنیتی از دو نهاد اطلاعاتی کشور منتشر شده تا چه اندازهای با واقعیت منطبق و مطابق با تحلیلها است، باید بگویم که در بسیاری از مواردی که ما از ابتدای انقلاب تا الآن شاهد بودیم نهادهای امنیتی ما واقعاً ریشه رفتار دشمن را بر اساس مستندات موجود کشف کردند و آنها را تبیین کردند مثل اتفاقاتی که اخیراً افتاده، اما دشمن سعی میکند با تقویت جنگ ادراکی و ارکان و مؤلفههای آن کاری کند که این واقعیت از سوی برخی از مردم یا افکار عمومی پس زده شود یعنی دشمن همواره تلاش کرده هر گاه ما ورود پیدا کردیم بازی آن را رصد کنیم یا افشا کنیم بیایند بگویند نه اینها فقط انتزاعیات است در ذهنیت نهادهای ایرانی عینیت دارد و واقعیتی ندارد و به گونهای این صحنه سازی را انجام میدهند که واقعیتها پس زده شود، اما واقعیت ماجرا؛ آن چیزی است که ما سالهای گذشته دیدیم، اگر ما میگوییم در فضای آشفتهای که دشمن سعی میکند در ایران خلق کند از دلش تروریسم تکفیری میآید بیرون و حادثه تروریستی حرم شاهچراغ (ع) را مشاهده میکنیم به خاطر این است که ما عین این سناریو را در عراق دیدیم. ما مشاهده کردیم آمریکایی که خود داعش را خلق کرده و تروریست تکفیری را آمده شکل داده و سامان داده چگونه وقتی بحرانهای سیاسی و امنیتی را در دل عراق و سوریه ایجاد کرد ناگهان اینها را وارد صحنه کرد. ما وقتی تمامی اینها را بر اساس مشاهدات و تجربیات منطقهای و مستندات امنیتی کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم که با یک نقشه راه کلان، میان مدت و کوتاه مدت به صورت همزمان از سوی دشمن مواجه هستیم.
وی ادامه داد: این تصمیم گیری که ما میخواهیم انجام دهیم خود مبتنی بر سه مؤلفه است: ۱-رصد هوشمندانه و آگاهانه که به خوبی انجام گرفته ۲-بحث ترسیم وضعیت مطلوب؛ یعنی وضعیتی که دکتر متقی اشاره کردند ما در این جا هم موضوع جامعه را داریم و هم مسأله حکومت را یعنی هر دو رکن در این خصوص باید به یک هم افزایی در مقابل نقشه دشمن برسد و بعد از ترسیم وضعیت مطلوب، ما عملیاتی سازی این وضعیت مطلوب را باید در دستور کار قرار دهیم. همان طور که در اینجا عرض کردیم اینجا ممکن است مناقشهای به وجود بیاید که بگویند راهکارهای بلندمدت با میان مدت و کوتاه مدت در تعارض است، خیر، اینها اتفاقاً در طول هم تعریف میشوند. یعنی ما نیازی نیست راهکارهای کوتاه مدت مان را قربانی راهکارهای بلندمدت مان کنیم. در این جا این پازل و مجموعه باید بر اساس قطعات بزرگ، متوسط و کوچکتر دیده شود تا خروجی آن تصویری به نام اقتدار کشورمان باشد.
زارعی درخصوص حضور گسترده دانش آموزان در راهپیمایی امروز گفت: دشمن در این صحنه تلاش کرد که این را یک راهپیمایی حکومتی قلمداد کند، اما توجه نداشت که وقتی این کلمه را به کار میبرد و بعد موج جمعیت ایران را نشان میدهد یعنی ۲۰ میلیون جمعیت که حداقل براوردهای دستگاههای جمعیت شناسی است میگوید که حکومت چقدر مقتدر است که میتواند در واکنش جمیعتی این چنین را به صحنه بیاورد. این پیام حتماً توسط دشمن دریافت میشود که بر خلاف طراحی که آنها کردند و سیاستهایی که به کار بردند و همه حیثیت شان هم کنار گذاشتند ملت ایران دو دسته نیست، یک دسته است، حالا یک گروه کوچک چندصد نفره ممکن است آنها از عناصری بتوانند ایجاد کنند، ولی جمعیت میلیونی مال انقلاب اسلامی است آنها نمیتوانند در ایران مشابه سازی کنند.