پخش زنده
امروز: -
کتاب «شاه جعفر»، به قلم سعید محمدی را با نگاهی تاریخی همراه با زبانی داستانی از مقاومت مردم قم دربرابر حمله مغول منتشر شد .
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما کتاب «شاه جعفر»با مشارکت کنگره ملی شهدای استان قم در ۱۸۸ صفحه تولیدواز انتشارات جمکران چاپ شد .
امامزاده جعفر شهید از نوادگان امام موسی کاظم (ع) بود که مزار شریفشان در خیابان امامزاده ابراهیم (س) قم و کمی بالاتر از امامزاده ابراهیم (س) واقع شده است. این امامزاده جلیلالقدر از شهدای شهر قم بود که در حمله مغول به این شهر به شهادت رسیدند.
رمان «شاه جعفر» ماجرای زندگی یونس، جوانی نمکفروش است که کارش، استخراج نمک از اطراف قم (دریاچه نمک) و فروش آن در قم است. او عاشق عطیه، یکی از دخترهای دهکده جمکران شده، اما به هر دری میزند، نمیتواند رضایت پدر دختر را بگیرد. با دعوای طایفه آنها و طایفه عطیه، اوضاع برایش سختتر میشود. یونس قصد کمک گرفتن از شاه جعفر که از بزرگان قم است را دارد که خبر میرسد لشکر مغول، به فرماندهی امیرزاده جته نویان، در حال حمله به قم است.
شهر با اعلام این خبر به هم میریزد و همه در تدارک دفاع میشوند. مردم تصمیم میگیرند به رهبری امامزاده جعفر، دروازدهها بسته و حصار شهر مستحکم شود و در داخل شهر به دفاع برخیزند. مقدمات کار فراهم میشود. مغولها به پشت دروازههای قم میرسند، اما با مقاومت قمیها، در فتح شهر ناموفق میمانند.
در معرفی ناشر از کتاب آمده است: ماجرای حمله مغول به قم از ناگفتههای تاریخ است. ناگفتهتر از آن، دفاع غیورانه مردم قم به رهبری شاهزاده سید جعفر است. رمان «شاه جعفر» را باید خواند تا آنچه بر مردم قم در این هجوم گذشته، برای همگان روشن شود.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: سر کوچهشان که رسید، موسی، برادر عطیه را دید که به سرعت به سوی او میآید. سرش را با پارچه سفیدی بسته بود. ردّ خون از زیر پارچه مشخص بود. شنیده بود که زخمی شده. موسی که به او رسید با اضطراب و ترس، در حالی که صدایش میلرزید، گفت: «مغول دروازه را با منجنیق به سنگ بسته! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند. اوضاع خیلی خراب است. دروازه ترک خورده، انگار آتش زدن باغ، تعدادی از سربازانشان را سوزانده و حالا عصبانی اند. خدا به خیر بگذراند....»