وجود آثار متنوع تاریخی و فرهنگی، ادبا، عرفا و شعرای مختلف در این استان پهناور، همواره سبب شهرت ایران و به ویژه شهر جنت طراز شیراز شده است.
شمس الدین حافظ شیرازی، که بارها در غزلیات خود شیرازی بودنش را گوشزد کرده است همه ایرانیان و بخش زیادی از جهانیان میشناسند و در دنیا نمیتوان فرد علاقهمند به شعر، ادب و موسیقی را یافت که نامی از حافظ شیرازی نشنیده باشد.
خوشا شیراز و وضع بی مثالش خداوندا نگهدار از زوالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی بجوی از مردم صاحب کمالش
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی معروف به لسانالغیب، ترجمان الاسرار، لسانالعرفا و ناظمالاولیا شاعر بزرگ سده هشتم ایران برابر قرن چهاردهم میلادی و یکی از سخنوران نامی جهان است.
دیوان شعر حافظ که بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و همچنین ٣٦ زبان ترجمه شده است، حدود ۵۰۰ غزل، دو مثنوی، چند قصیده، قطعه و تعدادی رباعی دارد.
با آن که حافظ غزل عارفانه مولانا و غزل عاشقانه سعدی را پیوند زده است، اما نوآوری اصلی او در تک بیتهای درخشان، مستقل و خوش مضمون است.
حافظ سعدی را استاد سخن میداند، اما میگوید که در اشعارش از خواجوی کرمانی که شیراز را برای زندگی خود انتخاب کرده است، پیروی میکند.
استاد سخن سعدی است نزد همه کس، اما دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته میشود و در سدههای هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او به گونهای به محافل ادبی جهان غرب راه یافت.
در ایران زمین از کودکان تا کهنسالان، هرکس حداقل چند بیت از این شاعر بلند آوازه را بر یاد دارد و شب یلدا و عید نوروز خود را با زدن تفالی بر حافظ، ماندگار میکنند.
در نوروز، در کنار قرآن، کتاب حافظ را بر سر خوان هفت سین میگذارند و از او در مورد سالی که پیش رو دارند نظر میخواهند و شیرازی ها هرجا گرهی در کارهاشان میبییند، تفالی به دیوان ارزشمند لسان الغیب میزنند تا راه گشای مشکلشان شود.
قدرت تاویل پذیری اشعار حافظ به حدی است که هر کس دیوان حافظ را باز میکند و غزلی میخواند، با توجه به شرایط روحی و حال و هوای خود برداشت خاصی از شعر دارد، گویی حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است.
حافظ گرچه به مانند سعدی جهان گردی نکرد و از شهر و دیار خویش خارج نشد، اما دیوان او نام او را در سراسر جهان ماندگار کرد و همه همان طور که استاد غزل پیش بینی کرده بود، برای دیدار آرامگاهش، کیلومترها راه را میپیمایند تا به زیارت او بیایند.
بر سر تربت ما، چون گذری همت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
ادیبان ایرانی و شرقشناسان اروپایی اشعار حافظ را انقلابی در غزل سرایی میدانند.
یوهان ولفگانگ گوته (۱۸۳۲ - ۱۷۴۹ میلادی) شاعر و نابغه شهیر آلمانی، بزرگترین شخصیت ادبی قرن نوزدهم است. او در وصف حافظ چنین میسراید: «حافظ، خود را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست. تو آن کشتیای هستی که مغرورانه باد در بادبان افکنده و سینه دریا را میشکافد و پا بر سر امواج مینهد، و من آن تخته پاره ام که بیخودانه سیلی خور اقیانوسم. در دل سخن شورانگیز تو گاه موجی از پس موج دیگر میزاید و گاه دریایی از آتش، تلاطم میکند. اما مرا این موج آتشین در کام خویش میکشد و فرو میبرد. با این همه، هنوز در خود جراتی اندک مییابم که خویش را مریدی از مریدان تو شمارم.»
حافظ شاعری صاحب سبک و تأثیر گذار زبان فارسی است و به گونهای سخن گفته که سبک و شیوة شاعری پس از خود را تحت شعاع قرار داده تا جایی که دریافت سبک و تبیین هنر او در غزل سرایی به منزلة ایجاد خط فاصلی میان قبل و بعد از او تلقی میشود.
خواجه شمس الدین، از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است و نگاهش به جهان هستی نگاهی فراگیر است به گونهای که همه مسایل مادی و معنوی را با بیانی شیرین و محکم و با بکارگیری استعاره و تشبیه، ایهام و مجاز و سایر صناعات ادبی بیان میکند.
گستردگی معنایی در شعر او به حدی است که هر کس از دیدگاه خویش مفاهیم ذهنی متناسب با تفکر خود را در شعرش پیدا میکند و نظری خاص درباره او ارائه میدهد.
اصطلاحات عرفانی که در شعر حافظ به کار برده میشود، در اثر آگاهی کامل و شناخت معنایی صحیح است، اما به واقع حافظ قبل از اینکه عارف باشد شاعری بزرگ و تواناست و تفکر شاعرانهاش بر عرفان او برتری دارد. حافظ دیدگاه عارفانه و امیدوار کننده دارد و عرفان به مفهوم واقعی کلمه در اشعار او نمایان است و در شعرش همواره امید به آیندهای روشن را نوید میدهد به گونهای که مخاطب با مطالعه اشعارش به نوعی لذت معنوی دست مییابد.
حافظ شاعری است که در قرن حاکمیت زهد و ریا و خفقان، شعری فراگیر و رندانه دارد و از همه مسائل جهان هستی با بیانی ظریف و رندانه سخن میگوید و همواره از تظاهر و تزویر دوری میجوید و شعر برایش جنبهای متعالی و آرمانی دارد.
آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شدخواجه شیراز که در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب شده، لطائف الحکم را با نکات قرآنی و با روشی رندانه، در اشعارش متجلی است.
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن زبر بخوانی با ۱۴ روایتاشعار حافظ شیرازی با الهام از تعالیم ناب اسلامی و مفاهیم گرانقدر قرآنی سروده شده است و همگی این اشعار حاوی کنایات و استعارات زیبا و بی نظیر است.
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایتدر زلف، چون کمندشای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایترهبر معظم انقلاب اسلامی اوج سخن را در کلام حافظ دانسته و فرمودند: «حافظ شیرازى صرفا یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندى نیز در کلمات او وجود دارد.»
در سالهای اخیر و براساس طرحی که از سوی بنیاد فارسشناسی ارایه شد، روز بیستم مهرماه بهعنوان یادروز حافظ در تقویم ملی ایران ثبت شد و همه ساله در شیراز، تهران، تبریز و بسیاری از شهرهای ایران و همچنین در آلمان، فرانسه، انگلستان و بسیاری از شهرها و کشورهای جهان، مراسم بزرگداشت خواجه شمسالدین محمد، حافظ شیرازی، برگزار میشود.
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنشکارشناسان هنر، معتقدند که حافظ علاوه بر عرفان و شعر، موسیقی و خطاطی را به خوبی می شناخته، به گونه ای که اشعار او برای خوانندگان و خطاطان، بهترین انتخاب است.
به اعتقاد کارشناسان، پیام حافظ نیاز امروز جامعه بشریت است و دیدگاه این شاعر پرآوازه کشورمان باید به گفتمان رایج جامعه و دنیا تبدیل شود.
آرامگاه خواجه اهل راز ۱۸ آبان سال ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۰۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و بنیاد ملی علم ایران کرسی حافظ را با هدف عمومی سازی گفتمان این شاعر بلندآوازه و رساندن پیام وی به دنیا راه اندازی کرده است.