پخش زنده
امروز: -
موسی نجفی گفت: نقش استعمار خارجی بخصوص انگلیس برای تجزیه ایران را نباید فراموش کرد
تاریخ پژوه و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ، گفت: در ارتباط با قومیتها باید این نکته را بگوییم که مختصات و ممیزات قومی واقعیتی است، اما این واقعیت آیا این مقدار هست که این قومیتها بتوانند بگویند که ما یک کشور مستقل هستیم، یا نه درون یک کشور معنا و مفهوم دارد نیاز به تبیین دارد.
ایران یک مجموعه مصنوعی از سوی قدرتهای بزرگ نبوده است
استاد تمام دانشگاه افزود: قومیتهای مختلف که در ایران زندگی میکنند واقعش این است که در یک واحد ملی بزرگ تری بنام ایران، اینها خودشان را و هویت خودشان را پیدا کردند و قانون اساسی جمهوری اسلامی علی رغم اینکه این تمایز را پذیرفته، ولی این قومیتها را در یک واحد ملی بزرگتر و یک کشور یکپارچه دیده است و این مثل برخی از این کشورهای منطقه یک مجموعه مصنوعی و فرمایشی و پروژهای از سوی قدرتهای بزرگ نبوده است؛ بلکه یک واحد ملی بزرگی است و همه اقوام ایرانی کرد، لر، بلوچ، ترکمن، فارس که فرقی هم بین اینها هیچ وقت نبوده، در این واحد بزرگ سهیم هستند.
نجفی با اشاره به اینکه اقوام خودشان را همه ایرانی میدانند و گویشهای محلی و آداب و رسوم قومی منافاتی با ملیت ندارد گفت: البته برخی قومیتها که در کشورهای دیگر هستند، چون آن واحد بزرگ ملی را ندارند اینها داعیه در تجزیه طلبی و یا استقلال دارند که این داستانش جداست و متاسفانه قومیتهای دیگری که در آن چتر حمایت ملی قرار نمیگیرند همیشه مطمح نظر استعمارگران بوده است؛ و سعی میکنند با تحریک عواطف قومی شان از آن واحد ملی جدا کنند؛ که متاسفانه در برخی از کشورهای اطراف ما دیده میشود.
ملیت بالاتر از قومیت است و میتواند بسیاری از حیلهها و دسیسههای استعمارگران را نابود کند
این تاریخ پژوه افزود: اقوام ایرانی در این واحد ملی در طول صدها سال زندگی کردند و لااقل آن چیزی که ما از استقلال ایران از زمان صفوی به بعد دیدیم؛ اینها از حقوق برابر با سایر اقوام ایرانی برخوردار بودند و خودشان را هم در این واحد بزرگ ملی دارای ارج و قرب و منافع مشترکی میدیدند. سیاستمداری مثل هنری کسینجر در کتاب نظم جهانی معتقد است که تنها ملت واقعی در این منطقه فقط ایران است که سابقه چند هزار ساله دارد و یک کشور جعلی نیست و یک کشور واقعی است. این کشور را همین اقوام درست کرده اند؛ لذا این مساله اگر به آن توجه شود که ملیت بالاتر از قومیت است این میتواند بسیاری از حیلهها و دسیسههای استعمارگران را نابود کند.
انگلیس در غرب آسیا به اختلافات قومی و مذهبی دامن زده است
موسی نجفی با اشاره به مسائل قومیت و ملیت در غرب آسیا گفت: لااقل اگر دو قرن استعمار غرب و به خصوص نقش مخرب انگلیس را نگاه کنیم؛ اینها از مساله اقلیتهای قومی و مذهبی همیشه نهایت استفاده را کرده اند. اینکه بین اقلیتها اختلاف بیندازند و سیاستهای خودشان را پیش ببرند.
وی گفت: در مورد ایران کوچک شدن مرزهای ایران و هم در مورد ۱۰۰ سال قبل، امپراتوری عثمانی، که البته رنگ نژادی به خود گرفت. جنبشهای ناسیونالیستی عرب علیه امپراتوری عثمانی و نقش ترکها که با همدیگر اختلاف پیدا کردند. اینها داعیه استقلال پیدا کردند. وی تاکید کرد: انگلیسها از این قصه نهایت استفاده را در جنگ جهانی اول کردند. اگر قصه شریف حسین را در مکه دنبال کنید. میبینید که اینها درمورد شریف حسین چه کارهایی انجام دادند و چه نقشههایی داشتند تا بتوانند عربستان و این قسمت بخش عربی را در مقابل ترکهای عثمانی قرار بدهند.
موسی نجفی تاکید کرد: خاطراتی که دیپلماتها و سیاستمداران انگلیسی در رابطه با اعراب دارند یک فصل خواندنی است؛ وقتی عثمانی را اینها تقسیم کردند؛ فرانسویها سهم خودشان را خواستند که قسمتی از شامات شامل سوریه فعلی و لبنان شد. انگلیسها عراق و هرکدام از اینها تکه پارههای عثمانی را میخواستند تا در آن نفوذ داشته باشند.
استاد تمام دانشگاه افزود: کشور ما جزء امپراتوری عثمانی نبود و اینجا ضربه زیادی نخورد. ولی وقتی به قراردادهای مرزی نگاه میکنیم؛ یعنی معاهده پاریس، حکمیت گلداسمیت اول و دوم و حتی جدا شدن بحرین از ایران میبینیم نقش مخرب امپراتوری انگلیس، که تضعیف ایران و حفظ مستعمره هندوستان بود و چه ظلمها و جنایتها در هندوستان که انجام ندادند. جدا شدن افغانستان از ایران، اول هرات بعد کل افغانستان نقشه انگلیسها بود. برای حفظ هندوستان از خاک ایران، قسمتی از بلوچستان را جدا کردند. این هم باز نقشه اینها بود. اینجا میبینیم اینها هم منافع خودشان اول بحث بوده است. وقتی مقداری تاریخ بخوانیم اینها توانستند از عدم بصیرت برخی از این اقوام نهایت استفاده را کنند و حکام محلی و حکام آن موقع هم آنطور به شطرنج سیاست جهانی مسلط نبودند و در این بازی شطرنج به اصطلاح مات شدند.
مطالعه تاریخ استعمار در غرب آسیا ما را متوجه بدعهدی غرب میکند
تاریخ پژوه و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: امروز باید دقت کنیم که دوباره نخواهند این حرکتها را تکرار کنند؛ و به خاطر منافع خودشان این کشور قدرتمند ملی یعنی ایران را با همان سوابق و توطئه ها، بخواهند دوباره مورد تعرض قرار دهند. وی افزود: به نظر من راهکار این است که همه مردم ایران یک مقدار تاریخ را مطالعه کنند. اینکه نقش استعمار خارجی را فراموش نکنیم و ببینیم اینها بخاطر منافع خودشان کشوری که از زمان صفویه، نقشه آن به صورت یک شیر بزرگ بود؛ به صورت یک گربه درآوردند؛ و این فقط به خاطر منفعت طلبی اینها بود.
وی افزود: انگلستان در رده اول، بعد فرانسه از ناپلئون به بعد و دیگر کشورهای غربی هیچکدام دنبال منافع ملی ما نبودند و به محض اینکه بین منافع ملی ما و منافع آنها تعارض ایجاد میشد. به تمام قول و قرارها و حرفهایی که زدند پشت پا میزدند و کار خودشان را میکردند. در قضیه برجام هم این واقعیت را دیدیم که وقتی آمریکاییها به اصطلاح دبه درآوردند. اروپاییها جرات نکردند پای قول و قرارهای خودشان بایستند و در نهایت منفعتهای زودگذر خودشان را به اصول اخلاقی و قراردادها ترجیح دادند.
نجفی تاکید کرد: اگر تاریخ استعمار را در غرب آسیا و در دنیا مطالعه کنیم بهتر میتوانیم نسبت به سیاست امروز و برخی وقایع اطراف خودمان نگاه عمیق تری داشته باشیم.