نقش و عملکرد کادر درمان و پزشکان در مواجهه با کرونا
در دوران کرونا هم جامعه پزشکی و سلامت ما سربلند و روسفید بیرون آمدند و تقدیم بیش از ۳۰۰ شهید در عرصه بهداشت و درمان؛ نمایانگر همین جان فشانی کادر پزشکی است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور در برنامه صف اول به موضوع نقش و عملکرد کادر درمان و پزشکان در بحث کرونا پرداخت.
آقای رئیس زاده گفت: دوران دو سال و نیم کرونا یک دوران بسیار دشواری بود و حقیقتاً جامعه پزشکی؛ همه کادر بهداشت و درمان کشور؛ پزشکان، پرستاران، پیراپزشکان، داروسازان و همه مسئولین حوزه سلامت حقاً و انصافاً روسفید بیرون آمدند. یک جایی مقام معظم رهبری فرموده بودند که پزشکان ما در دوران جنگ روسفید از آب بیرون آمدند، میخواهم عرض کنم در دوران کرونا هم جامعه پزشکی و سلامت ما سربلند و روسفید بیرون آمدند و تقدیم بیش از ۳۰۰ شهید در عرصه بهداشت و درمان؛ نمایانگر همین جان فشانی کادر پزشکی است.
سوال: چه تعداد از کادر پزشکی در طی این مدت شهید راه سلامت شدند؟
آقای رئیس زاده: نزدیک به ۳۰۰ نفر از جامعه سلامت کشور که عمده اینها پزشک بودند یعنی بالغ بر ۲۰۰ نفر، بعضی از اینها پرونده شان ثبت شده به عنوان شهدای مدافع سلامت، بعضی هم در حال بررسی است که با همکاران بنیاد شهید پیگیر کارهایشان هستیم، ولی بحث کرونا علاوه بر این مباحث فداکاری جامعه پزشکی، یک موضوع جدیدی را به شاخصهای سلامت در دنیا وارد کرد و نشان داد که شاخصهای قبلی به اندازه کافی بیانگر توانمندی نظامهای سلامت کشورها نیستند، موضوع جدیدی مطرح میشود که میزان تاب آوری نظامهای سلامت در مقابله با موج بیماریهای نوظهور چقدر میتواند باشد. به همین دلیل شما مشاهده میکنید وقتی بررسی میکنند عملکرد کشورها را در حوزه مقابله با کرونا، بعضی از کشورها که به ظاهر سیستمهای سلامت پیشرفتهای دارند با هزینه بسیار بالا در مقابله با بیماری کرونا ناتوان نشان داده شدند و در مطالعاتی که شده کشور ما یکی از کشورهایی است که سیستمش در مقابله با این بیماری کارآمد نشان داده شده، از خیلی از کشورهای پیشرفته و ثروتمند دنیا هم بهتر بوده عملکردش، این مطالعه شده در سطح دنیا و بحث تاب آوری نظامها در مقابله با چنین پدیدههای نوظهور، یکی از معیارهایی است که در آینده بیشتر جای خود
سوال: مهمترین وظیفهای که برای سازمان نظام پزشکی در نظر گرفته شده و شما تلاش میکنید آن را پیاده کنید چیست؟
آقای رئیس زاده: سازمان نظام پزشکی نزدیک به ۶۰ سال قدمت قانونی دارد و نزدیک حدود ۵۴ سال سابقه تشکیل و حیات خود را در کارنامه دارد. در آخرین قانون مصوب سال ۸۳ مجلس شورای اسلامی است. وظایفی که بر عهده سازمان نظام پزشکی گذاشته شده اگر به طور خلاصه عرض کنم؛ در مرکز ثقل یک مثلثی است که سه ضلع دارد یک ضلع مردم هستند، یک ضلع حاکمیت و نهادهای قانونی و قانون گذار و یک ضلع هم جامعه پزشکی هستند که نظام پزشکی باید تعامل و ارتباطات این سه ضلع را مدیریت کند. از یک سو باید روابط صنفی شاغلان خود را تنظیم کند و روابط آنها را با نهادهای قانون گذار و دستگاههای حکومتی تنظیم کند و از سوی دیگر باید مدافع حقوق مردم باشد، این در خود قانون هم یکی از وظایف مشخص سازمان نظام پزشکی دفاع از حقوق بیماران است. به تعبیری میخواهم عرض کنم تمام وظیفه سازمان نظام پزشکی؛ دفاع از حقوق بیماران است، حتی اگر در آن دو محور دیگر هم اقدامی انجام میدهد، ناظر به دفاع از حقوق بیماران است، یعنی چه؟ یعنی اگر ما تعاملی یا حتی مهاجهای با مسئولین دولتی یا سیاست گذاران یا سایر نهادهای حکومتی داریم، این برای سامان دادن به جامعه پزشکی در راستای ارائه خدمت به مردم است. یا اگر در جایی از حقوق حقه جامعه پزشکی دفاع میکنیم یا با تخلفات جامعه پزشکی برخورد میکنیم باز هم هدف نهایی مان؛ سامان دادن به ارائه خدمت به مردم و دفاع از حقوق بیماران است. در یک کلام میخواهم عرض کنم که نظر ما این است که در سازمان نظام پزشکی که حقوق و مصالح مردم و جامعه پزشکی بر هم منطبق است و یگانه است یعنی هر آن چه به نفع مردم است، به نفع جامعه پزشکی است، هر آن چه به نفع جامعه پزشکی است هم به نفع مردم است، اینها از هم جدا نیستند، طبق تعریف جهانی هم؛ نظام سلامت تعریفش همین است. تعریف جهانی نظام سلامت این است که مجموعهای از مردم، منابع و مدیران ذیل قوانین ملی باید در کنار هم جمع شوند تا سلامت جامعه را ارتقاء دهند، این تعریف رسمی نظام سلامت است. در همین تعریف هم مردم و جامعه پزشکی در کنار هم قرار میگیرند، بنابراین وظیفه اصلی سازمان نظام پزشکی فراهم آوردن همه تمهیداتی است که منجر به ارائه خدمات کیفی و مؤثر به مردم عزیز کشور میشود. در همین راستا در سه ضلعی که عرض کردم، وزن این سه ضلع یکسان نیست یعنی ضلع ارائه خدمت به مردم بار اصلی است که بر دوش ما قرار دارد، در همین یک سال گذشته در امتداد کارهایی که همکاران در این ۴۰ سال هم انجام دادند، تقویت کردیم ارتباط را با مسئولان و نهادها، رایزنی و تعاملات خیلی گستردهای را برقرار کردیم خدمت ریاست جمهور، مرتب خدمتشان هستیم در جلسات هفتگی ستاد کرونا و جاهای دیگر. در خدمت رئیس مجلس من دو بار حضوری خدمتشان رسیدم در جلسات یک و نیم ساعته، دو مورد ایشان حضور پیدا کردند در برنامههای ما که باید از ایشان تشکر کرد. خدمت ریاست قوه قضائیه به اتفاق اعضای شورای عالی سازمان رسیدیم، ۹ محور کلان قضایی در حوزه سلامت را جمع بندی کردیم، به ایشان ارائه دادیم، ایشان لطف کردند دستور دادند در معاونتهای مختلفشان مورد به مورد پیگیری کردیم، تعامل بسیار نزدیک و پر رفت و آمدی را با مجلس و نمایندگان مجلس برقرار کردیم. معاونت پارلمانی را به شکل جدی فعال کردیم و معاونت اجتماعی و پارلمانی که حتی ارتباط را با مردم، حتی مردمی سازی فعالیتهای سازمان نظام پزشکی هم یکی از راهبردهای اصلی ماست. یعنی ما به طور شفاف با مردم در تماس باشیم، نقطه نظرات و نقدهای مردم را بشنویم و از مردم الگو و راهنمایی بگیریم و در این خصوص، این تعاملات را خیلی گسترده کردیم. با رسانهها تعاملات بسیار زیادی را برقرار کردیم و در همه این رفت و آمدها و نشستها یک هدف را دنبال میکنیم و آن این است که یک درک واقعی از مشکلات جامعه پزشکی کشور را بتوانیم به گفتگو بگذاریم و به یک درک و گفتمان واحد برسیم. گفتمانها در خصوص جامعه پزشکی الآن متکثر و متفاوت است و این خوب نیست، ما باید به یک درک مشترک از اهمیت جامعه پزشکی و از مشکلات و چالشهای حقیقی آن و راهبردهای برون رفت از این مشکلات برسیم. دلیل اصلی این تعاملات گسترده این است و اگر از من سؤال شود که در حال حاضر بزرگترین مشکل در حوزه سلامت و جامعه پزشکی را چه میبینید؟ عرضم همین است که نبود یک درک مشترک و گفتمان واحد بین مسئولین و مردم و جامعه پزشکی در خصوص اولاً وضعیت جامعه پزشکی و نظام سلامت، در خصوص چالشها و مشکلات آن و در خصوص راهبردهای آینده. این درک واحد؛ بسیار ضروری است. مسئولین انتقاداتی به ما دارند، مطالبی را مطرح میکنند، ما هم انتظارات و مطالبی را داریم که باید به مسئولین منتقل کنیم. یکی از نکات بسیار مهم این است که این مونولوگ بودن و یک طرفه از پشت تریبون با جامعه پزشکی صحبت کردن، در رسانه صحبت کردن، در جایگاه مدیریتی صحبت کردن به ما آسیب زد، ما دنبال این هستیم که این را به یک دیالوگ دو طرفه تبدیل کنیم و جامعه پزشکی هم باید صدایش شنیده شود. این که فلان مسئول، چون تریبون و رسانه دارد و حرفش شنیده میشود بیاید مرتب در مرتب مسائلی را مطرح کند و جامعه پزشکی را بخواهد بدهکار تلقی کند، این به جایی نمیبرد ما را و قطعاً مشکل را پیچیدهتر خواهد کرد. حتماً و حتماً دوستان ما در رسانه در جایگاه مسئولیتی هم باید صدای جامعه پزشکی را بشنوند، دلیل فعالیت بیش از حد ما در یک سال گذشته هم بر همین مبنا بود.
سوال: چه کنیم که هم پزشکان، هم بیماران راضی باشند و هم این که نظام سلامت کشور به سلامت از این مسیر عبور کند؟
آقای رئیس زاده: نظام سلامت و پزشکی ما به خصوص در ۴۰ سال اخیر مسیر تلقی افتخار آمیز و غرور آمیزی را پیموده بر اساس شاخصهایی که وجود دارد. مثلاً دو شاخص مهم در دنیا یکی شاخص امید به زندگی و یکی شاخص مرگ و میر است؛ چه مرگ و میر نوزادان، چه مادر باردار و چه اطفال زیر پنج سال. بر اساس این شاخصها ما رشد قابل توجهی داشتیم. مثلاً در سال ۱۹۷۹ یعنی ۴۰ و چند سال پیش امید به زندگی در کشور ما ۵۴ سال بوده در حالی که همان سال در دنیا ۶۲ سال و نیم بوده. در سال ۱۹۹۱ ما منحنی مان به دنیا رسید یعنی تقریباً ۶۵ سال میانگین دنیا بود و میانگین ما هم ۶۵ سال شد. در سال ۲۰۲۰ میانگین دنیا ۷۲ سال و میانگین امید به زندگی در کشور ما ۷۶ سال شد یعنی منحنی ما یک رشد قابل توجهی داشت که از میانگین جهانی هم زدیم بالا. در خصوص مرگ و میر زیر پنج سال؛ این آمارهایی است که روی سایت بانک جهانی وجود دارد، آمار داخلی نیستند، قابل مراجعه هم هستند. در مرگ و میر هم همین طور است یعنی در مرگ و میر افراد زیر پنج سال یا مادران باردار و نوزادان زیر یک سال باز شاخصهای ما به شدت ارتقاء پیدا کرده و از نُرم جهانی وضعیتمان بهتر شد. در خصوص آمار تعداد پزشکان و تعداد فارغ التحصیلان رشتههای مختلف پزشکی، گسترش دانشکدههای پزشکی و پرورش نیروهای لازم هم آمار ما آمار عادی نیست، آمار خارق العادهای است. عرض کردم بارها جمعیت ما در این ۴۳ سال دو و نیم برابر شد، اما تعداد پزشکان ما نزدیک ۱۲ و نیم برابر شد. سرانه پزشک به جمعیت نزدیک پنج و نیم برابر شد. ما این رشد را در سایه دو عامل اساسی داشتیم؛ اعتماد و اهتمام جدی مسئولین عالی رتبه کشور و توانمندی و پتانسیل عظیم و پایان ناپذیر جامعه پزشکی، در دانشگاه؛ در حوزه پژوهش، درمان و بهداشت. این دو در کنار هم ما را به این وضعیتی رساند که نیازی نیست اشاره کنم، چون وقت را میگیرد از ما، از زمانی که ما نیاز به پزشکان خارجی داشتیم؛ نزدیک چهار، پنج هزار پزشک تا جایی که ما نه تنها به هیچ پزشک خارجی نیاز نداریم بلکه الآن نزدیک ۶۵۰۰ دانشجوی پزشکی از کشورهای اروپایی و آمریکایی و آفریقایی با پول خودشان در کشور ما تحصیل میکنند یعنی ما نیازمندی کشورهای دیگر را هم به نوعی تأمین میکنیم و به جاهای دیگر هم اگر لازم باشد پزشکان مان میروند و کار درمانی انجام میدهند. این رشد قابل توجهی در سایه این دو مؤلفه اصلی بود. ادامه این مسیر افتخار آمیز هم با همین رعایت دو مؤلفه قابل تحقق است یعنی ۱- آن اعتماد و احترام مقابل بین جامعه پزشکی و مسئولین اصلی کشور با آن اهتمام و جدی جامعه پزشکی و امیدواری و نشاط و تلاش و سرزندگی آنها؛ این دو میتواند ما را در همین مسیر به پیش ببرد و به جاهای بهتری هم برساند، بر اساس آن سوابق تاریخی که ما داریم. فرمایشی که شما داشتید، من دو عرض داشتم؛ عرض اولم این بود که ما در بعضی از رشتههای تخصصی و فوق تخصصی ممکن است پسرفتهایی داشته باشیم. ما الآن در حوزه پزشکان عمومی، متخصصین سایر رشتهها تا حدی که استانداردهای آموزشی اجازه میدهد دانشجو میگیریم و فارغ التحصیل میکنیم، مشکلی هم نداریم، وضعمان الحمدلله خوب است، همین امسال چهار هزار و ۳۰۰ و خردهای نفر متخصص فارغ التحصیل شدند. نزدیک ۳۸۰ نفر فلاشیپ فوق تخصص در همین امتحان چند روز قبل فارغ التحصیل شدند، اما به دلیل رعایت نکردن بعضی زیرساخت ها؛ بعضی رشتههای ما با چالش جدی مواجهند.
سوال: منظورتان از زیرساختها چیست؟
آقای رئیس زاده: لازم است عرض کنم ما که قرار نیست این نابسامانیها که در آینده رخ خواهد داد ببینیم، ولی حرف نزنیم و بگوییم همه چیز خوب و عالی و گل و بلبل است؛ این طور نیست. زیرساختها متفاوتند. زیست بوم ارائه خدمات بهداشتی- درمانی در کشور با ارائه دهندگان خدمت؛ دو مقوله جداست. ارائه دهندگان خدمت که حاصل تربیت دانشگاههای ما هستند به نسبت نُرم جهانی در وضعیت خیلی خوبی قرار دارند؛ یعنی اساتید، دانشجویان، پزشکان، داروسازان و دندان پزشکان ما، اما زیست بوم ارائه خدمات و آن بستر ارائه خدمات بحث کاملاً جدایی است در خیلی از مباحث کلان در کشور، چون این دو را باهم ممزوج میکنند ما به یک راهکار شفاف نمیرسیم حتی به یک تصویر شفاف هم نمیرسیم. این زیست بوم ارائه خدمات مشکلات و نواقصی دارد. دلیل عمده آن هم عدم رعایت و اجرای قانون صحیح است. الآن یک قانونی مثلاً به اسم قانون سیاستهای کلی سلامت ابلاغ شده از طرف مقام معظم رهبری در ۱۸ فروردین ۹۳ داریم، ابلاغ شده، تقریباً ۸ – ۹ سال قبل. بسیار قانون متعالی و با بندها و مواد بسیار راهگشایی است. ما اخیراً یک جلسهای گذاشتیم که ببینیم چقدر اجرا شده. مقدار زیادی از مواد و مفاد این قانون اجرایی نشده، در سایه عدم اجرای این قانون و بعضی قوانینی که در برنامه پنج ساله پنجم و ششم وجود داشته مشکلاتی در این زیست بوم ارائه خدمات ایجاد شده، حالا میبینیم همان کسانی که مسئول اجرای این قانون بودند یا ناظر بر اجرای این قانون بودند و پیگیری میکردند چرا این قانون اجرا نشده در ادوار مختلف و مربوط به این دولت و آن دولت هم نیست. همان افراد که در مقام پاسخگو باید باشند مشکلات موجود در حوزه درمان و بهداشت که مردم ما با آن دست به گریبان هستند را میآیند از جامعه پزشکی مطالبه میکنند و در رسانه، افراد حوزه سلامت را که بر روی این زیست بوم ارائه خدمت میدهند را مطالبه گری میکنند از آنها. قصه کاملاً عکس میشود، در این مسیر ما به جای درستی نخواهیم رسید باید تعریف شود، نواقصی که الآن در بحث ارائه خدمت به مردم وجود دارد، که وجود دارد اگر لازم شد اشاره میکنم چه میزان ناشی از عدم اجرای قوانین یا اجرای نادرست قوانین است؟ چه میزان مقصر آن کسانی هستند که باید بازخواست میکردند مسئولین را و چه مقدار هم مقصر منِ عضو جامعه پزشکی هستم؟ این باید تبیین و شفاف شود. در سایه این نقایص و کاستیها در اجرای قانون و بعضی تغییر بار بیماریها و فرهنگ جامع در حوزه بیماری، بعضی از رشتههای ما که عرض کردم دچار مشکل شدند، به طور مشخص مثلاً رشته جراحی اطفال؛ یک رشته ضروری است برای کشور، در همین سال جاری ما یک یا دو نفر فارغ التحصیل داشتیم در کشور یا در بعضی رشتههای فوق تخصصی؛ عزیزان متخصص ما تمایلی برای ورود به آن رشتهها ندارند، چرا؟ هم دوران تحصیل آن رشتهها دوران مشکل تری شده به لحاظ معیشت، اقتصاد و فضای کاری، هم دوران کاری فارغ التحصیلی از آن رشتهها باز متفاوت شده.
مجری: نامه گله مندانهای برخی از کسانی که داوطلبان رشتههای تخصصی هستند و فوق تخصص نوشتند به رئیس جمهور گفتند که ما دو مشکل داریم؛ ۱- امکان زدن مطب را نداریم. ۲- برای پذیرفته شدن در مقطع تخصصی هم یک انحصاری وجود دارد و ما بین این دو باید چه کار کنیم ، مشکل کجاست؟ چرا نمیتوانند مطب بزنند؟
آقای رئیس زاده: بحث اول که وارد این رشتهها نمیخواهند یا نمیتوانند شوند؛ ورود به رشتهها یک استانداردهایی را دارد یعنی کسی که متخصص است میخواهد برود در یک رشته فوق تخصصی یک سری استانداردها و حداقلهای توانمندی آموزشی را باید داشته باشد، در طول سالیان گذشته به خصوص در دوره فعلی وزارتخانه دوستان ما در وزارتخانه تلاش کردند که تسهیل کنند. ورود به رشتههای مورد نیاز را تسهیل کردند و احتمالاً در نتایج امسال پذیرش دستیاری؛ وضعیت ما بهتر خواهد شد. البته دو روز قبل اعلام کردند، ولی حتماً آنالیز که بیرون بیاید وضعیت ما بهتر خواهد شد، اما این نکته را مد نظر داشته باشید کسی که میخواهد مثلاً برود فوق تخصص جراحی قلب یا عروق شود یا هر فوق تخصص دیگری باید یک استاندارد آموزشی و یک توانمندی را داشته باشد. اتفاقاً حسن سیستم آموزشی بهداشت و درمان ما رعایت آن استانداردهاست اگر این استانداردها خدای ناکرده تضعیف یا نادیده گرفته شود ما فارغ التحصیلان توانمندی نخواهیم داشت. مهمترین سرمایه جامعه پزشکی؛ اعتماد مردم به جامعه پزشکی است؛ زیربنای این اعتماد؛ توانمندی فارغ التحصیلان ماست. این توانمندی از کجا نشأت میگیرد؟ از رعایت استانداردهای آموزشی. اگر آموزش ما یک آموزش استاندارد و قویای نباشد این اعتماد و این احترام در چشم مردم ایجاد نخواهد شد بنابراین ما موظفیم این استانداردها را رعایت کنیم، اما در کنار این ناظر وضعیت کشور هم هستیم. بله در همین چند سال گذشته به خصوص امسال اینها تسهیل میشود به خصوص رشتههایی که نیازمندیم شرایط را تسهیل میکنیم که دوستان بسیاری وارد شوند؛ بنابراین هم رعایت استانداردها لازم است و هم تسهیل شرایطی که دست و پا گیرند و ممکن است خیلی هم به آموزش ما ضربه نزنند آنها را هم باید تسهیل کرد که دوستان ما وارد شوند. در بحث مطب که فرمودید ما در نظام پزشکی به جد طرفدار تسهیل فضای کسب و کار برای جوان پزشکان هستیم. برای نیروهایی که تازه فارغ التحصیل میشوند در همه رشته ها. باید تسهیل کنیم، این مشکلاتی که در آینده داریم یک مقدارش ناشی از همین سختی فضای کسب و کار است. قانون تسهیل فضای کسب و کار که در برج دو امسال در مجلس مصوب شد این اجازه را میدهد که ما به همین فارغ التحصیلان جوان مان اجازه زدن مطب را در هر جایی که میخواهند بدهیم. الآن میدانید برای مجوز مطب در کلان شهرها به خصوص امتیازاتی لازم است که این امتیازات هم با فعالیت در مناطق محروم...
سوال: چه کسی این مجوز را میدهد؟ سازمان نظام پزشکی یا...
آقای رئیس زاده: ساز و کار این امتیازها را وزارت بهداشت تعیین میکند یعنی وزارت بهداشت میگوید که به این فرد با این شرایط شما میتوانید مجوز مطب بدهید. صادر کننده مجوز مطب و نظارت بر آن و تمدید آن؛ سازمان نظام پزشکی است، بنابراین اگر در دولت بر اساس همین قانون تسهیل فضای کسب و کار به این جمع بندی برسند که این امتیازات حذف شود، سازمان نظام پزشکی هم استقبال میکند و هم آمادگی دارد به آقای دکتر سیاح که مسئول این کار در وزارت اقتصاد هم هست که هم جلساتی داشتیم و هم نامه زدیم آمادگی خود را اعلام کردیم. لازم است این ضوابط از طرف وزارتخانه در تعامل با وزارت اقتصاد تبیین و تسهیل شود تا ما بر اساس آن بتوانیم این شرایط کسب و کار را برای همکاران عزیزمان فراهم کنیم که به جد ما مدافع این قصه هستیم و دنبال میکنیم که محقق شود.
مجری: یکی از وعدههایی که رئیس جمهور؛ آقای رئیسی مطرح کردند این بود که ما یک عدالت نظام سلامت داشته باشیم از جمله پزشکان در مناطق محروم، چه باید کرد در این زمینه؟ در مناطق دور از پایتخت چه تدبیری را اندیشیدید؟
آقای رئیس زاده: ریاست جمهور هم در دوران انتخابات و هم بعد از آن به شکل عملیاتی اهتمام جدی و ویژهای به مسائل حوزه سلامت داشتند. در جلسات هفتگی یا دو هفتگی ستاد ملی کرونا هم ما این را شاهد هستیم و این جلسات هم نشان دهنده اهتمام ویژهای به مسائل حوزه سلامت کشور هستند. دو موضوع مهم را ایشان مطرح فرمودند یکی کاهش پرداختی از جیب مردم که حتی بحث کارت سبز سلامت را مطرح کرده بودند و یکی دسترسی عادلانه به خدمات پزشکی و نیروهای پزشکی تخصصی؛ این دو مطلب؛ مطالب بسیار کلیدی در حوزه سلامت هستند که ما هم کاهش پرداختی از جیب مردم را داشته باشیم هم افزایش دسترسی را داشته باشیم، دو شاخص کلیدی هستند که نقشه راه ما را باید مشخص کنند. برای این که به این دو مطلوب برسیم یک سری راهکارها لازم است؛ بحث اول و کلیدی این است که به مشکلات زیرساختی حوزه سلامت باید تخصصی نگاه کرد و محوری و قانونی. الآن ما شاهد یک سری بحثهای احساسی هستیم. در یک فضایی تصمیم خلق الساعهای شکل میگیرد یا مسئولی در یک جایی کمبودی را میبیند میآید مطلبی را مطرح میکند بعد که ما دقت میکنیم میبینیم درک عمیق نسبت به مشکلات حوزه سلامت در بعضی از جاها که تصمیم گیری میشود وجود ندارد. این عرض اولی که گفتم یک درک عمیقی از حوزه سلامت باشد، حوزه سلامت؛ یک حوزه راهبردی است. در بعضی از کشورها نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد حکمرانی حوزه اجتماعی شان را مدیون حوزه سلامتشان هستند و با لحاظ کردن این نقش و تأثیر حوزه سلامت توانستند حزب، کشور یا نظامشان را جلو ببرند؛ این قدر میتواند اثرگذار باشد؛ و این نگاه به حوزه سلامت؛ نگاه ویژهای میخواهد یعنی نگاه راهبردی میخواهد. پرداختن احساسی و شعارهایی که در بعضی از رسانهها اخیراً میبینم یک مقدار کار را دچار مشکل میکند. پس به نظر کارشناسان و خبرگان در این حوزه باید توجه شود و اتفاقاً ریاست جمهور در هر حوزهای که ورود پیدا کردند ما نامه نوشتیم یا بقیه ارکان حوزه سلامت نوشتند به طور جدی عنایت کردند. مثلاً قضیه ظرفیتهایی که بود هم نظام پزشکی، وزارت بهداشت، کمیسیون و فرهنگستان یک نامهای خدمت ایشان نوشتیم، ایشان به جد دستور دادند که مفاد این نامه مورد بررسی قرار بگیرد و ایشان از آن کسانی هستند که دیدم به نظرات کارشناسی واقعاً توجه میکنند. این انتظار در سایر نهادها و دستگاهها هم وجود دارد. پس این نگاه کارشناسی را باید دقت کنیم و بحث سوم این که ما زیرساختها را باید ببینیم. ما در یک دورهای مثلاً در دهه ۶۰، چون حوزه سلامت یکی از حوزههای مهم حکمرانی است، قوانینی وضع شد از قبل هم وجود دارد که مثلاً دوره طرح یا تعهد فارغ التحصیلان نظام؛ این را در سایر رشتهها ندارید، چون حوزه سلامت حوزه مهمی است از فارغ التحصیلان رشتههای پزشکی تعهد گرفته میشود که بعد از فارغ التحصیلی به عنوان طرح در هر منطقهای که دولت احساس کرد نیاز داشت بروند خدمت کنند؛ دو تا چهار سال؛ هم دوره پزشک عمومی، هم دوره تخصص و هم فوق تخصص این را دارد. در حالی که در سایر رشتهها همین تحصیل رایگان را دارند، اما این دورهها را نمیبینند، این به خاطر اهمیت دوره سلامت است. به همان میزان از مشکلات معیشتی یا بحثهای اقتصادی حوزه سلامت هم دیده میشد. میگفت شمایی که تعهد از شما میگیرم بروی در فلان منطقه مرزی تعهد ارائه دهی مثلاً فلان مقدار هم متفاوت به شما پرداخت میکنم. الآن چه حادثهای رخ داده؟ الآن آن تعهدها و قوانین وجود دارد، اما آن پرداختها و آن توجه و اهتمام ویژه به مسائل معیشتی جامعه پزشکی وجود ندارد. عملاً ما یک نوعی با یک آپارتاید صنفی در حوزه سلامت مواجه هستیم به نسبت سایر رشتههای تحصیلی یعنی آن قوانین تعهدی اجباری را داریم، در سایر رشتهها نداریم در حالی که تفاوتی بین عنایت به مسائل معیشتی جامعه پزشکی که الآن طرح میفرستیم آنها را با سایر رشتهها وجود ندارد. این بازخوانی و بازتعریفی لازم دارد. یکی از دلایلی که دسترسیها کم است در مناطق محروم؛ همین بحث است یعنی ما آن طرح اجباری را هنوز قانونش را داریم، اما آن تفاوتها را از بین بردیم و به صفر رساندیم؛ بنابراین این مقدمه این بحث شد که ما بارها گفتیم باید یک بسته ماندگاری پزشکان در مناطق محروم تدوین و تهیه شود، برود در مجلس و دولت تا بشود دسترسیها را ...
مجری: پیشنهاد مشخص شما چیست؟
آقای رئیس زاده: پیشنهاد مشخص؛ باز عرض کردم؛ اجرای قانون است. یعنی چه؟ یعنی ما نظام ارجاع و پزشک خانواده را باید به طور جدی در کشور اجرا کنیم، اگر نظام ارجاع و پزشک خانواده اجرا شود؛ احساس نیاز به متخصص و احساس کمبود متخصص هم کمتر میشود. ما الآن، چون نظام ارجاع و پزشک خانواده داریم در هر کوچکترین نقطه کشور در شهرستان یا روستا هموطن ما که احساس سردرد میکند فکر میکند الآن یک متخصص مغز و اعصاب ایشان را ببیند. به همان اندازه که ما نداریم، احساس کمبود ایجاد میشود. اگر ما پزشک خانواده را اجرا کنیم و بسته ماندگاری پزشکان متخصص در مناطق محروم را تعریف کنیم حتماً این فرمایش ریاست جمهور محقق خواهد شد.
سوال: وضعیت نسخه الکترونیک چطور است و پزشکان چگونه با این موضوع تعامل کردند؟
آقای رئیس زاده: نسخه الکترونیکی جزئی از پرونده سلامت الکترونیک است که باز اجرایی شدن پرونده سلامت الکترونیکی برای ساماندهی به ثبت و گزارش دهی خدمات یک امر بسیار محوری است. یکی از جزءهای این بحث نسخه الکترونیکی بود که اجرا شد. مشکلاتی در ابتدا داشت و همکاران ما واقعاً دچار زحمت شدند برای نسخه نویسی الکترونیک، چون بعضی از زیرساختها خوب تمهید و فراهم نشده بود. مشکلات کمتر شده، ولی همچنان مشکلاتی وجود دارد. بحث امضای دیجیتال و اصالت سنجی امضای دیجیتال طبق قانون برنامه بودجه ۱۴۰۰ و ۴۰۱ بر عهده سازمان نظام پزشکی بود که الحمدلله زودتر از موعد مقرر در همین دو سه هفته قبل با حضور رئیس کمیسیون بهداشت این را کلید زدیم و اجرایی شد بحث امضای دیجیتال برای نسخ الکترونیکی خیلی در بحث هویت سنجی و اصالت سنجی نسخ و این که جلوگیری شود از این که خدای ناکرده کس دیگری از نسخه الکترونیک همکارمان سوء استفاده کند، این امضای الکترونیکی خیلی راهگشا بود، این را اجرایی کردیم و وظیفه خودمان را در این راستا ۱۰۰ درصد انجام دادیم؛ بنابراین نسخه الکترونیکی الآن اجرا میشود، چالشهایی وجود دارد، ولی سازمانهای بیمه گر هم تلاشهای زیادی کردند، امیدواریم در آینده هم این مشکلات برطرف شود. به لحاظ آماری، آماری که دوستان ارائه میدهند بالای ۹۰ درصد الآن نسخه الکترونیک اجرایی میشود، اما چالشهایی هم وجود دارد در بعضی از مناطق که همکاران ما دچار مشکل میشوند، مجبور میشوند نسخه را آزاد صادر کنند یا مریضها با مشکلاتی مواجه میشوند که آن هم باید تلاش کنیم برطرف شود.
مجری: دغدغهای که وجود داشت این بود که ممکن است امنیت اطلاعات دچار خدشه شود، الآن این مشکل رفع شده؟
آقای رئیس زاده: این امنیت؛ هنوز هم نگرانیهایی در این خصوص وجود دارد، تلاشهای زیادی شد که برطرف شود، یکی از مهمترین مؤلفهها همین بحث امضای دیجیتال بود که خیلی کمک میکند به این که نسخ قابل استناد باشند و کسانی نتوانند از نسخه نویسی همکاران ما سوء استفاده کنند، نمیتوانم بگویم صد درصد این بحث امنیت دادهها تضمین شده باید تلاشهایی کنیم ان شاء الله به جاهایی برسیم که صد درصد شود.
مجری: اگر پزشکانی بیمههای مردم را پذیرش نکردند، چون دولت آمده در چارچوب بیمه سلامت و سایر بیمهها تقریباً همه کشور، شهروندان و هموطنان را بیمه کرده، اگر پذیرش نکردند یک بحثی بود که عدم تمدید پروانه فعالیت بود، آیا شما به این موضوع برخورد کردید و طرحی در این زمینه دارید یا نه؟
آقای رئیس زاده: بحثی بود که بحث الزام قرارداد با بیمهها برای پزشکان بود در قانون بودجه امسال، این چالشهای بسیار زیادی دارد این بحث، صحبت کردیم هم با دوستانمان در مجلس، هم بیمهها هم سایر نهادهای نظارتی، مشکل اصلی و اول این بود که زیرساخت کامل برای اجرایی شدن این قانون، هنوز فراهم نشده. نکته اول این است که بیمههای ما آن طور که باید و شاید و بر اساس قانون که باید مطالبات را پرداخت کنند، به روز باشند؛ به این شکل نبودند، الآن خیلی وضعیت بهتر شده، اما هنوز هم عقب ماندگیهایی در این وضعیت داریم. نکته مهمتر این است که گله مندی همکاران ما و بستر زیرین خیلی از مشکلات؛ بحث قیمت واقعی خدمات بود. در قانون هم آمده که باید قیمت واقعی خدمات محاسبه شود، شعاری که ما الآن در نظام پزشکی دنبال میکنیم؛ قیمت واقعی برای خدمت واقعی است. این شعار بسیار راهبردی است یعنی نیاز واقعی، قیمت واقعی، خدمت؛ واقعی. این شعار محوری اگر اجرا شود حتماً و حتماً همه همکاران ما تمایلشان افزون خواهد شد که با بیمهها قرارداد ببندند، اما وقتی به این شرایط اعمال نمیشود و عمل نمیشود و مشکلاتی را داریم. دشوار است که یک طرفه، شما وقتی میفرمایید قرارداد، قرارداد یک امر دو طرفه است ما به دوستان بیمه گر هم عرض کردیم قانون گفته قرارداد با پزشکان باید ببندید، این قرارداد دو طرفه است. شرایط ما مشخص است، شرایط دوستان هم مشخص است میآیند باهم صحبت میکنیم این قرارداد امضا میشود. بعضی دوستان معتقدند که همان قراردادهایی که ما در سالهای خیلی قبلتر داشتیم با شرایط فعلی همخوانی ندارد، بر اساس همان دوباره شما باید قرارداد ببندید. قرارداد یک امر سیال است، یک امر استاتیکی نیست که بگوییم در چند سال... اگر شرایط قرارداد به شکل دو طرفه رعایت شود و به جمع بندی برسیم حتماً همه همکاران ما تمایل دارند این کار را انجام دهند، اما اگر قرار باشد قیمت خدمات دستوری باشد، پرداختها طبق قانون نباشد و تخلفاتی از آن سمت صورت بگیرد و این طرف مکلف باشد همه اینها را به دوش بکشد؛ این قرارداد یک قرارداد یک طرفه خواهد بود بنابراین اگر دنبال این هستیم که این قرارداد محقق شود باید شرایط عادلانه برای دو طرف فراهم شود، اگر این شرایط فراهم شود حتماً این قانون اجرایی خواهد شد.
مجری: یکی از موضوعاتی که خیلی دشوار است برای شما در جایگاه حقوقی؛ از یک طرف بحث حقوق مردم و از طرف دیگر یک نهاد صنفی هست، بحث حقوق پزشکان، گاهی اوقات ممکن است یک تعارض منافعی ایجاد شود مثلاً ما دهه ۸۰ بود که یک دفعه میزان تعرفه پزشکان به یکباره چند ده برابر شد، یک چنین حالتی به وجود آمد و افزایش شدیدی پیدا کرد، این شرایط را الآن شما چطور بین این دو یک تعاملی را ایجاد میکنید که این تعارض منافع صورت نگیرد؟
الآن که تعرفه در اختیار شورای عالی بیمه است که شورای عالی بیمه، سازمان نظام پزشکی یعنی نماینده همه ارائه دهندگان خدمت یک رأی دارد و به نوعی میشود گفت خریداران خدمت هشت رأی دارند، بنابراین در این زمینه که دست جامعه پزشکی باز نیست و به هیچ وجه در این حوزه تعارض منافعی ما نداریم. نکته بعدی که عرض کردم ما نگاهمان راهبردی و ریشهای است، عرض کردم و به جد هم به این قائلیم که همه سرمایه جامعه پزشکی ایران ما در اعتماد مردم و احترام متقابل بین مردم و جامعه پزشکی است. اگر این اعتماد و احترام نباشد جامعه پزشکی سرمایهای ندارد بنابراین متولیان در حوزه سلامت و سیاست گذاران در حوزه سلامت ناظر به این اصل ریشهای هیچ وقت نمیآیند منافع و سلامت مردم را فدای منافع صنفی شان کنند. چون عرض کردم ما منافع مردم و جامعه پزشکی را در یک راستا میبینیم، به هیچ عنوان در هیأتهای انتظامی ما همکاران ما به هیچ عنوان منافع و سلامت یک بیماری که آنجا شکایت میکند فدای همکاران خودشان نمیکنند، آمار هم همین را نشان میدهد. یک بار فکر کنم در همین برنامه هم عرض کردم از ۴۲ درصد پروندههایی که منجر به صدور کیفرخواست شده در سازمان نظام پزشکی؛ ۸۳ درصد به نفع بیمار رأی داده شده. این نشان میدهد که ما با همکارانمان بر سر حق بیمار تعارف نداریم و بعضاً همکاران ما از نظام پزشکی بیشتر شاکی هستند، میگویند نظام پزشکی خیلی به ما سخت میگیرد و الآن اگر بپرسید شاید راضیتر باشند پرونده شان برود در مراجع دیگری تا در مراجع نظام پزشکی بخواهد بررسی شود. من به صراحت عرض میکنم بحث تعارض منافع در عملکرد سازمان نظام پزشکی و سایر متولیان حوزه سلامت جایی ندارد. تعارض منافع در جاهای دیگری است که به رسانه، مردم و مسئولین آدرس اشتباه میدهند. اگر فرصت شد این را یک اشاره کوچکی باید داشته باشم به آن. مرتب در رسانه مثلاً تلاش میشود در خیلی از رسانهها که مردم و جامعه پزشکی رو در روی هم قرار بگیرند. این یک خطای راهبردی خطرناکی است که میتواند اعتماد بین مردم و جامعه پزشکی که یکی از عناصر مهم در اثرگذاری درمان در سلامت بیماری را دچار خدشه کند. این اعتماد بین ارائه دهنده خدمت و بیمار نه تنها به لحاظ اخلاقی و انسانی مهم است، در اثرگذاری و اثربخشی میزان درمان هم اثبات شده که تأثیر دارد. اگر ما این اعتماد را مخدوش کنیم آن هم به دلایل نادرست، اثرگذاری درمان را دچار مشکل کردیم. آینده سلامت مردم مان را دچار مشکل کردیم. یک مثال کوچک بزنم؛ الآن میرویم بانک سیستمهای صدور نوبت وجود دارد، هر کس مینشیند مرتب میرویم. قدیم نبود ما میرفتیم در صف از سر و کول هم بالا میرفتیم دو نفر هم رعایت نمیکردند، متصدی بانک هم همه رعایت میکردند، یک نفر هم ممکن بود خارج از صف این کار را انجام دهد. شما تصور کنید الآن یک چنین سیستمی در بانکی باشد یعنی مردم در صف اند همه رعایت میکنند، چهار نفر رعایت نمیکنند، متصدی بانک هم با خیل جمعیتی مواجه اند ممکن است ۹۰، ۹۵ درصد این متصدیان رعایت کنند یک درصد، دو درصد از اینها رعایت نکنند، خارج از نوبت کار کسی را انجام دهند. آن کسی که باید این سیستم نرم افزار و سخت افزار را طراحی میکرد، مسئول آی تی آن بانک، این از بیرون دارد این را میبیند تعلل کرده این سامانه را نصب نکرده، رسانه میآید آن متصدی بانک را مرتب بمباران میکند؛ شما رعایت نمیکنی، به مردم ظلم میکنی، اجحاف میکنی، مردم هم بالأخره همه رعایت میکنند. الآن واقعاً در این وسط آن متصدی محترم مسئول است یا مردمی که این جا هستند یا آن کسی که باید آن سامانه را نصب میکرد و نکرد؟ حالا اگر آن مسئول آن سامانه بیاید در رسانه مرتب داد و بیداد کند که این متصدی خلاف کرده برای این که خودش دیده نشود. عرضم این است که بعضی از نهادها که مسئول اند در حوزه سلامت، مشخصاً در این میدمند، رسانه هم بعضی وقتها به اشتباه متصدی و مردم را میبیند یعنی مردم و جامعه پزشکی را روبروی هم قرار میدهند در حالی که مقصر اصلی آن کسی است که آن سامانه را نصب نکرده. ما میگوییم زیست بوم ارائه خدمت را شما بر اساس قانون درست طراحی کنید، رابطه مالی بین جامعه پزشکی و بیمار را حذف کنید. رابطه بین آن افرادی که صف اند با آن متصدی حذف کنید. هر کسی نوبتش را بگیرد اصلاً ارتباطی دیگر... پیج؛ میخوانند میرود طرف کارش را انجام میدهد. این رابطه حذف نشده، این زیرساختها اجرایی نشده، مشکلاتی که به وجود میآید به گردن جامعه پزشکی و دودش هم به چشم مردم میرود؛ آن چیست؟ مهمترین و ریشهترین آن عدم اجرای قانون است. قانون گفته بیمهها به عنوان یک خریدار هوشمند راهبردی خدمات و وکیل مدافع مردم عمل کنند؛ قیمت واقعی خدمات را تعیین کنند، به جامعه پزشکی بپردازند، بر درمانهای القایی نظارت کنند، منابعشان را به شکل بهینه مدیریت کنند، قیمت واقعی را برای خدمت واقعی بپردازند. از پرداخت قیمت برای خدمت غیرواقعی هم جلوگیری کنند. این یک بحث بسیار کلیدی است که منابع موجود ما هم طوری مدیریت خواهد شد که به قول شما هم جامعه پزشکی، هم مردم و هم مسئولین راضی خواهند بود، اما چون این اصل اساسی قانونی اجرایی نمیشود ما تعرفهها را میخواهیم دستوری نگه داریم پایین، اختلالات و تخلفات سر باز میزند در خیلی از حوزهها مثل همین مسائلی که عرض کردم؛ بنابراین عرضم این است که اگر قانون را در نظر بگیریم به خصوص سیاستهای کلی سلامت ابلاغی از طرف مقام معظم رهبری به این دو شاخصی که رئیس جمهور فرمودند بحث کاهش پرداختی از جیب مردم و افزایش دسترسی را هدف خود قرار دهیم و به استانداردهای آموزش در حوزه سلامت هم توجه کنیم. آنها را نمیتوانیم نادیده بگیریم قطعاً مشکلات ما در حوزه سلامت برطرف خواهد شد و مردم ما حتماً همان گونه که تا الآن هم این طور است ما ارائه خدمات درمانی در کشورمان کیفیت خیلی خوبی دارد. خود ارائه خدمات. دسترسی به خدمات مشکلاتی دارد، آن کیفیت خدمت در داخل کشور موجود است، هم تراز با پیشرفتهترین کشورهای دنیا. این را از اینجا میشود فهمید که مردم ما برای پیچیدهترین درمانها به داخل کشور اعتماد دارند. الآن در ذهن کسی از مردم ما نیست که مثلاً اگر برود خارج از کشور درمان بهتری میگیرد شاید دسترسی به آن خدمت مشکل است، اما ذات آن خدمت در داخل کشور وجود دارد، حتماً با لحاظ کردن اینجا ما آینده بهتری را فراروی سلامت مردم و جامعه پزشکی خواهیم داشت.
مجری: به دلیل دو شغله بودن گاهی اوقات در سیستم دولتی در یک بیمارستان دولتی کار میکند ممکن است بیماران خود را ارجاع دهد به بخش خصوصی و این نامتعادل بودن بین این دو تعرفههایی که در بخش خصوصی و دولتی میگیرد سبب میشود آن کسی که صرفاً در سیستم دولتی کار میکند احساس تبعیض برای خود قائل است، شما به عنوان کسی که این صحنهها را میبینید راهکاری را تدبیر کردید؟
آقای رئیس زاده: قانون مشخص کرده و گفته حق تعرفه حرفهای جزو حرفهای که در دستمزد ارائه دهنده خدمت است در سیستم دولتی و خصوصی باید یکسان شود، اگر این اجرا شود، این جا به جایی بیماران که شما فرمودید وجود نخواهد داشت و دلیلی هم ندارد آن فردی که در بیمارستان دولتی خدمت میکند هیأت علمی ما است یا نیروی درمانی است یک عمل مشابهی را انجام میدهد، در بیمارستان دولتی ما یک عدد کمتری به او دهیم و در یک مرکز خصوصی عدد بیشتری، راهکارش یکسان کردن است، ولی با افزایش جزء حرفهای در مراکز دولتی و دانشگاهی، نه این که برویم آن یکی را بیاوریم پایین، آن یکی همین الآن هم واقعی نیست، این را باید ببریم بالا. باید منابع سازمانهای بیمه گر تقویت شود و مدیریت شود بتوانند این کار حرفهای را در دو مرکزی که فرمودید یکسان کنند. این در قانون هم الزام شده که باید این کار انجام شود.
مجری: آیا نظام سلامت را باید مدیر مدیریت کند یا پزشک مدیریت کند چرا که گاهی اوقات انتقادهایی میشود که مثلاً ممکن است فلان شخصیت تجربه، دانش و تخصص فوق العادهای در یک زمینهای داشته باشد، ولی مدیریتش یک مقدار دچار خدشه شود؟
آقای رئیس زاده: اولاً این که پزشکان و اساتید ما در این چند سال مدیریت کردند خوب مدیریت کردند، ما یکی از حوزههایی که میتوانیم مثال بزنیم خودکفا شدیم حوزه سلامت کشور است، شاید ما در چند حوزه دیگر، انگشت شمارند، این نشان میدهد که اساتید و پیشکسوتان ما در این حوزه موفق عمل کردند یعنی هم در گسترش شبکههای بهداشت، هم در گسترش آموزش، هم پرورش نیرو، هم تقویت آموزش پزشکی و ارائه تکنیکهای درمانی، هر طور هم عمل کردند انصافاً به نسبت سایر کشورها ما موفق بودیم، شاخصهای ما شاخصهای بسیار خوبی است، در بحث به خصوص آموزش و توانمندی نیروها، اما این که چه کسی باید مدیریت کند؟ باید کسی مدیریت کند که هم مدیریت سلامت را بلد باشد، هم حوزه سلامت را بشناسد یعنی یک مدیر سلامت صرف در حوزه جامعه پزشکی ورودی نداشته در بیمارستانی نبوده، در دانشکده نبوده، خودش درگیر نبوده، خاک و گل کار درمانی را نخورده، نخواهد توانست مدیر موفقی باشد، هم یک نیروی فوق تخصصی نخبه دانشمند تراز اولی که مدیریت سلامت را بلد نباشد آن هم نمیتواند؛ ترکیبی از این دو لازم است. حالا ما نیروهایی که این خصوصیت را داشته باشند تا چند سال قبل نداشتیم، در اوایل انقلاب و ۶۰ و ۷۰ هم نداشتیم. چارهای هم نداشتیم. ما باید به سمتی برویم که به اندازه کافی نیروی مدیر اقتصاد سلامت، مدیریت بیمارستانی، مدیریت حوزه سلامت را داشته باشیم که این توانمندی ترکیبی که عرض کردم داشته باشند حوزه سلامت را به دست اینها بسپاریم و لزوماً یک پزشک فوق تخصص نمیتواند، اما لزوماً کسی که در یک دانشکدهای درس تئوریک مدیریت سلامت را خوانده باشد هم نمیتواند، عرضم این است ترکیبی از این دو را باید داشته باشیم یا پزشکان ما و افراد جامعه پزشکی باید مدیریت را خوب بخوانند و به اینها آموزش دهیم و دورههای آکادمیک را بگذرانند یا دوستانی که مدیریت سلامت را میخوانند باید بیایند در محیطهای ارائه خدمات و آنجا تجربه کسب کنند که بتوانیم یک مدیریت موفقی را داشته باشیم. به این سمت هم میرویم قبلاً نداشتیم، الآن الحمدلله در این رشتهها فارغ التحصیلهای خوب و توانمندی داریم که در آینده میتوانند این نقش را بر عهده بگیرند.