پخش زنده
امروز: -
قله «قاش مستان» بلندترین قله رشته کوه دنا است که ۴ هزار و ۴۵۹ متر ارتفاع از سطح دریا دارد.
رشته کوه دنا یکی از بزرگترین چین خوردگیهای پوسته زمین در منطقه اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد است که در جنوب اصفهان و در شمال استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. بلندترین قله این رشته کوه قله «قاش مستان» به روایت تابلوی روی قله ۴۴۵۹ متر ارتفاع از سطح دریا دارد.
برای دسترسی و صعود به ۱۵ قله بالای ۴ هزار متری این رشته کوه دو مسیر عمومی وجود دارد؛ اولی شمال استان کهگیلویه و بویراحمد و دومی استان اصفهان شهرستان سمیرم و روستای خفر.
من به همراه یکی از دوستان به نام علی رشیدی در برنامه از پیش تعیین شده به قصد صعود به قله قاش مستان پنجشنبه (۱۶ تیر) از تهران به سمت استان اصفهان حرکت کردیم. آقای رشیدی با یکی از دوستانشان در شهررضا بنام سید حیدر موسوی هماهنگ کرده بود تا به سمت روستای خفر برویم، آقا حیدر و خانواده شان در خفر زندگی میکردند.
عصر پنجشنبه به خفر رسیدیم. به بالا دست روستا که رسیدیم آقا حیدر قلهها را بر فراز خفر نشان داد که همه بالای ۴ هزار متر ارتفاع داشتند و از راست به چپ اینطور نام برد؛ حوض دال شمالی، کل آب اسپید، کل قدویس، چال و هلی، کل اورزنی، قلات بزی، پوتک، لوکوره، مورگل، قاش مستان (بیژن ۳)، قزل قله و ماش.
برنامه ریزی شده بود تا استراحتی کنیم و عصر جمعه صعود را آغاز کنیم. بر اساس برنامه عصر جمعه کوله را به دوش گرفتیم و تا ابتدای مسیر تنگه کیخسرو با ماشین یکی از محلیها به نام آقا کاظم رفتیم.
وقتی از ماشین پیاده شدیم ارتفاع سنج تلفن همراه ۲۵۰۰ متر را نشان میداد. دوستان لطف داشتند و من بعنوان سر قدم حرکت را شروع کردم، پشت من آقای رشیدی و پشت او آقا حیدر. هوا روشن بود. چند گروه ۵، ۶ نفره از بالا به پایین میآمدند. یکی دو نفر از آنها من را شناختند، کلی حال و احوال و اینکه آقای نیکقدم منش اینجا چه کار میکنید؟ من هم توضیح دادم که برای تهیه گزارش تلویزیونی نیامده ام و این یک برنامه شخصی است.
مسیر را ادامه میدهیم در یک دره باریک به نام تنگه کیخسرو که سمت راستمان دیوارهای ریزشی و سمت چپ مان رودی که به دلیل برخورد به ساختار پلهای و سنگی آبشارهای کوتاه و بلند زیبایی را ساخته است. گیاهان مختلف که مخصوص نقاط مرطوب است به وفور در کنار رودخانه وجود دارد و عطر بوی خاصی به هوا داده است.
در چند نقطه میایستیم و استراحت میکنیم و از آبی که از سنگهای کوه بیرون میآید مینوشیم، چه خنک و گوارا. هوا کم کم تاریک میشود و ما همچنان در کنار رودخانه شیب نسبتا تندی را پیمایش میکنیم. ماه مسیر پاکوب را روشن کرده است، پاکوبی که به واسطه پوشش گیاهی متنوع در دو طرف کاملا مشهود و قابل دسترسی است. در ارتفاع ۳۲۰۰ متری احساس کمی فشار میکنم یکی دو باری میایستیم دوباره ادامه میدهیم حالا میرسیم به منطقه نسبتا پهن و عریض که از ظواهر امر مشخص است که روزگاری یخچال طبیعی بوده است. چند سنگ عظیم وسط این منطقه عریض وجود دارد از میان دشت رودخانهای در اثر چشمهها و آب شدن یخها جاری است، هوا سرد است.
زیر یکی از سنگهای بزرگ جایی مسطح پیدا میکنیم، کنار رودخانه چند گروه از قبل چادر زده اند، تغذیه ای مختصر و من کاپشن پلارم را میپوشم و درون کیسه خوابم میخزم به محض ورود به کیسه خواب در ساعت ۲۲:۳۰ در ارتفاع ۳۶۰۰ متری خوابم میبرد.
صبح ساعت ۵ از خواب بیدار شدیم، صبحانه اندکی میل کردیم و به سمت جنوب حرکت کردیم. سمت چپ سه قله هرم شکل معروف به سه خواهران را میبینیم، دشت را تا انتها ادامه میدهیم.
تعدادی از کوهنوردان سمت راست از یک شیب تند تلاش میکنند خود را قبل از رفتن به قله ۴۲۰۰ متری «بُن رو» به قاش مستان برسانند. ما، اما خود را به انتهای دشت میرسانیم. سمت چپ «قزل قله» دیده میشود.
تعدادی در رأس قله در حال گرفتن عکس یادگاری و ثبت افتخار صعودشان هستند. شیب را بین قزل قله و بن رو بالا میاییم. پیش رو در جنوب درهای که جزو استان کهگیلویه و بویراحمد است لبه پرتگاه را که خط الرأس هم هست به سمت بن رو میرویم که از میان بن رو و دامنه قاش مستان خودمان را به جبهه دیگر قاش مستان برسانیم چرا که از مسیرهای دیگر قابل صعود نیست.
از فاصله ۲۰۰ متری بن رو عبور میکنیم، قسمتی از بن رو رانش داشته است و در ارتفاع ۴۱۰۰ متری گسلهای بزرگی ایجاد شده است، با دقت از این قسمت عبور میکنیم و به سمت جنوب غربی متمایل میشویم حالا قله «مورگل» و در امتدادش خط الراس دنا را میبینیم چه عظمتی.
حالا آقای رشیدی و آقا حیدر پیش افتادند و در حال تراورس قاش مستان هستند تا از جبهه جنوب غربی قاش مستان بالا بکشیم، مسیر را طی میکنم، پشت یکی از پیچها نشسته اند به آنها میرسم اندکی آب و تغذیه سبک و حالا کولهها را زیر یکی از سنگهای بزرگ میگذاریم، من یک کمری حمله دارم، یک بطری آب و سه شکلات مغذی ۴ مغز در آن میگذارم مرحله آخر صعود شیب بسیار تند است. پاکوب باریک، اما مشخص را با فاصله از آقای رشیدی و آقا حیدر بالا میروم، هر از چند گاهی میایستم و به مسیر پیموده شده و پیش رو نگاه میکنم، فشار زیادی متحمل شدم، در دو روز از ارتفاع ۲۵۰۰ متری ۱۹۶۰ متر ارتفاع گرفتیم و اینها در حالی است که گوارشم مختل شده است و در عین گرسنگی توان و تمایل خوردن ندارم.
به هر سختی که هست خودم را به بالا میرسانم، حالا تابلوی قله را میبینم. همنوردان در نزدیکی قله ایستاده اند به انتظار من که با هم صعود کنیم، این مهم ساعت ۱۴:۱۵ دقیقه جمعه (۱۷ تیر) محقق شد، با هم به قله ۴۴۵۹ متری قاش مستان گام میگذاریم. احساسم را نمیتوانم بیان کنم، خدا را شکر میکنم، عکس میاندازم، پلاتوی کوچکی میدهم، استراحت میکنیم، شکلات میخوریم، کمی آب و من زودتر به دلیل عوارضِ ارتفاع پایین میآیم.
در زین اسبی بین دو قله مورگل و قاش مستان به ارتفاع ۴۲۰۰ متری مجموعه سنگی وجود دارد آنجا را برای شب مانی انتخاب میکنیم، این زین اسبی درست ابتدای یک یخچال ۵ کیلومتری و پر شیب است شب را با اندکی تغذیه پشت سر میگذاریم.
صبح آقای رشیدی و حیدر آقا به سمت قله مورگل میروند رمقی ندارم که آنها را همراهی کنم میروند صعود میکنند و باز میگردند ساعت ۱۲ تغذیهای مختصر و آغاز فرود از یخچال بلند و پر شیب قاش مستان، هفته قبل در این منطقه یک بانوی شیرازی سقوط کرده بود و با هلیکوپتر هلال احمر به پایین دست انتقال داده شده بود.
گروه سه نفره ما ساعت ۱۹ به روستای خفر رسید در حالیکه من هیچ انرژی ای نداشتم.
گزارش از رضا نیکقدم منش