یادی از سردار شهید ناصر بختیاری
سردار شهید ناصر بختیاری از نیروهای لشکر ۱۷ علیبن ابیطالب در دفاع مقدس در تیرماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیمای مرکز اراک؛ شهید بختیار جزو 4000 نیرویی بود که شهید محمد بروجردی در زمان بازگشت امام خمینی (ره) به کشورمان در سال 1357 سازماندهی کرده بود. البته هر یک از خدمات شهید بختیاری در قبل،حین و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قابل توجه است.
مروری بر زندگی و فعالیتهای شهید ناصر بختیاری:
ناصر بختیاری سال 1336 در شهرستان شازند استان مرکزی دنیا آمد. بخشی از تحصیل خود را در این شهر سپری کرد و پس از طی هشت سال تحصیل پرتلاش، برای ادامه تحصیل به اراک آمد.
مشکلات اقتصادی و تنگناهای زندگی شهید ناصر بختیاری را برآن داشت تا روزها کار کند و شبها در کلاس درس حاضر شود. در دوران تحصیل رعایت نکردن مسائل اخلاقی و بیحجابی تعدادی از معلمان او را آزار میداد. با افزایش روزافزون مظاهر بیبندوباری و فساد اخلاقی در جامعه طاغوتی، درصدد برآمد با آن به ستیز برخیزد. فعالیتهایی را در این زمینه شروع کرد و با تهیه کتاب و سخنرانیهای مذهبی، خط فکری و مبارزاتی خود را پیدا کرد.
این دوران همزمان با اوجگیری تظاهرات و مبارزات مردم ایران علیه رژیم خونآشام طاغوت بود و ناصر همراه دوستان خود با آتش زدن مشروبفروشیها و شرکت فعال در مبارزات با مردم همراه شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس سپاه پاسداران از نخستین کسانی بود که به سپاه پیوست.
با شروع توطئههای دشمن در غرب کشور، برای سرکوبی ضد انقلاب به همراه دیگر رزمندگان، عازم جبهههای غرب کشور شد. بعد از گذشت دو ماه مبارزه، مجروح و جهت مداوا به تهران اعزام شد.
هنوز از مجروحیت پیشین به خوبی بهبود نیافته بود که برای مبارزه با متجاوزین بعثی به جبهه گیلان غرب رفت. در «عملیات فتح شیاکوه» با قبول مسئولیت فرماندهی نیروهای اعزامی از اراک نقش فعالی را ایفا کرد و برای دومین بار مجروح شد. پس از این که تا حدودی سلامتی خود را بازیافت، به جبهههای جنوب رفت تا در عملیاتهای پیروزمند «فتحالمبین» و «الی بیتالمقدس» در سمت فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) حاضر شود.
در عملیات « الی بیتالمقدس» که برای آزادسازی «خرمشهر» انجام شد، به همراه با نیروهایش با فتح پلهای منتهی به این شهر نقش به سزایی در بازگشت غرورآفرین شهر به آغوش میهن اسلامی ایفا کرد.
پس از پیروزی خرمشهر مسئولیت فرماندهی محور عملیاتی خط مقدم در تیپ نوبنیاد 17 علی بنابیطالب (ع) را به عهده گرفت. تلاش شبانهروزی وی جهت آماده سازی نیروها و منطقه برای عملیات، وی را سخت به خود مشغول کرده بود، فراغت حاصل از این تلاش پیگیر را به مناجات با معبود در خلوت و قرائت قرآن سپری میکرد.
در غروب قبل از شروع عملیات «رمضان» در پشت خاکریز از یکی از دوستان خود کمک خواست تا با ریختن آب بر سرش، وی غسل کند. دستانش بعد از چندین بار مجروح شدن توان خود را از دست داده و توانایی کمک به وی را نداشت. به هنگام غسل کردن با خوشحالی میگفت: «گویا غسل آخر است!» و از این بابت خشنود بود. چند ساعت قبل از شروع عملیات با برگزاری آخرین جلسات با حضور دیگر فرماندهان منطقه، هماهنگیهای لازم را به عمل آورد و آماده شرکت در عملیات شد.
در هدایت عملیات مهارت و تجربه خاصی داشت. در شب عملیات «رمضان» برای آزادسازی «پاسگاه زید» نیروهای تحت فرماندهی ناصر بختیاری، نخستین کسانی بودند که ضمن موفقیت در مأموریت محوله، تا چندین کیلومتر در عمق مواضع دشمن نفوذ کردند و این امر در شب اول عملیات، برای همگان باور نکردنی بود.
سرانجام پس از گذشت چند روز از عملیات «رمضان» در روز یکشنبه بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1402 هجری قمری مصادف با بیست و چهارم تیرماه 1361 هجری شمسی با اصابت گلوله مستقیم تانک بر جسم مجروحش به دیدار معبود شتافت.