پخش زنده
امروز: -
سرپرست دبیرخانه شورای ملی سالمندان، اسامی پیرترین استانهای کشور را اعلام کرد و گفت: از نظر تعدادی، استان تهران با ۱ میلیون و ۷۰۵ هزار نفر و از نظر درصد جمعیت سالمندی استان گیلان با ۱۵.۱۹ درصد، سالمندترین استانهای کشور هستند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حسامالدین علامه افزود: از نظر درصد جمعیت سالمندی بعد از استان گیلان، استانهای مازندران با ۱۳.۲۶ درصد، تهران با ۱۲.۰۶ درصد و اصفهان با ۱۱.۹۱ درصد، سالمندترین استانهای کشور به شمار میروند.
وی خاطرنشان کرد: همچنین از نظر تعداد سالمندان نیز بعد از استان تهران، استانهای خراسال رضوی با ۶۵۸ هزار نفر، اصفهان با ۶۴۲ هزار نفر و فارس با ۵۴۹ هزار نفر سالمند هستند.
سیستان و بلوچستان، جوانترین استان کشور
سرپرست دبیرخانه شورای ملی سالمندان، گفت: از نظر درصد جمعیت سالمندی، استان سیستان و بلوچستان با ۴.۹۲ درصد، هرمزگان با ۶.۵۶ درصد، بوشهر با ۷.۷۱ درصد و کهگیلویه و بویراحمد با ۷.۸۶ درصد، کم سالمندترین استانهای کشور به شمار میروند.
علامه با بیان اینکه این آمار مبتنی بر نسبت جمعیت سالمند به کل جمعیت است، افزود: براساس آمار سال ۱۴۰۰، در مجموع هشت میلیون و ۸۶۳ هزار نفر برابر با ۱۰.۴۳ درصد کل جمعیت، سالمند داریم.
جنسیت سالمندی در ایران، زنانه است
سرپرست دبیرخانه شورای ملی سالمندان، گفت: در سال ۱۳۷۵ ما به ازای هر ۱۰۰ نفر زن سالمند بالای ۶۰ سال، ۱۱۶ نفر مرد سالمند داشتیم. اما در سال ۱۴۰۰ به ازای هر ۱۰۰ نفر زن سالمند، ۹۲ نفر مرد سالمند داریم.
علامه افزود: این آمار نشاندهنده جنسیت زنانه سالمندی است، اما اینکه این آمار در آینده چگونه است، معلوم نیست. اگر ارقام و آمار در همین حدود باشد، پنج درصد تفاوت در جمعیت زنان و مردان خواهیم داشت.
وی افزود: از نظر جمعیت مرد و زن، تنها استانی که جمعیت زن و مرد آن برابر میباشد، استان یزد است.
به گفته علامه در حال حاضر ۸۴ میلیون و ۹۷۳ هزار نفر جمعیت کل کشور است که از این تعداد، هشت میلیون و ۸۶۳ هزار نفر برابر با ۱۰.۴۳ درصد کل جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند.
وی خاطرنشان کرد: از هشت میلیون و ۸۶۳ هزار نفر جمعیت سالمند کشور، چهار میلیون و ۲۶۸ هزار نفر آنان مردان و چهار میلیون و ۵۹۵ هزار نفر آنان، زنان هستند.
بجز مشکلات اقتصادی کاهش جمعیت دو عامل دیگر اجتماعی و بیولوژیکی هم دارد. سموم و مواد هیدروکربنی در هوا و ذرات پلاستیکی در بطری ها، ظروف و غذا و لباس و محیط، سموم و هورمون ها در غذا و محصولات کشاورزی و امواج شدید و روزافزون الکترومغناطیسی در اطراف ما و بطور خلاصه انحراف شدید بشر از زندگی طبیعی باعث کاهش باروری در جهان شده و دوم مسائل اجتماعی است.
حتی اگر هم هزاران سعدی و حافظ و فردوسی و مولانا بودند و اگر هزاران سال از قدمت تمدن و فرهنگ این مرز و بوم گذشته، و حال اگر پایه بسیار مستحکمی برای هویت این تمدن بنا شده. در آخر انسان هایی باید باشند که از آن پاسداری کنند، اگر جمعیت کشوری کم شد بناچار اقوام دیگری جایگزین میشوند و فرهنگ و تاریخ و دیرینه و نژاد و هویت خود را با خود می آورند این همان اتفاقی است که پس از یک برهه زمانی کوتاه غیر قابل برگشت میشود و این اتفاق در بسیاری از جوامع مانند اروپا افتاد و هیچکس نتوانست جلوی آنرا بگیرد، آن متعصبانِ وطن پرستِ اصیلِ نژادپرستِ سفیدپوستِ بومی برای همیشه با مردم پاکستانی تبار، آفریقایی، آسیایی و چینی و ... جایگزین شدند. از آن امپراتوری که بر جهان حکومت میکرد چیزی نمانده و در حال محو شدن است.