پخش زنده
امروز: -
امروز هفتم اسفند سالروز درگذشت علامه علی اکبر دهخدا ادیب ، لغتشناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی است .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ علامه دهخدا مؤلف و بنیانگذار لغتنامه دهخدا و از درخشانترین چهرههای فرهنگی و ادبی است.
شاعر و نویسنده، مرد سیاست که درد اجتماع داشت و با قلمی توانمند در آثار ارزشمندش، نابسامانیها را با هدف برانگیختن مخاطب و ریشه کن کردن مفاسد، نمایش میدهد.
به همین مناسبت مروری بر دستاوردهای این بزرگ مرد داریم. همو که بعد از عبور از راههای پیچاپیچ ما را به جهان کلمات برد و دری گشود به دنیای کلمهها و واژگانی که اگر لغت نامه اش نبود هیچ کدام برای ما معنا نداشت.
استاد علیاکبر دهخدا، ادیب، شاعر و سیاستمدار ایرانی، در سال ۱۲۵۷ شمسی در تهران زاده شد. علامه دهخدا هم چهره علمی و ادبی دارد و هم چهره سیاسی؛ به بیان دیگر، دهخدا هم شاعر و نویسنده و زبانشناس و محقق و مترجم است و هم سیاستمدار و مرد سیاست.
دهخدا و اصلاح اجتماع
البته چه کسی است که نداند ادبیات، تابعی از اجتماع است؛ علامه دهخدا از این کارکرد ادبیات به خوبی بهره گیری کرد و به ادبیاتِ متعهد پایبند و درپی اصلاح جامعه بود؛ به همین علت، عواطف اجتماعی و مضمونهایی مانند آزادی و قانون را به جای احساسات فردی و عواطف شخصی به کار میگرفت. او نابسامانیهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را با هدف برانگیختن مخاطب و ریشه کن کردن مفاسد درآثار ارزشمندش نمایش میداد.
دهخدا و ابزار طنز
دهخدا در ادبیات عهد انقلاب مشروطه مقامی ارجمند دارد؛ او را از پیشگامان طنزپردازی در عصر مشروطیت و باهوشترین و دقیقترین طنزنویس این عهد میدانند. طنز یکی از عوامل درخشان بودن حیات ادبی اوست. طنز دهخدا از زیباترین نمونههای آثار اجتماعی زبان فارسی است؛ طنزی تلخ و گزنده همراه با تحلیلی دقیق و قوی. با توجه به نقش مهم طنز در تصویر مفاسد و نابسمانیهای موجود در لایههای اجتماع، دهخدا از این ابزار برای آرامش روحش که از استبداد و فساد و جهل، آزرده بود، بهره میگرفت؛ از این رو با نگارش مقالات طنزآمیز "چرند و پرند" در روزنامه صور اسرافیل و با امضای دخو، از معایب و مفاسد انتقاد میکرد؛ این مقالات فکاهی که ویژگیهای داستان کوتاه نظیر شخصیت پردازی، حادثه، لحن و گفتگو را داشت، الهام بخش جمالزاده در نوشتن نخستین داستانهای کوتاه فارسی شد. دهخدا در هر شماره صور اسرافیل، مطلبی درباره مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در پایان، مقالهای با عنوان چرند و پرند با نام مستعار "دخو" مینوشت. نکته مهم در طنزهای دهخدا، علاقه او به حال مردم خردهپاست؛ زیرا او از جنس مردم روزگارش بود و به زبان مردم و برای آنها مینوشت.
دهخدا و نثر انتقادی
دهخدا با نثر ویژهای که در نوشتن مقالات انتقادی صوراسرافیل (چرند و پرند) به کار برد، نمونهای از نثر طنز و انتقادی فارسی را ابداع کرد. وی هر حادثهای را دستاویز قرار میداد تا به استبداد بتازد. سبک نگارش مقالاتش در ادبیات فارسی بیسابقه بود؛ دهخدا از طنز سیاسی در مقالاتش استفاده میکرد؛ به عبارت دیگر زبانش در مقالات، طنزآلود و انتقادی بود. دهخدا از سوی دیگر با ادبیات کهن ایران آشنا بود و انواع نثر فارسی را میشناخت، لغت شناس بود و این ویژگیها در کنار شناختش از اوضاع زمانه، صور اسرافیل را به روزنامه های، فهم پذیر برای همه تبدیل و مقالاتش را میان مردم دوست داشتنی کرده بود. دهخدا که با فرهنگ عامه و اصیل کشور نیز آشنا بود، از امثال و حکم در مقالاتش استفاده و در قالب این امثال، مهمترین و دقیقترین مسائل اجتماعی را بیان کرده است. دهخدا در یکی از مقالات "چرند و پرند"، این گونه به نظام ظالمانة ارباب و رعیتی میتازد:
«نوکرها میآیند، ما را از کاروانسرا میبرند خدمت ارباب. آن وقت، ارباب ... همچون بدغیظ میشود که خدا نصیب هیچ مسلمان نکند. هنوز ما از راه نرسیده، میگوید، شنیده ام امسال ... پنجاه من گندم در پالوعه داری. میگوییم، آخر ارباب، ما هم مسلمانیم. ما هم عیال داریم. ما هم اولاد داریم. ما هم از اول سال تا آخر سال زحمت میکشیم. ما هم از صدقه سَر شما، باید یک لقمه نان بخوریم. آن وقت ارباب چنان چشم هایش از حدقه در میرود و خودش با عصا به طرف ما حمله میکند که مسلمان نشنود، کافر نبیند و میگوید: ... حالا برای من بلبل شده، بچهها بزنیدش. آن وقت بیست نفر مهتر، درشکه چی، آبدار میریزند سَر ما تا میخوریم، میزنند».
هخدا و شعر انتقادی.
دهخدا در قالبهای غزل، قطعه، مثنوی، مسمط، رباعی و دوبیتی شعر میسرود و مضامین اشعارش، رسواکردن ظالمان و نالایقان و مبارزه با ریا، دوست داشتن وطن و دادخواهی بود.
دهخدا در یکی از شمارههای صوراسرافیل، مسمط معروف «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی و به پاسداشت جان باختگان راه آزادی به چاپ رساند؛ این شعر که به اعتقاد صاحب نظران، گرایش به نوبودن در آن دیده میشود، پیشرو بودن علامه را در تحول شعر معاصر مطرح کرده است:ای مرغ سحر! چو این شب تار بگذاشت ز سر سیاهکاری،
وز نفحه روح بخش اسحار رفت از سر خفتگان خماری،
بگشود گره ز زلف زرتار محبوبه نیلگون عماری،
یزدان به کمال شد پدیدار و اهریمن زشتخو حصاری،
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
"حکایت وطن دوستی" از اشعار میهنی علی اکبر دهخداست که دوست داشتن وطن و دفاع از میهن را درمقابل بیگانگان و دشمنان، به ما میآموزد:
هنوزم ز خُردی به خاطر در است که در لانۀ ماکیان برده دست
به منقارم آن سان به سختی گَزید که اشکم چو خون از رگ آن دم جهید
پدر خنده بر گریه ام زد که: هان! وطنداری آموز از ماکیان
دهخدا و لغتنامه.
دهخدا گذشته از فعالیتهای سیاسی به ویژه در قالب آثار ادبی، یک اثر ادبی شاخص دارد که بزرگترین دستاورد علمی اوست، اثر عظیم و جاویدانِ "لغتنامه" که الحق از بی نظیرترین و مهمترین کتاب هاست. این کتاب که بزرگترین فرهنگ فارسی تا به امروز است، بیش از چهل سال از عمر استاد را به خود مشغول کرد و استاد در این مدت مشغول تهیه یادداشتهای آن و تنظیم و تألیف و نظارت بر آن بود؛ نتیجه این کوشش کم نظیر، بیش از سه میلیون برگه از نوشتههای استادان ادب و لغتنامهها و کتابهای گوناگون در حوزههای اخترشناسی، جغرافیا، تاریخ، پزشکی، اخترشناسی و امثال اینها بود. دهخدا در پاسخ به اینکه چرا شعر و نثری به سبک سابق نمینویسد، میگوید: «بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن کنند؛ ولی شاید کمتر کسی بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغتنامه، وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز، ولی واجب را تحمل نماید». به هر روی، لغتنامه بخش بزرگی از واژگان زبان فارسی را با معنا و کاربردشان شامل میشود و کمتر محققی است که در کار پژوهش، به آن رجوع نکند. از مرحوم دهخدا آثار متعددی به یادگارمانده است که لغتنامه، امثال وحکم، ترجمة روح القوانین، تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو، لغت فرس اسدی، تصحیح دیوان ابن یمین و تصحیح یوسف و زلیخا از جمله آنهاست.
استاد علیاکبر دهخدا، دوشنبه هفتم اسفند ۱۳۳۴ در ۷۷ سالگی رخ در نقاب خاک کشید و در زیارتگاه ابن بابویه در مقبره خانوادگی دفن شد.
نویسنده :دکتر امید جلوداریان
این همه فرهیختگی از ادبیات شعر هنر وسیاست در یک انسان نهفته بوده که در راه وطن وبرای احقاق حق به ثمرنشسته، روحش شاد ویادش گرامی باد امروزمان رامدیون دیروز بزرگان، نام آوران وآزادگان ایران سرافرازمان هستیم(انشاالله که قدر دانشان باشیم)