پخش زنده
امروز: -
امروز از شهید مدافع حرم زکریا شیری یاد میکنیم. بزرگمردی که هر چند ۶ سال از شهادتش گذشته، اما یک سال پیش به شهر و دیارش برگشت.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز قزوین، زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساند خانواده شهید شیری به قزوین آمدند.
این شهید بزرگوار در خانوادهای مذهبی و ۹ نفره زندگی میکرد ۳ برادر و ۳ خواهر داشت که دو تن از برادرانش طلبه هستند؛ و او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود.
دوران تحصیل
پس از پایان تحصیلات دبیرستان و گرفتن دیپلم برای استخدام در سپاه قزوین اقدام کرد و با توجه بهاینکه زمان خدمت سربازی او فرارسیده بود، همزمان به خدمت سربازی رفت و هشتماه در سنندج خدمت کرد. پس از قبولی در سپاه، وارد دانشگاه افسری شد (اوتحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی و رشته مدیریت دفاعی ادامه داد) و پس از گذراندن دورههای آموزشی تکاوری، به مدت هشت سال در تیپ صاحبالامر (عج) سپاه قزوین مشغول به خدمت شد و توسط سپاه صاحب الامر (عج) قزوین و به عنوان فرمانده تیپ ۸۲ دسته و مدافع حرم در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت.
ازدواج شهید زکریا شیری
شهید شیری یک روز آمد کنارمادرش و گفت: «ننه من قصد ازدواج دارم شما چه کسی را پیشنهاد میدهید؟» مادرش به او گفت: «در فامیل دختران مومن زیادی داریم هرکدام مورد پسند شماست بگو برایت اقدام کنم»، مدتی بعد زکریا منزل عمه اش در یکی از روستاهای زنجان رفته و از دخترعمه اش خواستگاری کرد! و بعد آمد نزد مادر و گفت: «من از دخترعمهام خواستگاری کردهام و با او درباره شرایط کاری خودم صحبت کردم.»
در ادامه مادر شهید گفت: «زکریا چطور خجالت نکشیدی خودت از عمه ات خواستگاری کردی؟ نگاهی به من کرد و گفت خیلی راحت بود.»
پس از آن دخترعمه اش را با کمترین تشریفات عقد کرد و عروسی گرفتند و زندگی خودشان را شروع کردند.
در تاریخ ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۸۷ با دختر عمه خود ازدواج کرد و از او یک دختر ۴ ساله و یک پسر ۲ ماهه به یادگار مانده است.
پس از ازدواج تا سه سال فرزندی نداشتند و پس از اینکه درس زکریا در اصفهان به اتمام رسید دخترش فاطمه به دنیا آمد و زمانی که فاطمه سه ساله بود، محمدصدرا درشکم مادرش بود.
زکریا در سوریه هنوز از جنسیت فرزند دومش باخبر نبود که به یکی از همرزمانش گفته بود که اگر فرزندم دختر بود دوست دارم اسمش ریحانه باشد و اگر پسر بود محمدصدرا.
زمانی که زکریا شهید شده بود ما به ملاقات همرزمش که در سوریه زخمی شده و در بیمارستان بود رفتیم به من گفت اسم فرزند زکریا را محمدصدرا بگذارید؛ پسرتان این اسم را انتخاب کرده بود.
خصوصیات اخلاقی شهید زکریا شیری
۱-همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت میگرفت و همه افرادخانوادهی او شیفته این اخلاقش بودند.
۲- خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمیشد هر زمانی که از خواب بیدارش میکردم تا چشمانش را باز میکرد لبخندی به من میزد و سلام میداد؛ هیچ وقت عصبانی نمیشد.
۳-از لحاظ مالی (در دوران کودکی تا ازدواج) خانوادهاش را درک می کرد؛ مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینهاش را نداشتیم اعتراضی نمیکرد و با دوستانش همراه نمیشد، در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ میکرد.
۴-ارادت خاصی به امام حسین (ع) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دستههای عزاداری پابرهنه شرکت میکرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمیگرفت.
۵- اهل صله رحم بود و هفتهای یکی دوبار به منزل خواهرش میرفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما میآمد.
۶- زکریا به خانوادههای مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک میکرد خانواده او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند.
همه این موارد نشان از این داشت که پسرم لیاقت شهادت را داشت.
نحوه شهادت شهید زکریا شیری
چهارم آذرماه سال ۱۳۹۴، در حلب سوریه و بر اثر انفجار تله انفجاری و اصابت ترکش و جراحات وارده شهید شد و تا ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ پیکرش مفقود بود.
وصیت نامه شهید زکریا شیری
برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم.
نمیدانم زمانیکه این نوشته خوانده میشود آیا در بین شما هستم و یا اینکه به سعادت راه رستگاری و شهادت که آرزوی قلبی و همیشگی من بوده، رسیدهام.
انتخاب آگاهانه
لازم به ذکر است که من این راه را با سلامت کامل عقل و درایت انتخاب نمودهام. راهی که مطمئنم ادامه راه شهدای کربلا و شهدای سرزمینم در هشت سال دفاع مقدس میباشد.
یاری رهبر انقلاب
دفاع از حریم اهلبیت (ع) و عمل به سفارش پیامبراکرم (ص) که فرمودند: من در میان شما دو امانت گرانبها میگذارم که همانا عترت و اهل بیت (ع) یکی از آن دو امانت است، مقابله با گروه تروریستی داعش که فرزند شوم و حاصل اهداف پلید شیاطین کاخ سفید و صهیونیست نژادپرست است در واقع لبیک به ندای هل من ناصر، ولی فقیه و حسین زمان، رهبر عزیزم است.
امیدوار بودن به رضایت پدر و مادر
پدر و مادر گرامی ممنونم که عمر شریفتان را به پای بنده حقیر صرف نمودید. هر چند نمیتوانم قدردان زحمات شما باشم، ولی امیدوارم با قدم گذاشتن در این راه از من راضی باشید.
توصیه به همسر
و ای همسر گرامی آنگونه که شایسته شما بوده نتوانستم در زندگی مشترک به وظیفهام عمل کنم و بار سنگین تربیت فرزندانم بر دوش شماست و از شما میخواهم فاطمه را فاطمی و زینبی تربیت کنی و در سختیها و مشکلات، زینب کبری (س) را به یادآوری تا آرامش معنوی به دست آوری، و خوب میدانی که برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم. پس صبوری کن همچون زینب کبری (س).
توصیه به مردم ایران
خطاب به برادران و خواهرانم و تمام عزیزان و مردم سرزمینم عرض میکنم که پیرو ولایت باشید و تا زمانیکه پشت، ولی فقیه و رهبر فرزانه، امام خامنهای باشید هیچ قدرتی با هر تجهیزاتی که باشد، توان مقابله با شما را نخواهد داشت.
چون سلاح شما وحدت و ایمان است که در سایه ولایتمداری حاصل میگردد. دشمن، زبان، ایمان و اعتقاد شما را نشانه گرفته است، پس نگذارید بین شما و اهلبیت (ع) و قرآن فاصله ایجاد نمایند.
توصیه به زنان ایران
در پایان از خواهران سرزمینم، ایران اسلامی میخواهم که با حفظ حجاب، امانتدار خون شهدا باشند، همانطور که در وصیتنامه شهدای دفاع مقدس این جمله را خوانده ایم که: «خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادرت به امانت دادهام». حلالم کنید.