نقش روحانیون در دفاع مقدس؛ الگویی راهبردی و پایدار است
رئیس عقیدتی سیاسی ارتش در دوران امام خمینی (ره) گفت: روحانیون نقش مهمی در دوران دفاع مقدس و پیروزیهای بزرگ آن داشتند و سیره این قشر در آن دوران الگوی پایدار برای تبلیغ است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجتالاسلام غلامرضا صفایی افزود: هنگامی که از نقش روحانیت در دوران دفاع مقدس و پیروزیهای بزرگ آن دوران سخن میگوییم، ابتدا باید از امام خمینی (ره) و نقش این بزرگوار سخن بگوییم و بعد از آن، نوبت به طلبهها و شاگردان این عزیز میرسد. از طرفی انسانهای بزرگی هم که در جبههها مجاهدت کردند و پیروزیهای متعددی را به دست آوردند، ارادت و علاقه خاص و ویژهای به امام راحل داشتند.
وی افزود: رزمندگان و فرماندهان شهید به دلیل همین علاقه در مکتب امام خمینی (ره) رشد یافتند و خود الگوی بسیاری از جوانان و مردم به ویژه جوانان امروزی شدند که نمونه آن را نیز مشاهده کردیم که سردار قاسم سلیمانی به الگوی جوانان مومن و انقلابی تبدیل شده است.
آقای صفایی با تاکید بر نقش مهم روحانیون در ایجاد وحدت بین فرماندهان ارتش و سپاه تصریح کرد: روحانیون نقش مهمی داشتند، اما تدابیر حکیمانه امام خمینی (ره) و فرماندهان عالی ارتش و سپاه نقش اصلی را در این رابطه ایفا کرد. مهمترین کار روحانیون حاضر در ارتش و سپاه، تبیین نقش اثرگذار وحدت و اتحاد در برابر دشمنان با اتکا به آیات قرآنی و روایات ائمه اطهار (ع) بود. امام خمینی (ره) نیز دلیل پیروزی انقلاب اسلامی را ایمان و وحدت کلمه میدانستند و بر همین امر در دفاعمقدس تأکید میورزیدند.
صفایی گفت: ارتش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به یک ارتش انقلابی تبدیل شد؛ به این دلیل که وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، با تلاشی که ارتشیهای مومن و انقلابی انجام دادند و تلاش روحانیونی که با نظر امام خمینی (ره) وارد پادگانها شده بودند و به آموزش و تعلیم معارف اسلام، قرآن و انقلاب پرداختند، ارتش به سرعت متحول و دگرگون شد و ارتشی که آمریکا شیطان بزرگ به آن امید بسته بود که ژاندارم منطقه و مجری منویات آن کشور و رژیم سلطنتی باشد، به ارتش اسلامی و انقلابی تبدیل شد که در حوادث بعد از انقلاب اسلامی و فرونشاندن توطئهها و هشت سال دفاعمقدس نقشآفرین شد.
رئیس عقیدتی سیاسی ارتش در دوران امام خمینی (ره) افزود: روحانیون در ارتش و سپاه، آموزههای دینی و اسلامی را تبیین میکردند؛ اما آنچه که به نظر بنده روحانیون در آن نقش اول را داشتند، در بحث استقامت و پایداری بود که با بیان آیات، روایات، تبلیغ و سخنرانی انجام میگرفت. نیروهای نظامی ما نیز چه در ارتش و چه در سپاه، زمینه پذیرش این آموزهها را بهخوبی داشتند. از طرفی معجزههای مختلفی در جبهههای جنگ به وقوع پیوست که گویی خداوند آن را را اداره میکرد، لذا در این رابطه اگر به کتابهای خاطرات رزمندگان اسلام مراجعه شود، نمونههای زیادی مشاهده خواهد شد.
حجتالاسلام غلامرضا صفایی با اشاره به وظیفه اصلی روحانیون در دفاعمقدس تصریح کرد: وظیفه اصلی، تبلیغ و پاسخگویی به مسائل شرعی رزمندگان بود. اما اکثر روحانیون مایل بودند تا برای دفاع از کشور اسلحه به دست بگیرند و مانند رزمندگان با جبهه باطل بجنگند و حتی برخی روحانیون فرمانده گردان و تیپ نیز شدند و در جایگاه فرماندهی نقشآفرینی کردند. آمار شهدای روحانی نسبت به جمعیت حضورشان در جبههها از اقشار دیگر بیشتر است، به همین دلیل وقتی نظامیان میدیدند که روحانیون، با عمل شان، حرف شان، را تأیید میکنند و اگر یک روحانی موضوع شهادت را معامله با خداوند میداند، خود مشتاق و داوطلب این معامله است و همراه با رزمندگان، اسلحه به دست میگیرد و میجنگد، شهید، جانباز یا اسیر میشود؛ به آنها اقتدا میکردند و احترام میگذاشتند.
وی در ادامه ضمن گرامیداشت یاد سید آزادگان، مرحوم حجتالاسلام ابوترابیفرد گفت: این سید بزرگوار در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی اسیر شد.
صفایی تصریح کرد: پس روحانیون تنها به تبلیغات اکتفا نمیکردند، بلکه بسیاری به جبههها میآمدند تا در کنار سایر رزمندگان به نبرد بپردازند و دفاع کنند و برای اینکه دیگران ترغیب و تشویق شوند، عمامه نیز به سر داشتند. روحانیون در دفاعمقدس هم امام جماعت بودند، هم رزمندگان را موعظه میکردند، هم رزمندگان را تشویق و هم خودشان در کنار دیگران جانانه دفاع میکردند.
رئیس عقیدتی سیاسی ارتش در دوران امام خمینی (ره) گفت: همچنین دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا طرح تحقیقاتی در خصوص شهدای روحانی انجام داده و حالات و ویژگیهای تمامی روحانیون شهید و شاخص را تدوین کرده است. برخی از شهدای روحانی دیدهبان توپخانه بودند و در میدان نبرد حضوری فعال داشتند. روحانی شهید «محمود غفاری» دیدهبان عملیات بازیدراز بود که در شهریور سال ۶۰ به شهادت رسید.
وی همچنین در خصوص نقش مساجد در دوران دفاعمقدس و روحانیون به عنوان هادیان فعالان مساجد گفت: براساس آمار در دوران دفاعمقدس، حدود ۶۰ هزار مسجد در ایران وجود داشت که در بسیاری از این مساجد، بانوان فعالیتهای متعدد و مختلفی در راستای پشتیبانی از جبههها انجام میدادند. بسیاری از نیازمندیهای جبههها و جنگ از جمله پوشاک، اقلام خوراکی و پتو نیز از طریق همین مساجد جمعآوری و به جبههها ارسال میشد. مردم با توجه به شرایط اقتصادی آن دوران و توزیع کوپنی برخی لوازم و اقلام، هدیههای بسیاری به مساجد میآوردند. این کار آنها ایثار بود و برخی مساجد بهصورت مرتب کامیون باری به مناطق عملیاتی اعزام میکردند.
صفایی گفت: کودکان نیز قلکهای خود را به جبههها اهدا میکردند و نامههای مختلفی برای رزمندگان مینوشتند و بر روی آن میچسباندند. برخی از کودکان مینوشتند که «برادر رزمنده، خسته نباشی. اگر جنگ ادامه پیدا کند من بزرگ میشوم و به یاریت میشتابم و اگر اسلحهات بر زمین بیفتد، من اسلحهات را برخواهم داشت و نمیگذارم یک وجب از این خاک به دست اجانب و دشمنان بیفتد.» آن قلک و نامه وقتی به جبهه میرسید و رزمندگان هدایای مختلف مردمی را دریافت میکردند، روحیه آنها دوچندان میشد؛ بنابراین نقش مساجد و ملت ما در جنگ تحمیلی، در دنیا بینظیر است. مردمی که خودشان به اقلام و اموال نیاز داشتند، ایثار کردند و اموال خود را برای افرادی که مستقیم هم نمیشناختند، ارسال کردند؛ لذا جنگ تحمیلی را مردم اداره کردند؛ چراکه دولت به تنهایی قادر به اداره و پشتیبانی میلیونها نظامی نبود.
وی در ادامه ضمن گرامیداشت یاد روحانی شهید «محمدحسن شریف قنوتی» از اولین شهدای روحانی دفاعمقدس که در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر به شهادت رسید و به نماد روحانیون شهید مقاومت تبدیل شد، به بیان خاطرهای از این شهید بزرگوار پرداخت و تصریح کرد: پس از قبول قطعنامه توسط ایران، دشمن از موقعیت بهوجود آمده سوء استفاده و مجدد از غرب و جنوب به کشور حمله کرد. بنده در جبهه جنوب بودم و به قرارگاهی رفتم که فاصله چندانی با دشمن نداشت. یک روز بعد از نماز مغرب و عشا در حال سخنرانی بودم که عدهای آمدند و اعلام کردند که باید عقبنشینی کنیم؛ چراکه دشمن حمله کرده است. بنده گفتم اگر بقیه مشکلی نداشته باشند، میمانیم؛ لذا ما کارها را انجام دادیم و به عقب برنگشتیم. پس از مدتی برای مأموریت مجبور شدم به اهواز برگردم. یکی از روحانیون که سید بود، مبتلا به یک بیماری و تب بومی شده و صورتش به شدت قرمز شده بود. من با لندکروز بودم و وقتی که به ایشان رسیدم، گفتم که همراه من بیا تا برای درمان به اهواز برویم که این سید بزرگوار این درخواست من را قبول نکرد. از این فرد علت قبول نکردن درخواستم را پرسیدم که در جواب گفت تمام بچهها نمیدانند که من مریض هستم و وقتی با شما بیایم، فکر میکنند که من از جبهه فرار کردهام و آنها نیز پیش خودشان میگویند که حاج آقا فرار کرد پس ما هم برویم، لذا در جبهه میمانم، یا شهید میشوم یا خوب میشوم.
رئیس عقیدتی سیاسی ارتش در دوران امام خمینی (ره) در پایان با اشاره به جایگاه والای شهید صیاد شیرازی هم گفت: فرمانده شهید صیاد شیرازی، انسان خودساختهای بود، فردی میگفت ارتش قبل از انقلاب در کرمانشاه اردویی برپا کرده بود. صیاد وقتی کارش تمام میشد به سنگر انفرادیاش میرفت و مشغول راز و نیاز با خدا و مطالعه مذهبی میشد. آن زمانی که صیاد فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، بنده علاوه بر ریاست عقیدتی سیاسی ارتش، به دلایل مختلفی ریاست عقیدتی سیاسی نیروی زمینی ارتش را نیز بر عهده داشتم. شهید صیاد شیرازی نیز هر از گاهی از جبههها به تهران میآمد. یک بار ایشان از من خواهش کرد که هر بار به تهران میآید، بنده وقتی را برایشان اختصاص دهم و به دفترشان بروم و آیات و روایات را بیان کنم. همچنین امام که یک روحانی بود در ظهور صیاد شیرازی نقش داشت و ایشان به شهید صیاد درجه داد و در سن جوانی ایشان را بهعنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب کرد و این در دنیا کم نظیر است.