استمرار انقلاب اسلامی را میتوان کلید واژه اصلی سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار تصویری ایشان با مردم تبریز در سالگرد قیام ۲۹ بهمن ۵۶ دانست. استمرار انقلاب میتواند چند معنا داشته باشد: نخست به معنای حفظ و بقای اصول و ماهیت انقلاب و اهداف آن است. دوم به معنای آن که در درون انقلاب درگذر زمان ممکن است آسیبها وزنگارها و گرایشهای ضدانقلابی شکل گیرد که اقتضای انقلاب مستمر؛ زدودن این آسیبها و زنگارها و به نوعی صیقل دادن انقلاب و ضد عفونی کردن آن است. معنای دیگر استمرار انقلاب میتواند این تلقی باشد که انقلاب اهداف و راهبردها و آرمانهایی دارد، در ابتدای شکل بخشیدن به نهاد و نظام تازه برخی ساختارها و نهادها ایجاد میشود، اما این امر به معنای حاصل شدن همه اهداف انقلاب نیست، بلکه انقلاب با بهره گیری از نیروهایی که تربیت میکند اهداف بر زمین مانده را به مرور محقق و تا رسیدن به اهداف دور دستتر خود، ماهیت انقلابی و تحول خواهانه خود را حفظ میکند از این رو معنا و مفهوم استمرار انقلاب با مفاهیم مخالفی، چون محافظه کاری، عمل گرایی، رضایت به وضع موجود، هضم شدن و حل شدن در فرایندها و روندهایی که اساسا انقلاب در مغایرت و ضدیت با آنها آغاز شد و به یک معنا بازگشت گرایی و پشیمان شدن از انقلاب و دست کشیدن از آرمانها و روشهای انقلابی معنا پیدا میکند.
البته ممکن است استمرار انقلاب از جانب مردم یا نخبگان و مسئولان به خطر افتد: دوری از ایدئولوژی انقلاب؛ دنیاگرایی؛ شکاف و چند دستگی میان زمامداران بدلیل برداشتهای مختلف از انقلاب و در مجموع خالی شدن از هویت و زیست و سبک زندگی انقلابی میتواند نیاز به انقلاب مستمر را با جابجایی نخبگانِ و کنار زدن نخبگان دور شده از مسیرانقلاب خواستنی کند.
در نوشتار حاضر به طور خلاصه بایستههای استمرار انقلاب از نگاه متفکران و رهبران فکری انقلاب اسلامی مرور شده است.
استمرار انقلاب از نظر رهبر انقلاب
به اعتقاد رهبر انقلاب؛ استمرار حرکت انقلابی یعنی اینکه هدفهای انقلاب را در نظر داشته باشیم و مدنظر قرار بدهیم و همه نیازهای امروز و فردا و اکنون و آینده را در نظر بگیریم، این نیازها را به هر شکلی که میتوانیم تامین کنیم. از نظر ایشان هدفهای انقلاب پیشرفت عدالت، اقتدار، تشکیل جامعه اسلامی و در نهایت رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. اینکه برای رسیدن به این هدف چه اموری لازم است و چه نکاتی باید مورد توجه باشد محور دیگر سخنان ایشان در سالگرد قیام مردم تبریز بود.
میتوان گفت از نگاه ایشان حرکت در مسیر عدالت و پیشرفت و تشکیل جامعه اسلامی و نهایتا تمدن اسلامی مسیر آینده انقلاب به شمار میآید که از طریق راهبردهایی، چون نخبه پروری دنبال خواهد شد. به بیان ایشان: «اگر امروز به فکر نیازهای اساسی آینده مانند «تربیت دانشمند و محقق و تقویت نهضت علمی» و «فرزندآوری، تکثیر نسل و تأمین عنصر لازم برای پیشرفت کشور یعنی جوانان» نباشیم، ۲۰ سال دیگر دچار مشکل خواهیم شد. از نظر رهبر انقلاب ایستادگی و مقاومت افتخار آفرین ملت ایران نه تنها موجب پیشرفت کشور بلکه دارای تأثیرات مهم منطقهای است و مقاومت رو به رشد در منطقه، ابهت استکبار را در هم شکسته و زبان ملتها را در مقابل آمریکا گشوده است که باید این نعمت را با استمرار انقلاب، قدر بدانیم.
از نظر رهبر انقلاب: ”تلاش دانشمندان و پژوهشگران؛ تلاش علمای حوزه و دانشگاه فعالیت کار آفرین و کارگر؛ کوشش جوان دانش پژوه فعالان عرصه اجتماعی؛ کمکهای مومنانه؛ فعالان حوزه دفاع نظامی؛ فعالان حوزه دفاع تبیین؛ کارکنان خدوم حکومتی در مجموع حکومت در سه قوه؛ روشنگریهای روشنگران عرصه سیاسی در فضای عمومی و مجازی در حال انجام است در مطبوعات و عمدتا در رسانه ملی؛ کمک به مراکز مقاومت درمنطقه ما و دنیای اسلام؛ کسانی که آماده حضور در میدانهایی هستند در حوزههای گوناگون مثل دفاع از حرم یا مثل یک نه دی وارد میدان شدند این حرکتها حرکتهای استمرار انقلابند. “
بایستههای استمرار انقلاب در وصیت نامه امام خمینی (ره)
امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خویش توصیههای و بایستههای معینی برای استمرار و پیش برد اهداف انقلاب برای آیندگان به یادگار گذاشته اند: ” بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همۀ نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزۀ الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است و یک وصیت به ملت شریف ایران ... به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که إن تَنْصروا ا... ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و، چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید“.
پشتیبانی و حمایت از، ولی فقیه
امام راحل در ۲۸ شهریور ۱۳۵۸ در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، سخنانی در شهر قم ایراد میفرمایند: «.. من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد“.
پیوند حوزه و دانشگاه و دوری از تفرقه
امام در وصیتنامه خویش میفرمایند: ”توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت؛ و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند؛ و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است؛ و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند“.
رفع وابستگی به غرب و شرق در امور اقتصادی با اتکا به تولید داخلی
”من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم میتوانیم. باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید“.
رسیدگی به محرومان
”به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقایآن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید“.
استمرار انقلاب از نگاه شهید مطهری
شهید مطهری در مجموعه نطقهای خود در مسجد فرشته تهران که در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی باز تاب یافته سه رکن برای تداوم انقلاب برشمرده است:
۱ – عدالت اجتماعی: عدالت از مقوله امور اخلاقی و فطری است که همگان به خیر بودن آن اذعان دارند، ولی هنگامی که با منافع شخصی و طبقاتی تعارض پیدا کند معمولاً زیر پا گذاشته میشود و قربانی مصلحت اندیشی و مجامله گری فرد یا گروه ذینفع میشود. عدالت با پایبندی مسئولان نظام اسلامی به آن و یکسان نگری به همه افراد بدون مصلحت اندیشی و ملاحظه کاری، در ارکان جامعه رسوخ میکند. عدالت از اموری است که از بالا به پایین نفوذ میکند و اگر در سطوح بالایی ساختار حکومت اجرا نشود، فساد همه طبقات را در بر خواهد گرفت.
به باور شهید مطهری: «اسلام طرفدار این است که زندگیها برادروار باشند، نه اینکه به زور قانون بگوییم تو حق نداری و یا اینکه بگوییم همه باید از دولت جیره بخورند؛ یعنی نظیر وضعی که در کشورهای کمونیستی برقرار است که همه حقوق بگیر و مزدور دولت هستند. باید اشتراک در زندگی مادی ناشی از شرکت روحی مردم باشد». به عقیده شهید مطهری، اسلام معنویت را جزء لاینفک عدالت اجتماعی و پایه و اساس همه چیز میداند و تنها راه گسترش عدالت اجتماعی در جامعه، بسط و تقویت معنویت در میان مردم است. در این انقلاب اساس کار بر اخوت اسلامی باید بنا نهاده شود؛ یعنی آنچه را دیگران با خشونت و فشار تأمین میکنند، در این انقلاب باید با ملایمت و از روی میل و رضا و برادری انجام گیرد.
۲ ـ استقلال و آزادی: استقلال و آزادی دو خواسته مهم مردم ایران در مبارزات انقلابی بود. استقلال عامل هویت بخش یک جامعه و ملت است و اگر در کشوری حکومتی فاقد استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برقرار باشد و دولت بدون توجه به پایههای اصیل فرهنگی مردم، از نظر سیاسی و فکری وابسته به بیگانه باشد، به تدریج پایگاه مردمی خویش را از دست میدهد ضمن آنکه وابستگی موجب خواهد شد منافع بیگانه بر مصالح ملی مقدم داشته شود.
شهید مطهری، پایه و اساس وابستگی سیاسی و اقتصادی را استعمار فرهنگی بر میشمرد و آن دو را تابع و پیامد وابستگی فرهنگی و فکری میداند: «مگر ممکن است ملتی را از نظر اقتصادی و سیاسی استعمار بکنند بدون آنکه قبلاً او را استعمار فکری کرده باشند؟ برای بهره کشی از فرد باید شخصیت فکری او را سلب کنند، او را به آنچه مال خودش است بدبین کنند و در عوض او را شیفته هر آنچه که از ناحیه استعمارگر عرضه میشود بسازند.»
«هر ملتی که از خود مکتبی مستقل فکر و رأی داشته باشد و زیر بار مکتبهای بیگانه نرود، حق حیات دارد و هر ملتی که مکتب نداشته باشد و بخواهد مکتبش را از بیگانه بگیرد، ناچار تن به بردگی و بندگی بیگانه خواهد داد.
۳ ـ رهبری روحانیت: نقش ممتاز روحانیت در رهبری نهضتهای یکصد ساله اخیر از دید آگاهان پوشیده نیست. افرادی، چون سید جمال الدین اسدآبادی در ایجاد رنسانس فکری در میان مسلمانان، میرزای بزرگ در قضیه تحریم تنباکو و میرزای کوچک در جهاد علیه انگلیس جایگاه برجستهای دارند. همچنین نقش محرک و هدایتگر روحانیت در انقلاب مشروطه و نیز جنبش ملی کردن صنعت نفت و شاخصتر از همه اینها نقش روحانیت مبارز در رهبری انقلاب اسلامی ایران کاملاً واضح است.
در نهضت مشروطه و دیگر حرکتهای اصلاح گرانه صد ساله اخیر، روحانیت پس از به پیروزی رساندن نهضت خود را کنار کشیده و در بنای جدید شرکت نجسته است. به عبارتی روحانیت وظیفه خود را امر به معروف و نهی از منکر میدانست و میخواست طبقات و قشرهای دیگر عهده دار اصلاح امور شوند. این بود که با انحرافات مبارزه میکرد، ولی از این مرحله فراتر نمیرفت. از این روست که میبینیم مشروطه پس از پیروزی دچار انحراف میشود و دیکتاتوری خشن رضاخان با آن برنامههای دین ستیز جای استبداد قاجار را میگیرد.
شهید مطهری علت پیشاهنگ بودن روحانیت در مبارزات مردمی را دو چیز میداند: اول ویژگی خاص فرهنگ شیعه که فرهنگی زنده و حرکت زا و انقلاب آفرین است؛ دوم اینکه «روحانیت شیعه... از ابتدا اساسش تضاد با قدرتهای حاکم بوده است.
استمرار انقلاب ازدیدگاه شهید بهشتی
به باور شهید بهشتی بزرگترین ویژگی انقلاب ایران، مردمی بودن انقلاب است. تمام کوشش و توان و نیروی انقلاب از آنجا مایه می گرفت که توده های میلیونی مردم، نیروی انقلاب بودند. به باور ایشان” ما فکر [می کنیم]که خصلت مردمی بودن انقلاب و متکی بودن انقلاب به توده مردم را باید حفظ کنیم و حفظ این خصلت را بر هر مصلحت دیگر و هر کار خوب دیگر مقدم بداریم. ما [می گوییم]راهی را [باید]برویم که مدیریت ملت و اداره مملکت، روز به روز بر خواست ملت و حمایت ملت بیشتر تکیه کند.
شهید بهشتی زیربنای فکری نظام اجتماعی جمهوری اسلامی را انقلاب آفرین و حرکت آفرین اسلام توحید اسلام قسط و عدل اجتماعی. اسلام انسان متعالی و اسلام انسان رهانیده شده از نیهیلیسم میداند.
وی تبلور این حکومت را در شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تلقی میکند و سه زیربنا را برای این حکومت برمیشمارد:
۱- زیربنای اسلامیت و جمهوریت
۲- زیربنای فراهم کردن زمینه اجتماعی برای تکامل انسان و رشد و حرکت وی به سوی کمال الهی و تحقق «کمال دوستی فطری» و «گرایش به سوی کمال مطلق» که انسانها در عالم «ذر» (قرآن کریم، سوره اعراف آیه ۱۷۲) پیمان الهی خود را با خالق هستی تحکیم کردهاند.
در این زمینه وی:
الف) توجه نظام به کرامت انسان و روح الهی وی- جلوگیری از سقوط انسان به نیهیلیسم و پوچگرایی- ماتریالیسم و دنیاپرستی.
ب) اهتمام به استقلال و آزادیهای فردی و اجتماعی انسان و جلوگیری از اسارت انسان در چنگال استبداد داخلی و فردی و گروهی و طبقهای یا استعمار خارجی.
ج) اهتمام به آزادی و انتخابگری انسان به نحوی که شیوه زندگی خود و حتی راه «صلاح» و «فساد» خود را خود انتخاب کند و در عین حال مبارزه با شرایطی که ضربات تازیانه تبلیغات شهوتانگیز و نیز فقر و نداری و ضربات مهلک اقتصادی، انتخابگری او را سلب میکند.
بر این اساس، جلوگیری از استثمار انسان به دست سرمایهداری داخلی یا خارجی و کاپیتالیسم فردی طبقهای یا دولتی و مبارزه با هرگونه تبعیض طبقاتی و گروهی و ناسیونالیستی را ضروریات غیرقابل اجتناب برای فراهم شدن زمینه حرکت انسان به سوی کمال الهی میداند.
۳- زیربنای سوم: وی شروط عملی به وجود آمدن این محیط را به شرح زیر طبقهبندی میکند:
الف- دخالت مردم در تعیین سرنوشت خود و اداره نظام توسط خود مردم
ب- استقرار مدیریتی منظم دارای همبستگی و انضباط و در عین حال تمرکز زدایی شد
ج- اداره امور توسط مدیریتی که انقلاب اسلامی ملت ایران را درک کرده و به آن وفادار باشد توانایی انجام کار داشته و مورد اعتماد مردم باشد.
استمرار انقلاب از نظر مرحوم آیت الله مصباح یزدی
مرحوم مصباح یزدی با برشمردن تلقیهای مختلف از استمرار انقلاب به بیان بایستههای استمرار انقلاب اسلامی میپردازد به نظر آن مرحوم بایستههای استمرار انقلاب اسلامی عبارتنداز:
الف- تحکیم باورها و ارزشهای اسلامی
همانگونه که خداوند متعال پیامبر خویش را از یکسو، با نصرت و مددهای غیبی خود و از سوی دیگر، به وسیله مؤمنان به پیروزی رساند، در این عصر نیز امام خمینی را، از یکسو، با مددهای غیبی، نصرت الهی و عوامل روحی و معنوی و از سوی دیگر، به دست ملت مسلمانی که ایمان واقعی به اسلام و انقلاب داشتند و طالب رضایت خداوند و برقراری حکومت عدل اسلامی به دست امام زمان بودند، تقویت و تأیید فرمود. مادامی که این ایمان، و نه اظهار ایمان، باقی باشد، به انقلاب هیچ گزندی نخواهد رسید.
راهکار عملی مبارزه با انحرافاتی از این قبیل این است که مردم از نظر فکری و شناخت اسلامی آنچنان تقویت شوند که افکار انحرافی در آنها اثر نگذارد و از جنبهٔ آگاهی دینی به طوری قوی باشند که تحت تأثیر شبهات واقع نشوند، و بالاتر، شبهه ها را هم پاسخ گویند و اسلام صحیح را بشناسند تا مخالفان مکتب نتوانند افکار غیر اسلامی را بهجای اسلام به آنها تحویل دهند؛ بنابراین برای حفظ ماهیت نظام که همان اسلامی بودن آن است، باید احکام و مبانی اسلامی را در جامعه ترویج کرد.
بدیهی است که روحانیت میتواند نقشی اساسی در این زمینه ایفا نماید، چراکه اسلام، دینِ خاتَمِ انبیا، کاملترین مکتب و جامعِ تمام راهکارهایی است که انسان برای قرب خداوند به آنها نیاز دارد، و سعادتِ دنیا وآخرتِ او، تنها با پایبندی به این شریعتِ جاوید
ب ـ اهتمام نسبت به مسایل فرهنگی
از آنجا که دشمنان خارجی انقلاب برای به فساد کشاندن اخلاق و باورهای مردم تلاشهای فراوانی میکنند و نیز از آنجا که آفات داخلی انقلاب در دو بعد علم و اخلاق، عارض زمامداران و مردم می شود باید گفت آفات انقلاب عمدتاً فرهنگی هستند و بنیادی ترین و سودمندترین شیوهٔ حفظ و تقویت انقلاب، فعّالیّت های آموزشی و پرورشی است. اگر مردم و مسؤولان و دستاندرکاران امور و شؤون جامعه انقلابی تعلیم و تربیت صحیح و کافی نیابند، هیچ امیدی به دوام و سلامت انقلاب نخواهد بود، هرچند شخص رهبر و تنی چند از زمامداران و متصدّیان امور از هر جهت صالح و شایسته باشند.
بنابراین، برای «استمرار» انقلاب ـ یعنی هم ضدّ انقلاب را در همه میدانها مغلوب سازد و هم به جمیع اهداف و مقاصد خود نائل آید ـ مؤثّرترین و مفیدترین کاری که میتوان و باید کرد فعّالیّت فرهنگی، به وسیعترین معنای این کلمه است.
ج ـ تقویت و برتری توان نظامی
براساس آموزههای اسلامی، باید در مقابل دشمن از تمام ابزار عادی و اسباب مادی بهره برد و از برتری نظامی دشمن جلوگیری کرد. از دیدگاه اسلام، مسلمانان باید تلاش کنند تا از پیشرفتهترین تجهیزات نظامی برخوردار گردند و برخی سلاحها را از انحصار کشورهای قدرتمند خارج سازند. پس باید در جهت تهیه ادوات جنگی و دفاعی تلاش کرد و این آیه را که شعار نیروهای مسلح در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود را از یاد نبرد:وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة؛ (۱) و آنچه از نیرو در توان دارید، بسیج کنند.
د ـ حفظ وحدت کلمه
وحدت کلمه که عاملی اساسی در پیروزی انقلاب است، در حفظ انقلاب نیز نقش مهمی ایفا میکند. برای ایجاد وحدت در جامعه یک محور مشترک نیاز است تا همگان حول محور آن در حرکت باشند. محبت و الفت میان مؤمنان نیز از اموری است که وحدت را در جامعه اسلامی به ارمغان میآورد و ضامن بقای انقلاب خواهد شد.
هـ ـ حفظ شور و نشاط انقلابی
برای جلوگیری از انحرافات، باید مراقب بود که شور و نشاط برای تحقق آرمانها رنگ نبازد؛ شور و نشاطی که ارزشها و باورهای انقلابی را مستحکم می سازد و پشتوانهای نیرومند برای یک حرکت اجتماعی ایجاد میکند. خواه ناخواه در طول زمان، عواطف و احساسات انقلابی کمرنگ میشود و باید عاملی وجود داشته باشد تا با تغذیه فکری افراد، انقلاب را از این آفت طبیعی برهاند. آفتی که دامنگیر بنی اسراییل شد و دلهایشان به مرور ایام سخت و سختتر شد و حرکت اجتماعی آنان را با مشکل مواجه ساخت.
جمع بندی
در یک جمع بندی کوتاه میتوان با الهام از وصیت نامه امام راحل رمز بقای و استمرار انقلاب اسلامی را همان رمز پیروزی دانست. راهبردهای استمرار انقلاب و اولویتهای آن در بیانات رهبر انقلاب اسلامی نمود یافت که در ابعاد کلان؛ تداوم مشی و مسیری است که امام راحل در جهت حرکت بالنده انقلاب برای تحقق اهداف آن مورد اشاره قرار دادند. از این جهت میتوان گفت، ضامن اصلی تداوم واستمرار انقلاب؛ نقش آفرینی رهبری انقلاب و جایگاه ولایت امر و امامت امت است. سه عامل اساسی: استقامت و روحیه شهادتطلبی مردم و صیانت از اسلام و مبانی دینی و قاطعیت و صلابت رهبری، زمینه تداوم انقلاب اسلامی در ۴۳ سال گذشته را پدید آورده و همین ماندگاری باعث نفوذ آن در کشورهای دیگر شده است. عدالت؛ استقلال؛ آزادی؛ حفظ هویت و ارزشهای اساسی انقلاب؛ پیشرفت همه جانبه؛ نخبه سازی و دانشمند پروری و وحدت نخبگان حوزه و دانشگاه و البته میدان داری روحانیت با محوریت نقش و جایگاه، ولی فقیه؛ تداوم راهبرد مقاومت؛ حفظ و ارتقای توان نظامی و به خصوص مردم محوری و بویژه رسیدگی به حال محرومان و توجه به تهدیدات و دسیسههای دشمنان که در قالبهای مختلف تهاجم فرهنگی و تبلیغاتی نمود مییابد؛ از جمله بایستههای استمرار انقلاب اسلامی در اندیشه متفکران و رهبران فکری انقلاب اسلامی است.