آیا واکسن پاستوکووک مطمئن است؟
پاستوکووک، واکسنی علیه بیماری کووید۱۹ است که توسط انستیتو پاستور ایران با کمک مؤسسه فینلای کوبا تولید شده است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی سازمان نظام پزشکی؛ دکتر حسن رودگری عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتى و مدیر پژوهشی سازمان نظام پزشکی کشور در یادداشتی به بررسی واکسن پاستو کووک پرداخته است که در ذیل میخوانید:
"پاستوکووک نام واکسنی علیه بیماری کووید۱۹ است که توسط انستیتو پاستور ایران با کمک مؤسسه فینلای کوبا تولید شده است. این واکسن در کوبا بهنام سوبرانا Soberana شناخته میشود که دُز یادآور آن نیز سوبرانا پلاس است که در ایران، پاستوکووک پلاس نامیده میشود.
فرق سوبرانا پلاس یا پاستوکووک پلاس که بهعنوان دُز بوستر به کار میروند، با دُزهای اول و دوم در این است که شکل پلاس آن فاقد توکسوئید کزاز میباشد که در دُزهای اولیه برای تحریک بیشتر سیستم ایمنی در واکسن به کار رفته است.
پاستوکووک در تیرماه ۱۴۰۰ از وزارت بهداشت ایران مجوز مصرف اضطراری گرفت و در عین حال در کوبا، نیکاراگوئه، ویتنام و ونزوئلا نیز مجوز دارد. هر چند کوبا برای سوبرانا از سازمان جهانی بهداشت تقاضای ورود این واکسن را به سبد مورد تأیید آن سازمان داشته، اما هنوز پاسخی دریافت نکرده است.
به دنبال شروع کارآزمایی سوبرانا در کوبا روی کودکان، ایران نیز منتظر مجوز اضطراری برای مصرف در کودکان است که البته بدون دُز بوستر ارائه میشود. رئیس انستیتو پاستور به تازگی خبر از صدور مجوز برای کودکان داده است. باید دانست که واکسنهای نوترکیب با تکنولوژی مشابه پاستوکووک همانند واکسن پنوموکوک و مننژیت پیشتر در کودکان به کار رفته و ایمن بوده است.
جهت اطلاع بیشتر، کوبا یک کارآزمایی در حال انجام روی کودکان ۳ تا ۱۱ سال را پس از مطالعه موفق روی ۱۲ تا ۱۸ سالهها آغاز کرده است. مؤسسه فینلای کوبا اعلام کرد که ۹۹/۳ درصد کودکان ۳ تا ۱۱ سال و ۹۲/۹ درصد کودکان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال بهدنبال واکسن مقادیر قابل قبولی آنتی بادی تولید کردهاند که حاکی از اثربخشی مناسب واکسن است.
همان طور که ذکر شد، سوبرانا (پاستوکووک) یک واکسن کنژوگه با تکنولوژی پروتئین نوترکیب بر اساس اضافه کردن ۲۵ میکروگرم ساب یونیت پروتئین RBD ویروس SARS-CoV-۲ به توکسوئید کزاز میباشد که اقدامی ابتکاری برای تحریک بیشتر سیستم ایمنی است. البته این پایه در دُز پلاس آن به کار نرفته است.
در خصوص اثربخشی پاستوکووک، میتوان به بیانات مدیر اجرایی پروژه اشاره کرد که در مورد نتایج فاز سوم کارآزمایی این واکسن در ایران که روی ۲۴ هزار نفر آزمایش شده میگوید که یک رژیم دو دُز در ۵۱ درصد شرکت کنندگان توانست از بیماری علامت دار پیشگیری نماید که این رقم پس از سه دُز به ۷۱ درصد رسید. ضمناً واکسن توانست در رژیم دو دُز ۷۷ درصد و سه دُز ۹۲ درصد بهطور قطع از بستری شدن پیشگیری کند و در عین حال یک رژیم دو دُز از ۷۸ درصد و رژیم سه دُز از ۸۴ درصد موارد شدید بیماری پیشگیری کرده است.
تنها پژوهش انتشار یافته در مجلات معتبر پزشکی از نتایج کارآزمایی این واکسن توسط کوبا صورت گرفته که در آن خبر از اثربخشی ۹۲/۴درصد به دنبال سه دُز داده است. آنها مدعی شدند که در فاز سوم کارآزمایی، واکسن توانسته به میزان ۷۱ درصد از بیماری علامت دار بکاهد.
و، اما در عمل میتوان نتایج حاصل از واکسیناسیون ملی کوبا را که عمدتاً از سوبرانا مورد اشاره قرار داد که نشان میدهد در اوج پیک سوش دلتا در ایام تابستان، کوبا که حدوداً ۱۱/۵ میلیون جمعیت دارد، تجربه حداکثر ابتلای روزانه تا ۱۰هزار نفر را داشته که با حداکثر حدود ۱۰۰ مورد فوت همراه بوده است. اما اکنون که پوشش واکسیناسیون در این کشور به نزدیک ۹۰ درصد رسیده و سوش اُمیکرون نیز بهطور سریع و فزاینده تبدیل به سوش غالب میشود، طبق گزارشات رسمی حداکثر تعداد ابتلای روزانه به حدود ۳ هزار نفر رسیده در حالی که حداکثر تعداد مرگ تنها ۴ نفر میباشد. این آمار نشان از اثرگذاری خوب واکسن در مهار اپیدمی و همچنین کاهش میزان مرگ در دنیای واقعی و خارج از کارآزماییها دارد؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که هرچند نتایجی از مطالعات روی واکسن پاستوکووک پس از ورود به سبد واکسنهای ایران، در دنیای واقعی و غیرکارآزمایی نداریم، اما نتایج به دست آمده در کوبا شاید بتواند گواهی از اثرگذاری قابل قبول برای این واکسن باشد، هر چند هنوز نیاز به مطالعه بیشتر و بررسی نتایج حاصل از دنیای واقعی یا همان واکسیناسیونهای ملی کشورهای مصرف کننده سوبرانا (پاستوکووک) است.
این واکسن در کوبا بخش اصلی رژیم واکسیناسیون را تشکیل میدهد و وضعیت امروز اپیدمی در کوبا میتواند یک نشانگر عملی خوب از نحوه عملکرد سوبرانا باشد که معادل ایرانی آن پاستوکووک است.
البته باید توجه کرد که فعلاً پیشنهاد سوبرانا بهعنوان دُز بوستر جایگزین برای سایر واکسنها بیشتر بر مبنای ساختار و تکنولوژی ساخت واکسن و تئوریهای علمی مرتبط با آن است، چون مطالعه قوی در مورد ترکیب آن با سایر واکسنها فعلاً وجود ندارد، لذا پیشنهاد میشود ستاد ملی کرونا از فرصت ایجاد شده برای مصرف ترکیبی واکسنها در ایران در قالب یک مطالعه کوهورت برای بررسی میزان اثرگذاری ترکیب انواع واکسنها استفاده نماید تا پیشنهاد ترکیب واکسنها بر مبنای نتایج حاصل از پژوهشهای خودی و معتبر باشد. در حال حاضر بیشترین مطالعاتی که در این باب در جهان در دسترس است، تعلق به ترکیب آسترازنکا با واکسنهای mRNA مثل فایزر و مادرنا در انگلستان و ترکیب انواع mRNAها در آمریکا میباشد، هرچند مطالعات کوچکتر و پراکندهای از ترکیب اسپوتنیک با آسترازنکا (جمهوری آذربایجان) یا سینوفارم با فایزر (امارات) یا سینوفارم و سوبرانا (کوبا) هم در جریان است که برخی مدعی نتایج قابل قبول نیز شدهاند. "